دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا

سازمانهای غیردولتی, ما و نظام سرمایه داری


سازمانهای غیردولتی, ما و نظام سرمایه داری

چندی است كه موضوع «سازمان های غیر دولتی» به یكی از موضوعات مهم, بحث برانگیز و یا نگران كننده محافل مختلف دولتی و غیر دولتی تبدیل شده است

●مقدمه:

چندی است كه موضوع «سازمان‏های غیر دولتی» به یكی از موضوعات مهم، بحث برانگیز و یا نگران كننده محافل مختلف دولتی و غیر دولتی تبدیل شده است. از سازمان ملل و بنیادهای بین‏المللی گرفته تا نهادهای دولتی و غیر دولتی و نخبگان، بر اهمیت توجه به این موضوع ـ یا به دلیل ظرفیت‏ها و آثار منحصر به فرد آن‏ها و یا به دلیل مخاطراتی كه برای امنیت ملی كشورها و موقعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آنان ایجاد می‏كنند ـ پای می‏فشارند. در كشور ما در برنامه سوم و چهارم توسعه، به حمایت از این سازمان‏ها توجه شده است و سالیانه میلیاردها تومان بطور مستقیم صرف تشكیل و تقویت این سازمان‏ها می‏شود.

افزون بر آن، بخشی از حمایت‏ها نیز از ردیف‏هایی دیگر، چون حمایت از IT و حمایت از طرح‏های پژوهشی نصیب سازمان‏های غیر دولتی می‏شود.

در عین حال، بحث درباره سازمان‏های غیر دولتی، در چند ماه گذشته، به یكی از مباحث مهم در بعد امنیت ملی نیز تبدیل شده و نگرانی مسؤولان سیاسی، امنیتی و حتی فرهنگی كشور را به همراه داشته است. قرائن از این واقعیت حكایت دارد كه لازم است به برخی از این سازمان‏ها به چشم گروه‏هایی ارزشمند، پرتوان و در خدمت اهداف نظام اسلامی و مصلحت عمومی جامعه نگریست و آن‏ها را مستحق حمایت دانست، برخی دیگر را با سیاست‏هایی، به مسیر سازندگی هدایت كرد و تعدادی را نیز در زمره پیام‏آوران فرهنگ الحاوی و ادبیات لیبرالیستی غرب و یا حتی عوامل سیاسی نظام سرمایه داری دانست. نبود سیاست‏های مشخص در جمهوری اسلامی، در برابر سازمان‏های غیر دولتی، هم به از دست دادن فرصت‏های استفاده بهینه از نیروهای مردمی در قالب این تشكل‏ها می‏انجامد و هم به حمایت‏های بی‏جا و توجیه‏ناپذیر از عوامل تحقیر فرهنگ دینی و ملی.

مقاله پیش رو، در صدد است كه با توجه به ظرفیت‏های این نهادها، نگاه نظام سرمایه‏داری به این موضوع، در دهه‏های اخیر و ارائه گزارشی اجمالی از موقعیت سازمان‏های غیر دولتی فمینیستی، مسؤولان نظام اسلامی و نخبگان حوزه و دانشگاه را به تأملی دوباره در این باره فراخواند.

●تعریف‏

«سازمان‏های غیردولتی» NGO(ها[۱] noitazinagrO latnemrevoG enoN) به گروه‏هایی كه با اهداف مشخص و آشكار در زمینه‏های فرهنگی، علمی، اجتماعی، خیریه و...، به طور غیرانتفاعی و بدون وابستگی تشكیلاتی به دولت‏ها فعالیت می‏كنند، اطلاق می‏شود. غیر سیاسی بودن نیز از شاخصه‏های مهم این سازمان‏ها است. بنابراین، احزاب سیاسی در زمره چنین سازمان‏هایی قرار نمی‏گیرند.

●ظرفیت‏های ویژه در سازمان‏های غیردولتی‏

سازمان‏های غیردولتی، ویژگی‏هایی دارند كه آن‏ها را برای انجام دادن فعالیت‏های مورد نظر ممتاز می‏سازد؛ از جمله:

۱. به علت آن كه به فعالیت‏های سیاسی مستقیم نمی‏پردازند و در معادله قدرت وارد نمی‏شوند، حكومت‏ها به آن‏ها حساسیت چندانی ندارند و می‏توانند آزادانه‏تر به فعالیت خود ادامه دهند.

۲. به علت عدم وابستگی به دولت، جزر و مدهای ناشی از تغییرات دولت‏ها و مسؤولیت‏ها، برنامه‏های آن‏ها را تحت‏الشعاع قرار نمی‏دهد و می‏توانند برای خود، سیاست‏ها و برنامه‏های درازمدت تدوین كنند.

۳. به علت محدودیت بودجه و امكانات، تورم تشكیلاتی پیدا نمی‏كنند و می‏توانند افراد كم‏تر و كارآمدتر را جذب كنند.

۴. تشكیلات دولتی معمولاً ملاحظاتی در عملكرد داخلی (مثلاً در برابر قوه قضائیه، رهبران نظام، مراجع مذهبی و نخبگان) و در عملكرد بین‏المللی (مثلاً در برابر اتحادیه اروپایی و سازمان ملل) دارند؛ اما این‏گونه ملاحظه‏كاری‏ها را در تشكل‏های غیردولتی كم‏تر می‏توان دید و می‏توانند آزادانه‏تر برنامه‏های خود را اجرا كنند.

۵. به علت كوچك بودن، امكان تكثیرپذیری بیش‏تری دارند؛ مثلاً با پنج نفر می‏توان NGOتأسیس كرد و پس از جذب تعداد بیش‏تری از افراد، از دل این تشكیلات؛ چند NGO هماهنگ دیگر تأسیس كرد.

۶. این سازمان‏ها به علت خود جوش بودن، می‏توانند افراد هم‏سلیقه را گرد هم جمع كنند. بنابراین، انسجام تشكیلاتی در این مجموعه‏ها بیش‏تر و توان عملكرد آن‏ها بالاتر از مجموعه‏های دولتی است.

۷. در صورتی كه شبكه ارتباطی میان این سازمان‏ها تشكیل شود به مثابه یك گروه عظیم و گاه قدرتمندتر از احزاب سیاسی درمعادلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی وارد می‏شوند؛ با این تفاوت كه آسیب‏پذیری آنان در قبال عكس‏العمل مخالفان، به دلیل تعدد آن‏ها، كم‏تر است.

●اگر سازمان‏های غیردولتی با اهداف درست تأسیس شوند، كارآیی‏های بسیاری، به‏ویژه در ایجاد رابطه با حكومت اسلامی خواهند داشت؛ از جمله:

الف) می‏توانند در تبیین و تبلیغ مفاهیم دینی و ایجاد جریان‏های علمی و فرهنگی فعال باشند. گروه‏های نخبه و نظریه‏پرداز، در جریان تولید دانش، فعال می‏شوند و گروه‏های دیگر، در جریان تبدیل مفاهیم به زبان مفاهمه با مخاطبان مختلف، جریان‏سازی علمی و توسعه اطلاعات عمومی فعالیت خواهند كرد.

ب) گروه‏های غیردولتی با انتخاب موضوعات جزئی و با محدود كردن موضوع فعالیت خود، می‏توانند سطح كارشناسی خود را در همان موضوع، به سرعت بالا ببرند و به نهادهای حكومتی (سیاست‏گذاران، طراحان و مجریان) در سطوح مختلف، مشاوره كارشناسی دهند.

