یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
بادها خبر از تغییر فصل می دهند
پاییز برای شاعران و نویسندگان فصل دیگری است، فصلی که شاید بیشتر آثارشان را بتوانند در این پادشاه فصلها خلق کنند. حالا ۱۰ سالی میشود که این فصل، فصل جوایز ادبی هم نام گرفته است. جوایزی که کمکم میرود تعدادشان به انگشتان یک دست هم برسد.
هرچند خیلی از آنها به دلیل مشکلاتی که دارند کجدار و مریز پیش میروند، اما هنوز هستند و به عمر خود ادامه میدهند.
برگزارکنندگان، داوران، دریافتکنندگان و دیگر مخاطبان جوایز ادبی بارها به نقد این رویدادها و حواشی پیرامون آن پرداختهاند و هر سال نیز باز هم بحثها و حواشی همچنان ادامه دارد.
بودن یا نبودن جایزههای ادبی در ایران میتواند دلایل زیادی داشته باشد: شرایط خاص اجتماعی هر دوره، کاهش جمعیت کتابخوان (بخصوص در حوزه ادبیات داستان) تفاوت در نوع ادبیات خود داستانها و...
اگر روند جایزه دادن و جایزه گرفتن را یک مسابقه ساده ادبی (بدون جهتگیری و سیاستگذاری خاص) بدانیم، مهمترین فایده و هدفمندی جایزه ادبی میتواند ایجاد تحرک و هیجان در فضای ساکت و ساکن ادبیات باشد.
نکتهای که در خصوص تنوع و تفاوت جایزههای ادبی وجود دارد، تنوع ذائقههای ادبی است. اگر داور جایزه را تنها یک مخاطب صرفنظر از نقش مکملی به عنوان داور بدانیم، آنگاه باید نقش سلیقه ادبی او را نیز در انتخابهای هیات داوران جدی بگیریم. اگر به چنین تعریفی باور داشته باشیم، پذیرفتن مطلق نظر داوران در انتخاب دور از منطق به نظر میرسد. اثر معرفی شده به عنوان برنده جایزه، صرفنظر از معیارهایی که برای انتخاب آن وجود داشته، تنها به منزله یک پیشنهاد است؛ پیشنهادی به جامعه ادبی و کتابخوان. پس در این صورت میتوان حق را برای خوانندگان جدی ادبیات محفوظ دانست که پیشنهاد داوران یک جایزه ادبی را بپسندند یا بشدت از آن انتقاد کنند. البته جوایز ادبی خواسته یا ناخواسته در سلیقه جامعه کتابخوان تاثیرگذار خواهند بود و اگر به خاطر این جوایز یا داورانشان نگاهی ویژه تبلیغ شود یا برای ادبیات تنها راه خاصی صحیح دانسته شود، امکان دارد فضای ادبیات ایران به سوی تکمحوری سوق یابد.
تجار: ایدهآل ما این است که افراد بیشتری از جامعه به واسطه جوایز ادبی به سمت و سویی که درست است گرایش پیدا کنندعدهای نقش جوایز را در بهبود روند اسفناک کتابخوانی یا افزایش تیراژ مصیبتبار آثار ادبی کمرنگ دانستهاند و دلیلش را هم در بیاعتمادی عموم به بیشتر جوایز میدانند. موافقان پرتعداد جوایز ادبی هم بر این عقیدهاند که حرجی بر نقد کیفیت جوایز ادبی وارد نیست، اما آیا میتوان بدون در نظر گرفتن وضعیت کلی و شرایط فرهنگی کنونی به نقادی جوایز ادبی و انکار کلی آن پرداخت؟
● موافق؛ راضیه تجار
«من معتقدم به هر حال لازم است آثاری که منتشر میشود، رصد بشود از طرف کسانی که صاحب نشر، علاقهمند و دلسوز ادبیات هستند تا بهترینها به جامعه ادبی و باز به نوعی مردم و مخاطب عام معرفی شوند و مورد توجه بیشتری قرار بگیرند و روی آنها کار و تبلیغ بشود و شناخت به وجود آید برای مطالعه طیف بیشتری و به منظور مقایسه و تشویق کسی که این کار را کرده و یادآوری و شناساندن آثاری که جایگاه ویژهای دارند و برای کسانی که حد و اندازه کار خوب و معقول را میخواهند بدانند که چه چیزی هست.» این اولین دلیل راضیه تجار (داستاننویس) در حمایت از وجود جوایر ادبی در ایران است. او معتقد است هدف بزرگ وجود این نوع جوایز ادبی در ایران باید جذب تعداد بیشتری به سوی کتاب و کتابخوانی باشد. «مخاطبان خاص کتاب که جایگاه خودشان را دارند. بعضیها اصلا علاقهمند نیستند، به طور مثال در یک جشنواره فیلم به آثاری جوایزی داده میشود، ولی آن فیلم برای مخاطبان خاص است اما این جایزه به قدری تاثیرگذار است که سلیقه مخاطب عام را هم جهت میدهد. این مثال را میتوانیم در شاخههای دیگر هنر هم تعمیم بدهیم، چون فرهنگسازی برای این است که ما تاثیر بگذاریم و علاقهمندان به یک شاخه هنری را بیشتر کنیم. در حقیقت چراغی روشن کنیم و به آنها جهت بدهیم. تمام تلاش ما بر این است که تعداد بیشتری را به این سمت و سو بیاوریم. ایدهآل ما این است که افراد بیشتری از جامعه به سمت و سویی که واقعا فکر میکنیم درست است، گرایش پیدا کنند. باید مخاطب متوجه بشود که یک تفاوتی هست بین ادبیات سهلالهضم و سهلالوصول با یک ادبیات خاصتر.»
تعدد جوایز یکی دیگر از حاشیههای همیشگی آنها بوده است. عدهای معتقدند تعداد جوایز ادبی نسبت به آثار تولید شده در ایران بسیار زیاد است و عدهای دیگر معتقدند این تعدد جوایز نهتنها ایرادی ندارد، بلکه مشوق خوبی برای جوانان و حتی کشف بعضی از آنها برای دنیای نویسندگی است برای سوق دادن همان جوانها به نوع نوشتاری که نویسندگان آن را خاص میخوانند. راضیه تجار میگوید: «پیشتر، وقتی تنها یک جایزه وجود داشت اگر این جایزه انتخاب نادرستی هم داشت، گریزی از آن نبود اما حالا با وجود تعدد جوایز حداقل این مشکل پیش نمیآید، به هر حال نمیتوان این جوایز را حذف کرد. وقتی کاری برنامهریزی و راهاندازی میشود، باید کیفیت آن را بهتر کنیم نه اینکه کاملا حذفش کنیم. اگر کار خوبی وجود ندارد، نباید این جوایز یک کار ضعیف را به عنوان بهترین کار معرفی کنند. دیگر اینکه اگر متوجه شدیم جشنوارهای که راهاندازی کردهایم، چیزی از دل آن بیرون نمیآید به چرایی آن بپردازیم و سعی کنیم مشکلات آن را رفع کنیم. خود داورها که نمیتوانند بیایند این کار را انجام بدهند، باید حتما کسانی باشند بررسی و آسیبشناسی کنند که چرا در این زمینه کمکاری وجود دارد یا چرا در آن زمینه پرکاری وجود دارد! چرا وقتی کتابها را میگذاریم روی میز، میبینیم مثلا ۴۰ کتاب در واقع زرد هستند و در مقابل آن ۵ اثر متوسط وجود دارد و ۲ اثر خوب. اینها باید کارشناسی شود.»
● مخالف؛ فرخنده حاجیزاده
اما از سوی دیگر فرخنده حاجیزاده نویسنده، شاعر و ناشر ایرانی از مخالفان سرسخت جوایز ادبی است. حرفهای او درخصوص جوایز ادبی حالا چند سالی است در همین روزهای برگزاری جوایز ادبی در رسانهها تکرار میشود، اما او این روزها نهتنها نظرش در رابطه با این نوع جوایز تغییری نکرده، بلکه کمی هم به قول خودش وخیمتر شده است. «جدا از شعارهای مردمپسند، این جوایز میتوانند به اعتلای ادبیات کمک کنند یا انگیزه نوشتن و بهتر نوشتن باشند یا اثر را صاحب صدا کنند و... من به جایزههای ادبی که داده میشود هیچ اعتقادی ندارم، در نتیجه مطلقا پیگیر نتایج این جایزهها و جایزهبگیران آن نیستم و معتقدم این جایزهها بیش از آن که جریانساز باشند، از دل جریانها و روابط فرا ادبی ادبداران و حاشیهنشینان ادبیات شکل میگیرند.
حاجیزاده: این جایزهها بیش از آن که جریانساز باشند از دل جریانها و روابط فرا ادبی ادبداران و حاشیهنشینان ادبیات شکل میگیرندهرچند ابتدا، شکلگیری این جریانها چشمانداز تازهای در حوزه ادبیات را امید میداد، اما متأسفانه از همان آغاز چه جریانهای مستقل و چه جریانهای دولتی چنان سنگ بنای این مساله را کج نهادند که امروز دیگر برای سلامت جایزههای ادبی حضور یک جریان سالم و جدی به یک الزام ادبی تبدیل شده و چنان بار منفی در اذهان ایجاد کرده که حتی وقتی اثری بحق هم جایزه میگیرد ناخودآگاه از طرف عدهای با واکنش سلبی روبهرو میشود، چون مسائل پشت پرده این جایزهها به وسیله خود جایزهبگیران، داوران و بانیان این جایزهها چنان لو رفته که متاسفانه اصطلاحی به اسم جایزهبگیر را باب کرده است.»
این نویسنده و ناشر انتقادات خود را محدود به وجود این جوایز نمیداند و رسانهها و مطبوعات را هم به نوعی ادامهدهنده راه این جوایز میداند. «به نظر میرسد برخوردهای مطبوعاتی در اغلب اوقات ادامه روند جایزههاست. وقتی صاحب نشریهای عکس کسی مثل نیما را به عنوان بنیانگذار شعر نو در قطع کوچک روی جلد نشریهاش میگذارد و جلد نشریهاش را پر میکند از تصویر دلبرانه نویسندهای نوپا، در ذهن مخاطب چه چیزی نقش میبندد؟ این حرکت یعنی توهین به شعور خواننده، یعنی مناسبات فردی، یعنی روابط فرا ادبی. وقتی قبل از چاپ اثری چندین نقد همزمان در چندین نشریه چاپ میشود، نشان از چه چیزی دارد؟ البته به عنوان یک کار تجاری، کاری است درخشان و باید به شعور اقتصادی ناشر، نویسنده کتاب، نویسنده نقد و نشریه مورد نظر به عنوان استفاده از یک ترفند تبلیغی و تجاری موفق احسنت گفت، ولی سؤال این است که آیا این تبلیغات باید اساس داوری قرار گیرد؟ یا وقتی شاهد هستیم که با یک تلفن ساده در چند دقیقه نتیجه داوری تغییر میکند میتوان به صحت داوریها اطمینان کرد؟ ایکاش اهالی ادبیاتمان روابط شخصی و فردیشان را از مناسبات ادبی جدا کنند. در مناسبات فردی میتوان دست یا پای هر کسی را بوسید یا نبوسید، به احترام کسی کلاه از سر برداشت یا بر سرش کلاه گذاشت، اما در فضای ادبیات دست کسی ارزش بوسیدن پیدا میکند که دست ادبیات را بوسیده باشد و به احترام کسی میتوان کلاه از سر برداشت که کلاه ادبیات را بر نداشته باشد. نباید زود هیجانزده شد و شیفتهوار قضاوت کرد، هنوز مقدمههای مبسوط مشتاقانهای که برخی از بزرگانمان بر بعضی کتابها نوشتهاند فراموشمان نشده یا بشارتهایی که در نوشتههایشان از حضور نابغههای ادبی دادند از یاد نرفته است. پس بنشینیم و صبر پیشه گیریم و به یاد داشته باشیم این بشارتها بازتاب حس و حال لحظههای خاص نویسندهشان هستند، نه حقیقت ادبی.»
میثم اسماعیلی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست