یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
نهضت راست مسیحی آمریکا و اسلام
● بخش اول: نهضت راست مسیحی آمریکا
▪ ریشههای تاریخی و عقیدتی: نیم نگاه
در طی دو دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تغییرات فرهنگی گسترده ای در آمریکا پدید آمد؛ منازعات بر سر حقوق مدنی، مخالفت با جنگ ویتنام، فرهنگ جایگزین برای جوانان، جنبش آزادی زنان، انقلاب جنسی، ظهور ادیان جدید (که اکثراً ادیان باستانی بودند)، تصمیمات "دیوان عالی آمریکا" در راستای تحولات جدید و به نفع حقوق همجنس بازان و طرح "بازنگری قانون اساسی برای تساوی حقوق زن و مرد". از طرف دیگر دیوان عالی کشور نیز نماز و دعای عمومی (و نه خصوصی) و قرائت انجیل را در مدارس در سال ۱۹۴۲ ممنوع کرد، سقط جنین را در سال ۱۹۷۳ قانونی اعلام کرد و دخالت دولت در دانشگاههای خصوصی مسیحی را در سال ۱۹۷۱ ساماندهی کرد. در پی بروز چنین مسائلی بود که محافظه کاران، قدرتمندانه در دفاع از ارزش های سنتی، فرهنگی و اجتماعی در مقابل جامعه ملحد- که معیارهای اخلاقی ثابت را با نظام نسبیگرایی عوض کرده بود- خروشیدند.
مهمترین ایده و تفکر حاکم بر پروتستانهای محافظه کار که پایگاه اصلی شکل دهنده نهضت راست مسیحی میباشد، مفهوم "تدبیر گرایی" است. تدبیر (Dispensation) که خود اصالتاً کلمه ای لاتین به معنای "یک دوره زمانی است که انسان در آن از جهت فرمانبرداری و اطاعت در قبال برخی دستورات الهی آزمایش می شود. براین اساس خداوند متعال تاریخ را در مسیر ظهور مسیح به حرکت وا میدارد و دورههای خاصی را بر آن تحمیل میکند که تاریخ لاجرم از آن گذر خواهد کرد تا آنکه نهایتاً مسیح ظهور کند و هزار سال بر جهان حکومت نماید. اما انسان از جهت این حرکت بی اطلاع است و مسیر را نمیداند.
در کنار تدبیرگرایی، دومین اصل تفکر راست مسیحی، اصل عصمت و لغزش ناپذیری کتاب مقدس است. این بدان معنی است که آیات کتاب مقدس را باید کلمه به کلمه فهمید و هر کلمه دارای جایگاه و اهمیت می باشد.
▪ مسائل اجتماعی
راست مسیحی بر این باور است که جامعه آمریکا بر لبه فروپاشی و حتی انقراض قرار گرفته است. علت این عاقبت شوم نیز سست شدن پایههای اخلاقی جامعه است؛ یعنی همان چیزی که قدرت جهانی روم را نیز به زیر کشید. ریشه پدید آمدن این جامعه غیر اخلاقی، از نظر راست مسیحی، قبول ایده "سکولاریسم انسان محور" است. این ایده که فرزند مدرنیسم است، با کنارگذاشتن خداوند متعال از حسابها و تحلیلها، انسان خود محور و گناهکار را در مرکز توجه خود قرار داده است. تنها یک روز بعد از عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر، پت رابرتسون و جری فالول دو تن از رهبران شاخص راست مسیحی، همراه با هم در برنامه "کلوپ ۷۰۰" در شبکه تلویزیونی مسیحی سی.بی.ان که از مهمترین ابزارهای تبلیغی این جریان است شرکت کردند. در این برنامه جری فالول گفت: "خداوند به برداشتن پرده ادامه میدهد و به دشمنان آمریکا اجازه میدهد تا آنچه را احتمالاً شایسته ماست علیه ما انجام دهند." وی در ادامه گفت: "طرفداران سقط جنین، فمینیستها، همجنس گرایان که فعالانه به دنبال تغییر راه و رسم زندگی هستند، اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا و تمام آنهایی که کوشیدهاند تا آمریکا را به یک کشور عرفی (سکولار) تبدیل کنند؛ همه آنها را مورد خطاب قرار میدهم و به آنها میگویم که شما به وقوع چنین حادثهای کمک کردهاید." لذا باتوجه به وجود شر اجتماعی، هدف عام راست مسیحی در سیاست داخلی را باید چنانچه خود میگویند اعاده تسلط مسیحیان راستین یعنی انجیلیون بر کشور آمریکا و در نتیجه اخلاقی شدن دوباره جامعه دانست. در کل باید گفت که "ارزشهای سنتی" و "اخلاق"، کلید واژههایی هستند که راست مسیحی در جهت نیل به آنها تلاش میکند. اما اگرچه اساس دستورکار راست مسیحی مربوط به جامعه داخلی آمریکاست، در عین حال، خود را محدود به مرزهای جغرافیایی ایالت متحده نکرده و پا به صحنه جهانی می گذارد. این ورود به صحنه بین المللی و سیاست خارجی عملا از اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ آغاز می گردد.
