دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا

یافته‌های تازه درباره چسبندگی دستمزدها


یافته‌های تازه درباره چسبندگی دستمزدها

فرض کنید در سیاره به نام ولکان رکود شده است. به خاطر ضعیف بودن تقاضا، یک کارگر خوب و وظیفه‌شناس که در این سیاره خدمت می‌کند، نمی‌تواند پیش وجدان خود میزان دستمزدش را توجیه کند.
رییس …

فرض کنید در سیاره به نام ولکان رکود شده است. به خاطر ضعیف بودن تقاضا، یک کارگر خوب و وظیفه‌شناس که در این سیاره خدمت می‌کند، نمی‌تواند پیش وجدان خود میزان دستمزدش را توجیه کند.

رییس او به دفتر صدایش می‌زند و می‌خواهد که در گوشه‌ای بنشینند و یک گپ دوستانه و منطقی با یکدیگر داشته باشند. آنها با یکدیگر به توافق می‌رسند که در شرایط دشوار کنونی ادامه کار به این شکل غیرمنطقی است و این کارمند وظیفه شناس قبول می‌کند که در حال حاضر دستمزدش ۲۰‌درصد کاهش پیدا کند. هر دوی آنها خوشحالند که به جای رسم غیرانسانی اخراج کارگران اضافی، توانسته‌اند دستمزدهایشان را تعدیل کنند.

اما روی زمین مردم همچنان به خاطر رکود از کار اخراج می‌شوند و این به این دلیل است که فکر می‌کنند دستمزدها قابل تعدیل نیست. بعضی از اقتصاددان‌ها از مفهومی حرف می‌زنند به نام «بیکاری داوطلبانه.» این اصطلاح عجیب به ذهن انسان متبادر می‌کند که فرد ترجیح داده است ساعات بیشتری را روی ساحل بگذراند تا اینکه حاضر به پذیرش کاهش دستمزد بشود. بعضی دیگر از اقتصاددانان درباره «چسبندگی دستمزدها» حرف می‌زنند. مهم نیست که چه بنامیم‌اش، دستمزدهای انعطاف‌ناپذیر معما هستند و رویکرد رییس سیاره ولکان به نظر منطقی‌تر می‌رسید.

بسیاری از اقتصاددانان همچنان می‌گویند که دستمزدها در هنگام رکود قابل تعدیل نیستند و این‌گونه توضیح می‌دهند که چرا بیکاری هم مثل چرخه‌های اقتصاد نوسانات مختلفی را از سر می‌گذراند. حتی اگر برخی از آدم‌های سرسخت‌تر حاضر به پذیرش تغییر دستمزدشان نباشند، هنوز هم جایی برای تعدیل دستمزدها هست، چون افراد پیوسته شغلی به دست می‌آورند یا شغلی را از دست می‌دهند. اگر کارفرمایان در هنگام رونق پیشنهادهای سخاوتمندانه داشته باشند و در هنگام رکود پیشنهادهای خجالت آور، باید شاهد نوسان کمتری در بیکاری و انعطاف پذیری بیشتر دستمزدها باشیم. اما در عمل چنین اتفاقی نمی افتد.

اما کریستوفر پیساریدس از مدرسه اقتصاد لندن مطالعه‌ای کرده است که نشان می‌دهد، کسانی که در هنگام رونق کارشان را عوض می‌کنند، اغلب دستمزدهای بهتری به دست می‌آورند، درحالی که اگر در هنگام رکود بخواهند تغییر شغل بدهند چنین اتفاقی نمی افتد. این می‌تواند گویای این نکته باشد که (حداقل درباره دستمزدهای پیشنهادی به متقاضیان جدید) دستمزدها احتمالا بیش از آنچه برخی تئوری‌های اقتصاد فرض می‌کنند، انعطاف پذیرند.

البته نظریه پردازان بلافاصله جواب می‌دهند که اینقدر تندروی نکنید. مارک گرتلر و آنتونلا تریگاری در مطالعه اخیر خود توضیح می‌دهند که چرا مطالعه پیساریدس ممکن است معنای دیگری داشته باشد. «برای مثال فرض کنید که یک کارگر با مهارت‌های بالا طی یک رکود به عنوان راننده تاکسی استخدام می‌شود و سپس با جست‌وجوی مجدد کاری درخور مهارت‌های خود با درآمد بالا پیدا می‌کند.» درست به همین طریق یک نفر ممکن است که شاهد نوسانات سیکل مانند در دستمزد خود باشد، به خاطر اینکه بین مشاغلی با مهارت‌های مختلف رفت و آمد می‌کند.

مطمئنم که همگی تصدیق خواهید کرد، موضوع خیلی جالب است. در همین باره جدیدترین مطلبی که شنیدم توسط گری‌سولون در کنفرانس انجمن ملی اقتصاد بود. سولون (به همراه پدرو مارتینز و جاناتان توماس) اطلاعات مربوط به شرکت‌هایی را بررسی کرده است که طی یک سال برای یک سمت خاص بارها و بارها کارکنان جدید استخدام می‌کرده‌اند. یافته‌های سولون درباره پرتغال بی‌شک بسیاری از نظریه‌پردازان را شوکه خواهد کرد: دستمزدها در هنگام رکود کاهش می‌یابند. افزایش یک‌درصدی نرخ بیکاری به نظر نرخ دستمزد پیشنهادی به متقاضیان جدید را ۸/۱‌درصد کاهش می‌دهد. به عبارت دیگر، اگر نرخ بیکاری از ۶ به ۹‌درصد برسد، دستمزدهای تازه حدود ۵‌درصد کاهش خواهند یافت.

تیم‌هارفورد

مترجم: ندا ناجی