جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
حقیقت امید
این مطلب ادامه درسگفتاری است که با عنوان «علل عقبماندگی مسلمانان» در تاریخ ۲۴/۱۱/۱۹۷۰ ارائه شده است. در بخش عمدهیی از این جلسه امام صدر به پرسشهای حاضران پاسخ گفته است. مهمترین این پرسشها درباره نقش مهدی در پیشرفت یا عقبماندگی مسلمانان است. این مطلب از سوی موسسه امام موسی صدر در اختیار روزنامه اعتماد قرار گرفته است.
بشارتدهنده این نظام، همان مهدی است. عقیده مهدویت مبتنی بر این بشارتدهنده نظام آرمانی است که نیازهای جامعه تشنه را برآورده میکند. مهدی چنین شخصیتی است. عقیده مهدویت از اینجاست و نه از ستمها و سرکوبهایی که عقیده رهاییبخش را در میان مسیحیان یا شیعه یا اهل سنت یا گروههای دیگر پدید آورده است
مهدویت بخشی از عقیده ما است. ما همانگونه که به امام علی(ع) و پیامبر خدا(ص) ایمان داریم، به مهدی (عج)نیز ایمان داریم. روایاتی که از پیامبر اسلام درباره مهدی وارد شده است، نزد دیگر فرقههای اسلامی هم متواتر است. من در کتابهای فراوانی از مذاهب دیگر و در گفتوگو با عالمان مذاهب دیگر به این مطلب رسیدهام. در سفر اخیری که به مصر داشتهام با شیخ حافظان مصر، شیخ حافظ تیجانی، دیدار کردم و نظرشان را درباره روایاتی که درباره مهدی وارد شده، پرسیدم. وی گفت: ما به این حقیقت ایمان داریم و بسیاری از برادران ما غیر از شیعیان نیز به مهدی ایمان دارند. منشا این عقیده اصلا فشار نیست، بلکه عقیدهیی ناب است اما این عقیده اگر درست فهمیده شود، تاثیراتی در وضعیت اجتماعی دارد. عقیده مهدویت و باور به حضرت مهدی چیست؟ عقیدهیی عملی و روشن و مقبول از سوی همگان است. ما معتقدیم که انسان در تکامل دائمی است. آیا چنین نیست؟ انسان همواره با حیات و هستی تعامل دارد تا تجربهیی جدید بیندوزد و تجربهیی تازه بر تجارب خویش بیفزاید و گامی دیگر به سوی کمال بردارد. انسان دائما در حرکت به سمت تکامل است. انحطاطهایی در تمدن انسانی رخ داده که آنها را تجارب میشماریم. اگر به مسیر کلی تمدن انسانی بنگریم، نقطه آغاز آن را نقطه صفر میبینیم که پس از آن در حال بالا رفتن است و هر چند، گاه این نمودار نشاندهنده نوسانها و بالا و پایین رفتنهاست. دوران انحطاط شاید ۱۰۰ یا ۲۰۰ یا حتی ۵۰۰ سال باشد دورانهایی که محدود است و مجموعه حرکت تمدن انسانی به سوی تعالی و تکامل است.
اگر به فعالیت بشری در ابعاد مختلف، یعنی در زمینه علم و اخلاق و مذهب و کشاورزی و فناوری و فلسفه و هر زمینه دیگری بنگریم، درخواهیم یافت که سیر انسان همواره به سوی کمال و آفریدن برترینهاست. این رویکرد به سوی کمال، هدف و عنایت و آرمانی دارد. آرمانگرایی کامل در هر چیزی، همان اکتشاف حقایق است. انسان در زمینه اجتماعی صاحب تجاربی است: در دورهیی استبداد را تجربه کرد و در دورهیی فئودالیسم را و دورانی طولانی سرمایهداری را آزمود. اکنون نیز سوسیالیسم را میآزماید. استبداد و پادشاهی و جمهوری و دموکراسی را به شکلهای مختلف آزموده است و به این ترتیب، در حالت تجربه دائمی است.
