یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

واقعیت بیابان زدایی


واقعیت بیابان زدایی

چند سالی است که روز ۲۷ خرداد به دعوت مدیرکل محترم بیابان زدایی سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری کشور در همایشی یک روزه شرکت می کنم که این همایش به مناسبت ۲۷ خرداد روز جهانی بیابان زدایی برگزار می شود

چند سالی است که روز ۲۷ خرداد به دعوت مدیرکل محترم بیابان زدایی سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیزداری کشور در همایشی یک روزه شرکت می کنم که این همایش به مناسبت ۲۷ خرداد روز جهانی بیابان زدایی برگزار می شود.

در این نوشته نمی خواهم در مورد کم و کیف برگزاری این برنامه ها صحبت کنم چون در این ایامی که مشارکت های مردم به حداقل فعالیت ممکن رسیده است و هیچ گونه کمکی جهت ادامه فعالیت نهادهای مردمی انجام نمی شود (فقط مسوولان در جلسه های خود از همکاری با سازمان های مردم نهاد آمار ارائه می دهند که صحت و سقم آن معلوم نیست) نهادی مانند مدیرکل بیابان زدایی نمی تواند بین نهادهای دولتی و تشکل های زیست محیطی و منابع طبیعی (حال فرقی ندارد که این تشکل ها در چه عرصه یی از منابع طبیعی فعالیت می کنند) و فعالیت های مردمی مناطق بومی، نشست هایی برگزار کند که در این نشست ها طبق تبادل اطلاعات بین نهاد های مردمی و نهاد های دولتی؛ آنان از فعالیت های زیست محیطی و منابع طبیعی که در حال انجام دادن آن است همدیگر را آگاه می کنند؛ جای تشکر و قدردانی فراوان دارد.

اما صحبت اصلی من در نوشتن این مطالب خود کلمه بیابان زدایی است و چیزی که برای من غیرقابل قبول است کلمه بیابان زدایی است زیرا اعتقاد دارم خداوند هیچ چیزی را بدون حکمت و مصلحت نیافریده است. اگر قرار بود خداوند بیابان را بیافریند که بعد من و شما جهت زدایی اش و از بین بردن آن تلاش کنیم خاطرجمع باشید هرگز این کار را نمی کرد.

شاید از قدیم این کلمه بد نامگذاری شده زیرا بخش عظیمی از کشور عزیزمان ایران به علت مشخصات جغرافیایی در منطقه آب هوای خشک و نیمه خشک قرار دارد که ذات این مناطق بیابان و کویر است.

پیش از حل مشکل کلمه روز بیابان زدایی؛ سوال هایی از عملکرد بخش هایی از سازمان برای من وجود دارد که بدون جواب مانده که می دانم حل مشکل بخش عظیمی از این چرا ها خارج از محدوده سازمان جنگل ها و مراتع و آبخیز داری است که امیدوارم روزی این مشکلات حل شود.

به راستی ما پیش از بیابان زدایی برای موارد ذیل چه کرده ایم.

۱ ) برای افزایش و احیای جنگل های البرز و زاگرس که هر روز خبر قطع درختان آن منتشر می شود (که این کار شبانه توسط قاچاقچیان انجام می شود) یا آتش زدن و از بین بردن جنگل ها که توسط اشخاصی شناخته شده انجام می شود، چه کرده ایم؟ فقط اگر به مطالبی که در روزنامه ها در مورد تخریب جنگل ها (که کاغذ روزنامه از قطع چوب درختان جنگل تهیه می شود) چاپ می شود دقت شود این قبیل خبرها بی شمار است.

۲ ) ما برای حفاظت از دشت ها و مراتع که هر روز بهترین و حاصلخیزترین مناطق دشت؛ صحرا به خانه، ویلا، کارخانه و جاده تبدیل می شوند یا خبر برداشت بیش از حد آب از سفره های زیرزمینی فلان دشت (که در خطر جدی پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی است) چه کرده ایم، کدامین سازمان یا نهاد باید از ساخت و ساز خانه، ویلا یا از برداشت بی رویه آب یا چرای بی رویه دام در مراتع (که باعث وارد آمدن خسارتی جبران ناپذیر به مراتع کشور شده است) باید جلوگیری کند؟

۳ ) در قدیم وقتی برای کشاورزی از ملک ری صحبت می شد چقدر آرزو داشت که ای کاش به اندازه یک باغچه صاحب این ملک بود. ولی امروز این ملک ساکن بیش از ۱۵ میلیون جمعیت است که همه اش خانه، کارخانه و جاده شده یا ساخت و ساز در مرغوب ترین زمین های کشاورزی یا برداشت بی رویه آب از سفره های زیرزمینی خود باعث پیشروی بیابان به دشت ها نیست؟

۴ ) ما با ساختن انواع و اقسام سدها یا برداشت بیش از حد شن و ماسه در رودخانه ها و بدون آنکه این ساخت و ساز و برداشت ها ارزیابی زیست محیطی شود باعث شدیم جهت رفع تشنگی آدم ها خیلی از بهترین زمین های کشاورزی خود را به بیابان و کویر تبدیل کنیم. نمونه های آن سدهای کرج، لتیان و طالقان است که پس از استفاده برای آب شرب تهران دشت های کرج، شهریار و... از بین رفتند. ما حتی به دریاچه هایمان مانند «دریاچه ارومیه» و تالاب هایمان مانند «گاوخونی» نیز رحم نکردیم و با ساختن سدها در مسیر رودخانه ها و عوض کردن مسیر آب رودخانه ها و بردن آب این رودخانه ها به مناطق کویری باعث خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها شدیم.

۵) چند وقتی است همین که در مورد مشکلات و معضلات منابع طبیعی صحبت می شود بعضی ها سریعاً دلایلی می آورند. مشکلات امروز کشاورزی به علت نباریدن نزولات آسمانی است و اینکه اگر ما در بخش کشاورزی به مشکلات زیست محیطی برخورد کرده ایم دلیلش نباریدن باران است ولی این بهانه یی بیش نیست زیرا پدران مان و تاریخ گواه هستند که خشکسالی هایی در این کشور اتفاق افتاده است که خیلی بدتر از این سال بوده ولی طبیعت توانسته است خود را با آن شرایط وقف دهد و خود را با زسازی کند. حتی می گویند خداوند در خلقت جانوران وحشی حسی قرار داد که آنان در سال های خشکسالی از تعداد زاد و ولد خود به علت نبود مواد غذایی نیز می کاهند تا باعث انقراض نسل خود نشوند.

۶ ) به راستی اگر قرار باشد ما بیابان هایمان را بزداییم چه چیزی قرار است جایگزین آن کنیم. در کشورهایی که میزان بارندگی آن بالا است و در آن کشورها هیچ بیابانی وجود ندارد (از جمله کشور های اروپایی) یکی از بهترین درآمد های آژانس های گردشگری این است که توریست ها و جهانگردان این کشورها را به دیدن بیابان به کشورهای دیگر می برند و گردشگران چقدر دلار و یورو برای دیدن بیابان خرج می کنند.

۷ ) ما می توانیم به جای خرج کردن پول های زیاد برای بیابان زدایی و کویر زدایی به احیای این مناطق بپردازیم و ما فقط می توانیم جلوی پیشروی آنان را بگیریم لذا نمی توانیم بیابان و کویر را حذف کنیم.

۸ ) لذا پیشنهاد می شود با توجه به اینکه اکوسیستم های بیابان و کویر یکی از اکوسیستم های زنده دنیا هستند که در آن از تنوع گونه های گیاه گرفته تا انواع و اقسام تنوع زیستی همه در کنار هم زندگی می کنند و انسان های بسیار زیاد ساکن این مناطق در مناطق بیابانی و حتی کویر از این نعمت خدادادی درآمدزایی دارند از به کار بردن کلمه روز جهانی بیابان زدایی استفاده نشود و لذا خواهشمند است به جای آن از کلمه روز جهانی جلوگیری از پیشروی بیابان یا روز جهانی جلوگیری از زایش بیابان استفاده شود.

لازم به ذکر است یکی از دلایل برگزاری همایش روز بیابان زدایی به خاطر افکار مدیرکل محترم بیابان زدایی جناب مهندس عبدی نژاد است که ایشان قبلاً مدیرکل دفتر ترویج و مشارکت های سازمان جنگل ها... بود. ایشان از صمیم قلب به مشارکت های مردمی اعتقاد دارند چون در آن ایام دفتر ترویج و مشارکت های سازمان جنگل ها... خانه سازمان های مردم نهاد بود لذا از زحمات ایشان تشکر و قدردانی می شود. در پایان دوست دارم خاطره یی از دوران کودکی ام از درآمدزایی از بیابان برایتان تعریف کنم که خالی از لطف نیست.

۳۶ الی ۳۷ سال پیش که کودکی بیش نبودم در فصل تابستان که هوا خیلی گرم بود جهت شنا در رودخانه به خارج از شهر گلپایگان می رفتم که این رودخانه در منطقه بیابانی واقع بود. در آن سال ها من در بیابان افرادی را می دیدم که مشغول کندن پای بعضی از بوته های بیابانی بودند و پس از کندن با یک تیغ یا چاقو قسمتی از ساقه آن گیاه را می بریدند. یکی از روزها، چوپانی گوسفند خود را برای چرا به آن منطقه آورده بود. به یکباره صدای فریاد افرادی که مشغول کار بودند، بلند شد و دعوای سختی درگرفت. وقتی علت را پرسیدم کسی گفت این افرادی که در بیابان کار می کنند در حال تهیه کتیرا هستند و این گون کتیرا فقط در بیابان می روید و در مناطقی که گوسفندان داخل شده اند بوته گون آن تازه تیغ خورده است لذا باید سه الی چهار روز از تیغ خوردن گون بگذرد تا مایع کتیرای آن از گیاه خارج شود و از مایع به جامد تبدیل شود. اگر پیش از برداشتن کتیرا به بوته های گون ضربه بخورد باعث از بین رفتن این مایع ارزشمند کتیرا می شود. لذا دلیل دعوا به خاطر این بوده است که این چوپان نباید هنگام برداشت کتیرا گوسفندان را به بیابان بیاورد ولی خیلی سال است که دیگر کسی برای برداشتن کتیرا به بیابان نمی رود. امیدوارم امسال برنامه روز جهانی جلوگیری از پیشروی بیابان همچون سال های گذشته به صورت عالی برگزار شود.

حسین عبیری گلپایگانی



همچنین مشاهده کنید