جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انحراف یک سنت کجروی یک نهضت


انحراف یک سنت کجروی یک نهضت

نگاهی به سنت بست نشینی در دوره قاجار و بست نشستن مشروطه خواهان در سفارت انگلیس

از جمله وقایع مهم انقلاب مشروطیت که نمی توان از آن به نقطه ای روشن تعبیر کرد واقعة بست نشینی مشروطه خواهان در سفارت انگلستان بود. این واقعه نتایج بسیاری در پی داشت که بی شک اکثر آن نه تنها مفید به حال ملت و مملکت نبود بلکه حوادث آینده نشان داد که ضرری عظیم را متوجه کشور ساخته است. این اقدام در واقع انحرافی بود که بر سنتی قدیمی عارض شده و تبعات آن بر جنبش اصیل عدالت خواهی تسری یافته بود. در این واقعه از سنت بست نشینی استفاده ای نابجا شد و این اشتباه کافی بود تا دولت استعماری انگلیس که سال ها در پی فرصتی این چنین بود به آنچه می خواست دست یابد. در این مقال به بررسی مسئله بست نشینی در دوران قاجار و پیشینه این سنت در این دوره قبل از بست نشینی مشروطه خواهان در سفارت انگلیس پرداخته خواهد شد تا شاید بتوان تحلیل و تفسیری از چگونگی به انحراف کشانده شدن نهضت اصیل، مردمی و عدالت طلبانه مردم ایران در جریان نهضت مشروطه به دست داد. ‏

اساسا در قرون گذشته به دلیل نبود قوانین و مقررات منظم و مدون مردم در مقابل ظلم و جور، بی عدالتی و گاها جهت فرار از مجازات های تعیین شده در اماکنی خاص بست می نشستند. در مورد مکان هایی که در آنها بست نشستن مرسوم بود، از خانه علما، امامزاده ها، مساجد و ... سخن رفته است. ناظم السلام کرمان در جریان بحث از تحصن مشروطه خواهان ضمن اشاره به اصل مسئله تحصن از جمله اماکنی که بست نشینی در آنها مرسوم بوده سکی امامزاده های معتبر رانام برده و در موارد دیگر به خانه علما و بزرگان اشاره می نماید. وی می نویسد: "بعضی اوقات در سیر توپ مروارید می نشینند واین توپ بزرگی است که موسوم به توپ مروارید است و در نزدیکی درب ارک که زیر نقاره خانه است، آن را گذارده اند.

" وی سپس به مراکز جدید از جمله "سر طویله شاهی و طویله های شاهزادگان" نیز اشاره می کند. منازل خانم های درباری و یا خواجه های سلطانی را نیز نام می برد. ‏

همچنین ناظم الاسلام در ادامه بحث از مسئله بست نشینی به بست نشستن ناظم العلما از اهالی ملایر اشاره دارد که نامبرده به همراه عده ای از اهالی ملایر از ظلم و ستم سیف الدوله برادر عین الدوله حاکم وقت ملایر به سفارت روسیه پناه برده در آنجا بست نشسته بود. اما وی صراحتا بیان می دارد که این عمل مورد تقبیح قرار گرفت و بزودی از طرف علما پناهنده شدن به سفارت کشوری بیگانه امری قبیح شمرده شده و خواستار توقف آن می شوند. به گونه ای که "سید محمد طباطبایی که تازه از عتبات مراجعت فرموده بود، فرستاد نظام العمال را آوردند و فرمود: با بودن علما در تهران، مناسب نیست شما به سفارتخانه روس بروید. من خودم کارت را اصلاح می نمایم." ‏

واقعیت این است که بنابر نقلی که از ناظم الاسلام شد بست نشستن در سفارتخانه های بیگانه به صورت موردی و انگشت شمار وجود داشته است اما مسئله مهم این است که اقدام مذکور عملی قبیح شمرده شده و همان طور که ذکر آن رفت از انجام آن ممانعت به عمل می آمد. کسروی نیز اشارات جالبی راجع به بست نشینی دارد که نقل آن در این مقال خالی از فایده نیست. وی در این باره می نویسد: "در آن زمان در ایران، به جایی پناهیدن و بست نشستن و دارنده آنجا را به میانجی گری برانگیختن یکی از شویه های شناخته می بود. این کار را با امام زاده ها و مسجد ها کردندی، با خانه های مجتهدان کردندی با تلگراف خانه های دولتی کردندی؛ اما با سفارت خانه ها جز چند بار رخ نداده بود."

نکته ای که بیان آن در اینجا ضروری به نظر می رسد این است که علاوه بر مسئله بست نشینی مسئلة دیگری نیز در ارتباط با سفارتخانه ها وجود داشت و آن اینکه محدوده سفارتخانه ها دارای مصونیت سیاسی بود. این مصونیت زمینه مساعدی بود تا افرادی که مرتکب جرم و یا جنایتی می شدند از این حربه استفاده کرده و برای فرار از مجازات به این اماکن پناهنده می شدند.‏

باز هم مسئله ای که در مورد پناهنده شدن به سفارتخانه های بیگانه وجود دارد این است که اغلب کسانی که به سفارت خانه های خارجی پناه می بردند سر و سری با سفارتخانه داشته و از قبل پیشینه ای از ارتباط آنها با سفارت موجود بوده است. بنابراین این مسئله یعنی پناه بردن افراد وابسته به سفارتخانه های بیگانه نظیر انگلیس، روسیه و ... که تعداد نسبتا قابل توجهی از تکرار آن موجود بوده ارتباطی به مسئله بست نشینی مورد اشاره در این مقال ندارد. ‏

نکته قابل ملاحظه در مورد بست نشینی این است که سنت بست نشینی که زمانی جهت نجات جان مظلومین از دست ظالمین بود، رفته رفته تبدیل به بی نظمی و عمل خلاف قانون شده و اغلب اشرار از آن بهره می گرفتند. به همین دلیل میرزا تقی خان امیر کبیر برای ایجاد نظم و قانون و با تکیه بر اصلاح محاکم قضائی، قانون بست را شکست و اعلام کرد که هر مجرمی در هر کجا که باشد، مأمورین موظف به بیرون کشیدن و دستگیری وی هستند. جالب توجه اینکه سفارت انگلیس در مقابل این اقدام امیر کبیر مقاومت نمود. ‏

در توضیح مورد فوق یعنی بست نشینی اشرار و افراد مجرم در سفارتخانه های خارجی و به طور مشخص انگلستان، باید افزود، همسر وزیر مختار انگلیس در ایران می نویسد: "بار ها مشاهده کردیم که بعضی از شاهزادگان و خان ها و افسران و قشون نیز به سفارتخانه ما پناه آورده اند که در میان آنها معمولا کسانی متهم به اختلاس از بودجه مملکت بوده و یا از طبقه صرافان کلاه بردار و آزار دهندگان ضعفا به شمار می رفتند."

به گواه اسناد و مدارک، سفارت انگلیس برای مدت طولانی توانسته بود به بهانه نجات جان افراد از خطرات واقعی! از ایادی خود حمایت کند و این کار را به طور مشخص در مناطقی که بیشتر تحت الحمایه های انگلستان بودند، با جدیت فزون تری دنبال می کرد. این اقدام سفارت خانه ها و کنسول گری های انگلستان به قدری گسترده شده و آن قدر مشکلات برای روابط دو دولت ایران و انگلیس به وجود آورد که در برخی موارد روابط این دو کشور به دلیل پناه دادن سفارتخانه یا کنسول گری انگلیس به فردی جانی یا خاطی تیره شد. حتی زمانی وزارت امور خارجه انگلستان به سفارت خود دستور داد تا از اقدام کنسول گری ها در پناه دادن افراد جلوگیری کند. هر چند این دستور العمل وزارت خارجه انگلستان موقتا از سوی کنسول گری ها اجرا شد اما دیری نگذشت که رویه سابق از سر گرفته شد و کنسول گری ها مجددا تبدیل به محلی برای پناه گرفتن افراد خاطی که اکثریت آنان نیز از وابستگان به انگلیس بودند، گردید.

نکته قابل تأمل دیگری که در مورد مسئله بست نشینی وجود داشته و نشان از بهره برداری های سیاسی دولت های بیگانه از این سنت قدیمی و البته به انحراف کشانده شده، دارد این است که بین سفارتخانه ها و کنسول گری های دولتین روسیه و انگلستان در ایران در مورد تحصن و بست نشستن مردم در اماکن مربوط به هر کدام از طرفین رقابتی تنگاتنگ وجود داشته که این موضوع در مورد بست نشینی معروف مشروطه خواهان به اوج خود رسید به گونه‌ای که کارگزاران سفارت انگلستان زمانی که عده نسبتا قابل توجهی از مشروطه خواهان در سفارت این کشور بست نشسته بودند به محض اطلاع از موضوع پناه بردن و بست نشستن عده معدودی در سفارتخانه روسیه درصدد بر آمدند تا به هر نحو ممکن و حتی پرداخت رشوه افراد مذکور را از سفارتخانه مزبور بیرون کشیده به سفارتخانه خود بیاورند. ‏به هر حال در جریان نهضت مشروطیت بنا به دلایلی که می بایست مفصلا مورد بحث و بررسی قرار گیرد جنبش مردمی و عدالت خواهانه مردم که از سال ها پیش شروع شده بود در برهه ای حساس دچار انحرافی بزرگ شده و از سنتی قدیمی استفاده ای نابجا شد. نتیجه اینکه مشروطه ایران از دل سفارت انگلستان بیرون آمد.

حجت الله کریمی