بهترین نظامهای محققشدنی و آرمانی که همگان خواهان آناند، نظامی است که انسان در سایه آن فرصت رشد همه تواناییهایش را در خود ببیند. در چنین نظامی فرصت تحصیل و کار و برآوردن خواستها منحصر به گروه خاصی نیست. جامعه آرمانی جامعهیی است که در آن ستم روا نمیشود. برای تحقق چنین جامعه آرمانی که انسان در پی آن است، باید دو شرط تحقق یابد.
شرط اول، آمادگی پذیرش از سوی مردم است. مردم چگونه آماده میشوند؟ یا خسته و هلاک میشوند، یعنی از شکست خسته میشوند، یا کمال مییابند و به کمال میرسند و در وجودشان آمادگی پذیرش هر طرحی را پیدا میکنند که نیازهایشان را برآورده کند.
شرط دوم، رهبر است یا شخص رهبر یا گروه رهبرانی که زبان گویای مردماند. انقلابهای موفق در جهان چگونه موفق میشوند؟ رهبر یا رهبران انقلاب شعاری را طرح میکنند. این شعار نیازها و احساسات مردم را پاسخ میگوید و در نتیجه، مردم پیرامون این انقلاب گرد هم میآیند و انقلابشان پیروز میشود. پیامبران هم به همین سبب موفق میشوند. پیامبر رسالتی الهی را به مردم عرضه میکند. این رسالت الهی نیازهای انسان را در ابعاد مختلف پاسخ میدهد و از این روست که پیامبر پشتیبان پیدا میکند و پیروز میشود.
افراد یا مجموعه اندک مردم اگر پاسخ نیازهای خود را نبینند یا احساس نکنند که این رسالت به احساساتشان پاسخ میدهد، هیچ تلاش و انقلاب و دیانتی پیروز نمیشود. حتی قرآن کریم تصریح میکند که دین فطری است. یعنی وقتی که پیامبر به مردم مژده و بشارت دین را میدهد، در درون مردم پاسخ آن را مییابد. فطرت انسان دعوت پیامبر را اجابت میکند. بنابراین، هر حرکت موفق و هر نظام موفقی برای موفقیت خود به دو شرط نیاز دارد: شرط اول، آمادگی درونی مردم است، و شرط دوم، رهبر یا گروه رهبری است. شرط اول در نتیجه تجارب تحقق مییابد. جامعه آرمانی زمانی است که مردم آمادگی دائمی مییابند یا به تعبیر حدیث شریف، زمانی که جهان پر از ستم و جور میشود و مردم تمایل دارند عدل و قسط را بپذیرند، آن جامعه آرمانی تحقق مییابد.
بشارتدهنده این نظام، همان مهدی است. عقیده مهدویت مبتنی بر این بشارتدهنده نظام آرمانی است که نیازهای جامعه تشنه را برآورده میکند. مهدی(عج) چنین شخصیتی است. عقیده مهدویت از اینجاست و نه از ستمها و سرکوبهایی که عقیده رهاییبخش را در میان مسیحیان یا شیعه یا اهل سنت یا گروههای دیگر پدید آورده است. حتی انسانی که سرکوب نشده است، به کمال رغبت دارد و این رغبت آمادگی پذیرش دعوت بشارتدهنده را در او پدید میآورد. بنابراین، مهدی مصداق رهبری است که بشارتدهنده نظام آرمانی است و زمانی که آمادگی فراهم شود و انسانها آماده پذیرش این دعوت باشند، موفق خواهد شد. آن مهدیای که شیعه منتظر اوست، کیست؟ میگویند یکی از نوادگان پیامبر خداست و همنام و همکنیه ایشان. شیعیان درباره عمر و ولادت او عقیده خاصی دارند. این بحثی کلامی است که اگر بخواهید در جایی دیگر آن را طرح خواهیم کرد.