▪ متغیرهای دخیل در فهم سیاست خارجی راست مسیحی
اصولاً نهضت راست مسیحی در سیاست خارجی خود دارای "ارزش هایی" است که خصلت بنیادین دارند و در طی چند دهه فعالیت این جنبش انسجام و استمرار قابل توجهی داشتهاند. این ارزشها، صرفاً مخصوص راست مسیحی نیستند بلکه اصولاً ریشه در نگرانیهای جناح راست آمریکا دارند و لذا رگه های آن در دوران قبل از ظهور راست مسیحی نیز مشاهده می شوند. در کنار ارزشهای پایدار، مفهوم مهم دیگری به نام "متن"، یا همان فضا و چارچوب نیز وجود دارد که عملاً ارزشها در آن متن و چارچوب مورد پیگیری قرار میگیرند. براساس این روش، مفهوم "ارزش" بیانگر جهان بینی و انتظارات و اعتقادات راست مسیحی است و مفهوم "متن" نیز نشانگر دوره های زمانی خاصی است و در واقع خصلت تاریخی دارد. مهمترین نقطه عطف در حوزه فعالیت سیاست خارجی راست مسیحی، پایان جنگ سرد و وارد شدن به دورهای میباشد که نیروهای جهانی شدن بر آن سلطه می رانند.
لذا راست مسیحی با داشتن ارزشهایی پایدار، با قرار گرفتن در هر دوره زمانی، تهدیدهایی را برای خود جلوه گر میبیند. در پاسخ به این تهدیدهاست که شاهد برقراری اتحادهایی از طرف این نهضت با دیگر گروهها هستیم. بدین ترتیب، زنجیره ارزش های پایدار، فضای تنفس، تهدیدهای نوظهور و اتحادها، عملاً سیاست خارجی راست مسیحی را شکل میدهند.
زیرساخت فعالیت راست مسیحی را در حوزه سیاست خارجی، مجموعه ای از ارزشهای اساسی و یا جهتگیریها تشکیل میدهند که در طی چند دهه فعالیت این نهضت همواره حضور محسوس داشتهاند. این ارزشها، و یا به عبارت دیگر متغیرها، عبارتند از: ملیگرایی یکجانبه، شیفتگی به هدایت انجیلی جهان، محافظه کاری اجتماعی و اعتقاد به پیشگویی های کتاب مقدس که بطور خاص متمرکز بر اسرائیل میباشد. اگرچه وسایل دسترسی به این اهداف و ارزشها در گذر زمان تغییر کردهاند اما خود این ارزشها هماهنگی قابل توجهی با یکدیگر دارند.
۱) ملی گرایی یکجانبه
ایالات متحده آمریکا به خودی خود در نگاه راست مسیحی جایگاهی بارز دارد. براساس باور انجیلیها، ظهور و سقوط هر ملتی، براساس اراده الهی است. لذا اگر ملتی همچون ملت آمریکا قدرتمند و مورد ستایش دیگران است، این خود نشان دهنده اراده الهی و نگاه خاص باری تعالی است. آمریکا در نظر راست مسیحی عبارتست از "شهری بر روی تپه" ، "یگانه در میان ملتها" و "چراغی فراروی جهان". خلاصه آنکه، آمریکا یک "کشور منجی" است.
راست مسیحی با داشتن چنین نگاهی به جایگاه آمریکا، با نگاهی به شدت تردیدآمیز به هر رویکردی که آزادی عمل ایالات متحده را محدود کند می نگرد و مخالف آنست که جایگاه اخلاقی آمریکا، همسان با دیگر کشورها به عنوان اعضاء یک نظام بینالمللی ترسیم شود. سازمان ملل متحد بعنوان نماد چنین رویکردی، اگرچه نه به عنوان اولین تهدید و هدف، اما بصورت مداوم مورد حمله راست مسیحی و پیشینیان آنها بوده است.
۲) هدایت انجیلی جهان
راست مسیحی در صحنه داخلی متکی بر شبکههای کلیساهای انجیلی است و این شبکهها به واسطه فعالیتهای تبلیغی و دیگر تماسها دارای بُعد فراملی پراهمیتی هستند. درواقع اگر بخواهیم ریشه تبلیغ دینی را در کتاب مقدس جستجو کنیم به سمت حوادث آخرالزمان سوق داده میشویم. برای برگشتن مسیح از آسمانها به زمین و ظهور وی، مجموعهای از اتفاقات رخ خواهند داد. اولین گام در این مسیر، تبلیغ و رساندن پیام انجیل به سراسر جهان است. براساس آمار سال ۱۹۹۶، حدود چهل و سه هزار و ششصد (۴۳۶۰۰ ) مبلغ آمریکایی در خارج از آمریکا به خدمت مشغول بودهاند که اکثریت آنها از فرقههای محافظه کار پروتستان و سازمانهای شبه کلیسایی نزدیک به راست مسیحی هستند. "مک آتیر" از سران قدیمی و پیشگامان راست مسیحی درباره نقش آمریکا در جهان میگوید: "آمریکا تنها ۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهد اما ۷۵ درصد مبلغین مذهبی را در سطح جهان تولید میکند."
۳) محافظه کاری اجتماعی
راست مسیحی بعنوان مجموعه سازمانهایی که حول دغدغهها و نگرانیهای اجتماعی داخلی آمریکا مثل سقط جنین، نقش جنسیتها، صور قبیحه و همجنس بازی شکل گرفته دارای شیفتگی قابل فهمی در پدید آوردن ارتباط متقابلی بین سیاست خارجی و آن دغدغهها میباشد. در مورد مسائل بینالمللی از قبیل کنترل جمعیت، آموزش جنسی، تساوی جنسیت ها، سیاست مواجهه با ایدز و مهمتر از همه، سقط جنین، راست مسیحی توجه خاصی به نوع عملکرد دولت آمریکا و همچنین سازمانهای بین المللی دارد.
۴) پیشگویی
ریشه دغدغههای بالا ـ که به خودی خود نیز مهم میباشدـ انگیزهای است که توسط پیشگوییهای انجیل فراهم آمده است. علاقه آمریکاییها به پیشگوییهای انجیل را میتوان از فهرست پرفروشترین کتابها دریافت. کتاب "زمین، بزرگ سیاره از دست رفته" اثر هال لیندسی در دهه ۱۹۷۰، پرفروشترین کتاب، البته بعد از کتاب مقدس، بود. براساس پیشگویی های انجیل، بازگشت و ظهور حضرت عیسی علیهالسلام مشروط به تحقق سه واقعیت است. اول؛ توانایی بشر در نابودی حیات بشریت، دوم؛ زایش دوباره دولت یهودی و سوم پدید آمدن یک قدرت جدید در صحنه جهانی. دستیابی بشر به بمب اتم و پس از آن بمب هیدروژنی، تاسیس دولت اسرائیل در ۱۹۴۸ و ظهور امپراتوری نوین روم در قالب اتحادیه اروپا، از نظر راست مسیحی، گامهای نهایی در حرکت به سمت ظهور حضرت مسیح میباشند.
هدایت انجیلی جهان و محافظه کاری اجتماعی نیز با تفسیر پیشگوییهای کتاب مقدس تقویت میشوند. بزرگترین وظیفه مسیحیان از نظر انجیلیها، رساندن پیام کتاب مقدس به سراسر جهان و ساختن حواریون مسیح در تمامی ملل میباشد. تنها پس از پدید آمدن میزان مشخصی از حواریون است که شرایط بازگشت مسیح مهیا میگردد. در فرجام شناسی راست مسیحی، نقش اسرائیل بسیار پررنگ است و وقتی پا را به صحنه سیاست خارجی میگذاریم لزوم حمایت همه جانبه از اسرائیل توسط آمریکا کاملاً تصریح میگردد. اسرائیل در سناریوهای آخرالزمان نقش محوری دارد و حتی مورد توجه قرار گرفتن آمریکا توسط باری تعالی، به حمایت آمریکا از اسرائیل نسبت داده میشود. جملهای که همیشه و همه جا در رابطه با روابط مبتنی بر باورهای انجیلی در میان آمریکا و اسرائیل به چشم میخورد جملهای است که جری فالول از سرشناس ترین رهبران راست مسیحی در سال ۱۹۸۱ گفته است: "مقابله با اسرائیل، مقابله با خداست."بدین لحاظ است که راست مسیحی همیشه در منازعات فلسطینی- اسرائیلی جانب اسرائیل را گرفته و مطمئناً خواهد گرفت.
● بخش دوم:
▪ اسلام در جهان بینی راست مسیحی
پیروان فرقه انجیلی که در واقع جریان اصلی نهضت راست مسیحی را تشکیل می دهند بر این باورند که اسلام و مسیحیت نقاط اشتراک بسیار اندکی با یکدیگر دارند. بر اساس نظرسنجی موسسه "پیو فورم" که در سال ۲۰۰۱ و در پی حوادث ۱۱ سپتامبر انجام گرفت ۶۲ درصد انجیلی ها اعتقاد داشتند که دین آنها بسیار متفاوت از دین اسلام است. همچنین بر اساس نظرسنجی سال ۲۰۰۳موسسه "بیلیف نت" از میان رهبران انجیلی، ۷۷ درصد آنها نگاهی منفی نسبت به اسلام داشتند. در این میان ۷۰ درصد بر این باور بودند که اسلام دین خشونت است. اما نکته جالب توجه آنکه ۹۳ درصد آنها اعتقاد داشتند که در عین حال باید از مسلمانان در جامعه آمریکا استقبال کرد و حقوق شان را محترم شمرد. این در حالی است که این نگاه در میان غیر انجیلی ها، ۴۴ درصد بود. این دیدگاه که مبتنی است بر محکومیت اسلام از یک طرف و پذیرفتن مسلمانان در جامعه از طرف دیگر نشان دهنده آن است که نگاه منفی آنان ریشه در مباحث عقیدتی و نه نژادی و ملی گرایی دارد. به عبارت دیگر آنها مخالف اصل دین اسلام و آموزه های آن هستند.
▪ نقطه عطف: ۱۱ سپتامبر
اگر بخواهیم مباحث و دیدگاه های راست مسیحی را نسبت به اسلام بهتر بفهمیم لازم است که بین دوره قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر تمایز قایل شویم. در واقع حوادث ماه سپتامبر ۲۰۰۱ نقطه عطفی در شکل دهی نگاه حامیان این نهضت نسبت به اسلام محسوب میشود. تا پیش از حوادث ۱۱ سپتامبر و در واقع بطور خاص در دهه ۱۹۹۰، بیشتر کتاب ها و مقالات این طیف در قالب تبلیغ مسیحیت و انجیلی کردن جهان نوشته میشد. بطور خاص آنها بیشتر بر دو نکته تاکید می کردند؛ اول، نقد تعالیم و آموزه های اسلام که در تقابل با آنچه مسیحیت مرسوم ادعا دارد (مثل تثلیث، جایگاه و سرشت حضرت مسیح و ...) دوم، تاکید بر این مساله که خدایی که مسلمانان میپرستند همان خدایی است که در عهد عتیق و عهد جدید معرفی شده و مسیحیان و یهودیان می پرستند. در واقع در این دوران هیچ بحثی از تروریسم و خشونت در اسلام نبود.
اما پس از ۱۱ سپتامبر جهت گیری کتاب ها و مقالات تغییر کرد. در این دوره شاهد تمرکز بر دو نکته می باشیم. اول آنکه سرشت و ماهیت اسلام ذاتا خشن است و حوادث ۱۱ سپتامبر آن را به همه نشان داد. اما نکته دوم و مهمتر آن بود که خدایی که اسلام معرفی می کند و مسلمانان می پرستند اساساً متفاوت از آنچه مسیحیت و یهودیت ترسیم می کنند و پیروانشان می پرستند است.
▪ اسلام؛ بازیگر آخرالزمان
اسراییل مهمترین محور تمرکز در بررسی حوادث آخرالزمان از منظر راست مسیحی می باشد چرا که اقدامات آن از جمله گردهم آوردن یهودیان در سرزمین فلسطین و تلاش جهت بازسازی معبد سلیمان باعث بازگشت مسیح موعود به زمین خواهد شد و این همان روزی است که راست مسیحی انتظار آن را می کشد. بر این اساس حمایت از موجودیت و تلاش برای بقا و تقویت اسراییل از اولویتهای اساسی راست مسیحی میباشد. یکی از "مهمترین حوادث آخرالزمان" که گفته می شود در انجیل پیشگویی شده است حمله همسایگان شمالی اسراییل به این کشور می باشد. در زمان حیات کمونیسم، اینگونه تصور می شد که این حمله به رهبری شوروی انجام خواهد گرفت اما با سقوط آن، همه به این باور رسیدند که این اسلام و کشورهای اسلامی هستند که بزرگ ترین تهدید برای اسراییل قلمداد می شود.
▪ راهکار مواجهه با اسلام: نفوذ و استحاله
ماهیت و عناصر تشکیل دهنده دین مبین اسلام به عنوان یک کل، نه تنها به خودی خود بلکه در عرض یکی از ارزشهای پایدار سیاست خارجی راست مسیحی، یعنی شیفتگی نسبت به انجیلی کردن جهان و به عبارت ساده تر به معنی تلاش جهت تغییر آیین غیر مسیحیان به مسیحیت اهمیت فراوانی دارد.
اولین سلاح در مقابله با شیطان و سنگرهایش، "سلاح معنوی" است. این بدان معنی است که جنگ با شرارت و شیطان، در وهله اول، جنگ از طریق دعاست. از این جهت است که در حلقه ها و جلسات سیاسی راست مسیحی که برای حل یک مشکل برگزار میشود، در ابتدا از شرکت کنندگان درخواست می شود تا برای حل آن مشکل، دعا کنند و آنگاه به شنیدن راه حلهای مختلف و تحلیل آنها میپردازند.
به عنوان مثال، گروه هدف پروژه ۴۰-۱۰، اکثریت قاطع غیر مسیحیان ساکن در فاصله جغرافیایی ۴۰-۱۰ شمال استوا می باشد. این منطقه شامل بیشتر آفریقا، تمام خاورمیانه، تمام هند و بیشتر آسیا است. این منطقه، شلوغ ترین و پرجمعیت ترین منطقه جهان است که معتقدین به اسلام ، هندوئیسم، بودیسم و دیگر ادیان بومی در آن زندگی می کنند. رهبران انجیلی وظیفه داشتند که از طریق رسانههایشان این مسأله را به اطلاع عموم مردم برسانند که کلیساها و مسیحیانی که به تبلیغ مشغول نیستند باید متقاعد گردند که یکی از "صد شهر" را که حکم دروازه ورود به کل منطقه ۴۰-۱۰ را دارند، به عنوان شهر مورد توجه خود در دعاهایشان برای پیروزی انجیلی ها برگزینند. از جمله مهمترین این دروازه های ورود، قاهره، استانبول، بغداد، تهران، دهلی نو، بانکوک، پکن و توکیو هستند. با تلاش ها و پیگیری سازمان "ای.دی.۲۰۰۰"، تعداد بیست میلیون مسیحی از ۱۰۵ کشور جهان برای ۶۲ ملت ساکن در منطقه ۴۰-۱۰ دعا کردند. این روند کلی تلاش جهت تغییر آئین غیر مسیحیان از جمله مسلمانان در برخی برهه های زمانی بصورت مشخص خود را نشان داده و حالتی تهاجمی به خود میگیرد. حوادث یازدهم سپتامبر نیز در واقع، کارکردی این چنین داشت. اصولاً در تفکر تدبیرگرایی، جهان اسلام در آخرالزمان علیه خداوند متحد می شود و درنتیجه نابود می گردد. این نگاه در تفکر معاد شناختی مسیحیت سابقه ای دیرینه دارد. پیشگویان مذهبی قرون وسطی اسلام را به مثابه یک نیروی شیطانی می نگریستند که عاقبت آن در متون کتاب مقدس پیشگویی شده است. با آماده شدن ریچار شیردل برای جنگهای صلیبی سال ۱۱۹۰ میلادی، یکی از عالمان پیشگویی در آن زمان به وی گفت که صلاح الدین ایوبی، حاکم اسلامی و فاتح اورشلیم، همان دجال است و ریچارد شیردل وی را شکست خواهد داد و شهر قدس را دوباره به چنگ خواهد آورد. اما پیشگویی وی عملی نشد و ریچارد در سال ۱۱۹۲ با دست خالی به اروپا بازگشت و صلاح الدین همچنان در قدرت باقی ماند. مفسرین بعدی، امپراطوری عثمانی را بعنوان دجال معرفی کردند. اما فروپاشی عثمانی در دهه ۱۹۲۰ این پیشگویی را نیز دروغین نشان داد. با گذشت زمان، پیشگویان تدبیرگرا، اسلام را به عنوان دینی شیطانی معرفی کردند که هرگز امید شفای آن وجود نداشت و عاقبت محتوم آن نابودی است. در این ادبیات، عملاً جهان اسلام با جهان عرب یکی گرفته می شود و شیطانی بودن هریک به دیگری سرایت پیدا می کند.