ج) با تكثیر بلندگو و ایجاد جریان‏های فرهنگی و اجتماعی، می‏توانند زمینه‏های لازم را برای تحقق اهداف و برنامه‏های نظام اسلامی فراهم و مطالبات عمومی را هدایت كنند و آن‏گاه كه نهادهای دولتی در اجرای وظیفه خود، سهل‏انگاری می‏كنند و یا برخلاف اهداف نظام اسلامی رفتار می‏كنند، با آگاه‏سازی مخاطبان و ارائه تحلیل روزآمد، فشار مطالبات اقشار گوناگون را متوجه نهادهای دولتی سازند.

د) این سازمان‏ها می‏توانند بازوی نظارتی نظام اسلامی باشند و به‏ویژه بر عملكرد نهادهای دولتی نظارت كنند.

ه) این نهادها از بهترین حلقه‏های اتصال میان مردم و مسؤولان هستند و به نظر می‏رسد كه تكیه بر گروه‏هایی كه بدون انگیزه‏های قدرت‏طلبانه، نقش حلقه اتصال را ایفا كنند، از اتكا بر احزاب سیاسی، كه در كنار نظام اسلامی، كانون‏های قدرت سیاسی تأسیس می‏كنند، كارآمدتر باشد.

و) در شرایطی كه كشورهای جهان، به سوی جهانی سازی می‏روند، NGOها می‏توانند در حفظ هویت بومی و ملی و ایجاد جریان‏های منطقه‏ای و بین المللی با محوریت دین فعالیت كنند.

هرچند تشكل‏های غیردولتی، در شكل سنتی آن، در قالب گروه‏های خیریه و هیئت‏های مذهبی، سابقه‏ای چند صد ساله دارند، اما شرایط جدید جهانی، منطقه‏ای و داخلی، ضرورت نگاهی نو، كارآمد و پویا را به این تشكل‏ها اقتضا می‏كند؛ به‏ویژه پس از آن كه با رویكرد جدید نظام سرمایه‏داری، به سازمان‏های غیردولتی و برنامه‏های در دست اقدام آن‏ها بیش‏تر آشنا شویم.

●نظام سرمایه‏داری و سازمان‏های غیردولتی‏

در دهه ۱۹۸۰ میلادی نظام سرمایه‏داری، با ترمیم نقاط آسیب‏پذیر خود، به طرحی نو در جهان‏گردانی سرمایه دست یافت. در اندیشه نولیبرالیسم، بر افزایش حمایت از سازمان‏های غیردولتی تأكید خاصی شد و سازمان ملل نیز تحت نفوذ قدرت‏های برتر، همین اندیشه را در پیش گرفت ر.ك: عباس منصوران، «سازمان‏های غیر دولتی»، جنس دوم، ش ۹، ص ۱۱۱. دفتر عمران سازمان ملل، در سال ۱۹۹۳ ابزار پنج‏گانه برای رسیدن به توسعه انسانی را دموكراسی، اقتصاد بازار آزاد، خصوصی‏سازی، اطلاع‏رسانی و سازمان‏های غیردولتی اعلام كرد. ر.ك: «عملكرد سازمان‏های غیردولتی زنان در ایران»، روزنامه مردم‏سالاری، ۳۰/۳/۸۳ ، ص ۱۲.

حمایت‏های معنوی و مادی بنیادهای بین‏المللی و سازمان ملل از سازمان‏های غیردولتی، به اندازه‏ای است كه قرن بیست و یكم را قرن سازمان‏های غیردولتی خوانده‏اند.

● كارآمدی این سازمان‏ها سبب شده است كه نظام سرمایه‏داری، اهداف زیر را در توسعه آن‏ها در نظر بگیرد:

۱. تضعیف دولت‏ها با به عهده گرفتن وظایفی كه به طور سنتی، از وظایف دولت‏ها هستند. پی‏گیری این هدف، راه جهانی‏سازی را به‏ویژه در خاورمیانه اسلامی، هموارتر می‏سازد. سخنان یكی از استادان دانشگاه، مؤید این ادعا است:

