جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
۲۲ دی ـ ۱۲ ژانویه ـ فرهنك سیاسی و رابطه حساس آن با استقرار دمكراسی
« فرهنگ سیاسی Political Culture » كه در گردهمایی های سال ۱۹۷۳ و سال ۱۹۷۵ برخی اندیشمندان كشورهای صنعتی به میان آمد موضوعی تازه نیست و از دو قرن پیش مطرح بوده است .« سیدنی وربا » نیز در كتاب خود آن را توصیف و تفسیر كرده است.از ژانویه ۱۹۷۴ تا پایان این سال ، فرهنگ سیاسی دررابطه با دمكراسی در جوامع مختلف بررسی شده است كه ماحصل این بررسی از این قرار است:
فرهنگ سیاسی با فرهنگ عمومی متفاوت است ، اما نمی تواند از آن جدا باشد. در یك جامعه ، نخبگان بدون احترام و رعایت فرهنگ سیاسی توده ها نخواهند توانست برای مدتی طولانی به حاكمیت سیاسی و فكری خود برآن جامعه ادامه دهند. برای ثبات و استواری یك دمكراسی و خلل ناپذیر بودن آن رعایت فرهنگ سیاسی توده مردم(اكثریت جامعه) لازم و ضروری است و فرهنگ سیاسی جامعه شامل همه ارزشهای بنیادی ، باورها ، عواطف ، حساسیت ها و سطح دانش و آگاهی های جامعه است و هر اقدام دمكراتیك ــ بدون عنایت به فرهنگ سیاسی اكثریت مردم ــ در آن جامعه با شكست رو به رو می شود و این شكست به خاطر مقاومت مردم به پذیرفتن آن است كه با ذهنیاتشان همخوانی ندارد . مردم هر جامعه هر فرضیه مغایر ذهنیات خود را ایدئولوژی وارداتی تلقی می كند و در پذیرفتن آن اكراه خواهد كرد.
بررسی تاریخچه روند دمكراسی در دو قرن اخیر ثابت كرده است كه در كشوری كه قبلا سلطنتی بوده و سلطان اختیارات زیاد داشته پس از جمهوری شدن، اگر رئیس تازه كشور روشی كاملا متفاوت سلطان در پیش گرفته، وقوع هرج و مرج و نا آرامی قطعی بوده است .
رئیس تازه با همه وفاداری و اعتقادش به دمكراسی ، برای این كه موفق شود راهی نخواهد داشت جز این كه در ظاهر، بعضی روشهای كشور داری سلطان پیشین را رعایت كند ؛ زیرا كه تغییر فرهنگ سیاسی یك جامعه ، یكشبه صورت نخواهد گرفت و یكی ــ دو نسل طول می كشد تا ذهنیات و انتظارات و عادات مردم با وضعیت تازه خوی بگیرد. اگر رئیس تازه كشوری كه قبلا حكومت مطلقه ( استبدادی ) داشته دفعتا روش ملایم ، انعطاف پذیر و دمكراتیك در پیش گیرد ، بی نظمی ، فساد و تباهی و ناهنجاری های متعدد همه جا را فرا خواهد گرفت و شكست خواهد خورد . اصلاح جامعه ای كه نظم تاریخی خود را از دست داده باشد جز با دیكتاتوری موقت امكان پذیر نخواهد بود . قاطع بودن و اعمال قدرت كردن رئیس یك كشور كه تازه به دمكراسی پا گذارده باشد در چارچوب قانون اساسی كاری مغایر دمكراسی نیست . بنابراین، در كشورهای تازه به دمكراسی رسیده، كیفیت رئیس كشور در حفظ ثبات و اصول دمكراسی و رعایت قانون اساسی جدید نقش حیاتی دارد و كاری است كه از دست هر كس بر نمی آید.
برای شناخت فرهنگ سیاسی یك ملت باید انسان شناسی (آنتروپولوژی)، روانشناسی و تاریخ آن ملت را دقیقا مطالعه و بررسی كرد و دید كه چگونه و با اتخاذ چه تدابیر می شود در مدت كوتاه تری فرهنگ سیاسی مردم آن جامعه را تغییر داد .نخست ضمن یك بررسی عمیق و همه جانبه اجتماعی باید دید كه آیا آن جامعه آماده قبول دمكراسی و یا یك ایدئولوژی تازه است ؟ به عبارت دیگر برای این كار به حد كافی «رسیده» است و گرنه میزان خام بودن آن چقدر است. در قرن ۲۰ سیاستهای خارجی بدون توجه به این اصول دست به تغییر ساختار حكومتی و نظام سیاسی ــ اقتصادی بعضی كشورها زدند كه این جوامع هنوز از مشكلات ناشی از آن و نا آرامی ها و بی نظمی ها خارج نشده اند . فرهنگ سیاسی یك جامعه به همان استحكام آداب و رسوم و مدنیت (فرهنگ ملی) آن جامعه است و تغییر آن به زمان، آموزش و تدبیر فراوان نیازمند است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست