دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
تحلیل و بررسی اندیشه ساعت ساز لاهوتی
اندیشه ساعتساز لاهوتی یا خدای ساعتساز، تصویری نادرست از خداست که از دیرباز کم و بیش در ذهن بشر وجود داشته و در دو سده اخیر، به دنبال نظریات جدید علمی، رواج یافته است. در این مقاله ابتدا ساعتساز لاهوتی تصویر شده است و سپس با توضیح دقیق و تحلیل استدلالی که به چنین تصویری منجر شده و بررسی مقدمات آن، نشان داده شده است که این استدلال، که از نوع تمثیل است، منطقاً عقیم است و به اصطلاح قیاسی است معالفارق و بنابراین، نتیجهای که از آن گرفته شده است، عقلاً قابل قبول نیست.
● ساعتساز لاهوتی
مقصود از ساعتساز لاهوتی خدایی است که سازنده جهان طبیعت است، ولی در آن مداخله و فعالیتی ندارد. بسیاری از دانشمندان غرب و به تبع آنها بسیاری از مشتغلان به فلسفه و علم در دو سده اخیر در مغرب زمین، چنین تصویری از خداوند در ذهن دارند.
علت پدید آمدن این تصویر، «ماشین جهان» نیوتن است. ماشین جهان این تصویر را در ذهن دانشمندان قیاسی به همراه داشت که طبیعت همچون ماشینی خودکار یا ساعتی دقیق است. ماشین خودکار یا ساعت دقیق فقط برای ساخته شدن و به کار افتادن به صنعتگر یا ساعتساز محتاج است و پس از آن مستقلاً باقی است و مستقلاً کار میکند و به فعالیت و دخالت مستمر سازندهاش نیازمند نیست. نتیجه این قیاس چنین بود: طبیعت هم فقط برای ساخته شدن و به کار افتادن به خداوند محتاج است و پس از آن مستقلاً باقی است و کار میکند و نیازمند به مداخله و فعالیت مستمر خداوند در آن نیست.
بنابراین، ساعتساز لاهوتی استنباط فلسفی دانشمندان از ماشین جهان نیوتن است که خود ساخته اصول و قوانین مکانیک نیوتن است.
● استدلال بر ساعتساز لاهوتی
استدلالی که منجر به اعتقاد به ساعتساز لاهوتی شده است، در حقیقت، از نوع قیاس تشبیه است که در منطق کلاسیک به آن «تمثیل» میگویند.
قیاس تشبیه از دیدگاه منطقی معتبر نیست. چه بسا همه گزارههای به کار رفته در آن صادق باشند، ولی نتیجهاش صادق نباشد.
ازاینرو، قیاس خدای ساعتساز نیز منطقاً معتبر نیست. آری، اگر بتوان ثابت کرد که امر مشترک میان ساعت و طبیعت و به عبارت دیگر، وجه مشابهت ساعت و طبیعت، سبب بینیازی ساعت از ساعتساز در استمرار وجود و ادامه کار است، در این صورت منطقاً میتوان نتیجه گرفت که طبیعت هم در استمرار وجود و ادامه کار از خداوند بینیاز است. اکنون آیا این ویژگی در طبیعت هم هست.
▪ ترمیم استدلال
پاسخ بسیاری از دانشمندان مذکور به پرسش بالا مثبت است. به نظر ایشان، ویژگی مذکور همانا عملکرد یکنواخت و ضروری عوامل دخیل در کار ساعت است. عواملی که دخیل در کار ساعتاند، عملکردشان از قوانین ثابتی پیروی میکند که ناشی از ذات و طبیعت این عوامل است. به تعبیر فلسفی، این عملکرد برای آنها ضروری است و در نتیجه، یا اصلاً این عوامل موجود نیستند و یا اگر موجودند ممکن نیست جز این عملکردی داشته باشند. پس لازم نیست ساعتساز آنها را به این عملکرد وادارد؛ بلکه خود به خود و بدون دخالت و فعالیت ساعتساز چنین عملکردی دارند و کار خود را انجام میدهند. بنابراین، علت بینیازی اینچنینی ساعت از ساعتساز عملکرد یکنواخت و ضروری عواملی است که ساعت را به کار وامیدارند. همین ویژگی در عواملی که طبیعت را به کار وامی دارند نیز هست.
