یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

فضائل اهل بیت علیهم السلام


فضائل اهل بیت علیهم السلام

در باب امامت و اهل بیت کتاب های زیادی نوشته شده است رویکردهای متفاوتی در این مسأله دیده می شود

در باب امامت و اهل بیت کتاب های زیادی نوشته شده است. رویکردهای متفاوتی در این مسأله دیده می شود. [۱] یکی از متداول ترین رویکردها در امامت پژوهی، روی آورد دینی است که با مراجعه نصوص دینی می کوشد تا مسأله امامت را تبیین نماید. در بین محدثین امامیه، نگاه روایی به امامت، رایج است. یکی از مهم ترین کتاب های حدیثی شیعه، کتاب ذی قیمت بحار الانوار است. در چاپ ۱۱۰ جلدیِ این کتاب، جلد ۲۳ تا ۲۷ به امامت در احادیث شیعه پرداخته است. این پنج جلد توسط جناب آقای موسی خسروی ترجمه شده است.[۲]

باب ۷ از جلد ۲۳ بحار الانوار اختصاص به فضائل اهل بیت دارد. عنوان این باب عبارت است از:

«فضائل أهل البیت ع و النص علیهم جملة من خبر الثقلین و السفینة و باب حطة و غیرها».

این باب از ۱۱۸ حدیث تشکیل شده است. از منابع علامه مجلسی در این باب این کتب نام برده شده است:

بشارة المصطفی، جامع الاصول، کنز جامع الفوائد، بصائر الدرجات، امالی شیخ صدوق، إکمال الدین‏، معانی الاخبار، عیون أخبار الرضا علیه السلام‏،‏ امالی شیخ طوسی، الفضائل‏، کشف الغمة، کتاب الروضة، المجالس للمفید، تفسیر العیاشی‏، المستدرک، تفسیر القمی‏، کتاب سلیم بن قیس، الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف‏، الاحتجاج، النهایة ابن اثیر، الجمع بین الصحیحین الستة، نهج البلاغه ‏.

علامه مجلسی در ذیل برخی از احادیث که نیاز به توضیح دارد با «بیان» به شرح آن پرداخته است.[۳] ایشان در پایان باب، قسمتی از کتاب الشافی سید مرتضی را به عنوان «تتمیم»آورده است.

کاری که در این نوشتار آمده است انتخاب برخی احادیث و یافتن منابعی دیگر ـ اعم از شیعه و سنی ـ برای برخی از این احادیث می باشد؛ منابعی غیر از آنچه علامه مجلسی آدرس داده است.[۴]

فضایل و اوصاف اهل بیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ

۱) جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: « إِنَّ لِکُلِّ نَبِیٍّ عَصَبَةً یَنْتَمُونَ إِلَیْهَا إِلَّا وُلْدَ فَاطِمَةَ فَأَنَا وَلِیُّهُمْ وَ أَنَا عَصَبَتُهُمْ وَ هُمْ عِتْرَتِی‏خُلِقُوا مِنْ طِینَتِی وَ وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبِینَ بِفَضْلِهِمْ مَنْ أَحَبَّهُمْ أَحَبَّهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَبْغَضَهُمْ أَبْغَضَهُ اللَّهُ.»[۵]

پیامبر اکرم فرمود: «هر خانواده‏ای از جانب پدر فرزندانشان به آنها نسبت داده می‏شود مگر فرزندان فاطمه که من، ولیّ آنها و مرکز نژادی ایشان هستم و آنها فرزندان من هستند که از سرشت من، خلق شده‏اند. وای بر آن کسانی که فضل و مقام آنها را تکذیب کنند. هر کس آنها را دوست بدارد خدا او را دوست خواهد داشت و هر که با ایشان دشمنی بورزد خدا با او دشمنی می ورزد.»

۲) حَبَّةَ الْعُرَنِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاً یَقُولُ: « نَحْنُ النُّجَبَاءُ وَ أَفْرَاطُنَا أَفْرَاطُ الْأَنْبِیَاءِ حِزْبُنَا حِزْبُ اللَّهِ وَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ حِزْبُ الشَّیْطَانِ مَنْ سَاوَی بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ فَلَیْسَ مِنَّا»[۶]

حبه عرنی گفت از امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ شنیدم می فرمود: «ما نجباء هستیم و فرزندان ما، فرزندان انبیاءاند. حزب ما، حزب خدایند و گروه ستم پیشه، حزب شیطانند. هر که بین ما و آنها برابری قائل باشد از ما نیست.»