«باید دیدگاه حاكم بر سیاست، اقتصاد و فرهنگ در كشور ما، به كلی عوض شود؛ یعنی یك جراحی عمیق باید انجام شود؛ چون دیگر، عباراتی مثل «وطن من»، «فرهنگ بومی»، «اقتصاد ملی» و «سیاست ایرانی» یا «سیاست اسلامی» در ایران عبور كرده از حاكمیت ملی كاربرد ندارد... دولت‏های سنتی، از یك طرف دیگر، نمی‏توانند به نیازهای جدید جوامع خود پاسخ‏گو باشند و از سوی دیگر، در تعامل با نظام بین‏الملل، ناكارآمدند. به همین خاطر، باید یك آلترناتیو (جانشین) معقول به جای نظام‏های سنتی بركشورها حكومت كند. الان دانشمندان علم جدید سیاست و حكومت، وقتی می‏خواهند تعریفی برای این آلترناتیو ارائه دهند، یك‏راست می‏روند سراغ‏NGO ها؛ یعنی بهترین مجموعه‏هایی كه می‏توانند جانشین نظام‏های سنتی شوند، سازمان‏های غیردولتی هستند؛ چون این سازمان‏ها بدون جنگ و خونریزی، نظام‏های سیاسی سنتی را فرو می‏پاشند و به تدریج، هر یك از آن‏ها، بر حسب تخصص‏شان جای یكی از نهادهای مدیریتی را می‏گیرند.... اگر برویم به سراغ ترویج و حاكم كردن NGOها، بدون آن كه به براندازی متهم شویم، كارمان را انجام داده‏ایم. رویكردنهایی ما در جایگزین كردن سازمان‏های غیردولتی، به جای حكومت سنتی و اصلاح‏ناپذیر كنونی، از بین بردن مفهوم و ساختار «حاكمیت ملی» است.

این‏جا به عبارت شفاف‏تر، ما دنبال گرفتن نقش در نظام بین‏الملل هستیم. معنی‏اش این است كه بایدها و نبایدها را از چیزی به نام فرهنگ و اعتقاد و مذهب نمی‏گیریم، بلكه نظام بین‏الملل، به رهبری هر قدرتی كه می‏خواهد باشد، هرچه را كه برای زندگی بهتر تعیین كرد و ما را به انجام آن موظف كرد، هر قدرتی كه می‏خواهد باشد، باید انجام دهیم... اگر می‏خواهیم زمینه‏های سوء استفاده از ملی‏گرایی و دین و انقلاب را از بین ببریم، باید به نظم و نظام جهانی شدن تن بدهیم. البته این مسیر را باید اولاً، با تبلیغ و نهادینه كردن سازمان‏های غیردولتی و در ثانی، با ادبیاتی سلبی، در مواجهه با نظام سنتی و ملی‏مان طی كنیم؛ یعنی دائماً باید زیر سؤال ببریم. منظور زیر سؤال بردن هر چیزی است كه لباس ملیت و مذهب و انقلاب به تن دارد.»در محفل سعادت‏آباد چه گذشت»، روزنامه كیهان، ۲۷/۹/۸۱ ، ص ۱۴.

در طرح امریكایی خاورمیانه بزرگ، كه با هدف كنترل اصول‏گرایی اسلامی تدوین شده است، كشورها به دو دسته تقسیم می‏شوند. در كشورهایی كه حكومت و بیش‏تر نخبگان آن، هم‏سو با برنامه‏های جهانی‏اند، بر استفاده از امكانات دولتی برای اصلاحات تأكید می‏شود و در كشورهایی چون ایران، كه نخبگان و حكومت، با اهداف و برنامه‏های جهانی هم‏سویی ندارند، شناسایی و تقویت افراد هم‏سو و ایجاد و تقویت سازمان‏های غیردولتی در دستور فعالیت قرار می‏گیرد. در این طرح، موضوع زنان، به‏ویژه محور برابری زن و مرد (تشابه نقش‏ها)، یكی از كلیدی‏ترین موضوعات اصلاحات شمرده و بر آن تأكید شده است.