بحث دیگر تاثیر عقیده مهدویت در میان مسلمانان است. عقیده مهدویت دو خدمت بزرگ به جامعه اسلامی کرد. خدمت نخست، امید مستمر است، زیرا در زمانهای گذشته و چهبسا، اکنون نیز کار به جایی رسیده که مسلمانان همه درهای جهان را به روی خود بسته دیدهاند و اهل حق سرکوب شده، آواره و مطرود بودهاند. در این دورههای سخت و دشوار و پرفشار، اگر امید به مهدی وجود نداشت، پیروان حق تسلیم و در جامعه طاغوتی ذوب میشدند یا در مقابل سلطان ستمگر یا استعمارگران مسلط اگر امیدی به منجی نباشد، پیروان حق تسلیم میشوند. چه چیزی در درون مردم امید را زنده نگه داشته است؟ عقیده به مهدی. یعنی هر ظلم و سرکوب و دشواری و مشکلی که دامنگیر ما میشد ما احساس میکردیم که قطعا روزی خداوند کسی را برخواهد انگیخت و رهاییبخش ما خواهد آمد. همین امر امید ما را حفظ کرد. این نتیجه و دستاورد نخست عقیده مهدویت است.
نتیجه دوم این است که عقیده مهدویت، مومنان را واداشته است تا همواره در آمادگی کامل بهسر برند. ما به انتظار ایمان داریم. انتظار چیست؟ انتظار به معنای آمادگی است. اگر اکنون شما با کسی قراری داشته باشید و موعد شما ساعت ۹ صبح باشد و به خانهاش بروید و ببینید که وی هنوز روی تختش دراز کشیده و برنخاسته است و لباسش را نپوشیده و آماده بیرون رفتن نشده است، آیا چنین شخصی میتواند بگوید که من منتظر شما بودم؟ این انتظار نیست. انتظار یعنی اینکه شخص در لحظه مشخص آماده باشد و نه اینکه شما در را بزنید تا او آماده شود. این مفهوم درست انتظار است. در ادعیهیی که درباره مهدی وارد شده و از جمله در دعای عهد این امر واضح و روشن است، چندانکه گویی وی شمشیرش را کشیده است. شخص منتظر باید آماده خروج باشد. به یاد میآورم که در زمان کودکیام در شهر مشهد خراسان ساکن بودیم. پدرم که از علمای بزرگ بود، شمشیری بلند داشت که در صندوق نگهداری میکرد. در آن زمان کلاشینکوف وجود نداشت. اکنون باید کلاشینکوف داشته باشیم. کسی که آن صندوق مخصوص نگهداری شمشیر را به پدرم اهدا کرد، عالمی زاهد و تقواپیشه بود. مومنان همواره آماده قیام بودهاند. مفهوم انتظار همین است، نه آنکه ما کاری نکنیم و منتظر بمانیم تا امام زمان(عج) بیاید و همه چیز را اصلاح کند. این انتظار نیست. چنین فهمی از انتظار همانند تحریفی است که در مفاهیم اسلامی دیگر رخ داده است. عقیده مهدویت مبتنی بر امید و آمادگی است. عقیده درست مهدویت این است و شک نیست که این عقیده خدمت فراوانی کرده و امروز هم اگر ما مفهوم مهدویت را در درون خود تصحیح کنیم، خدمات فراوانی خواهد کرد.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
غزه ایران روسیه مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت
سلامت یسنا آتش سوزی قوه قضاییه تهران بارش باران پلیس شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش فضای مجازی
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو
نمایشگاه کتاب سریال کتاب مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه چین اوکراین ترکیه انگلیس نتانیاهو ایالات متحده آمریکا
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ برتر رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ
هوش مصنوعی تماس تصویری گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
خواب بیمه فشار خون کبد چرب کاهش وزن دیابت