۳) قَالَ النَّبِیُّ: «فَاطِمَةُ بَهْجَةُ قَلْبِی وَ ابْنَاهَا ثَمَرَةُ فُؤَادِی وَ بَعْلُهَا نُورُ بَصَرِی وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهَا أُمَنَاءُ رَبِّی وَ حَبْلٌ مَمْدُودٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ مَنِ اعْتَصَمَ بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ هَوَی.»[۷]

نبی مکرم اسلام فرمود: « فاطمه سبب شادی دل من است. دو فرزندش، میوه قلب من هستند. شوهرش، روشنی بخش چشم من است. امامان از نسل او، امین‏های پروردگار من و ریسمان متصل بین خدا و خلقند. هر کس به آنان چنگ زند نجات پیدا می کند و هر کس نافرمانی کند سقوط می کند.»

۴) عن ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «أَنَا مِیزَانُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ کِفَّتَاهُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ خُیُوطُهُ وَ فَاطِمَةُ عِلَاقَتُهُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِی عَمُودُهُ یُوزَنُ فِیهِ أَعْمَالُ الْمُحِبِّینَ لَنَا وَ الْمُبْغِضِینَ لَنَا»[۸]

پیامبر اکرم فرمود: «من ترازوی علم هستم و علی، دو کفه آن و حسن و حسین، بندهای آن ترازو و فاطمه، قسمت اتصال دهنده دو کفه اش می باشد و امامان بعد از من عمود آن؛ در آن ترازو، اعمال دوستان و دشمنان ما را محاسبه می کنند.»

۵) قال عَلِیٍّ:«‌أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَخَذَ بِیَدِ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ وَ قَالَ مَنْ أَحَبَّنِی وَ أَحَبَّ هَذَیْنِ وَ أَبَاهُمَا وَ أُمَّهُمَا کَانَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ.»[۹]

علی بن ابی طالب فرمود: «رسول خدا دست حسن و حسین را گرفت و فرمود: هر که این دو و پدر و مادرشان را دوست دارد با من روز قیامت همراه و هم درجه است.»

۶) عَنْ زَیْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِعَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ:« أَنَا حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ وَ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ»[۱۰]

پیامبر اکرم به علی و فاطمه و حسن و حسین ـ‌ علیهم السلام ـ فرمود: «من با کسی که شما جنگ با او بکنید جنگ می کنم و با کسی که سازگار باشید سازگارم.»

۷) قَالَ ابْنِ عَبَّاس:« لَمَّا رَجَعْنَا مِنْ حَجَّةِ الْوَدَاعِ جَلَسْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ فِی مَسْجِدِهِ فَقَالَ أَ تَدْرُونَ مَا أَقُولُ لَکُم؟ قَالُوا: اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَمُ. قَالَ: اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مَنَّ عَلَی أَهْلِ الدِّینِ إِذْ هَدَاهُمْ بِی وَ أَنَا أَمُنُّ عَلَی أَهْلِ الدِّینِ إِذْ أَهْدِیهِمْ بِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ابْنِ عَمِّی وَ أَبِی ذُرِّیَّتِی أَلَا وَ مَنِ اهْتَدَی بِهِمْ نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُمْ ضَلَّ وَ غَوَی أَیُّهَا النَّاسُ اللَّهَ اللَّهَ فِی عِتْرَتِی وَ أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ وَلَدَیْهَا عَضُدَایَ وَ أَنَا وَ بَعْلُهَا کَالضَّوْءِ اللَّهُمَّ ارْحَمْ مَنْ رَحِمَهُمْ وَ لَا تَغْفِرْ لِمَنْ ظَلَمَهُمْ ثُمَّ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ وَ قَالَ کَأَنِّی أَنْظُرُ الْحَالَ»[۱۱]

ابن عباس گفت:«وقتی از حجة الوداع برگشتیم در مسجد پیامبر خدمت آن جناب نشسته بودیم. فرمود: می‏دانید می‏خواهم به شما چه بگویم ؟

گفتیم: خدا و پیامبرش می‏دانند.

فرمود: بدانید که خداوند منت بر اهل دین گذاشت؛ زیرا ایشان را به وسیله من هدایت نمود و من بر اهل‏ دین، منت می گذارم؛ چون آنها را به وسیله علی بن ابی طالب پسر عمو و پدر فرزندانم هدایت کردم. هر که به وسیله آنها هدایت یافت رستگار است و کسی که از آنها تخلف جست گمراه و سرگردان می باشد. مردم! خدا را خدا را در مورد عترت و اهل بیتم در نظر داشته باشید. فاطمه، پاره تن من است و دو فرزندش بازوان من هستند و من و شوهرش چون نور درخشنده هستیم. خدایا رحم کن بر کسی که به آنها رحم نماید و کسی که بر آنها ستم ورزد مورد بخشش قرار نده.

در این موقع چشمان پیامبر پر از اشک شده فرمود: گویا هم اکنون می بینم چه خواهند کرد.»

۸) قال النبی :« مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَتَمَسَّکَ بِالْقَضِیبِ الْیَاقُوتِ الْأَحْمَرِ الَّذِی غَرَسَهُ اللَّهُ تَعَالَی فِی جَنَّةِ عَدْنٍ فَلْیَتَمَسَّکْ بِحُبِّ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ ذُرِّیَّتِهِ الطَّاهِرِینَ.»[۱۲]

«هر که مایل است دست بیاندازد به شاخه یاقوت احمری که خداوند آن را در جنت عدن کاشته، به حب علی بن ابی طالب و ذریه طاهرین او چنگ بزند.»

۹) عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِه‏ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:« أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّهُ قَالَ: عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ حُجَّتِی عَلَی خَلْقِی وَ دَیَّانُ دِینِی أُخْرِجُ مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةً یَقُومُونَ بِأَمْرِی وَ یَدْعُونَ إِلَی سَبِیلِی بِهِمْ أَدْفَعُ الْعَذَابَ عَنْ عِبَادِی وَ إِمَائِی وَ بِهِمْ أُنْزِلُ رَحْمَتِی»[۱۳]

حضرت رضا از پدرانش از علی بن ابی طالب نقل کردند که پیامبر اکرم فرمود: «جبرئیل از جانب خدا پیغام آورد که: علی بن ابی طالب حجت من در میان مردم است و من به پای دارنده دینم را از نژاد او خارج می کنم؛ پیشوایانی که امر مرا به پا می دارند و مردم را به راه من، دعوت می کنند. به وسیله آنها عذاب را از مرد و زن برطرف می کنم و به وسیله ایشان رحمت خود را نازل می‏نمایم.»

۱۰) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «مَنْ دَانَ بِدِینِی وَ سَلَکَ مِنْهَاجِی وَ اتَّبَعَ سُنَّتِی فَلْیَدِنْ بِتَفْضِیلِ الْأَئِمَّةِ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی عَلَی جَمِیعِ أُمَّتِی فَإِنَّ مَثَلَهُمْ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ بَابِ حِطَّةٍ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ»[۱۴]

رسول خدا فرمود:« هر که دین مرا دارد و راه مرا می‏رود و پیرو قانون من است باید معتقد به تفضیل ائمه خاندان من بر همه امتم باشد؛ زیرا مَثَل آنها در این امت، مثل باب حطه در بنی اسرائیل است.»

۱۱) قَالَ النَّبِیّ:« وَسَطُ الْجَنَّةِ لِی وَ لِأَهْلِی»[۱۵]

پیامبر اکرم فرمود:«وسط بهشت متعلق به من و خانواده من است.»

۱۲) عَنِ النَّبِیّ:«مَنْ أَحَبَّ أَنْ یُنْسِئَ اللَّهُ لَهُ فِی أَجَلِهِ وَ أَنْ یَتَمَتَّعَ بِمَا خَوَّلَهُ اللَّهُ فَلْیَخْلُفْنِی فِی أَهْلِی خِلَافَةً حَسَنَةً فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ یَخْلُفْنِی فِیهِمْ بَتَکَ اللَّهُ عُمُرَهُ وَ وَرَدَ عَلَیَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ»[۱۶]

پیغمبر اعظم فرمود:« هر کس مایل است خدا اجل او را بدست فراموشی سپارد و از نعمت هایی که به او ارزانی داشته بهره‏مند کند رفتار خوبی با اهل بیت من داشته باشد. هر کس شرط احترام آنها را نگه ندارد خدا عمرش را کوتاه می کند و در روز قیامت با چهره‏ای سیاه وارد بر من می‏شود.»