مایكل لدین، عضو شورای امنیت ملی آمریكا، كه در مؤسسه «اقدام آمریكایی» به اجرای طرح‏های مطالعاتی مشغول است، طرح تغییر از درون را تنها راه‏كار كنونی برای مقابله با نظام اسلامی ایران می‏داند. وی در مصاحبه با شبكه CBN، در ۲۸ آوریل ۲۰۰۴، در پاسخ به این پرسش كه «برای ضربه زن به ملاها در ایران چه طرحی دارید؟» حمایت از سازمان‏های غیردولتی داخلی ایران و سازمان‏های صنفی را از جمله راه‏كارها برمی‏شمارد كه به كمك آن‏ها می‏توان میلیون‏ها نفر را در برابر حاكمان ایران قرار داد. مؤسسه «گروه بحران‏های بین المللی» (international crisis group) كه سازمانی چند ملیتی است، معتقد است تنها مبارزه داخلی طولانی و مداوم، به وسیله سازمان‏های غیر دولتی، با تأثیرگذاری جامعه بین المللی در حاشیه این مبارزات، می‏تواند به تغییر شكل نظام سیاسی ایران بیانجامد.

۲. تعدیل دولت‏ها با استفاده از ابزارهای گوناگون، از جمله، اهرم فشار. دهه ۱۹۶۰ میلادی، دهه ظهور جنبش‏های تندرو چپ، با رویكرد مبارزه سیاسی قهرآمیز با دولت‏ها بود. این مسأله، عكس‏العمل شدید دولت‏ها و ناكامی بیش‏تر این جنبش‏ها را در پی داشت. پیچیدگی روابط حاكم بر جامعه و نظام جهانی، ثابت كرد كه خلع ید یك‏باره، غالباً امكان‏ناپذیر است و باید برای ایجاد تغییرات و تحولات، اندیشه تغییر دولت در كشورهای جهان سوم را، به خواست تعدیل قدرت دولتی تبدیل كرد. بدین‏ترتیب، هم هزینه مقابله با دولت‏ها كاهش خواهد یافت و هم آینده تعدیل قدرت، قابل كنترل، عقب‏نشینی و كم كردن سرعت است. كاظم علمداری، «تغییر دولت یا تعدیل دولت» جنس دوم، ج ۱۰، ص ۱۳۲. نظام سرمایه‏داری، با درك این واقعیت، كوشیده است تا از سازمان‏های غیردولتی، اهرم اصلاحات و اعمال فشار بر كشورها بسازد. یكی از اساتید دانشگاه در همین راستا گفته است: «اگر قدرت مانور اقتصادی را از دولت نگیریم و مردم را حقوق بگیر NGOها نكنیم، نمی‏توانیم دموكراسی دلخواه را به ساختار حكومت تحمیل كنیم.» ر.ك: خبرنامه سیاسی فرهنگی اجتماعی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ش ۸۵۴ ، ص ۲۲.

سیاست گسترش و تقویت سازمان‏های غیردولتی، كه در برنامه سازمان ملل نیز گنجانده شده و كشورهای جهان به آن فراخوانده شده‏اند، به تعدد این نهادها و تكثیر بلندگو می‏انجامد و دولت‏ها و نهادهای دولتی، كه پیرامون خود، هزاران سازمان غیردولتی، در قالب گروه‏های منتقد، ناظر و مشاور می‏بینند، احساس می‏كنند كه آن‏ها واقعاً نماینده افكار عمومی جامعه‏اند كه نمی‏توان از كنار آن‏ها به سادگی گذشت.

در سالیان گذشته، تعداد سازمان‏های غیردولتی، در كشورهای اسلامی، بسیار افزایش یافته است؛ چنان كه در كشور مصر، ۱۵۰۰۰، در تركیه ۸۰۰۰ و در اردن ۴۰۰۰ سازمان غیر دولتی ف


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 5 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.