چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

فیلمم را بعداً می سازم


فیلمم را بعداً می سازم

جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر به باران کوثری باعث شد تا این بازیگر جوان سینمای ایران در ۲۱ سالگی به جایگاهی برسد که بسیاری از همکاران مسن ترش, به مرزهای آن نیز نرسیده اند

جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر به باران کوثری باعث شد تا این بازیگر جوان سینمای ایران در ۲۱ سالگی به جایگاهی برسد که بسیاری از همکاران مسن ترش، به مرزهای آن نیز نرسیده اند. این جایگاه البته مسوولیت های باران را سنگین می کند اما در نوع خود عجیب و دوست داشتنی است.

با باران کوثری ۴۸ ساعت بعد از آنکه سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد درباره فیلم هایش و حواشی پیرامون جایزه اش به گفت وگو نشستیم. باران برخلاف همکاران محافظه کارش سوالی را بی پاسخ نگذاشت. درباره موضوعات مختلف صحبت کرد و البته هم با صمیمیتی مثال زدنی اجازه نداد تا گفت وگو شکل مرسوم مصاحبه های اینگونه را پیدا کند. مطابق معمول نام سوال کننده را حذف کرده ایم.

● وقتی اسامی نامزدهای جشنواره اعلام شد و نام باران کوثری دوبار در میان نامزدهای بازیگر نقش اول زن دیده شد، دو نوع برداشت به ذهن می رسید؛ عده یی پیش بینی می کردند که با توجه به دوبار نامزدی اگر قرار بر گرفتن جایزه باشد آن را به خاطر فیلم «روز سوم» با توجه به همه ویژگی هایش می گیری و برداشت دیگر این بود که با دوبار نامزدی اصلاً قرار نیست جایزه بگیری. خودت فکر می کردی که به خاطر «خون بازی» جایزه بگری؟

▪ راستش فکر می کردم به خاطر خون بازی جایزه بگیرم. به یک دلیل خیلی ساده و واضح که هر کسی هم این دو فیلم را می دید می گفت و آن هم نقشی بود که در خون بازی ایفا کردم. خون بازی نقشی است که مشخص است اجرایش سخت بوده (هم به لحاظ فیزیکی و هم به لحاظ اجرای بازیگری) و هم اینکه نقشی است که بیشتر دیده می شد و جای بیشتری برای بازیگری دارد. در حالی که در روز سوم همه این ویژگی ها و اتفاقات کمتر می افتد. هم نقش ، نقش ساده تری است در مقایسه با خون بازی و هم اتفاقات داستان و فضای فیلم اجازه خلاقیت و بازی را از بازیگر می گیرد. به همین دلایل فکر می کردم که اگر قرار بر گرفتن جایزه باشد به خاطر «خون بازی» می گیرم.

● فیلم های خانم بنی اعتماد معروف به این هستند که قبل از فیلمبرداری و در همان مرحله نگارش فیلمنامه تحقیقات و پژوهش های زیادی برایشان انجام می شود. در مورد بازیگری هم این اتفاقات می افتد؟ مخصوصاً درباره «سارا»ی خون بازی.

▪ خیلی زیاد. از ۳ ، ۴ ماه قبل از اینکه فیلمبرداری شروع شود تمرینات بازیگری شروع می شود، حتی قبل از کامل شدن فیلمنامه. این تمرینات شامل مواردی مانند دورخوانی یا بعضی اجراها به صورت محدود در دفتر می شود. در مورد خون بازی عملاً بازیگران وارد مرحله تحقیق شدند. هم برای من هم خانم فرهی و هم آقای رایگان در مرحله تحقیق با توجه به نقش های خودشان و به صورت جدا از هم.

اما این تحقیقات مشخصاً برای من خیلی زودتر شروع شده بود، از سال ۷۴ که مامان فیلم مستند زیر پوست شهر را که آن هم درباره اعتیاد جوانان بود، ساخت و امکان نمایش نیافت و من همراه مادرم در تحقیقات تولید این فیلم حضور داشتم و عملاً در جریان بودم، چند ماه قبل از تولید خون بازی دیگر خودم به تنهایی در مراحل تحقیقات حضور می یافتم. مثلاً جاهایی می رفتم که فقط افراد معتاد را راه می دادند مثل جلسات ترک اعتیاد که آقای میرکیانی گریم ام می کرد و من به اسم معتاد می رفتم در این جلسات.

● نمی ترسیدی از این تنهایی رفتن؟

▪ چرا دفعات اول می ترسیدم. ولی از یک جایی به بعد نه. یعنی این قدر حضور در این جلسات برای رسیدن به نقش برایم مفید بود و چیزهای جدید یاد می گرفتم که دیگر نمی ترسیدم. خودم مشتاق بودم که بروم.

● چقدر از این نکاتی که خودت در تحقیقات به دست آوردی در نقش سارا و اجرایش استفاده شد؟

▪ اگر بخواهم درصد بگویم، ۴۰ درصد را به حساب شخصیت پردازی درست فیلمنامه و ۶۰ درصد را به حساب تحقیقات خودم می گذارم.

● در فیلم صحنه یی هست که خودت رفته باشی و دیده باشی و الان در فیلم باشد و حاصل تحقیقات تو باشد؟

▪ اصلاً حرف مادرم بود وقتی که روز اولی که می خواستند به تنهایی مرا بفرستند به اینگونه مکان ها گفت من نمی توانم سر صحنه هدایت ات کنم و جاهایی را تو باید به ما بگویی که چه کار کنیم. برای همین خیلی صحنه ها مانند صحنه خماری ها من و مادرم و آقای عبدالوهاب یک جلسه سه نفره می گذاشتیم و صحبت می کردیم که الان سارا در چه حالتی است یا چه موقعیتی دارد و طرز برخوردش با مادرش چگونه باید باشد و براساس همین جلسات دکوپاژ و فیلمبرداری می کردیم.

● درباره این فعالیت دونفره مادرت و محسن عبدالوهاب که همواره سوال بوده و صحبت می شود توضیحاتی بده. به خصوص که الان هم اشاره کردی. در اجرای این نقش خانم بنی اعتماد و آقای عبدالوهاب هر کدام چه نقشی داشتند؟

▪ نمی توانم نقش این دو نفر را خیلی جدا کنم .آقای عبدالوهاب نگاه تیزبینی به بازیگر دارد. در مورد خود من خیلی خوشحال بودم که دو نگاه مرا می بینند و اشتباهاتم را تصحیح می کنند. آقای عبدالوهاب نکته های ریزی را اشاره می کردند که اگر به خودم بود اصلاً متوجه نمی شدم. برای من حضور توامان این دو نفر اطمینانی در کار می داد.

● حضور همزمان دو فیلم از تو در جشنواره و توجه داوران به هر دو آنها، باعث شد نام باران کوثری به عنوان بازیگر زن اصلی جشنواره امسال مطرح شود و اصلاً به نوعی تبدیل به شاخصه بازیگری زن امسال سینمای ایران شوی. چقدر این همزمانی و همین شاخص شدن را اتفاقی می دانی یا حاصل یک استراتژی خاص؟

▪ بزرگ ترین دلیلی که برای این توجه و دوبار کاندیدا شدنم می دانم تفاوت این دو نقش است یعنی فکر می کنم اگر نقش روز سوم تنها و جدا از خون بازی بود به این میزان دیده نمی شد. تفاوت این دو نقش خیلی مهم بود. البته این دو فیلم خیلی همزمان نبود چون که خون بازی را اواخر سال گذشته کار کردیم اما روز سوم مال همین چند ماه پیش است. اما اینکه هر دوی این نقش ها شاخص شده راستش باید بگویم که به نظرم کمی بازیگر بهتری شده ام. خون بازی برایم یک اتفاق بود و هنوز هم نمی دانم در زمان فیلمبرداری این فیلم چه اتفاقی برایم افتاده. هر وقت قرار است درباره خون بازی صحبت کنم نمی دانم چه باید بگویم.

درباره اتفاقی که درونم افتاده یا کارهایی که منجر به شکل گیری سارای این فیلم شده به نظرم در اجرای این نقش «انگیزه» خیلی تاثیر داشته؛ ترس از اینکه بگویند نقش به این مهمی را مادرم صرفاً به این دلیل که من دخترش هستم به من داده باعث شد نهایت تلاشم را بکنم. یک نفری که از بازی من خوشش نیامده بود گفته بود که هر بازیگری برای نقش اش زحمت می کشد، چیز مهمی نیست.

اما من این صحبت را نمی پذیرم چون فکر می کنم الان سینمای ما پر از بازی هایی است که بازیگرانش برایشان زحمت نکشیده اند و تلاشی نکرده اند. برای همین فیلم خون بازی و بازی ام در آن برایم خیلی مهم است. موقع فیلمبرداری خیلی بیشتر از آن چیزی که هر بازیگری انرژی می گذارد برایش انرژی گذاشتم. بعد از خون بازی توقع خودم از خودم خیلی بالا رفت. اینکه حالا می توانم نقشی مانند سارای خون بازی را بازی کنم خیلی رویم تاثیر گذاشت. حقیقت این است که روز سوم به اندازه خون بازی خودم را راضی نمی کند. یعنی الان که فیلم را می بینم به خودم می گویم که اینجاها را می شود بهتر بازی کرد یا از لحاظ اجرایی کارهای دیگری کرد.

● چرا؟ به خاطر عجله تولید فیلم بود یا کار کارگردان؟ یا خود شخصیت فیلم؟

▪ هیچ دلیلی نمی تواند این مشکل را توجیه کند. من بازیگر پذیرفته بودم که یک نقشی را در شرایطی بازی کنم، موظف هم هستم که به بهترین شکل بازی کنم. اگر نقش سمیره جا داشته بهتر اجرا شود و نشده فقط تقصیر من است. برای همین سمیره بعد از «سارا» مرا راضی نمی کند اما خب نسبت به نقش های گذشته ام قابل دفاع است.

● اگر فرد دیگری غیر از محمدحسین لطیفی قرار بود روز سوم را بسازد، باز هم بازی می کردی؟

▪ شاید نه، چون اعتمادی که به تسلط لطیفی روی دکوپاژ و قصه پردازی دارم به کارگردان دیگری ندارم.

● ظاهراً یک بار گفته بودی که در تنها سریال های تلویزیونی که حاضری بازی کنی، سریال های لطیفی است.

▪ قطعاً.

● چه اندازه روز سوم از همان سریال ها می آمد؟

▪ هیچی. فکر می کنم چون تعدادی از افراد گروه همکاران سریال صاحبدلان بودند، نمی توانیم بگوییم شباهتی بین صاحبدلان و روز سوم وجود داشت. کاملاً فضای پشت صحنه تغییر کرده بود. کاملاً یک اتفاق دیگری داشت می افتاد.

● این سوال را شاید باید سازندگان اصلی خود فیلم روز سوم پاسخ بدهند اما تو هم به عنوان یکی از عوامل تولید می توانی توضیحی بدهی. چقدر ساخت روز سوم متاثر از موفقیت سریال های لطیفی بود؟ اینکه یک تهیه کننده دولتی سفارش ساخت فیلمی را به گروهی بدهد که امتحانش را پس داده.

▪ به یک دلیل می پذیرم اما این موضوع اصلاً چیز بدی نیست. نکته یی که باعث می شود سریال های لطیفی مورد توجه قرار بگیرند ریتم آنهاست. لطیفی خیلی خوب ریتم را می شناسد. فیلم های سینمای قبلی لطیفی را ببینید، ریتم آنها به شدت به چشم می آید. «خوابگاه دختران» یا «عینک دودی» ضمن اینکه فیلم های خوش ریتمی هستند آثار سالمی هم هستند. یعنی پرفروش شدنشان کسی را ناراضی نمی کند. طبیعی است که با این موفقیت ها یک تهیه کننده دولتی هم علاقه مند به همکاری با لطیفی باشد و این موضوع چیز عجیبی نیست.

گفت وگو با باران کوثری بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر

محسن آزرم

بابک غفوری آذر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.