اگر پاسخ بالا را در این استدلال مندرج کنیم، به شکل زیر درمیآید:
- مقدمه اول: ساعت - پس از ساخته شدن و به کار افتادن - در کارکردن از سازندهاش، یعنی ساعتساز، بینیاز است؛ چراکه:
۱) کار ساعت ناشی از عملکرد عوامل، یعنی اجزاء موجود در ساعت است
۲) این عوامل در عملکردشان به سازنده ساعت نیاز ندارند
۳) عملکرد این عوامل یکنواخت است
۴) عملکرد این عوامل ناشی از ذات آنهاست و برای آنها ضروری است.
- مقدمه دوم: طبیعت نیز، همانند ساعت، دارای ویژگیهای یاد شده است؛ یعنی:
۱) کار طبیعت ناشی از عملکرد عوامل طبیعی، یعنی اجزاء موجود در طبیعت است
۲) این عوامل در عملکردشان به سازنده طبیعت، یعنی خداوند، نیاز ندارند؛
۳) عملکرد این عوامل یکنواخت است، و به علاوه:
۴) عملکرد این عوامل ناشی از ذات آنهاست و برای آنها ضروری است.
نتیجه اینکه طبیعت نیز، همانند ساعت، پس از ساخته شدن (آفرینش) و به کار افتادن، از سازندهاش، یعنی خداوند، بینیاز است و مستقلاً استمرار وجود دارد و کار میکند.
● بررسی استدلال
آیا استدلال بالا درست است. پاسخ منفی است. در قیاس بالا، در مقدمه اول، هر چهار گزاره درستاند؛ ولی در مقدمه دوم تنها گزاره دوم درست نیست.
چرا در یکی، یکنواختی و ضرورت عملکرد موجب بینیازی از سازنده است، ولی در دیگری چنین نیست. این تفاوت ناشی از چیست. این تفاوت ناشی از نوع رابطه ساعتساز و خداوند با این عوامل است: خداوند علت فاعلی عوامل طبیعی دخیل در کار طبیعت است؛ ولی ساعتساز علت فاعلی عوامل دخیل در کار ساعت نیست. رابطه ساعتساز با عوامل مزبور به گونهای است که صرفاً ایجاب میکند که ساعت در آغاز پیدایش و شروع کار محتاج ساعتساز باشد و نه در استمرار وجود و ادامه کار. واژه «ساختن» هم برای رابطه خدواند با طبیعت به کار رفته است و هم برای رابطه ساعتساز با ساعت: خداوند سازنده طبیعت است، همچنانکه ساعتساز سازنده ساعت است. بنابراین، تحلیل این واژه و تعیین اینکه آیا در هر دو مورد به یک معنا به کار رفته است یا نه، به ما کمک میکند تا به تفاوت دقیق این دو رابطه پی ببریم.
▪ تحلیل رابطه ساختن
ساختن ساعت شامل سه مرحله طراحی، تولید اجزاء و قطعات و ترکیب اجزاست. اما ساختن طبیعت شامل چه مراحلی است. به نظر فیلسوفان، آفرینش طبیعت شامل مرحله طراحی نیست؛ چرا که طراحیای که تاکنون از آن بحث میکردیم همواره با دو ویژگی همراه است: اول اینکه چون نوعی فعالیت ذهنی انسان است، طبعاً طراح از این فعالیت برای خود هدف و غایتی را در نظر دارد؛ یعنی او میخواهد با به کارگیری مواد موجود در طبیعت، به هدف و غایت خاصی که فعلاً فاقد آن است دست یابد و بدین وسیله نیاز خود را مرتفع سازد و کاملتر شود و دوم اینکه سازنده مواد مزبور شکلهای گوناگون و در نهایت، ترکیبی خاص را که به غایت مورد نظرش منجر میشود بر این مواد تحمیل میکند، اما هیچیک از این دو ویژگی را خداوند و طبیعت ندارند.
بیتردید، جهان مخلوقات، که شامل طبیعت هم هست، دارای نظام خاصی است که به نظر فیلسوفان، به مقتضای این نظام، دارای بیشترین میزان خیر و کمترین میزان شر است و در نتیجه، بهترین نظام ممکن و، به اصطلاح، نظام احسن است و طبعاً میتوان جهانهای بیشمار دیگری را با نظامهای دیگری غیر از این نظام واقعی تصور کرد که واجد خیر کمتر یا شر بیشتری هستند و آشکار است که خداوند به نظام احسن، آگاه است و آن را طبق علم خود آفریده است. با توجه به این نکته، ممکن است علم خداوند به نظام احسن را طرح الاهی جهان دانست و خداوند را، به دلیل دارا بودن این علم، «طراح طبیعت» نامید. اما در این صورت باید توجه داشت که اینچنین طراحیای از نظر معنا و مفهوم با طراحیای که تا کنون از آن بحث میکردیم به کلی فرق دارد؛ زیرا طراحیای که تاکنون از آن بحث میکردیم نوعی فعالیت است - چون از نوع تفکر است، نوعی فعالیت ذهنی است - و طبعاً میتوان آن را جزء مراحل ساخت شیء به حساب آورد؛ درحالیکه طراحی به معنای عالم بودن خداوند به نظام احسن، اساساً از نوع فعالیت نیست؛ زیرا برای خداوند فعالیتی ذهنی به نام تفکر متصور نیست، بلکه صفتی ذاتی است که عین وجود الاهی است و طبعاً نمیتوان آن را جزء مراحل ساخت طبیعت به حساب آورد. نتیجه اینکه ساخت طبیعت شامل مرحلهای به نام «طراحی» نیست، بلکه تنها شامل دو مرحله ایجاد و ترکیب است که در ادامه به آنها میپردازیم.
الف) مرحله ایجاد اجزا:
طبیعت یک کل است که شامل اجزائی است. این اجزا کداماند. از دیدگاه علمی، این اجزا همان ذرات بنیادی فیزیکاند، به علاوه نیروهای فیزیکی که این ذرات را در قالب ترکیباتی همچون اتمها و ملکولها و غیره درمیآورند. از دیدگاه فلسفی، علاوه بر آنچه گفته شد، هر ترکیبی از ذرات بنیادی فیزیک که خود دارای اثری غیر از برآیند آثار اجزا است نیز خود یک موجود حقیقی و یک پدیده واقعی طبیعی است و از اجزاء جهان طبیعت به شمار میرود. بنابراین، گذشته از ذرات بنیادی فیزیک و نیروهای فیزیکی مزبور، هر یک از اتمهای موجود در هر یک از عناصر، هر یک از مولکولهای موجود در هر یک از مرکبات شیمیایی، هر یک از موجودات تکسلولی، هر یک از سلولهای موجود در بدن جانداران، هر یک از اندامهای بدن هر یک از جانداران و بالاخره هر یک از بدنهای هر یک از جانداران نیز خود یک جزء از اجزاء جهان طبیعت است. ما موقتاً از دیدگاه فلسفی صرف نظر میکنیم و بحث را بر اساس دیدگاه علمی پیمیگیریم و نشان میدهیم که حتی بر اساس این دیدگاه نمیتوان ساختن طبیعت را همانند ساختن ساعت دانست و در پایان به دیدگاه فلسفی بازمیگردیم.
موادی که اجزا و قطعات ساعت از آنها ساخته میشود، از پیش در طبیعت موجودند و احتیاجی نیست که ساعتساز آنها را بیافریند. او فقط آنها را شکل میدهد و در هیئت خاصی ترکیبشان میکند. حال آیا اجزاء طبیعت، یعنی ذرات بنیادی و نیروها، هم این چنیناند. آیا آنها هم به آفرینش و ایجاد نیازمند نیستند. ممکن است گفته شود که پاسخ این پرسش بستگی دارد به اینکه این اجزا را ازلی و قدیم بدانیم یا حادث. اگر ازلی و قدیم باشند، به ایجاد و آفرینش نیازمند نیستند واگر حادث باشند، باید خداوند را آنها بیافریند و ایجاد کند. غالباً دانشمندان ملحد آنها را ازلی و قدیم و به همین دلیل از خداوند بینیاز میپندارند و دانشمندان الاهی آنها را حادث و در نتیجه نیازمند به خداوند میدانند. اما به نظر فیلسوفان این اجزا در هر حال به آفرینش و ایجاد خداوند نیازمندند و قدیم یا حادث بودن آنها در نیازمندی آنها به خداوند یا بینیازی آنها از خداوند تأثیری ندارد؛ زیرا مناط نیازمندی به علت، حدوث نیست تا در صورت حدوث این اجزا آنها را نیازمند به علت و در صورت قدیم آنها را بینیاز از علت بدانیم؛ بلکه مناط نیازمندی به علت امکان است. شیئی که ذاتاً ممکن است، به دلیل امکان ذاتیش، به علت نیازمند است؛ پس هر یک از این اجزا برای موجود بودن، محتاج به ایجاد خداوند و آفرینش اویاند.
ب) مرحله ترکیب اجزا: یعنی ذرات بنیادی در قالب اتمهای عناصر گوناگون و ترکیب اتمها در قالب مولکولهایانواع مرکبات و آرایش مولکولها در قالب انواع اجسام محسوس و در نهایت، آرایش اجسام محسوس و پیدایش جهان طبیعت به شکلی که میبینیم.
آشکار است که ترکیب اجزاء طبیعت، ناشی از عوامل طبیعی کارگر در طبیعت است که چیزی جز خود اجزاء طبیعت (ذرات بنیادی و نیروها) نیستند. ولی ترکیب اجزاء ساعت نتیجه حرکتهای ارادی ساعتساز است. بنابراین، مرحله ترکیب اجزا در ساعت و طبیعت فرق دارد.
پس به اختصار، واژه «ساختن» هنگامی که برای ساعت به کار میرود اشاره دارد:
۱) طراحی ساعت
۲) تولید اجزا و قطعات ساعت
۳) ترکیب این قطعات، و هنگامی که برای طبیعت به کار میرود اشاره دارد:
الف) ایجاد اجزاء طبیعت
ب) ترکیب این اجزا.
▪ مقایسه ساختن ساعت و ساختن طبیعت
اکنون به سؤالی که مطرح کردیم بازگردیم: آیا واژه «ساختن» در هر دو مورد به یک معنا به کار رفته است. مرحله تولید اجزا در ساعت با مرحله ایجاد اجزا در طبیعت به تفصیل بررسی و مقایسه میشود.
عمده چیزی که سبب شده است واژه «ساختن» در ساعت و طبیعت به دو معنا به کار رود، تفاوت آن در دو مرحله مذکور است. ساعتساز، برخلاف خداوند، ایجاد کننده نیست. او قطعات و اجزای لازم برای پیدایش ساعت را ایجاد نمیکند. مواد لازم برای این قطعات، مانند انواع فلزات، در طبیعت موجودند. ساعتساز اولاً، این موارد را از منابع ذیربط گردآوری میکند و ثانیاً، با برش یا سوراخ کردن یا خم کردن و امثال این حرکات آنها را به شکلهای گوناگونی که از قبل طراحی شدهاند درمیآورد. اگر دقت کنیم کار ساعتساز در مرحله تولید اجزای ساعت، صرفاً ایجاد نوعی حرکت در بخشی از مواد یا کل آنها است. گردآوری مواد نوعی حرکت مکانی در آنهاست. حتی استخراج مواد از منابع طبیعی، در حقیقت جداسازی آنها از سایر مواد است و بیش از نوعی حرکت نیست. البته علت حرکات دستهای ساعتساز، فقط خود ساعتساز است. اما این حرکات نیز سبب حرکت ابزارها و آنها نیز سبب حرکات مورد بحث میشوند. پس ساعتساز به طور غیرمستقیم علت حرکات مورد بحث است. پس علت فاعلی وجود این اَشکال و اوضاع در مواد تهیه شده، همانا نیروهای فیزیکی موجود در بین مواد است، نه ساعتساز یا حرکات وی. بنابراین، ساعتساز یا حرکات او نه تنها خود موادی را که قطعات از آنها به وجود آمدهاند ایجاد نمیکند، بلکه حتی شکلهای گوناگون این مواد را هم ایجاد نمیکند و در نتیجه، هیچ نوع فاعلیتی نسبت به این اجزا و قطعات ندارد.
حرکت همه این قطعات در نهایت معلول حرکت فنر است و حرکت فنر معلول انرژی ذخیره شده در فنر است و تأثیر ساعتساز در به کار انداختن ساعت به وسیله کوک آن، فقط در حد انتقال انرژی مزبور به فنر است. آشکار است که او خود نه این انرژی را ایجاد کرده است، زیرا این انرژی از خارج به بدن او انتقال یافته است و او هم از بدن خود به ساعت منتقل میکند، و نه اینکه آن را در فنر ذخیره کرده است، چرا که عامل ذخیرهسازی انرژی در فنر همانا جنس خاص فنر است و نه چیز دیگر. ساعتساز فقط انرژی را به فنر انتقال داده است و بس. نقش او در اینجا همانند نقش بنا در انتقال مواد به ساختمان است. پس کوککننده ساعت نسبت به ذخیره شدن انرژی، که عامل حرکتهای قطعات گوناگون است، و طبعاً نسبت به خود این حرکتها، فقط معد است و از اجزاء علت تامه آنها نیست.