۱۳) عن أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِی‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:«إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی وَ أَحَدُهُمَا أَکْبَرُ مِنَ الْآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی أَلَا وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ‏.»[۱۷]

ابو سعید خدری گفت: «پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و سلم فرمود من در میان شما دو چیز گران گذاشتم تا وقتی که به آن دو چنگ بزنید بعد از من گمراه نمی شوید. یکی از این دو از دیگری، بزرگتر است: کتاب خدا که ریسمان متصل از آسمان به زمین‏ است و عترتم که اهل بیت من هستند. متوجه باشید این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا نزد حوض کوثر، پیش من آیند.»

۱۴) رَافِعٍ مَوْلَی أَبِی ذَرٍّ قَالَ قَالَ صَعِدَ أَبُو ذَرٍّ عَلَی دَرَجَةِ الْکَعْبَةِ حَتَّی أَخَذَ بِحَلْقَةِ الْبَابِ ثُمَّ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَیْهِ ثُمَّ قَالَ:« أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ أَنْکَرَنِی فَأَنَا أَبُو ذَرٍّ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ کَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَرَکَهَا هَلَکَ[۱۸] وَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ اجْعَلُوا أَهْلَ بَیْتِی مِنْکُمْ مَکَانَ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ مَکَانَ الْعَیْنَیْنِ مِنَ الرَّأْسِ فَإِنَّ الْجَسَدَ لَا یَهْتَدِی إِلَّا بِالرَّأْسِ وَ لَا یَهْتَدِی الرَّأْسُ إِلَّا بِالْعَیْنَیْنِ.»[۱۹]

روزی ابوذر به درجه کعبه بالا رفت تا حلقه در را گرفت و تکیه به آن زد و گفت: « ای مردمان هر که مرا می شناسد که می شناسد، و هر که نمی شناسد بشناسد من ابو ذر غفاری هستم. از رسول خدا شنیدم که می فرمود: داستان اهل بیت من در میان این امت همچون کشتی نوح است کسی که بر آن کشتی سوار شود نجات می یابد و کسی که آن را ترک کند هلاک می شود، و نیز شنیدم که آن حضرت که می فرمود: اهل بیت مرا نسبت به خود، مانند سر نسبت به جسد، و به منزله دو چشم از سر قرار دهید؛ چون جسد راه نمی‏یابد مگر به واسطه سر، و سر هدایت نمی شود مگر به هر دو چشم‏.»

۱۵) عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ قَدْ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنَّا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ»[۲۰]

نبی اعظم فرمود: «ما خانواده‏ای هستیم که خداوند، پلیدی های پنهان و آشکار را از ما برطرف نموده‏ است.»

۱۶) قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فِی خُطْبَتِهِ عِنْدَ ذِکْرِ آلِ النَّبِی:« هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ وَ لَجَأُ أَمْرِهِ وَ عَیْبَةُ عِلْمِهِ وَ مَوْئِلُ حُکْمِهِ وَ کُهُوفُ کُتُبِهِ وَ جِبَالُ دِینِهِ بِهِمْ أَقَامَ انْحِنَاءَ ظَهْرِهِ وَ أَذْهَبَ ارْتِعَادَ فَرَائِصِهِ »[۲۱]

حضرت امیر المؤمنین درباره آل پیامبر فرمود: «راز پیامبر بدان ها سپرده است و هر که آنان را پناه گیرد به حق راه برده است. آنها مخزن علم پیامبر و احکام شریعت او را بیانگرند. قرآن و سنّت نزد آنان در امان است و چون کوه افراشته، دین را نگهبانند. پشت اسلام بدانها راست و ثابت و پابرجاست.»

۱۷) عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِعَلِیٍّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ: «یَا عَلِیُّ أَنَا مَدِینَةُ الْحِکْمَةِ وَ أَنْتَ بَابُهَا[۲۲] وَ لَنْ تُؤْتَی الْمَدِینَةُ إِلَّا مِنْ قِبَلِ الْبَابِ وَ کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ یُحِبُّنِی وَ یُبْغِضُکَ لِأَنَّکَ مِنِّی وَ أَنَا مِنْکَ لَحْمُکَ مِنْ لَحْمِی وَ دَمُکَ مِنْ دَمِی وَ رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ سَرِیرَتُکَ سَرِیرَتِی وَ عَلَانِیَتُکَ عَلَانِیَتِی وَ أَنْتَ إِمَامُ أُمَّتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْهَا بَعْدِی سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکَ وَ شَقِیَ مَنْ عَصَاکَ وَ رَبِحَ مَنْ تَوَلَّاکَ وَ خَسِرَ مَنْ عَادَاکَ وَ فَازَ مَنْ لَزِمَکَ وَ هَلَکَ مَنْ فَارَقَکَ مَثَلُکَ وَ مَثَلُ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکَ بَعْدِی مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَکِبَهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ وَ مَثَلُکُمْ مَثَلُ النُّجُومِ کُلَّمَا غَابَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»[۲۳]

پیامبر اکرم به علی بن ابی طالب فرمود:« یا علی من شهر حکمت هستم و تو درب آن هستی و وارد شهر نمی توان شد مگر از درب آن. دروغ گفته کسی که گمان می کند مرا دوست دارد اما با تو دشمن است؛ زیرا من از تو و تو از من هستی. گوشت تو، گوشت من و خونت، خون من و روحت، روح من و پنهانت، پنهان من و آشکارت، آشکار من است. تو پیشوای امت من هستی و خلیفه من بر آنها می باشی. پس از من، مطیع تو سعادتمند است و مخالف تو بدبخت است. سود می‏برد کسی که تو را دوست می دارد و زیان می کند کسی که با تو دشمن است. ملازم تو رستگار است و هر که از تو جدا باشد هلاک شده است. مَثَل تو و امامان از نژاد من، مانند کشتی نوح است هر که سوار شد نجات یافت و هر که تخلف کرد، غرق شد و مَثَل شما مانند ستارگانی است که هر کدام غایب شد دیگری طلوع می کند تا روز قیامت.»

۱۸) عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِی سَلَمَةَ عَنْ أُمِّهِ أُمِّ سَلَمَةَ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ یَقُولُ: «عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدِی سَادَةُ أَهْلِ الْأَرْضِ وَ قَادَةُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِینَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»[۲۴]

ام سلمه گفت از پیامبر اکرم شنیدم می‏فرمود:« علی بن ابی طالب و پیشوایان از نژاد او بهترین شخصیت‏های روی زمین و رهبر سفید چهرگان در روز قیامت هستند.»

۱۹) عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:« لَمَّا عُرِجَ بِی إِلَی السَّمَاءِ السَّابِعَةِ وَ مِنْهَا إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی وَ مِنَ السِّدْرَةِ إِلَی حُجُبِ النُّورِ نَادَانِیَ رَبِّی جَلَّ جَلَالُهُ یَا مُحَمَّدُ أَنْتَ عَبْدِی وَ أَنَا رَبُّکَ فَلِی فَاخْضَعْ وَ إِیَّایَ فَاعْبُدْ وَ عَلَیَّ فَتَوَکَّلْ وَ بِی فَثِقْ فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ بِکَ عَبْداً وَ حَبِیباً وَ رَسُولًا وَ نَبِیّاً وَ بِأَخِیکَ عَلِیٍّ خَلِیفَةً وَ بَاباً فَهُوَ حُجَّتِی عَلَی عِبَادِی وَ إِمَامٌ لِخَلْقِی بِهِ یُعْرَفُ أَوْلِیَائِی مِنْ أَعْدَائِی وَ بِهِ یُمَیَّزُ حِزْبُ الشَّیْطَانِ مِنْ حِزْبِی وَ بِهِ یُقَامُ دِینِی وَ تُحْفَظُ حُدُودِی وَ تُنْفَذُ أَحْکَامِی وَ بِکَ وَ بِهِ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ أَرْحَمُ عِبَادِی وَ إِمَائِی وَ بِالْقَائِمِ مِنْکُمْ أَعْمُرُ أَرْضِی بِتَسْبِیحِی وَ تَقْدِیسِی وَ تَهْلِیلِی وَ تَکْبِیرِی وَ تَمْجِیدِی وَ بِهِ أُطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَائِی وَ أُورِثُهَا أَوْلِیَائِی وَ بِهِ أَجْعَلُ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِیَ السُّفْلَی وَ کَلِمَتِیَ الْعُلْیَا وَ بِهِ أُحْیِی عِبَادِی وَ بِلَادِی بِعِلْمِی وَ لَهُ أُظْهِرُ الْکُنُوزَ وَ الذَّخَائِرَ بِمَشِیَّتِی وَ إِیَّاهُ أُظْهِرُ عَلَی الْأَسْرَارِ وَ الضَّمَائِرِ بِإِرَادَتِی وَ أُمِدُّهُ بِمَلَائِکَتِی لِتُؤَیِّدَهُ عَلَی إِنْفَاذِ أَمْرِی وَ إِعْلَانِ دِینِی وَ ذَلِکَ وَلِیِّی حَقّاً وَ مَهْدِیُّ عِبَادِی صِدْقاً»[۲۵]

عبد اللَّه بن عباس گفت: پیامبر اکرم فرمود:«وقتی مرا به آسمان هفتم و از آنجا به سدرة المنتهی و از سدرة تا حجب نور بردند، خداوند به من خطاب کرد: یا محمّد تو بنده من و من پروردگار توأم. نسبت به من خضوع داشته باش و مرا بپرست و بر من توکل کن و به من اعتماد نما. من تو را به بندگی و دوستی و رسالت و نبوت ، و برادرت علی را خلیفه و درب به سوی خود برگزیدم. او حجت من بر مردم و امام خلق است. به وسیله او دشمنان خود را از دوستان جدا می کنم و به واسطه او پیروان شیطان از خدا پرستان جدا می شوند و به او دین پایدار و حدود محفوظ و احکام اجراء می‏شود و به وسیله تو و او و ائمه از فرزندانش به بندگان و کنیزان خود رحم می کنم و به واسطه قائم از شما خانواده، زمین را آباد با تسبیح و تقدیس و تهلیل و تمجید می کنم به وسیله او، زمین را از دشمنانم، پاک می کنم و در اختیار دوستان خود می‏گذارم و به واسطه او سخن کافران را در پائین و سخن خود را در بالا قرار می دهم و به واسطه او بندگان و بلاد را زنده می کنم. برای او گنج ها و ذخایر را آشکار می کنم به اراده خود، او را بر اسرار و راز دل ها آگاه می کنم. در راه اجرا و گسترش دستور خود، با ملائکه مددش می کنم. به واقع و حقیقت، او، ولیّ من است و به رستی او، مهدی و هدایت کننده بندگانم است.»

۲۰) عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:« أَنْتَ یَا عَلِیُّ وَ وُلْدُکَ خِیَرَةُ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ»[۲۶]

امام رضا از آبائش نقل می کند که پیامبر اکرم فرمود: « یا علی تو و فرزندانت برگزیده‏های خدا از خلق هستید.»

۲۱) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:« مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ[۲۷] اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ أَعِنْ مَنْ أَعَانَهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ عَدُوَّهُ وَ کُنْ لَهُ وَ لِوُلْدِهِ وَ اخْلُفْهُ فِیهِمْ بِخَیْرٍ وَ بَارِکْ لَهُمْ فِیمَا أَعْطَیْتَهُمْ وَ أَیِّدْهُمْ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَ احْفَظْهُمْ حَیْثُ تَوَجَّهُوا مِنَ الْأَرْضِ وَ اجْعَلِ الْإِمَامَةَ فِیهِمْ وَ اشْکُرْ مَنْ أَطَاعَهُمْ وَ أَهْلِکْ مَنْ عَصَاهُمْ إِنَّکَ قَرِیبٌ مُجِیبٌ»[۲۸]

پیامبر اکرم فرمود: «هر که من مولای اویم، علی مولای اوست. خدایا دوست بدار کسی که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن بدارد. خدایا کمک کن به کسی که او را کمک کند و یاورش را یاری کن و دشمنش را خوار نما و پشتیبان او و فرزندانش باش و خیر را در راه ایشان بدار و آنچه به ایشان عنایت کرده‏ای افزون فرما و آنها را به روح القدس تأیید نما. ایشان را هر جا که هستند حفظ نما. امامت را در ایشان قرار ده و پاداش کسی که مطیع آنها باشد عنایت فرما و مخالف ایشان را هلاک فرما؛ تو نزدیک و جواب دهنده هستی.»

مجتبی صداقت

[۱] .ر.ک: مجموعه نویسندگان؛ امامت پژوهی، ص۲۵-۳۰؛ دانشگاه رضوی مشهد.

[۲] . موسی خسروی، ترجمه جلد۲۳-۲۷ بحار الانوار( بخش امامت) ، ۵جلد، اسلامیه ، تهران، چاپ: دوم، ۱۳۶۳ش.

[۳] . اگر گروهی بتوانند مجموعه توضیحات علامه مجلسی را در ذیل احادیث مشکل جمع آوری نمایند این اثر می تواند مانند النهایة ابن اثیر قابل استفاده محققین قرار بگیرد.

[۴] . در ترجمه برخی از احادیث از ترجمه آقای خسروی و دیگران استفاده شده است.

[۵] . علی بن حسام الدین المتقی الهندی ؛‌ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۸۴؛ مؤسسة الرسالة - بیروت ۱۹۸۹ م .

[۶] . کنز العمال، ج۱۱، ص۴۷۲.(همان)

[۷] . ابو محمد، حسن بن ابی الحسن دیلمی‏ ؛ إرشاد القلوب إلی الصواب،ج۲،ص۴۲۳؛ شریف رضی - قم، اول، ۱۴۱۲ ق. سید رضی الدین، علی بن موسی بن جعفر بن طاووس؛ الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف‏، ج۱،ص۱۱۸؛ خیام، قم، اول، ۱۴۰۰ق.

[۸] . تاج الدین شعیری، جامع الأخبار، ص۱۸۰، انتشارات رضی - قم، اول، ۱۴۰۵ق.

[۹] .کنز العمال، ج۱۲،ص۱۸۲و۱۹۴، ج۱۳،ص۶۱۳. محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی‏ (شیخ صدوق)؛ أمالی الصدوق، ص۲۲۹؛ اعلمی، بیروت، پنجم، ۱۴۰۰ق.

[۱۰] . محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳،ص۱۶۱؛ تحقیق : مصطفی عبد القادر عطا ، تعلیقه : ذهبی، دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة الأولی ، ۱۴۱۱ – ۱۹۹۰.

[۱۱] . قاضی نور الله شوشتری؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج۹، ص۱۹۸؛ مکتبه آیت الله المرعشی، قم، اول، ۱۴۰۹ق.

[۱۲] . ابن عساکر ابو القاسم علی بن حسن بن هبة اللّه شافعی دمشقی ؛ تاریخ مدینة دمشق، ج‏۴۲، ص ۲۴۲-۲۴۳؛ دار الفکر، بیروت، ۱۴۱۵ ه ق.

[۱۳] . محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی‏ شیخ صدوق؛ عیون أخبار الرضا علیه السلام،ج۲، ص۵۶؛ نشر جهان ، تهران، اول، ۱۳۷۸ ق.

[۱۴] . ورام ابن ابی فراس، مجموعة ورام(تنبیه الخواطر)،ج۲،ص۱۵۶؛ مکتبه فقیه، قم، اول. شیخ صدوق؛ أمالی الصدوق، ص۷۴؛ اعلمی، بیروت، پنجم، ۱۴۰۰ق. حدیث باب حطة در منابع اهل سنت در این کتب دیده می شود: المعجم الکبیر،ج۳،ص۴۵ و کنز العمال، ج۲،ص۵۴۲ و ج۱۲، ص ۱۸۵.

[۱۵] . عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏۲، ص۶۸.(همان)

[۱۶] .عبد الرؤوف المناوی؛ فیض القدیر شرح الجامع الصغیر،ج۲،ص۱۷۴؛تعلیقه:ماجد الحموی، المکتبة التجاریة الکبری، مصر، اول،۱۳۵۶ق. (با این تفاوت که به جای«بتک» کلمه «بتر» آمده است.) شبیه همین مضمون در کتاب کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۸۵ آمده است.

[۱۷] . أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی؛ مسند الإمام أحمد بن حنبل،ج۳، ص۱۴و۲۶و۵۶؛ تعلیقه: شعیب الأرنؤوط، مؤسسة قرطبة – القاهرة.

برای منابع حدیث ثقلین در کتب اهل سنت می توان به این کتاب ها اشاره کرد:

إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی أبو الفداء؛ تفسیر القرآن العظیم( تفسیر ابن کثیر)،ج۴،ص۱۴۲.

عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی؛ الدر المنثور، ج۷،ص۳۴۹؛ دار الفکر - بیروت ، ۱۹۹۳.

محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی؛ الجامع الصحیح سنن الترمذی، ج۵،ص۶۶۲-۶۶۳؛ تحقیق : أحمد محمد شاکر و دیگران، دار إحیاء التراث العربی – بیروت.

أبو القاسم سلیمان بن أحمد الطبرانی؛‌ المعجم الأوسط ،ج۳،ص۳۷۴؛ تحقیق : طارق بن عوض الله بن محمد ,‏عبد المحسن بن إبراهیم الحسینی ؛ دار الحرمین - القاهرة ، ۱۴۱۵ق.

علی بن الجعد بن عبید أبو الحسن الجوهری البغدادی؛ مسند ابن الجعد، ص۳۹۷؛ تحقیق : عامر أحمد حیدر، مؤسسة نادر – بیروت، الطبعة الأولی ، ۱۴۱۰ - ۱۹۹۰

أبو بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبة الکوفی ؛ المصنف فی الأحادیث والآثار ( مصنف ابن ابی شیبه)، ج۶،ص۱۳۳؛ تحقیق : کمال یوسف الحوت ، مکتبة الرشد – الریاض، الطبعة الأولی ، ۱۴۰۹

نور الدین علی بن أبی بکر الهیثمی؛ مجمع الزوائد ومنبع الفوائد،ج۹،ص۲۵۷؛ دار الفکر، بیروت – ۱۴۱۲ق.

علی بن حسام الدین المتقی الهندی؛ کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱، ص۳۰۵- ۳۰۶ و۳۲۹-۳۳۵و ج۱۳،ص۸۸؛ مؤسسة الرسالة - بیروت ۱۹۸۹ م.

أحمد بن علی بن المثنی أبو یعلی الموصلی التمیمی ؛‌ مسند أبی یعلی، ج۲،ص۳۷۶؛‌ تحقیق و تعلیقه : حسین سلیم أسد ، دار المأمون للتراث – دمشق، الطبعة الأولی ، ۱۴۰۴ - ۱۹۸۴

[۱۸] . در منابع اهل سنت به همین مضمون ر.ک: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی؛ المعجم الکبیر،ج۳،ص۴۵؛ تحقیق: حمدی بن عبد المجید السلفی؛ مکتبة العلوم والحکم ، الموصل؛ الطبعة الثانیة ، ۱۴۰۴ – ۱۹۸۳. حدیث سفینه در کنزالعمال،ج۲، ص۵۴۲ و ج۱۲،ص۱۸۵ نیز آمده است.

[۱۹] . ابو الحسن علی بن عیسی بن ابی الفتح اِربلی‏؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج‏۱، ص ۴۰۸؛ ؛ انتشارات بنی هاشمی ، تبریز، اول، ۱۳۸۱ق.

[۲۰] . کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج‏۱، ص ۵۳.(همان)

[۲۱] . سید رضی ابو الحسن محمد بن حسین موسوی‏ ؛ نهج البلاغه، ص۴۷،خطبه۲؛ هجرت، قم، اول، ۱۴۱۴ ق. جار الله زمخشری؛ ربیع الأبرار و نصوص الأخیار،ج۴،ص۲۶۷؛ مؤسسه اعلمی ، بیروت، اول، ۱۴۱۲ ق.

[۲۲] .درباره مدینه حکمت و علم در منابع اهل سنت به این کتب مراجعه شود: فیض القدیر،ج۳، ص۴۶؛ المستدرک، ج۳، ص۱۳۸؛ المعجم الکبیر ، ج۱۱، ص۶۵؛ کنز العمال، ج۱۱،ص۸۸۹ وص۹۱۹و ۹۲۰ و ج۱۳،۱۲۹.

[۲۳] . محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی‏ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة ،ج‏۱، ص۲۴۱، اسلامیه ، تهران، دوم، ۱۳۹۵ ق. محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی‏ شیخ صدوق؛ أمالی الصدوق،ص۲۶۹؛ اعلمی ، بیروت، پنجم، ۱۴۰۰ق. جامع الاخبار، ص۱۴(همان) . تشبیه اهل بیت به نجوم در کتب شیعی دیگر مانند: الغیبة نعمانی، ص۸۴ و ۱۵۵؛ الکافی،ج۱،ص۳۳۸.

[۲۴] .امالی الصدوق، ص۵۸۲ .(همان)

[۲۵] .امالی الصدوق،۶۳۱.(همان)

[۲۶] . عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏۲، ص ۵۸ .(همان)

[۲۷] . این قسمت از روایت در منابع زیادی از اهل سنت آمده است؛ به عنوان مثال، فقط در کتاب مسنداحمد بن حنبل بارها این حدیث آمده است:

ج۱، ص۸۴ و۱۱۸و۱۱۹و۱۵۲و۳۲۰؛ ج۴، ص۲۸۱ و ۳۶۸ و ۳۷۰ و ۳۷۲؛ ج۵، ص۳۴۷ و ۳۶۶ و ۳۷۰ و ۴۱۹.

[۲۸] . عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏۲،ص۵۹.(همان)