جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

عاشورا معجزه ماندگار


عاشورا معجزه ماندگار

امام معصوم ع , انسان کامل, خلیفه الهی و حجت خداوندی است ربوبیت طولی وی همانند ربوبیت طولی پدر و مادر و به مراتب و درجاتی بسیار فراتر از آن است

● ربوبیت طولی معصوم(ع)

امام معصوم(ع)، انسان کامل، خلیفه الهی و حجت خداوندی است. ربوبیت طولی وی همانند ربوبیت طولی پدر و مادر و به مراتب و درجاتی بسیار فراتر از آن است. اگر پدر و مادر به ربوبیت طولی خود، مالک هستند و در مقامی بلند پس از مرتبه الهی می نشینند و پس از وجوب عبودیت الهی، احسان به ایشان فرمان و حکم نخست خداوندی است و بر انسان لازم است به همین ربوبیت طولی از آنان اطاعت کند و ولایتشان را بپذیرد و در حق ایشان دعا کند و اطاعت بی چون و چرای از آنان را جز در عصیان خداوند و شرک به او بپذیرد و همواره به سپاس و ستایش پدر و مادر خویش اهتمام ورزد؛ چه آنکه ایشان «کما ربیانی صغیرا» در کودکی او را پرورانده و ربوبیت کرده اند، امام معصوم(ع) نیز ربوبیت طولی بر همه هستی را به حکم خلیفه الهی بودن در همه زمان ها و در همه امور به عهده دارد؛ از این رو می بایست از ایشان اطاعتی فراتر از اطاعت و ولایت پدر و مادر داشت؛ زیرا به حکم آن که «النبی اولی بالمومنین من انفسهم» ولایت معصوم نیز به حکم وحدانیت نوری ایشان از خود مؤمن بر جانش نیز اولی و افزون تر است. پس فرمان ایشان امری ثابت و پذیرش آن بی چون و چرا لازم است. پس اگر معصوم به ولایت خویش حکم کند که شخصی در تنور فروزان درآید می بایست اطاعت کند که پذیرش آن همانند درآمدن ابراهیم در آتش است که از آن جان به سلامت درآید و حکم معصوم(ع) آتش گرم و سوزان را سرد و سلامت کند.

● ارتباط عاشورا با انسان کامل

عاشورا با انسان کامل و خلافت و ولایت و اتمام حجت امام معصوم(ع) ارتباط تنگاتنگ دارد. انسان پس از هبوط بر زمین از فرازمین و آسمان بلند و جنت فردوس برتر، هر چند که گرفتار زمین و احکام و قوانین و قواعد آن شد، ولی زمین همان قرارگاه عملیاتی و عرش و تخت گاه حکمرانی و ربوبیت وی بر هستی شد.

انسان کامل و معصوم(ع) از این جایگاه و تخت ربوبیت خویش همانند خداوند که بر عرش و کرسی تکیه دارد و بر هستی از عرش خویش ربوبیت می کند بر همه هستی حتی جبرئیل و دیگر فرشتگان مقرب و کروبین و عالین به حکم خلافت الهی حکم می کند. از این رو بر همگان حتی فرشتگان عرش برین است تا اطاعت کنند، چنان که با سجده، آن را به طور رسمی و شفاف اعلام داشته اند.

انسان کامل و معصوم(ع) از این تختگاه خویش به حکم ربوبیت طولی، حتی فرشتگان را به سوی کمال لایق و شایسته ایشان رهنمون می شود و آنان را پروردگاری و ربوبیت می کند.

اگر خداوند هستی، بر زمین و زمان حکومت می کند و آنان بی چون و چرا آن را می پذیرند و اطاعت می کنند و به حکم «ائتیا طوعا او کرها» به میل و رغبت «طایعین» فرمان می برند و به حکم ربوبیت می گویند که به اطاعت آمده ایم؛ هم چنین همه هستی به حکم خلافت الهی امام معصوم به اطاعت نزد او می آیند و فرمانبر اویند. این گونه است که همه ذرات وجود، و شمر و یزید و ابن زیاد چه بخواهند و چه نخواهند، همانند ابلیس طوعا او کرها به حکم ربوبیت در بند و اسیر فرمان معصوم(ع) هستند و اگر معصوم حکم کند ذرات وجود ایشان خواسته و نخواسته از هم فرو پاشد و یا باقی و برقرار ماند و این همانند حکم و فرمان الهی است که آسمان و زمین به خواسته و اراده الهی گردن می نهد و اگر خواهد باقی ماند و اگر خواهد فرو پاشد.

● جمال و جلال حسین(ع)

هر موجودی حتی شمر و یزید و عمربن سعد نیز به حکم ربوبیت طولی امام معصوم(ع) به کمال لایق و سزاوار خویش می رسند. اگر برای خداوند به حکم کمالیت، جمالی و جلالی است. هر کسی از اطلاعت کنندگان و عصیانگران به سوی جمال و جلال وی در حرکت هستند. پس اطاعت کنندگان به بهشت جمال وی درآیند و عصیانگران به دوزخ جلال وی وارد شوند؛ امام معصومی چون حسین(ع) به جمال خویش در کربلا، شهیدان را به بهشت جمال می برد و یزیدیان را به دوزخ جلال می رساند.

این گونه است که در کربلا می توان اوج فضیلت ها و جمالیات را در کنار اوج رذالت ها و جلالیات یافت. آن گاه که امام معصومی چون حسین(ع) به حکم ربوبیت طولی و خلافت الهی و اتمام حجت از کوفیان نومید می شود، به شدت از ایشان انتقام می ستاند؛ زیرا هر گاه خلیفه و حجت خداوندی از قومی نومید شود که اطاعت و ولایت را به حکم تکوین و تشریع نپذیرد و از جمال وی بگریزد هرگز از حکومت وی بیرون نمی رود؛ زیرا همه هستی در مهار و مدیریت معصوم است و اگر از جمال وی بگریزد به جلال وی درآید و در هر حال از محدوده و دایره حکومت وی فراری نیست. این گونه است که به حکم جلالی، از ایشان انتقامی می ستاند. خداوند در بیان این اصل و قانون جهان هستی می فرماید: فلما آسفونا انتقمنا؛ هرگاه ما (خداوند و خلیفه) از کسی نومید شویم از ایشان انتقام ستانیم.

● کربلا مظهر انتقام الهی

کربلا مظهریت انتقام الهی از سوی ربوبیت طولی امام معصوم و انسان کاملی به نام حسین(ع) است که اراده او همان اراده الهی است. این ربوبیت حسینی از آن روست که وی در مای خدایش غرقه است و در آن محو می باشد. بنابراین انتقام خلیفه از کسی همان انتقام خداست؛ زیرا انسان کامل به مقامی می رسد که خدا چشم و دست اوست یعنی که خدا عین و ذات اوست؛ بلکه از این نیز فراتر، انسان کامل کسی است که از مقام عین و ید خدا بودن فراتر می رود و خود عین الله و یدالله می شود و خداوند در او تجلی و ظهور می کند. این مظهریت اتم و اکمل الهی است که اراده او همان اراده الهی و خواسته او همان خواسته الهی است.

کربلا، مظهریت جمال و جلال کمال الهی است. از این رو امام معصوم(ع) بر این باور است که یاران وی برتر از همه یاران دیگر، انسان های کامل بودند و دشمنان وی در رذالت از همه دشمنان عنودتر و پست تر بودند.

● کربلا، نماد جلال و جمال خداوند

کربلا مظهر تام جلال و جمال الهی است و مجلای جلال و جمال ربوبیت طولی حسینی است. اگر گفته شود که آسمان و زمین در کربلا خون گریست سخنی به بیراهه نیست که «بکت علیه السموات و الارضین السبع» بر امری که در کربلا واقع شد؛ زیرا زمین و آسمان ها رب و پرورگار بزرگ خویش را از دست داده بودند و این امری نیست که بیرون از حد تصور باشد چنان که قرآن می فرماید که «فما بکت علیهم السماء و الارض» (دخان آیه۲۹) اگر زمین و آسمان بر دشمنان و قوم ظالمین گریه نکرد بی هیچ شک و تردیدی بر امام و رب خویش گریست.

علیرضا حیدری