جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
امام شناسی در بیان حضرت رضا علیه السلام
امامت مقام انبیا و میراث اوصیا است ، امامت جانشینی خدا ، و رسول ، امیرمؤمنان ، میراث حسن و حسین است .
امامت در اختیار گرفتن امور دین ، نظام و انتظام جامعه مسلمین ، اصلاح امور دنیا و به عزّت رساندن مؤمنین است .
امامت اصل و اساس اسلام است و پایه های دین مقدس ، به آن بستگی دارد و فروعات آن به امامت وابسته است .
با راهنمایی امام ، نماز ، زکات ، روزه ، حج و جهاد انجام می گیرد و صدقات اموال و فیء از مردم اخذ می شود و در مصارف خود مصرف می گردد .
امام است که احکام و حدود دین را امضا می کند ، حقوق اشخاص را مراعات می نماید ، و کشور اسلام را از دست دشمنان محفوظ نگه می دارد و مرزها را حفظ می کند .
امام حلال خدای متعال را حلال و حرام آن را حرام می کند ، در جامعه اسلامی حدود خدای متعال را جاری می سازد ، از دین پروردگار دفاع می نماید ، مردم را با حکمت و دانش به طرف پروردگار دعوت می کند و آنان را با پندهای نیکو و حجت های بالغه ، راهنمایی می نماید .
امام مانند ستاره فروزان و آفتاب تابان است ، که روشنایی آن ، همه عالم را فراگرفته ، و خود در جای بلند است که دست احدی از مردم به آن نمی رسد و دیدگان آن را در نمی یابد .
امام مانند ماه تابان ، نور فروزان ، چراغ درخشان و ستاره راه نما در شب های تاریک ، در بیابان ها و دریاها می باشد .
امام آب گوارا برای تشنگان، و دلیل هدایت، و نجات دهنده از لغزش ها است .
امام مانند آتش در بلندی است که مردم از آن هدایت می گردند و گرمایی است که به وسیله آن کسب انرژی می کنند .
امام راهنمایی است که آدمی را از مهلکه ها نجات می دهد ، پس هر کس امام را ترک گوید در هلاکت می افتد .
امام ابر بارنده ، باران ریزنده ، آفتاب درخشنده و آسمان سایه افکنده ، زمین پهن شده ، چشمه جوشنده و باغ سرسبز و خرم است .
امام مونس ، رفیق ، پدر مهربان ، برادر همزاد و مهربان تر از مادر نسبت به فرزند کوچک است .
امام پناه بندگان ، در هنگام رسیدن به مصیبت های بزرگ می باشد . امام امین خدا در میان مخلوقات ، حجت پروردگار در میان بندگان و جانشین خدای متعال در دنیاست .
امام دعوت کننده مردم به طرف خدا ، و مدافع حریم حضرت حق است .
امام از گناهان پاک ، و از هرعیب و نقصی منزه است ; امام از علم مخصوص برخوردار و به حلم بردباری موصوف است ، امام نظام دین و عزت مسلمین بوده و کافران و منافقان را هلاک می سازد .
امام یگانه روزگار است که هیچ کس با او قرین نیست و عالمی با وی برابری ندارد . مانند کسی نیست و کسی را نمی توان به جای او گذاشت . امام فضل دانش را بدون کسب و تعلیم فرا می گیرد ، و خدای متعال وهّاب علم را به آنان عطا می کند .
پس چه کسی می تواند امام را بشناسد و یا بتواند امام را انتخاب کند ، چه قدر مردم از مطلب دورند ؟
عقول مردم در این وادی سرگردان ، و اندیشه آنان از درک حقایق ناکام است .
خردها در این موضوع حیران ، و چشم ها کور ، بزرگان در این وادی کوچک ، حکما و دانایان سرگردان ، بردباران از درک آن قاصر و سخنگویان از سخن گفتن عاجزند .
خردمندان به جهل خود اعتراف کرده ، و شعراء زبانشان بند آمده ، و ادیبان از فهم آن ناتوان شده ، و بلیغان زبان بند گردیده اند .
اینان قدرت ندارند مقام آنها را وصف کرده ، یا فضیلتی از فضایل امام را بیان کنند ، و به عجز و ناتوانی و تقصیر خود ، در این موضوع اعتراف دارند . چگونه می توانند امام را با صفات او وصف کرده و یا او را به حقیقتاً تعریف نمایند .
علما و دانایان قدرت ندارند امر امام را درک کنند ، و کسی نیست که بتواند جای امام را بگیرد و جامعه را از وجود او بی نیاز کند . مردم نخواهند توانست حقیقت وجودی امام را بشناسند .
امام مانند ستاره است ، که کسی نمی تواند بر آن دست یابد و یا حقیقتاً او را وصف کند ، پس مردم از کجا قدرت دارند امام را انتخاب نمایند ، و کجا عقل آنها به این موضوع خواهد رسید ، و در کجا مانند این یافت می گردد؟!
آیا گمان می کنید این فضایل و خصوصیات در غیر آل رسول (صلی الله علیه وآله) پیدا می شود ؟ به خدای متعال سوگند ! نفس آنها خودشان را تکذیب کرده ، و اباطیل ، آنان را به آرزوهای دور و دراز کشانده .
مردم به جایگاه بلند و گذرگاه سختی بالا رفته اند ، که از آن مقام بلند قدم هایشان خواهد لغزید ، و بر زمین افکنده خواهد شد .
در انتخاب امام به عقل ناقص خود مناضله کردند ، و به رأی باطل خویش به مبارزه برخاستند ، و چیزی جز دوری از حق را به دست نیاوردند ، خدای متعال آنان را بکشد که دروغ و افترا بستند .
آنان مقام مشکلی را برای خود اتخاذ کرده ، و سخنان دروغ گفته و افترا بستند از طریق حق و صراط مستقیم منحرف شدند و در حیرت و سرگردانی فرورفتند ، و از روی بصیرت و بینش ، امام را ترک کردند .
شیطان کارهای آنها را در نظرشان زیبا جلوه داد ، و آنان را از راه حق بازداشت ; در حالی که آنها راه درست را تشخیص داده بودند و حق را از ناحق تمیز می داند .
آنها از امامی که خدای متعال و پیغمبرش اختیار کرده بودند ، اعراض نموده و از امامی که خود انتخاب کرده بودند متابعت نمودند ; در صورتی که قرآن ، آنان را مخاطب قرار داده و فرمود: ( وَرَبُّکَ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ وَیَخْتَارُ مَا کَانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُٔ سُبْحَانَ اللهَ وَتَعَالَی عَمَّا یُشْرِکُونَ )(۱) .
و نیز فرمود: ( وَمَا کَانَ لِمُؤْمِن وَلاَ مُؤْمِنَهٔ إِذَا قَضَی اللهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُٔ مِنْ أَمْرِهِمْ(۲) .
و همچنین فرموده: ( مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ * أَفَلاَ تَذَکَّرُونَ * أَمْ لَکُمْ سُلْطَانٌ مُبِینٌ * فَأْتُوا بِکِتَابِکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ )(۳) .
و نیز فرمود: ( أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَی قُلُوب أَقْفَالُهَا )(۴) .
یا این که فرموده: ( وَطُبِعَ عَلَی قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لاَیَفْقَهُونَ )(۵) .
یا این که: ( قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لاَیَسْمَعُونَ * إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لاَیَعْقِلُونَ * وَلَوْ عَلِمَ اللهُ فِیهِمْ خَیْراً لاََسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ )(۶) .
یا این که: ( قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا )(۷) .
امامت فضل خدای متعال است که به هر کس بخواهد عطا کند ، و پروردگار دارای فضل بزرگی است . آنان چگونه می توانند ، امام را انتخاب کنند ، در صورتی که امام عالم است و نادانی در آن راه ندارد ، و نگهبانی است که از زیردستان حمایت کرده و آنها را تنها نمی گذارد .
امام معدن قداست ، پاکی و مرکز عبادت ، زهد و علم است . امام به دعوت مخصوص پیغمبر معرفی شده ، و از ذریه پاک حضرت زهرای بتول می باشد . در نسب آن هیچ غل و غشی وجود ندارد ، و هیچ صاحب حسبی از نظر شرافت و برتری به آن نمی رسد .
امام از خاندان قریش ، نسل هاشم و از عترت رسول الله است و با رضایت خدای متعال برگزیده می شود .
امام شریف ترینِ اشراف ، و فردی از خاندان عبدمناف است ، علمش همواره در تکامل ، و حلمش کامل می باشد . در امر امامت متبحر ، در سیاست ماهر و عالم است .
اطاعتش بر بندگان واجب ، و همواره به امر خدای متعال قیام و اقدام می کند ، بندگان خدا را نصیحت کرده ، و دین خدا را حفظ می نماید .
پیامبران و پیشوایان (علیهم السلام) همواره موفق به توفیقات الهی هستند ، و از علوم خفیه پروردگار ، حکمت و دانش او برخوردار می گردند ، و دیگران از این موهبت محروم می باشند ، علم و دانش آنان ، از اهل زمانشان بالاتر است . خدای متعال می فرماید : ( أَفَمَن یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمْ مَن لاَ یَهِدِّی إِلاَّ أَن یُهْدَی فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ )(۸) .
و همچنین فرمود: ( وَمَن یُؤْتَ الْحِکْمَهَٔ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً )(۹) .
خدای متعال درباره طالوت فرمود: ( إِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَهًٔ فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ )(۱۰) .
و به پیامبر خود فرمود: ( وَأَنْزَلَ اللهُ عَلَیْکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَٔ وَعَلَّمَکَ مَا لَمْ تَکُن تَعْلَمُ وَکَانَ فَضْلُ اللهِ عَلَیْکَ عَظِیماً )(۱۱) .
و درباره ائمه اهل بیت فرمود: ( أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَا آلَ إِبرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَٔ وَآتَیْنَاهُم مُلْکاً عَظِیماً * فَمِنْهُم مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُم مَن صَدَّ عَنْهُ وَکَفَی بِجَهَنَّمَ سَعِیراً )(۱۲) .
هرگاه خدای متعال بنده ای را برای امور بندگانش انتخاب کرد ، به او شرح صدر عطا می کند ، و دل او را از علم و حکمت سیراب می گرداند ، و از علوم خود به او الهام می نماید ، پس از این ، از پاسخ سئوالات باز نمی ماند و در طریق ثواب ، حیران و سرگردان نمی باشد .
امام معصوم ، مؤید ، موفق و مسدد است ، از خطا و لغرش مأمون و از اشتباه و خطا مصون می باشد ، خدای متعال او را چنین خلق کرده که تا برای بندگانش حجت باشد ، و شاهد در میان مردم گردد ، و این فضیلتی است که خدای متعال صاحب فضل بزرگ است . آیا مردم توانایی دارند چنین امامی را با این صفات اختیار کنند ؟ و یا کسی را که اختیار کرده اند ; دارای این صفت می باشد ؟ تا او را بر دیگران مقدم دارند ؟
به خدا سوگند ! از حق تجاوز کردند ، و کتاب خدای متعال را پشت سرافکندند . گویا نمی دانند چه کاری مرتکب شده اند ، هدایت و شفاء در کتاب خدای متعال است ; لکن مردم آن را کنار گذاشتند و از هوی و هوس خود پیروی کردند .
خدای متعال آنان را مذمت و سرزنش کرده و از خود دور نموده و فرمود: ( وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیْرِ هُدیً مِنَ اللهَ إِنَّ اللهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ )(۱۳) .
و نیز فرمود: ( فَتَعْساً لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ )(۱۴) .
و فرمود: ( کَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللهَ وَعِندَ الَّذِینَ آمَنُوا کَذلِکَ یَطْبَعُ اللهُ عَلَی کُلِّ قَلْبِ مُتَکَبِّر جَبَّار )(۱۵) .
با مطالعه در عناوین روایات بسیار مهم کافی ، درباره ائمه معصومین ، متوجه این حقایق می شویم :
وجوب پیروی از ائمه ، امامان شهدای حق بر خلقند ، ائمه هادیان راه حقند ، والیان ، حاکمان و گنجینه های علوم الهی اند ، خلفای خدا در زمین ، ابواب دانش و رحمتند ، نور الهی در بین خلقند ، ارمکان زمین اند ، محسود حاسدان اند ، آیات حق در قرآنند ، بودن با آنان واجب است ، اهل ذکرند ، راسخین در علمند ، علم در سینه آنان ثابت است ، وارث کتاب و برگزیدگان حضرت معبودند ، قرآن مردم را به واسطه آنان هدایت می کند ، نعمت ذکر شده در کتابند ، محل عرض اعمالند ، معدن علم ، شجره نبوت و مختلف الملائکه اند ، وارث علومند ، عالم به تمام زبان ها و دارای علوم کتاب آسمانیند ، تمام علوم قرآن نزد آنهاست ، صاحب اسم اعظمند ، دارای علوم انبیا ، رسل و فرشتگانند ، آگاه به غیبند .
آری ! واقعیات و حقایقی که در سطور گذشته از آیات و روایات خواندید ،همه درامام معصوم تجلی دارد ، سرچشمه ولایت مطلقه در وجود مقدس آنان است ، ولایتی که از پیامبر به آنان رسیده ، و از حضرت حق به پیامبر ; پس در حقیقت ولایت امام معصوم ، همان ولایت پیامبر و ولایت پیامبر ولایت خداست ، که آیین حق ، نظام هستی و حیات انسانی مردمان ، در سایه این ولایت قابل حفظ است .
در حقیقت ائمه معصومین (علیهم السلام) بودند که بدون اندک تمایل شخصی ، و با گذشت و فداکاری ، نگهبانی دین را در قلمرو احکام و وظایف به عهده گرفته و تا نفس های آخر با انحراف و شیوع بدعت های ویرانگر ، مبارزه کردند .
در شرایطی که اجتماع دورانشان مساعد و آماده پذیرش بوده است ، مأموریت خود را در سطح اجتماع انجام داده اند ، و در هر زمانی که شرایط اجتماعی با اجرای مأموریت آنان مساعد نبوده ، به تربیت افرادی می پرداختند که بتوانند در صورت امکان ، نگهبانی دین را عهده بگیرند ، و آن را انجام دهند .
در سرگذشت زندگی هر یک از ائمه معصومین (علیهم السلام) ، تربیت شدگانی دیده می شوند ، که به اصطلاح ، هر یک از آنان ، شایسته منصب پیشتازی در سازندگی های انسانی بوده اند(۱۶) .
آری ! با توجه ائمه طاهرین به این معنی که بشر به طور ضروری ، جهت اداره امور حیات ، در همه زمینه ها ، به طور صحیح احتیاج به حکومت دارد ، و به ارشاد معنوی نیازمند است ، و این که دین خدا باید تا قیامت از انحراف و بدعت ها مصون بماند ، با نور فرهنگ پاک الهی خود ، انسان هایی تربیت کردند ، تا اهداف آنان را تعقیب نمایند .
آنان فقه و فرهنگی از خود به جای گذاشتند که از آن تعبیر به فرهنگ اهل بیت و مدرسه ائمه معصومین می شود ، تا از برکت آن فقه ، فرهنگ و مدرسه ، شخصیت های فقهی ، فرهنگی و علمی با عنایت خدا به وجود آیند ; تا در هر عصری بدعت مبدعان ، شرک مشرکان ، کفر کافران و اباطیل باطلان ، حکومت ستمگران ، ظلم ظالمان ، استعمار و استثمار شیطان صفتان را در هم شکنند . آئین حق را از انحراف حفظ کنند ، خفتگان را بیدار نمایند و همراه با جهاد نفس ، جهاد با زبان ، جهاد با قلم و مال از چراغ پرفروغ حق نگهداری کرده ، و نفوس مستعده را با فقه ، علم ، درایت ، بینش و بصیرت خود تربیت و به رشدکمال برسانند .
ائمه معصومین با کمک آیات قرآن مجید ، و روایات بسیار مهمی که از خود به جای گذاشتند ، که معتبرترین کتب حدیث آنها را با سلسله سند صحیح نقل کرده اند ، این گونه شخصیت های فقهی ، علمی ، بصیر و دانا را با تمام وجود تأیید کرده ، و موجودیت آنان را در عصری جهت حکومت بر امت و ارشاد معنوی آنان ،تقنین قوانین لازم بر اساس اجتهاد ، به عنوان نایب عام و جانشین امام ، و در یک کلمه فقیه جامع الشرایط ، به رسمیت شناخته ، و همراه با بیان یک سلسله شرایط ، که در روایات آمده و در فصل بعد به قسمتی از آن اشاره می شود ، آنان را به امت شناسانده و ولایت ، امارت و حکومتشان را همچون ولایت و حکومت خود و رسول الله دانسته ، پیروی از آنان را بر همگان واجب کرده و ردّ آنان را در هر زمینه ای رد خود دانسته اند .
این همان معنایی است که در کتب فقهی استدلالی ، از آن تعبیر به « ولایت فقیه » شده است که در عصر غیبت ، چونان زمان پیامبران و امامان باید محور حیات و حرکت و رشد و کمال امت و مصونیت وی از هر خطری باشد .
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع: کتاب بر بال اندیشه
۱ - « و پروردگارت آنچه را بخواهد می آفریند و [آنچه را بخواهد ]بر می گزیند ، برای آنان [در برابر اراده او در قلمرو تکوین و تشریع] اختیاری نیست ; منزّه است خدا و برتر است از آنچه برای او شریک می گیرند » [قصص (۲۸) : ۶۸] .
۲ - « و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کنند برای آنان در کار خودشان اختیار باشد » [احزاب (۳۳) : ۳۶] .
۳ - « شما را چه شده ، چگونه حکم می کنید؟ * پس آیا متذکّر [حقایق] نمی شوید ؟ * یا شما [بر این ادعای خود] دلیل روشنی دارید ؟ * پس اگر راستگویید ، کتابتان را [که این سخنان را با تکیه بر آن می گویید به میان] آورید » [صافات (۳۷) : ۱۵۴ ـ ۱۵۷]
۴ - « آیا در قرآن نمی اندیشند [تاحقایق را بفهمند] یا بر دل هایشان قفل هایی قرار دارد » [محمد (۴۷) : ۲۴] .
۵ - « بر دل هایشان مهر تیره بختی زده شده پس [به همین سبب] آنان [منافع جهاد در راه خدا و بهره های آخرتی آن را] نمی فهمند » [توبه (۹) : ۸۷] .
۶ - « گفتند : شنیدیم در حالی که [از روی حقیقت ]نمی شنوند . * قطعاً بدترین جُنبندگان نزد خدا ، کرانِ [از شنیدن حق] و لالانِ [از گفتن حق] هستند که [کلام حق را] نمی اندیشند ! * اگر خدا [نسبت به پذیرفتن هدایت ، شایستگی و ]خیری در آنان می دید ، یقیناً ایشان را شنوای [حقایق و معارف ]می کرد ، و اگر [با لجبازی و عنادی که فعلاً دارند ]آنان را شنوا کند ، باز اعراض کنان روی [از حق ]می گردانند » [انفال (۸) : ۲۱ ـ ۲۳] .
۷ - « گفتند : شنیدیم و [در باطن گفتند :] نافرمانی کردیم » [بقره (۲) : ۹۳] .
۸ - « پس آیا کسی که به سوی حق هدایت می کند ، برای پیروی شدن شایسته تر است یا کسی که هدایت نمی یابد مگر آنکه هدایتش کنند ؟ شما را چه شده ؟ چگونه [بدون بصیرت و دانش ]داوری می کنید ؟ » [یونس (۱۰) : ۳۵] .
۹ - « و آنکه به او حکمت داده شود ،بی تردید او را خیر فراوانی داده اند » [بقره (۲) : ۲۶۹] .
۱۰ - « خدا او را بر شما برگزیده و وی را در دانش و نیروی جسمی فزونی داده ; و خدا زمامداریش را به هر کس که بخواهد عطا می کند ; و خدا بسیار عطا کننده و داناست » [بقره (۲) : ۲۴۷] .
۱۱ - « و خدا کتاب و حکمت را بر تو نازل کرد ، و آنچه را نمی دانستی به تو آموخت ; و همواره فضل خدا بر تو بزرگ است » [نساء (۴) : ۱۱۳] .
۱۲ - « بلکه آنان به مردم [که در حقیقتْ پیامبر و اهل بیت اویند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده ، حسد میورزند . تحقیقاً ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم ، و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم . * پس برخی از آنان [که اهل کتاب اند ]به او [که پیامبر اسلام و والاترین فرد از خاندان ابراهیم است] ایمان آورند ، و گروهی از او روی گردانیده اند ، و دوزخ که آتشی سوزان و برافروخته است ، برای آنان کافی است » [نساء (۴) : ۵۳ ـ ۵۴] .
۱۳ - « و گمراه تر از کسی که بدون هدایتی از سوی خدا از هواهای نفسانی خود پیروی کند ، کیست ؟ مسلماً خدا مردم ستمکار را هدایت نمی کند » [قصص (۲۸) : ۵۰] .
۱۴ - « و بر کافران هلاکت و نابودی باد و [خدا ]اعمالشان را باطل و تباه ساخت » [محمّد (۴۷) : ۸] .
۱۵ - « [این عمل زشتشان] نزد خدا و نزد اهل ایمان مایه دشمنی بزرگ است ; این گونه خدا بر دل هر گردنکش زورگویی ، مُهر [تیره بختی] می نهد » [غافر (۴۰) : ۳۵] .
۱۶ - شرح نهج البلاغه : ۲/۲۸۰ .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست