سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

از انس دینی تا خودجوشی دینی


از انس دینی تا خودجوشی دینی

کودکی که در سالهای پیش دبستانی و دبستانی با آداب دینی انس پیدا می کند و عادات دینی در او به وجود می آید باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند

کودکی که در سالهای پیش دبستانی و دبستانی با آداب دینی انس پیدا می‌کند و عادات دینی در او به وجود می‌آید باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله ما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازیم و با او صحبت کنیم. یکی از دغدغه‌های والدین و نهادهای آموزشی این است که فرزندان و نسل جدید را بر اساس اصول دینی تربیت کنند و بتوانند آنها را در مسیر ارزش‌های دین قرار دهند. از این رو آگاهی از روند و روش درست تربیت دینی برای والدین و مسئولان آموزشی لازم است. در همین راستا باید یادآور شد که در تربیت دینی پنج مرحله به طور طبیعی وجود دارد که این مراحل به صورت مستمر و منظم یکی پس از دیگری فراهم و امکان پذیر خواهد شد.

● انس دینی

اولین مرحله تربیت دینی،انس دینی است. کودکی که در سال‌های اول زندگی با قرآن و نماز خواندن پدر و مادر و راز و نیاز آشنا می‌شود و در سه یا چهار سالگی در کنار ما جانماز پهن می‌کند و به تقلید از ما قیام، قنوت، رکوع و سجده‌ای بر پا می‌کند کم کم زمینه ای در او ایجاد می‌شود به نام انس و الفت دینی. وقتی فرزند ما در کنارمان سجده و رکوعی کرد و سلام نماز را داد و ما دستش را به گرمی‌فشردیم و یک لبخند رضایت بخش در صورت او شکوفا گردید،به یادش می‌ماند که هر موقع این حرکات را انجام داده از ما یک پاداش درونی و رضایت بخشی را دریافت کرده، این رفتارها او را کم کم به نوعی تعلقات دینی گرایش خواهد داد که پایه آن انس و الفت با دین است.در روانشناسی به این پدیده شرطی کردن می‌گویند به این صورت که اگر دو امردر مجاورت یکدیگر قرار بگیرد و با حضور یکی دیگری هم حضور پیدا کند،کودک کم کم بین اینها پیوندی برقرارمی‌کند که به آن پیوند شرطی برقرارکردن گفته می‌شود. کودک در سالهای بعدی که زندگی مستقلی را دنبال می‌کند هر موقع به یاد می‌آورد که وقتی نماز می‌خواند سیمای ما شاد می‌شد و او را تشویق می‌کردیم در او شوق و علاقه به دین به وجود می‌آید.

● عادت دینی

وقتی کاری را بارها و بارها تکرار کردیم این عمل در شخصیت ما نفوذ می‌کند و استوارو پایدار می‌شود، مثل عادت نظم، سحرخیزی، مسئولیت‌پذیری یا هر عادت دیگر. از خصوصیات مهم دوران کودکی و دبستان عادت پذیری است. اگر ما در این سالها همت کنیم و عادت ارزشمندی را در فرزند یا دانش‌آموز به وجود بیاوریم در سالهای بعد نیازی به صرف نیرو و هزینه زیاد نخواهد بود. در سن دبستان عادت دینی بهتر جایگزین می‌شود مثلا ما باید بچه‌ها را به خواندن نماز اول وقت تشویق کنیم و عادت دهیم و به آنها یاد دهیم که صبحها قدری زودتر بیدار شده آماده نماز شوند. همچنین باید تلاش کنیم که قرآن را در حد ظرفیت حفظ کنند. حفظ آیات قرآن و سوره‌های کوتاه آن را در سالهای بعد او را مصون می‌دارد و وقتی فرزندان به سن تکلیف می‌رسند باید مسائل شرعی و تکلیفی را بر ایشان بیان کرد.

● معرفت دینی

مرحله سوم معرفت و تفکر دینی است؛ کودکی که در سالهای پیش دبستانی و دبستانی با آداب دینی انس پیدا می‌کند و عادات دینی در او به وجود می‌آید باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله ما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازیم و با او صحبت کنیم. از نظر ساختار ذهن سن ۱۳ سالگی دوره رشد انتزاعی یا رشد تدریجی تفکر است، یعنی تفکر می‌تواند به درجه ای برسد که انسان در غیاب اشیا هم درباره آنها فکر می‌کند در حالی که در سال‌های قبل از راهنمایی رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است.پس ما می‌توانیم در دوره راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشه و تفکر دینی صحبت کنیم و به پرسش‌هایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنها را در این مرحله بالا ببریم.

● شاکله دینی

مرحله چهارم، شاکله دینی است؛ اگر در گام سوم معرفت دینی ایجاد شد،گام چهارم شاکله دینی است؛ یعنی تمام تار و پود وجود او، نگاه او،توجه او و سخن او، همه و همه جنبه شخصیت بارز دینی پیدا کند و دین در وجود او کاملا متجلی و متبلور شود.

● خودجوشی دینی

مرحله پنجم خودجوشی دینی است. یعنی وقتی شخصیت او از نظر دینی کاملا شکل گرفت،در آن مرحله از یک نیروی خود جوش استفاده می‌نماید و به دنبال عشق برتر حرکت می‌کند. او دیگر سری شوریده دارد و به دنبال گمشده ای به نام عشق برتر است. عشق برترعشق خدایی و الهی است.اگر به عشق برتر رسید، دیگر به سادگی تحت تاثیر جاذبه‌های نفسانی و دنیایی قرار نمی‌گیرد.حاصل تلاش ما به عنوان پدر و مادر نباید تنها معرفت دینی باشد بلکه باید شاکله دینی باشد. فرزندی که از زیر دست ما بیرون می‌آید و بعد به دبیرستان و دانشگاه و جامعه قدم می‌گذارد نباید طعمه تهاجم فرهنگی بیگانگی قرار گیرد و خود را ببازد،اگر او تنها دارای علم دینی باشد ممکن است لغزش پیدا کند،اما اگر شاکله دینی داشته باشد می‌تواند مقاومت کند و اگرخود جوشی دینی داشته باشد تسخیرناپذیر خواهد بود.



همچنین مشاهده کنید