استفاده از واژه "جنگ صلیبی" توسط بوش در پس حادثه ۱۱ سپتامبر، این ایده را به شدت تقویت کرد و جهان اسلام را عمیقاً ملتهب ساخت. اگرچه بوش بخاطر دلایل آشکار دیپلماتیک از گفته خود عذرخواهی کرد و رهبران مسلمانان آمریکا را به مناسبت ماه مبارک رمضان برای مراسم افطاری به کاخ سفید دعوت کرد اما وی و اطرافیانش تنها قرائتی خاص و آمریکا محور از اسلام را قبول داشتند و ماهیت حرکات سیاسی آنها بر همه آشکار بود.
با این وجود، این عقب نشینی ظاهری نیز برای بسیاری از انجیلی ها قابل هضم و تحمل نبود. برای جری فالول، از رهبران معروف و پیشتازان نهضت راست مسیحی، پیامبر عزیز اسلام - نعوذ بالله- همچنان یک تروریست بود. وی در برنامه معروف "۶۰ دقیقه" که با عنوان "سربازان مسیحی صهیون" پخش می گردید، علناً این موضوع را اعلام کرد. پس از توهین های شرم آور جری واینز به اسلام و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و تاکید بر آن توسط رئیس جدید همایش تعمیدی های جنوبی، بوش پسر در ژوئن سال ۲۰۰۲، در حالی که از طریق ماهواره برای نشست ده هزار نفری آنها سخنرانی می کرد گفت: "من و شما دارای تعهدات مشترکی هستیم". وی از آنها بخاطر "کارهای خوبشان" تشکر کرد.
با این وجود باید گفت که نظر تمام انجیلیها درباره اسلام این گونه نیست و آن را یک دین جنگ طلب تلقی نمی کنند، ولی لزوماً آن را دینی که در راه راست قرار گرفته نیز نمی دانند. "ریچارد لند" از فعالان و رهبران گروه های مذهبی است که نگرش افراطی و منفی به اسلام ندارد. اما وقتی که بوش در سفر خود به لندن در اواخر سال ۲۰۰۳ در پاسخ به پرسشی درباره اسلام، به شیوه دیپلماتیک پاسخ داد که "فکر می کنم که ما یک خدا را عبادت می کنیم"، لند به آسانی و سادگی گفت که "بوش اشتباه کرده است."
● جمعبندی
بیشک مهمترین ابزار کار راست مسیحی در مقابله با اسلام، اهریمن سازی (Demonization) از اسلام است. این در حالیست که ارزش های مورد نظر راست مسیحی که در قالب محافظه کاری اجتماعی مطرح می شوند کاملا مورد قبول اسلام است و حتی شاهد همکاری گروه های راستگرای مسیحی با گروه های اسلامی و حتی جمهوری اسلامی ایران در این حوزهها بوده ایم.
اکنون افرادی که با نهضت راست مسیحی آشنایی هر چند اجمالی دارند از نگرش دیرینه و منفی آنها با اسلام و کشورهای اسلامی آگاه هستند. با توجه به قدرت و کارکرد اصلی راست مسیحی در سازماندهی قوی رأی دهندگان در انتخابات مختلف محلی و فدرال باید نسبت به خطرات ناشی از نفوذ آنها در عرصه تصمیمسازی سیاست خارجی آمریکا و تلاش آنها جهت تغییر آیین مسلمانان دقت و تمرکز بیشتری کرد. در تلاش جهت مقابله با اقدامات راست مسیحی در مخدوش کردن چهره اسلام باید بطور خاص بر بحث جهاد متمرکز شد و این مساله را برای آنها و دیگران تشریح کرد. نکته مهم آنست که از آنجا که ایران، یک کشور اسلامی و دارای حکومتی اسلامی است خواه ناخواه با چنین نگاهی نگریسته میشود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست