سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

این وام را کی داده, کی گرفته


این وام را کی داده, کی گرفته

سه سوال اساسی که قبل از گرفتن وام باید به آنها جواب بدهید

وام گرفتن واردشدن به یک تعهد مالی چندساله است، به همین دلیل اولین چیزی که باید معلوم باشد دلیل این کار است. ضمن اینکه باید فکر کنید که در دورنمای مالی تان می توانید از پس قسط های تمام نشدنی آن بریایید یا نه. در آخر هم باید این را درنظر داشته باشید که آیا کسی هست که او به ما و بانک به او اعتماد داشته باشد تا ضمانت بازپرداخت وام را به بانک بدهد یا نه؟

۱. برای چه کاری وام بگیریم؟

بدترین روش خرج کردن پول وام این است که این کالای گران را که با قرض کردن فرق دارد، صرف کارهایی از جنس مسافرت و خریدهای مصرفی کنیم یا تکه تکه و برای چند کار کوچک حرامش کنیم. نمونه اش خرید لپ تاپ یا دوربین عکاسی است. برنامه ریزی برای خرید کالای بادوام یا کارهایی که سرمایه گذاری برای آینده به حساب می آ ید عاقلانه ترین کار است.

خرید خانه و راه اندازی کسب و کار از این جنس است و کاری مثل خرید ماشین شخصی بینابین به حساب می آید و بسته به شرایط دارد اما برای مستاجر جماعت، گرفتن وام به هر میزان و با هر قسط و سودی به صرفه است. شما با گرفتن وام می توانید قرارداد رهن ببندید و به جای دادن اجاره، قسط بدهید. این جوری به نسبه، پول چندانی از دست نمی دهید.

۲. چقدر وام بگیریم؟

یک نگاهی به گذشته، حال و آینده جیبتان بیندازید تا وامی که می گیرید از دهانه جیبتان بزرگ تر نباشد. یک تئوری تجربی می گوید اگر وامی که از مجموع درآمد قطعی یک سال شما بیشتر باشد بگیرید، یعنی دست به ریسک زده اید؛ مثلا اگر درآمد معمولتان ۵۰۰ هزار تومان در ماه است، حداکثر به وامی در حدود ۶ میلیون تومان فکر کنید. اقساط چنین وامی حدود ۱۵۰ هزار تومان یعنی نزدیک به یک سوم درآمد متوسط شماست. از آنجا که پس دادن وام فرایندی فرسایشی است، بعد از احتمالا یک ماهی که به خرج کردن آن پول میلیونی می گذرد و شیرینی اش یادتان می رود، کم کم این طعم قطره های تلخ قسط است که به کامتان می ماند.

۳. ضامن پیدا می کنیم؟

حتی اگر همه چیز رو به راه باشد، یک حلقه مفقوده به اسم «اعتماد» بین شما و بانک وجود دارد که اگر انصاف بدهید، خیلی هم طبیعی است. بانک روی چه حسابی باید به شما اعتماد کند که وقتی چهار پایتان از روی پلش گذشت، فیلتان یاد هندوستان نمی کند و قسط ها را نمی پیچانید؟

حتی اگر شما هم چنین آدمی نباشید، بانک این احتمال را در نظر می گیرد که ممکن است این معامله را عزرائیل بهم بزند و آن وقت، - دور از جانتان – از مرده که نمی شود قسط گرفت. درست به همین دلایل پیدا کردن کسی که به بانک ضمانت بازپرداخت وام را بدهد، سخت است.

با این وجود اگر نیتتان خیر و همتتان بلند باشد، بالاخره بین قوم و خویش و دوستان کسی را پیدا خواهید کرد. پدر، مادر، برادر و خواهر گزینه های اول هستند. رو انداختن به دوستان و همکاران را برای موارد اضطراری بگذارید.

بانک برای اینکه کسی ضامن شما بشود، شرایطی دارد. ضامن می تواند کارمند رسمی با فیش حقوقی باشد و باید بتواندن از امور مالی اداره اش گواهی کسر حقوق بیاورد. ضمن اینکه حقوق پایه اش از میزان هر قسط شما کمتر نباشد. یک نوع دیگر ضامن از نظر بانک، کسی است که جواز کسب معتبر با دسته چک معتبرتری دارد. مشکل هم جایی دوچندان می شود که بیشتر – به ویژه در موسسه های مالی – لااقل دو نفر ضامن می خواهند. البته آخرین ابلاغیه بانک مرکزی این است که برای وام های خرد (منظورشان وام های مثلا زیر ۱۰ میلیون است.) ضامن نیاز نیست حتما کارمند رسمی باشد.

برای دریافت وام، معادل بازپرداخت نهایی آن سفته هم باید بدهید. چیزی که فقط از بانک ملی می شود تهیه کرد.

● سود بانکی یعنی چه؟

وام را به بهایی می فروشند

اگر فکر می کنید با پس دادن ۹ میلیون و نیم به جای یک وام ۷ میلیونی دارید پول زور به بانک می دهید، کاملا در اشتباهید. بهره بانکی برای خودش کلی دلیل و منطق برای گرفتن و به اندازه کافی فرمول محاسبه دارد. ساده ترین دلیلش نرخ تورم است. در واقع، نرخ بهره هر وامی، قیمت آن در طول دوره بازپرداخت است. یعنی هزینه ای که برای استفاده از این پول هنگفت پرداخت می کنید.

اما اگر می خواهید بدانید وقتی راست و دروغ، بانکی به شما می گوید بهره وامش ۱۲ درصد است، یعنی چه؟ به این مثال توجه کنید. شما یک وام ۷ میلیونی با سود ۱۲ درصد و مدت زمان بازپرداخت ۴۸ ماه می گیرید، با این حساب، مبلغ اقساط ما هانه شما ۳۳۶/۱۸۴ تومان و جمع پرداخت های ۴۸ ماهه تان ۱۶۶/۸۴۸/۸ تومان می شود. یعنی حدود ۱ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان بیشتر از مبلغ وام پس داده اید. در موارد مشابه، اگر می خواهید کلاه سرتان نگذارند، سری به این نشانی http://bmi.ir/fa/lown.aspx در وب سایت بانک ملی ایران بزنید تا برای حالت های مختلف، مبلغ قسط، پرداخت نهایی و بهره وام را به صورت هوشمند برایتان محاسبه کند.

اما اگر یک نمونه محاسبه دستی سود وام را بخواهید، این جوری است: «مبلغ وام، ضربدر نرخ بهره، ضربدر تعداد ماه پرداخت به علاوه یک، تقسیم بر ۲۴۰۰» با این فرمول، سود یک وام ۴ میلیونی ۱۲ درصد که در یک سال بازپرداخت می شود، ۲۶۰ هزار تومان خواهد شد.

نکته اینکه، شما هر ماه سود مبلغی از وام که هنوز بازپرداخت اش نکرده اید را می پردازید، با این حساب، سود ماهانه وام به تدریج نزولی می شود. برای اینکه مطمئن شوید، حساب و کتاب بانکی ها خیلی خفن است، به این فرمول عجیب و غریب که البته فقط نمونه است توجه کنید:

Y: قسط ماهانه، R: نرخ سود بانکی، C: اصل مبلغ وام و N: تعداد اقساط است. حالا خودتان حساب کنید که چند مرده حلاجید.

● اگر قرض وامتان را پس ندهید، چه اتفاقاتی ممکن است برایتان بیافتد؟

پای لرز خربزه

پس دادن قسط های وامی که گرفته اید نیاز به یک برنامه ریزی ساده اما منظم ددارد. بانک ها سررسید اقساط را با تاریخ دریافت وام تعیین می کنند. یعنی اگر سیزدهم ماه اصل وام را دریافت کرده باشید، تا اطلاع ثانوی نحسی این عدد ۱۳ گریبان شما را رها نمی کند. اما مهم تر اینکه، آخر یا اول برج، بهترین زمان برای حساب و کتاب است و ممکن است تا روز فرضی سیزدهم کلی مورد اضطراری پیش بیاید و پول های نداشته را خرج کرده باشید. روالی که اگر در اولین فرصت جبرانش نکنید، با دردسر برگه های عقب افتاده قسط مواجه می شوید.برگه هایی که به سه تا که برسند، هر لحظه ممکن است آبرویتان را به باد بدهند. بسته به سعه صدر بانک ها که درمورد موسسه های مالی کمتر است، آنها اول به خودتان زنگ می زنند و تهدید می کنند که اگر در اولین فرصت با جیب پر خدمتشان نرسید، خودشان خدمتتان می رسند و به کسی که به بانک ضمانتتان را کرده زنگ می زنند و در اولین فرصت از راه های قانونی پولشان را می گیرند.

ترفند جدیدشان هم این است که وقت وام گرفتن یک امضا از شما می گیرند که در صورت لزوم، بتوانند حساب شما را چه در بانک خودشان چه در بانک های دیگر به دلیل بدهی اقساط بولکه کنند تا بیایید وضعیتتان را معلوم کنید. غیر از این، گاهی حتی بدون اطلاع ضامنی که کارمند دولت است و برای ضمانت گواهی کسر حقوق به بانک داده، از طریق مکاتبه با امور مالی اداره شان از حقوق به بانک داده، از طریق مکاتبه با امور مالی اداره شان از حقوق او معادل قسط عقب افتاده برداشت می کنند و شما می مانید و شرمندگی و بدحسابی.

همه اینها درحالی است که به ازای هر روز دیرکرد قسط هم جریمه می گیرند؛ مثلا اگر نرخ سود وام ۱۲ درصد باشد، نرخ سود دیرکردشان ۱۸ درصد است! یعنی شما هم سود دیرکرد می دهید، هم مثل یک بدهکار که پول قرض گرفته و نمی خواهد بدهد با آبرویتان بازی می کنند. بانک است دیگر. نمی خواهید وام نگیرید. ضمن اینکه یک تبصره دیگر هم دارند که در نوع خودش شاهکار است، بانک وامی که به شما داده را به خرج شما بیمه می کند! مثلا برای یک وام ۳۰ میلیونی، ۵۴۰ هزار تومان از شما به این اسم کم می کنند.