حاصل اینکه، ساعتساز نسبت به عوامل دخیل در کار ساعت معد و زمینهساز است. همچنین اگر او خودش کوککننده ساعت باشد، نسبت به عملکرد این عوامل در هنگامی که ساعت کار میکند معدّ است نه فاعل. درحالیکه خداوند فاعل عوامل طبیعی دخیل در کار طبیعت است و در نتیجه، با واسطه، فاعل عملکردهای این عوامل نیز هست.
نتیجه این مقایسه این است که رابطه خداوند با عوامل طبیعی و نیز رابطه خداوند با حرکات و عملکردهای این عوامل، رابطه فاعل و فعل است و رابطه ساعتساز با عوامل دخیل در کار ساعت و همچنین رابطهاش با حرکات و عملکردهای این عوامل، رابطه معد و فعل است.
▪ نتیجه تحلیل و مقایسه
اکنون به سؤال و پاسخی که قبل از تحلیل معنای «ساختن» مطرح کردیم بازگردیم. سؤال این بود که چرا یکنواختی و ضرورت عملکرد عوامل دخیل در ساعت، موجب بینیازی از سازنده (ساعت ساز) است، ولی در طبیعت چنین نیست. در پاسخ گفته شد که علت این فرق آن است که ساعتساز نسبت به عوامل کارگر در ساعت، معد است؛ ولی خداوند نسبت به عوامل طبیعی کارگر در طبیعت، فاعل است. چون فعالیت و مداخله خداوند اولاً، در طول عوامل طبیعی است، یعنی فعل این عوامل همان فعل خداوند است، نه در عرض آنها و ثانیاً، فعالیتی دائمی و مستمر است و ثالثاً، به نحو یکنواخت و قانونمند صورت میپذیرد. اینگونه نیست که اگر انسان آن را درک نکرد، گمان کند که خداوند پس از خلقت و به کار انداختن اولیه طبیعت، دیگر در طبیعت مداخلهای ندارد. در حقیقت، استنباط ساعتساز لاهوتی از ماشین جهانی نیوتن، ناشی از پیشفرضهای فلسفی نادرستی است که در ذهن دانشمندان وجود داشته است.
● بررسی مسئله از دیدگاه حرکت جوهری
بنابر نظریه حرکت جوهری، خداوند به طور دائم و مستمر در حال آفرینش و ایجاد تکتک اجزای طبیعت است؛ چرا که با توجه به این دیدگاه، هر جسمی با تمام عوارض و لواحقش در هر لحظهای در حال نو شدن و پدید آمدن است. پس هرچند به حسب ظاهر به نظر میرسد که بسیاری از موجودات عالم طبیعت ثابت و باقیاند و هیچ نوع حدوث و ایجادی ندارند، ولی به حسب واقع هیچیک از موجودات عالم طبیعت در دو لحظه باقی نیست، بلکه در لحظه اول جزئی از آن موجود است و پس از آن این جزء معدوم میشود و جزء دیگری از آن حادث میگردد و این امر بهطور پیوسته ادامه دارد. هر جزء از اجزای طبیعت، یک ایجاد و آفرینش مستمر خداوند است. پس خداوند به طو دائم و پیوسته در حال آفرینش و ایجاد تکتک اجزای طبیعت است.
فصلنامه معرفت فلسفی، ش ۱، پاییز ۸۳
پی نوشت
۱. جان هرمی رندل و جاستوس باکلر، درآمدی به فلسفه، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، چاپ دوم، سروش، تهران، ۱۳۷۵، ص ۱۸۹ و ۲۱۷ و بعد
۲. جان لازی، درآمدی تاریخی به فلسفه علم، ترجمه علی پایا، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۶۲، ص ۹۸ و فریدریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، چاپ سوم، سروش و انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵، ج ۵، ص ۲۵۷
۳. ریچارد پاپکین و آوروم استرول، کلیات فلسفه، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، چاپ شانزدهم، حکمت، تهران، پاییز ۱۳۷۹، ص ۱۵۶ به بعد
۴. Edward Craig :general editor ,routledge Encyclopedia of philosophy . ,Luciano Floridi :consultant editor ,۱۱ New fetter Lane ,Routledge :UK By ,EC۴-۴EE ,P London
۵. کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۵، ص ۳۴ به بعد
۶. ویل دورانت، تاریخ فلسفه، ترجمه عباس زریاب خویی، چاپ سیزدهم، علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۶، ص ۱۴۰
۷. فریدریک کاپلستون، تاریخ فلسفه، بهاء الدین خرمشاهی، چاپ دوم، سروش و انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۷۶، ج ۸، ص ۳۶۲
۸. درآمدی به فلسفه، ص ۱۸۹
۹. محمد بن مسعود بن محمد بن عباس السلمی السمرقندی، تفسیر العیاشی، تحقیق و تصحیح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبة علمیة اسلامیة، تهران، ج ۱، ص ۱۳۷
۱۰. درآمدی به فلسفه، ص ۱۷۸ به بعد
۱۱. کلیات فلسفه، ص ۱۵۱ به بعد
۱۲. کلیات فلسفه، ص ۱۵۷
۱۳. همان، ص ۱۵۹
۱۴. سید محمدحسین طباطبایی، نهایةالحکمه، تحقیق عباس علی زارعی شیرازی، چاپ چهارم، انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ ق، ص۷۳ و محمد صدرالمتألهین شیرازی، الاسفار الاربعة العقلیة، مکتبة المصطفوی، قم، بی تا، ج ۱، ص ۵۰ به بعد
۱۵. سید محمدحسین طباطبایی، بدایة الحکمه، چاپ سوم، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، ۱۴۱۰ ق، ص ۲۲
۱۶. مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، چاپ اول، حکمت، تهران، تابستان ۱۳۶۹، ج ۳، ص ۳۰ به بعد
۱۷. کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۸، ص ۳۶۲ و درآمدی بر فلسفه، ص ۲۱۲ به بعد
۱۸. ویل دورانت، تاریخ فلسفه، ص ۱۴۰؛ کاپلستون، تاریخ فلسفه ج ۸، ص ۱۲۴، ۳۹۳ و ۵۴۵؛ همان، ج ۵، ص ۷۳ به بعد و آلفرد نورث وایتهد، شیوههای فکر، ترجمه علی شریعتمداری، چاپ دوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۴، ص ۱۳۷ و ص ۱۸۶
۱۹. ایران. لواین، شیمی کوانتومی، ترجمه صمد مؤتمنی طباطبایی، چاپ اول دانشگاه صنعتی سهند، تبریز، ۱۳۷۲، ص ۲۹۹ به بعد. و مصطفی تقوی، «ناسازگاریهای فلسفی فیزیک کوانتوم و نسبیت» (رساله کارشناسی ارشد رشته فلسفه علم دانشگاه شریف)
۲۰. شیوههای فکر، ص ۶۲ به بعد
۲۱. کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۸، ص ۹۱
۲۲. همان، ص ۹۲ به بعد و ص ۱۳۰
۲۳. رحیم قربانی، «بررسی جوهرشناختی ماده و انرژی در فلسفه»، مجله معرفت فلسفی، شماره ۴، تابستان ۸۳، ص ۱۳۸ به بعد
۲۴. مرتضی مطهری، اصول فلسفه و روش رئالیسم، چاپ چهارم، صدرا، تهران، بهار ۱۳۶۸، ج ۴، ص ۱۲۹ به بعد و ص ۳۰۹
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا مجلس شورای اسلامی شورای نگهبان انتخابات دولت حسین امیرعبداللهیان حجاب جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی انتخابات مجلس دوازدهم
قتل فضای مجازی هواشناسی تهران شهرداری تهران شورای شهر تهران سیلاب سامانه بارشی آموزش و پرورش سازمان هواشناسی باران آتش سوزی
خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دلار یارانه مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون سینمای ایران سینما نمایشگاه کتاب دفاع مقدس صدا و سیما مسعود اسکویی صداوسیما کتاب موسیقی مهران غفوریان سریال
معماری
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان ایالات متحده آمریکا نوار غزه جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر جواد نکونام مهدی طارمی سپاهان رئال مادرید بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه استقلال
باتری گوگل آیفون اینستاگرام سامسونگ مایکروسافت اپل عکاسی ناسا
چای کاهش وزن فشار خون توت فرنگی سیگار کبد چرب