شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
نقش اقتصاد بخش تعاون در فرایند توسعه
● مقدمه
پس از انقلاب صنعتی و شکلگیری اقتصاد بازار و یا به تعبیری اقتصاد آزاد و آزادی اقتصادی اندیشمندانی نیز به تئوریزه کردن نظام بازار و قوانین حاکم بر عرضه و تقاضا پرداختند که مبانی نظری و چارچوب نظری مکتبهایی چون کلاسیک و نئوکلاسیک را فراهم ساختند. در چارچوب این پارادایم دولتها از دخالت در امور اقتصادی منع شدند زیرا که در این «الگوی مادر» دولت تاجر خوبی تلقی نمیگشت و وجودش با تعبیر «بد و ضروری» توجیه میشد، آزادی عبور و آزادی جریان (بگذار بگذرد و بگذار جریان یابد) از جمله گزارههای بسترساز برای روند اقتصاد آزاد بود. دست نامرئی آدام اسمیت یا مکانیسم خود مصحح او از جمله تئوریپردازهایی بود که تمامی فرایندهای اقتصادی را به قانون «تار عنکبوتی عرضه و تقاضا» احاله میکرد و یا قانون ظروف مرتبطه اندیمشندی چون ژان باتیستسه نیز توجیهگر این وضعیت بود و دیگرانی چند، که برای جلوگیری از اطاله کلام به همین میزان بسنده میشود و از نظرات آنها چشمپوشی میگردد. این تئوریپردازیها و اندیشههای اقتصادی که در لیبرالیسم اقتصادی یا مکتب کلاسیکها مطرح بود عملاً در سه عرصه ناتوانی نشان داد و منجر به نگرشهای جدید از جمله شکلگیری اقتصاد بخش تعاون شد برای روشن شدن بحث مختصری به این سه حوزه ناکارآمدی در اندیشههای اندیشمندان کلاسیک میپردازیم. این سه عرصه عبارت بودند از:
۱) اتلاف و نابودی منابع طبیعی که با گسترش اندیشه لیبرالیسم اقتصادی و عملیاتی شدن آنها به طور شدید و فزاینده لطمه جبرانناپذیری بر منابع طبیعی وارد کرد.
۲) این اندیشه زمانی که در هستی اجتماعی واقعیت یافت و در کارگاهها و کارخانهها به اجرا درآمد شدیداً به عامل استثمار و بهرهکشی از نیروی کار تبدیل شد و روز به روز به دشواریهای زندگی کارگران و شرایط بد زیستی و مادون انسانی آنها دامن زد.
۳) دست نامریی آدام اسمیت و یا قانون بازار و مکانیزم خود مصحح هرگز نتوانست در شکلگیری انحصارات و شبه انحصارات که با تبانی و همدستی بنگاههای اقتصادی بر جامعه و قدرت خرید نیروهای کار آثار منفی میگذاشت مؤثر واقع شود. به طوری که انسان دوستان و اندیشمندانی که بر انسانی کردن اقتصاد باور داشتند این برهه از تاریخ زندگی انسان و کارگران را از سیاهترین دورههای زندگی بشر نام بردهاند.
تعاونیهای رسمی یا اقتصاد بخش تعاون زاییده وضعیت پیش آمده در حوزه اقتصاد و منابع انسانی بعد از انقلاب صنعتی بود و راهی میانی و وسط بود که در بادی امر از طریق تعاونیهای مصرف و تأمین نیازمندیها از منابع اصلی تولید و امکان و توانایی بهبود اثربخش در سبد هزینههای خانوار کارگران را از طریق اصلاح «ضریب اٍنگل» (Engel Coefficient) (که نشاندهنده درصدی از درآمد که صرف تأمین مواد غذایی خانواده میشود) واقعیت میبخشید و با افزودن بر توان حداقل قدرت خرید نیروی کار بدون وارد شدن در ساز و کارهای پولی و مالی، اثربخشی و کارایی خود را در عمل به اثبات رسانید. تعاونیهای مصرف در مرز گستری (Boundary Spanning) وارد حوزههای تولیدی، اعتباری، مسکن و خدمات شدند آنگونه که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه چون هند و مصر و .... اقتصاد بخش تعاون به عنوان هدف توسعه و در بخشی دیگر از کشورهای جنوبگان از جمله ایران به مثابه اصلیترین ابزار و وسایل و الزامات توسعه به کار گرفته شدند که در این مقاله به آنها میپردازیم.
برای شفافیت بیشتر موضوع و نقش تعاونیها و یا اقتصاد بخش تعاون به عنوان هدف توسعه و یا به مثابه اصلیترین و مؤثرترین الزامات و ابزارها و وسایل توسعه ذکر این موضوع را نیز ضروری میدانم که به عرض حضّار محترم برسانم که اقتصاد بخش تعاون بر پایه چهار اصل اساسی استوار است که وجود این اصول مایههای اثربخشی و توسعهآفرینی تعاونیها را رقم میرند ضمن اینکه این چهار سازه در رابطهای بهمافزایی "Synergy" به تقویت کارآیی یکدیگر نه براساس رابطهای عددی و توانی بلکه بر پایه لگاریتمی اقدام میکنند که عبارتند از:
۱) اصل انضباط ارادی و اختیاری و درونزا
۲) اصل فداکاری به نفع دیگران (ارجحیت و تقدم نفع اجتماعی بر منافع فردی)
۳) اصل ثبات در راهبردها با پذیرش سپهر جهانی ناشناخته (chaos Theory) تئوری آشوب یا اثر پروانهای که بیانگر تغییرات سریع و شتابنده در ساختها، کارکردها و الگوهای سازمانی است.
۴) اصل نوع دوستی و همگامی حسّی، عاطفی و عقلی در زمینههای اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و بهداشتی با مجموعه هستی اجتماعی جامعه.
اصول فوق توانمندی و تواناسازی را برای توسعه کشورها به روش تعاونی امکانپذیر میسازد؛لیکن قبل از ورود به بحث توسعه لازم است اشاره مختصری به تعریف مفهوم توسعه شود تا در پیگیری موضوع شاکله و ابعاد قضیه از نظر دور نشود. بنابراین در این بخش به تعاریفی که از مفهوم توسعه توسط اندیشمندان اقتصادی و اجتماعی شده اشارهای میکنم و سپس دیدگاههای خود را در این زمینه معروض میدارم.
● تعریف توسعه
در معنای عام، توسعه فرایند تحولی پیچیده و همهجانبه است که در زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه رخ میدهد و آن را از وضع موجود عقبماندگی به وضع مطلوب (توسعه یافته) هدایت میکند که با پذیرش ویژگیهای عصر عقلانیت و خردورزی همراه است و در آن کنش منطقی، حسابگری و برنامهریزی نهفته است.
در تعریفی دیگر توسعه را تغییر درازمدت، مستمر و مثبت در تمامی تجارب انسانی میدانند. همچنین، ترقی، پیشرفت، تجدد، تمدن، نوسازی و رشد اصطلاحات نزدیک و مشابه توسعه هستند.
▪ نظریه دادلی سیرز (DudleySeers) در مورد توسعه
این متفکر توسعه را درک نیروی بالقوه در شخصیت انسان تعریف میکند که از طریق کاهش « فقر، بیکاری و نابرابری » قابل تحقق است.
▪ دیدگاه شومپیتر در مورد توسعه
این اندیشمند تغییرات مداوم و خود به خودی در کشورهای در حال توسعه را که بعد از استقلال سیاسی، تعادل اقتصادی موجود در اقتصاد را از دست دادهاند توسعه مینامد و در تعریف رشد میگوید که تغییرات آرام و تدریجی در شرایط اقتصادی در بلندمدت که در نتیجه افزایش تدریجی در نرخ پساندازها وجمعیت ایجاد میشود معنای رشد را میسازد.
▪ نظریات کیند برگر
این متفکر توسعه اقتصادی را شامل تولید بیشتر و تغییرات در نحوه سازمان تولید تلقی میکند و آن را نمودار تغییر در ترکیب تولید و تخصیص مطلوبتر منافع تولید بین بخشهای مختلف تولید بیان میکند و در تعریف رشد اقتصادی آن را به معنای تولید بیشتر مطرح میکند که هم از طریق افزایش در استفاده از مواد اولیه و هم افزایش در کارایی و میزان تولید تأمین میشود.
▪ دیدگاه مدیسون
این اندیشمند افزایش درآمدها را در کشورهای پیشرفته عموماً رشد اقتصادی تعریف میکند و پیدایش چنین فرایندی را در کشورهای در حال توسعه، توسعه اقتصادی میداند. خانم هیکس نیز نظریه مشابهی دارد.
ایشان نیز مشکلات کشورهای توسعه نیافته را به توسعه منابع اقتصادی استفاده نشده معطوف میسازد و مشکلات کشورهای توسعه یافته را مربوط به رشد اقتصادی قلمداد میکند.
▪ نگرش فریدمن به توسعه
فریدمن توسعه را به معنی روندی خلاق و نوآور در جهت ایجاد تغییرات زیربنایی در سیستم اجتماعی تعریف میکند و رشد را گسترش سیستم در جهات مختلف بدون تغییر در زیربناهای آن به حساب میآورد. بنابراین رشد اقتصادی به افزایش کمی و مداوم در تولید، درآمد سرانه، مصرف، سرمایه و حجم تجارت و نیروکار گفته میشود و توسعه اقتصادی حاوی تغییرات کیفی در خواستههای اقتصادی، نوع تولید، انگیزهها و سازمان تولید است.
▪ دیدگاه اکون و ریچاردمن در مورد توسعه
این بزرگان توسعه اقتصادی را جریانی میدانستند که در روند آن میران مصرف کالا و خدمات افزایش مییابد و بهبود مستمر، مداوم و نسبی در شرایط زندگی مادی انسانها از نظر ارزشگذاری پدیدار میگردد.
▪ به نظر راقم سطور
روند فزاینده مستمر و مداوم در شاخصهای کمی جامعه را رشد اقتصادی مینامیم و این روند را در مؤلفههای کیفی آن رفاه اجتماعی میگوییم. پایه و مایه سطح توسعه هر کشوری با روند پایدار پیوسته و یکپارچه شاخصهای کمی و کیفی اندازهگیری میشود.
به تعبیری بهتر، بعد کمی توسعه یا رشد اقتصادی با سنجههایی چون افزایش پایدار (درآمد سرانه، رشد تولید ناخالص ملی، رشد تولید ناخالص داخلی، درآمد ملی و....) اندازهگیری میشود و بعد کیفی آن یا رفاه اجتماعی نیز با افزایش مستمر و پایدار و روند مثبت شاخصهایی چون، امید زندگی، آموزش، سواد و تأمین بهداشت، دسترسی به آب سالم، توزیع فرصتها و امکانات اجتماعی، تحرک اجتماعی و طبقاتی و نقش و تأثیرگذاری افراد جامعه بر تصمیمیابیها، تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای سرنوشت ساز اجتماعی محاسبه میشود هر یک از این دو وجه توسعه ضمن اینکه به مجموعهای از زیربخشها قابل تجزیه میباشند با شاخصهای فقر انسانی و توسعه انسانی نیز ملازمه مییابند که برای کاهش از حجم سطور با همین میزان اشاره از آنها میگذریم. قبل از اینکه به نقش تعاونیها و یا اقتصاد بخش تعاون در توسعه کشورها و مورد ویژه آن یعنی ایران بپردازیم چنین استنباط میشود که لازم باشد به پارهای از الگوهای توسعه که کشورهایی در مراحل مختلف رشد و سطح توسعه آن را به کار بستهاند و آثار (Externality) مثبت و منفی آن را در عمل و اجرا مشاهده کردهاند اشاره نماییم. البته در این بخش از بحث نیز سعی به موجز کردن مطالب به منظور کاستن از حجم مباحث فنی مقاله است. بنابراین راههای مختلف والگوهای توسعه تعدادی از کشورها را به طور خلاصه به استحضار عزیزان میرسانم.
قبل از شروع ذکر این نکته لازم است که همانطوریکه در مقدمه بحث مطرح شد، نارساییهایی و مشکلاتی که در پیادهشدن اندیشههای کلاسیکها به وقوع پیوست، با دو رویکرد مواجه شد که رویکرد اول که رشد تعاونی بود آورده شد. رویکرد دوم دخالت دولت در امور اقتصادی و اجتماعی بود که علیرغم تئوریزه شدن منع دخالت دولت در دیدگاه کلاسیکها، زمینه رشد و گسترش یافت و به تأسیس و تشکیل دولتهای رفاه در اروپا انجامید با ذکر این مقدمه به بحث الگوهای توسعه در پارهای از کشورها باز میگردیم.
طبقهبندی جوامع براساس مراحل توسعه و ویژگیهای هر مرحله براساس دیدگاه روستو
۱) جامعه در مرحله سنتی و ویژگیهای آن
۱ـ۱) بالا بودن نسبت نیروی کار در کشاورزی (حدود ۷۵درصد)
۲ـ۱) تحرک اجتماعی ضعیف
۳ـ۱) تقسیم بیش از حد ثروت
۴ـ۱) قدرت سیاسی نامتمرکز
این نوع جوامع در سطح جهان بسیار اندک هستند برخی مستملکات بریتانیا دارای این ویژگی بودهاند.
۲) جامعه در مرحله میانی (پیش از خیز و جهش) نظام خانخانی و ویژگیهای آن
۲-۱) در این نوع جوامع سرمایهگذاری تا حدود ۱۰ درصد درآمد ملی بالا میرود.
۲-۲) سمت و سوی اصلی سرمایهگذاری در حمل و نقل و سایر سرمایه سرانه اجتماعی صرف ساخت زیرساختهای اجتماعی میشود.
۲-۳) بهرهگیری انسان از تواناییها و اراده انسانی برای کارآفرینی و ابداع امکانپذیر میشود.
۲-۴) اراده معطوف به هدف جامعه به نظام اقتصادی دارای پیوند با کارخانه وتقسیم کار است.
۲-۵) جامعه به تولید و تربیت برگزیدگان و نخبگان تازهای برای ساخت نهادهای صنعتی میپردازد.
۲-۶) در این مرحله محصول اضافی توسط نخبگان جدید از کشاورزی به صنعت منتقل میشود.
۲-۷) تمایل به ریسکپذیری و پاسخگویی به انگیزهها در جامعه رشد میکند و ایجاد میشود.
۲-۸) لزوم استقرار دولت لایق در این مقطع انتقال ضرورت مییابد.
۲-۹) سرعتگیری نوجویی، نوخواهی با استفاده از استعدادها، نیروها و منابع محلی و توقف و دوراندازی روشهای قدیمی
۳) جامعه در مرحله خیز و جهش و ویژگیهای آن
۳-۱) رشد اقتصادی در این مرحله خود القا میشود.
۳-۲) سرمایهگذاری در حد لزوم افزایش مییابد.
۳-۳) سرمایهگذاری به بالاتر از ده درصد درآمد ملی میرسد تا درآمد سرانه برای تضمین سطح پسانداز و سرمایهگذاری در آینده کافی باشد.
۳-۴) بخشهای پیشرو اقتصادی بنیانگذاری میشود.
۳-۵) تأمین منابع مالی از دو طریق انجام میشود.
الف) از سهم محصول کشاورزی به وسیله اصلاحات ارضی
ب) از طریق سرمایهگذاری داوطلبانه وجوه اجاره بها در بازرگانی و صنعت
۳-۶) صنایع صادراتی توسعه مییابد
۳-۷) شرایط ورود سرمایههای بزرگ به کشور فراهم می گردد.
۴) جامعه در مرحله بلوغ و ویژگیهای آن
۴-۱) شناخت و کاربرد فناوریهای نوین در مجموعه منابع محقق می شود.
۴-۲) جایگزین کردن بخشهای پیشرو نوین به جای بخشهای کهنه و قدیمی عملی میگردد.
۴-۳) صنایع فولاد توسعه می یابد.
۴-۴) تغییرات در نحوه توزیع نیروی کار ایجاد می شود.
۴-۵) جمعیت شهری افزایش می یابد.
۴-۶) نسبت کارگران یقه سفید افزایش می یابد.
۴-۷) مسیر رهبری صنعتی تغییر میکند (از جمله در کارآفرینان و مدیران)
۴-۸) اعتماد به نفس در ملتها رشد می کند.
۴-۹) گزینش بنیادهای سیاسی عملی می شود.
۴-۱۰) سرمایهگذاری برای استفاده ارزان از ثروت برای مصرف انبوه افزایش می یابد.
۴-۱۱) ساخت بنیادهای رفاهی آغاز می شود.
۵) جامعه در مرحله مصرف انبوه که نمونه این نوع جوامع کشورهای پیشرفته و فراصنعتی میباشند.
● الگوها و راههای مختلف توسعه در کشورها
۱) انگلستان
در نیمه قرن بیستم نظریه دولت رفاه برای تحقق اهداف توسعه در انگلستان استقرار یافت در این مقطع اقتصاد انگلستان ترکیبی از اقتصاد خصوصی و تعاونی بود.
منابع دستگاههای خصوصی از راه اخذ مالیات بر درآمد و ارث سنگین تعدیل میشد و صرف زیر ساختهای توسعه میگشت. سوسیالیسم لیبرال همراه با آزادی شخصی و سیاسی تحت قوانین حکومتی و از طریق انتخابات آزاد به مسئولیت دولت در مقابل ملت جامه عمل میپوشاند.
۲) آلمان
در آلمان نقش دولت در مراحل اولیه توسعه و نوسازی نسبت به انگلستان بیشتر بود، اگرچه مؤسسات غیردولتی و خصوصی بیشتر فعالیتهای واقعی و توسعه تجارت و صنعت ر انجام میدادند ولی دولت صنعت را به راه میانداخت و پیش میبرد و بسترسازی لازم را فراهم میساخت.
۳) آمریکا
در آمریکا توسعه براساس انگیزه سودجویی خصوصی و ابتکار فردی انجام شد ضمن آنکه دولت فدرال در توسعه اقتصادی برنامهریزیها و سیاستگزاریهای زیر را برای تسریع و تسهیل امور توسعه اقتصادی بکار گرفت.
۱-۳) توسعه زمینهای قابل سکونت با ایجاد ساختمانها، کانالها و راهآهن
۲-۳) تصویب قانون واگذاری Home Stead Act که بر طبق آن اراضی بایر مناطق غربی را به رایگان در اختیار کسانی قرار میداد که آن اراضی را آباد کرده و به زراعت مشغول شوند.
۳-۳) واگذاری زمینهای دولتی برای تأسیس دانشگاهها و دانشکدههای کشاورزی برای آموزش علوم و فنون کشاورزی و انتقال آن توسط مروجین به کشاورزان.
۴-۳) گسترش آموزش عمومی و رایگان
۴) ژاپن
توسعه ژاپن با اصلاحات دوران میجی در سال ۱۸۶۸ آغاز شد و با شیوههای زیر پیگیری شد.
۱) اعزام محصلین به خارج از کشور
۲) وارد کردن کمکهای فنی
۳) ایجاد نهادها و دستگاههای دولتی آموزشی
۴) سرمایهگذاری مستقیم در تأسیسات صنعتی
۵) ایفای نقش قابله برای طرحهای مهم صنعتی
۶) کمکهای مالی و حمایتهای فنی به صنایع به منظور تسریع و تسهیل امور صنعت
۷) فراهم ساختن امکان توسعه امور مجموعههای بزرگ صنعت که به خانوادههای قدرتمند تعلق داشت برای ایجاد وسعت نظر در آنها در حد و اندازه دولت
۸) فراهم ساختن زمینه فعالیت دهها هزار مؤسسه خصوصی کوچک که در تولید و صادرات روزافزون ژاپن سهم بسزایی داشتند.
● نقش اقتصاد بخش تعاون در فرایند توسعه
اقتصاد بخش تعاون ضمن تأثیرپذیری از پدیده جهانی شدن (Globalism) و فرایند کامل شدن چرخه سازمان تجارت جهانی [۱](W.T.O) بر روندها و فرایندهای آن نیز اثرگذار بوده است و به نوعی کنش متقابل و تعامل با آن داشته است گسترش تعاونیها در حوزهها و شاخههای مختلف و گوناگون مصرف،تولید، اعتبار، مسکن و خدمات و یا در نوعی طبقهبندی بر حسب گرایشهای بخشی در کشاورزی، صنعت و خدمات، با اجرایی و عملیاتی شدن این نوع از فعالیتهای اقتصادی در کشورها به ویژه در کشورهای در حال توسعه موقعیت نظام تعاونی را در میان نظامهای اقتصادی به عنوان راه سوم، راه وسط و یا موج سوم مطرح کرد به طوری که بسیاری از اندیشمندان و محققان حوزههای توسعه و اقتصاد با مطالعات و تحقیقاتی که در فرایند توسعه و روند اقتصادی کشورها انجام دادهاند به این نتیجه دست یافتهاند که اگر در آلمان، آمریکا، سوئد، فرانسه، انگلیس، سنگاپور و هند و.... بخش تعاون وجود نداشت چرخ اقتصادی این کشورها از حرکت باز میایستاد.
«روماتو پرودی» یکی از اندیشمندان و مدیران ارشد جهانی و رئیس کمیسیون اروپا در گردهمایی تعاون در روز ۱۳ فوریه سال ۲۰۰۱ در بروکسل اعلام داشت که ظرفیت و استعداد تعاونیها در یکپارچه کردن رویکرد کارآفرینی با ارزشها و مسئولیتپذیری بخش دولتی و جامعه مدنی، آن را به یکی از ضروریات الگوی توسعه اقتصادی و اجتماعی اروپا تبدیل کرده است وبدون بخش تعاون تحقق الگوهای مذکور امکانپذیر نمیباشد.
در تأیید بیانات روماتوپرودی میتوان به وجود ۱۸۰هزار تعاونی فعال، با تنوع و تعدد حوزههای فعالیتی اشاره کرد که بیش از ۸۰ میلیون عضو دارند و متجاوز از ۲/۳ میلیون اشتغال توسط این بخش در جامعه اروپا ایجاد شده است.
● اثربخشی، کارایی و بهرهوری بخش تعاون در سایر کشورها
برای دریافت اهمیت و جایگاه بخش تعاون در اقتصاد کشورها و تأثیر آن در روند توسعه اقتصادی و اجتماعی آنان با اشاره مختصری به پارهای از آمارهای مربوط به سال ۲۰۰۱ موضوع را پی میگیریم.
۱) در کشور نروژ تعاونیهای فرآوردههای شیری، ۹۹ درصد شیر کشور را تولید میکنند
۲) در کشور نروژ تعاونیهای شیلات و جنگل جمعاً ۸۵ درصد شیلات و تولید الوار را مدیریت میکنند.
۳) در کشور فنلاند گروه تعاونی پله روو ۷۴ درصد تولید گوشت را در اختیار دارند.
۴) در کشور فنلاند تعاونیهای مصرف ۲۵ درصد بازار را در اختیار دارند.
۵) در کشور فنلاند تعاونیهای تولید شیر ۹۶ درصد شیر کشور را تولید میکنند.
۶) در کشور فنلاند تعاونیهای جنگلداری ۳۴ درصد تولید جنگل را در اختیار دارند.
۷) در کشور فنلاند بانکهای تعاونیهای اعتباری ۲/۳۴ درصد سپردههای بانکها را دراختیار دارند.
۸) در کشور بولیوی تعاونیهای اعتبار «نازارانو» ۲۵درصد پساندازهای کشور را در اختیار دارند.
۹) در کشور کره فدراسیون تعاونیهای صیادی ۷۱درصد سهم بازار صیادی را در اختیار دارند.
۱۰) در قبرس بانکهای تعاونی اعتبار ۳۰درصد پساندازهای بانکی را در اختیار دارند.
۱۱) در قبرس تعاونیهای بازاریابی محصولات کشاورزی، ۳۵درصد کل بازاریابی محصولات را مدیریت میکنند.
۱۲) در کویت تعاونیهای مصرف ۸۰درصد تجارت خردهفروشی را در اختیار دارند.
۱۳) در کانادا تعاونیهای فروش محصولات کشاورزی، ۴۰درصد درآمد نقدی محصولات کشاورزی را تأمین میکنند.
۱۴) در کلمبیا تعاونیهای خدمات پزشکی ۲۵درصد امور بهداشتی و درمانی را در اختیار دارند.
۱۵) در آمریکا ۱۰۰ تعاونی بزرگ ۷۵میلیارد دلار درآمد داشتهاند.
۱۶) در کشور کنیا ۲۰ میلیون نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق بخش تعاون امرار معاش میکنند.
۱۷) تعاونیها در سطح جهان ۱۰۰میلیون شغل ایجاد کردهاند که بسیار بیشتر از شغلهای ایجاد شده توسط شرکتهای چند ملیتی است.
۱۸) در ایران حدود ۷۰هزار شرکت تعاونی ۱۰ میلیون نفر عضو و بیش از ۴/۱ میلیون شغل ایجاد کردهاند.
با بررسی آمارهای فوق این واقعیت آشکار میشود که بخش تعاون در تولید و فروش محصولات کشورها حضور فعال و مستقیم دارد و امرار معاش نزدیک به ۳ میلیارد نفر (نیمی از جمعیت جهان) را برعهده دارند و متجاوز از ۸۰۰ میلیون نفر در جهان عضو تعاونیها هستند و از مزایای اقتصادی و اجتماعی آن بهرهمند میشوند ضمن اینکه تعاونیها در جهان بیش از صد میلیون شغل به طور مستقیم ایجاد کردهاند.
شواهد مستند سازی شده نشان میدهد (همانطوریکه قبلاً اشاره رفت) اگر در کشورهای پیشرفتهای چون آمریکا، آلمان، انگلیس، فرانسه و کشورهای آسیای جنوب شرقی اقتصاد بخش تعاون نباشد گردش اقتصادی این کشورها شدیداً مختل میشود و بر همین اساس است که پارهای از اندیشمندان، اقتصاد کشورهای صنعتی را به ساعتی تشبیه کردهاند که بخش تعاون در موتور ساعت (که به آن کارخانه نیز گفته میشود) رقاصک آن را تشکیل میدهد. (این اصطلاح ساعت سازهای شریف را از ما بپذیرید) این بخش از ساعت تنظیمکننده حرکت کلیه چرخدندهها و به تبع آن عقربکهای ساعت است که اعلام دقیق زمان از فعالیتهای آن منتج میشود با این تعبیر توسعه موزون و کارکرد هماهنگ و پایدار با حضور فعال تعاونیها در گردش اقتصادی معنا مییابد و راه حل کشورهای در حال توسعه و جهان سومی (جنوبگان) که دارای قشرهای آسیبپذیر و کم بضاعت هستند از طریق توسعه انواع تعاونیهای واقعی است که در ادبیات اقتصادی و اجتماعی امروزین به موج سوم موسوم است و بر همین اساس است که برای افزایش ظرفیتهای همکوشی و همپوشی در شرایط نوین اقتصاد جهانی و تأمین یکپارچگی و هماهنگی در برنامهریزیها و اجرایی کردن راهبردهای بخش تعاون در بستر جهانی شدن، اتحادیه بینالمللی ترویج و توسعه تعاونیها در سال ۱۹۷۱ تأسیس شده است که اعضای آن را اتحادیه بینالمللی تعاون (I.C.A-International Cooperation Alliance)، سازمان بینالمللی کار (I.L.O-International Labour Organization)، سازمان خواروبار جهانی (F.A.O-Food Agriculture Organization) ، سازمان ملل متحد (U.N-United Nation) و فدراسیون بینالمللی تولیدکنندگان محصولات کشاورزی (IP.AP- International Producer of Agriculture Productions) تشکیل میدهند. کمیته بینالمللی ترویج و توسعه تعاونیها با چنین اعضایی مهم و جهانی و با استفاده از قانون اعداد بزرگ به دنبال ایجاد زمینههای لازم برای افزایش مزیت نسبی از طریق مهندسی ارزش در تعاونیها میباشد و زمینههای زیر را جز راهکارهای راهبردی برای تحقق اهداف به کار میبرد.
۱) ترویج اصول و حقوق بنیادی کار از طریق (احترام به آزادی صنوف) اتحادیهها و مردمسالاری در محیط کار
۲) ایجاد فرصتهای برتر برای زنان و مردان به منظور تضمین اشتغال مولد و تأمین درآمد از طریق توانمندسازی اعضای تعاونیها برای استفاده از منابع، مهارتها و استعدادهای آنان
۳) ارتقاء میزانکارایی با حمایتهای اجتماعی و از طریق تأمین اجتماعی ضروری برای قشرهای محروم
۴) تقویت مشارکت، گفتگو و تعامل اجتماعی از طریق حمایت از منافع گروههای فقیر روستایی و کارگران آسیبپذیر
۵) توسعه منابع انسانی، اشتغالزایی، فقرزدایی و توسعه اقتصادی محلی در کشورها از طریق همکاریهای فنی در بخش تعاون که این امر در توصیهنامه سازمان بینالمللی کار مصوب سال ۲۰۰۲ (شماره ۱۹۳) آمده است.
بنابر آنچه گذشت اقتصاد بخش تعاون نقش محوری در توسعه کشورها دارد که در این مقطع از بحث نقش توسعهآفرین آن را در حوزههای اشتغالزایی و تولید از نظر میگذرانیم و از کشورهایی با سطح متفاوت پیشرفت بهره میگیریم تا نقش تعاونیها در روند توسعه آنها بارزتر شود.
● نقش اقتصاد بخش تعاون در زمینه اشتغال
الف) نقش اقتصاد بخش تعاون در اشتغال کشورهای اروپایی
۱) در فدراسیون روسیه تعاونیهای مصرف طی سال ۱۹۹۸ تعداد ۵۱۱،۳۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۲) در جمهوری چک تعاونیها در سال ۱۹۹۷ تعداد ۹۲،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۳) اتحادیه اروپایی تعاون EU در سال ۱۹۹۵ تعداد ۳،۰۰۰،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۴) شورای عمومی تعاونیهای کشاورزی در اتحادیه (CODECA) اروپایی در سال ۲۰۰۲ تعداد ۷۲۰،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۵) اتحادیه تجار و خردهفروشان اروپا (UGAL) در سال ۲۰۰۲ تعداد ۷۱۹،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۶) تعاونیهای توریستی در اروپا «شورای اروپایی توریسم» ۲/۷ میلیارد دلار درآمد و ۳/۳ میلیون تخت برای اسکان توریستها تدارک دیده است.
۷) در فرانسه تشکیلات سازمانی معروف به Groupement dintere technomigue حدود (۱۰۰۰) گروه صنعتگر خردهفروش و دستاندرکار امور حمل و نقل را در قالب ۱۱۰،۰۰۰ بنگاه اقتصادی تعاونی با ۱۸۰،۰۰۰ کارگر و کارمند در خود جای داده است.
۸) در ایتالیا با به کارگیری اصول تعاون تعداد ۱۳۰۰ کارگر در هر واحد تعاونی با مستولیت محدود وظیفه ایجاد ۵۰،۰۰۰ شغل را در محدوده فعالیتهای خود بر عهده دارند.
۹) در آلمان تعاونیها طی سال ۱۹۹۴ تعداد ۴۸۷،۳۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۱۰) در بریتانیا تعاونیها طی سال ۱۹۹۸ تعداد ۱۱۳،۴۰۰ شغل تمام وقت و حدود ۷۱،۶۰۰ شغل پارهوقت ایجاد کردهاند.
۱۱) در اروپا ۱۸۰هزار تعاونی با ۸۰ میلیون نفر عضو بیش از ۲/۳ میلیون شغل ایجاد کردهند از طرفی ظرفیت اشتغالزایی تعاونیها به سرعت افزایش مییابد به طوری که در اروپا در سال ۱۹۹۶ تعاونیها بیش از ۵ میلیون شغل ایجاد کردهاند.
ب) نقش اقتصاد بخش تعاون در اشتغال کشورهای افریقایی
۱) در بخش بزرگی از کشورهای افریقایی تعاونیها بعد از دولت در رده دوم اشتغالزایی قرار دارند.
۲) در افریقای جنوبی تعاونیهای کشاورزی در سال ۱۹۹۶ حدود ۱۰۰،۰۰۰ شغل ایجاد کردهند.
۳) در مراکش تعاونیها در سال ۱۹۹۶ حدود ۴۲،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
ج) نقش اقتصاد بخش تعاون در اشتغال کشورهای آمریکایی
۱) در برزیل سازمان مرکزی تعاونیها (COB) تاکنون ۲۹۶،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۲) در برزیل تعاونیهای بهداشت (unimed de Brazil) ۱۴۸،۰۰۰ شغل ایجاد کردهاند.
۳) در ایالت متحده آمریکا طی چند سال گذشته حدود ۵۰ شاخه و رشته جدید به فعالیتهای تعاونی اضافه شده است. مهاجرت مجدد به مناطق روستایی حاصل همین گرایش است. فقط ۴۰۰۰ نفر در داکوتای شمالی اسکان یافتهاند و به موطن خود بازگشتهاند. درآمد کشاورزان عضو تعاونی بین سالهای ۹۴ ۹۰ حدود ۱۱درصد افزایش یافته است. علاوه بر آن در داکوتای شمالی ۳۵۰۰ شغل جدید ایجاد شده است و الگوی توسعه تعاونیها از داکوتای شمالی به مینوسیتا، دیسکانسین، کالیفرنیا، داکوتای جنوبی، آیوا و کانادا گسترش یافته است.
همچنین طی سالهای ۱۹۹۰ حدود ۳۰درصد جمعیت آمریکا در مؤسسات و کارخانههایی کار میکنند که بیش از ۱۵درصد سرمایه آن متعلق به خودشان میباشد ۱۰۰۰ واحد تعاونی تولید با ۱۰۰هزار کارگر عضو آن در کنار ۱۲ میلیون کارمند و کارگر حقوق و مزدبگیر در فعالیت میباشد.
۴) در آرژانتین تعاونیهای برق رسان با ۵۰۰ واحد تعاونی حدود ۱۹ درصد برق مورد نیاز کشور را تأمین میکنند و به ۲/۱ میلیون خانوار مصرفکننده برق ارایه میدهند همچنین در این کشور ۱۳۰ تعاونی مخابراتی و ۳۲۰ واحد تعاونی تأمین آب وجود دارد.
د) نقش اقتصاد بخش تعاون در اشتغال کشورهای آسیایی
۱) در هند تعاونیها در رشتههای مختلف حدود ۱۴ میلیون شغل ایجاد کردهاند.
۲) در ژاپن در سال ۱۹۹۷ تعاونیهای مصرف ۵۸،۰۰۰ شغل تمام وقت و ۹۵،۰۰۰ شغل نیمهوقت ایجاد کردهاند.
● نقش تعاونیها در تولید و اقتصاد ملی کشورها
۱) در کنیا ۱۰ درصد تولید پنبه و ۸۷درصد تولید گیاه گاوچشم و ۵۲درصد تولید قهوه توسط تعاونیها ایجاد میپذیرد.
۲) در بورکینافاسو تعاونیها بزرگترین تولیدکننده میوه و سبزیجات هستند.
۳) در ساحل عاج ۷۷درصد تولید پنبه توسط تعاونیها انجام میشود.
۴) در اروگویه ۹۰ درصد شیر مورد نیاز داخلی توسط تعاونیها تولید و تأمین میشود.
۵) در آمریکا ۱۴۰ تعاونی در بین ۵۰۰ واحد تولیدی نمونه کشور جای دارند.
۵-۱) در آمریکا بیش از نیمی از خطوط برق روستایی (برق مورد نیاز ۲۵ میلیون نفر در ۴۶ ایالت) را تعاونیها تأمین میکنند.
۶) در دانمارک طی سالهای ۱۹۹۷ حدود ۹۴ درصد محصولات شیری و ۶۹درصد محصولات کشاورزی و ۶۶درصد گوشت قرمز توسط تعاونیها تولید و تأمین شده است.
۷) در سوئد شرکت تعاونی خدمات بیمه موسوم به (Folksam) حدود ۹/۴۸ درصد بیمه خانوار و ۵۰درصد بیمه حوادث مجتمعهای مسکونی را پوشش میدهد.
۸) در استونی ۱۴۱۰ فروشگاه و ۴۰۲ رستوران به صورت تعاونی اداره میشوند.
۹) در فیلیپین سهم تعاونیها در تولید ناخالص داخلی (G.O.P) طی سال ۱۹۹۷ حدود ۱۶ درصد بوده است.
۱۰) در کره تولید و بازاریابی ۴۰درصد محصولات کشاورزی توسط تعاونیها انجام میشود.
۱۱) در ژاپن تعاونیهای بازاریابی محصولات کشاورزی حدود ۹۵درصد برنج مصرفی داخل کشور را تأمین میکند همچنین در سال ۱۹۹۴ تعداد ۱۹۹۵ تعاونی با بیش از ۳۵۰هزار عضو حدود ۷۰درصد کل تولید فرآوردههای ماهی را در اختیار داشتهاند.
۱۲) در هند نهضت (Anand) در برگیرنده ۵۷۰۰۰ تعاونی فرآوردههای شیری با ۶ میلیون نفر عضو میباشد و ۴۳درصد کودشیمیایی مورد نیاز اعضا توسط تعاونیها تأمین میشود.
● وضعیت عضویت در تعاونیها
۱) تا پایان سال ۱۹۹۴ حدود ۳/۳۹ درصد جمعیت ۶۰ تا ۱۵ سال در اروپای شرقی عضو تعاونیها بودهاند. تعاونیهای مصرف جامعه اروپایی "Euro coop" با تعداد ۲۵۵۶ تعاونی عضو به ۲۱،۳۶۷،۰۰۰ نفر عضو خدمات رسانی کرده اند و ۳۵۹۰۰۰ نفر کارمند داشته اند، مجموع درآمد تعاونی مصرف جامعه اروپایی ۴۶ میلیارد دلار آمریکا بوده است.
۲) تعاونیهای خردهفروشی وابسته به اتحادیه اروپایی با تشکیل اتحادیهای موسوم به UGAL تعداد ۲۰۳،۰۰۰ واحد مستقل در فعالیتهای تجاری و بازرگانی را تحت پوشش قرار دادهاند و به (۷۱۰ هزار) کارمند و کارگر خدماترسانی کردهاند و درآمدی معادل ۳۰ میلیارد دلار کسب کردهاند.
۳) در ژاپن گروه تعاونیهای مصرف متشکل از ۱۴ میلیون عضو در واقع تأمین نیازهای ۹ میلیون خانوار را بر عهده دارند و در سال ۱۹۹۶ فروش سالانه آنها رقمی معادل ۳۰۰ میلیارد ین ژاپن بوده است تقریباً برابر با ۸/۲ میلیارد دلار بوده است.
● نقش اقتصاد بخش تعاون در تعامل توسعه کشاورزی و صنعت
عدهای ار اندیشمندان توسعه معتقدند که رشد بخشهای کشاورزی و صنعت لازم و ملزوم یکدیگرند پیشرفت سریع یکی از آن دو بدون توجه به دیگری باعث خواهد شد برنامهریزیها در اجرا با شکست مواجه شوند و نتوانند به هدفهای پیشبینی شده دست یابند. این واقعیت را باید بپذیریم که تقریباً هیچ موردی مشاهده نشده است که بدون توسعه صنعت توسعه کشاورزی دوام یافته باشد و یا بخش صنعت بدون توسعه کشاورزی رشد درونزا داشته باشد و چنانچه بر این تحلیل شاخص عمومی نوسازی و فناوری در بخش کشاورزی را بیفزاییم که به کاهش نسبت نیروی کار در کشاورزی میانجامد، نیروهای کار آزادشده این بخش باید در بخش صنعت جایابی شوند. از سوی دیگر تجربیات اخیر نشان میدهد که توسعه صنایع شهری از یک طرف برای فروش محصولات و تولیدات خود و از سویی دیگر برای تأمین غذا وپوشاک نیروی کار خود نیاز به یک بخش کشاورزی مرفه و در حال توسعه دارد. این امر کوششهایی را میطلبد که منابع موجود در هر دو بخش را با عدالت معقول توزیع کند تا قابلیت تولید ملی افزایش یابد برای تحقق این امر تأسیس، گسترش و تنوعبخشی به تعاونیهای صنایع کوچک، تعاونیهای صنایع تبدیلی و تکمیلی، از مؤثرترین راههای توسعه است که واجد ویژگیهایی به شرح زیر میباشد:
۱) تعاونیهای صنایع کوچک براساس آمایش سرزمین و با استفاده از امکانات و ظرفیتهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی میتواند سرریز نیروهای کار بخش کشاورزی را که با ورود تکنولوژی و یا تحت تأثیر قانون بازده نزولی از این بخش خارج میشوند جذب کند. این اقدام ضمن کاستن از آثار سوء گسترش حاشیهنشینی و گتوهای شهری که هزینههای اجتماعی بسیار سنگینی را بر جامعه تحمیل میکند ارتباط نیروی کار را با زادبوم خویش تقویت کرده موجبات توسعه موزون مناطق محروم و کمتر برخوردار، با دیگر مناطق برخوردار و مجموعه کشور میشود.
۲) تعاونیهای صنایع تبدیلی با استفاده از محصولات کشاورزی و باغی و جالیزی به عنوان ماده اولیه، ضمن تعادل بخشی به عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی که عمدتاً به دلیل فسادپذیری نگهداری آن برای مدت طولانی امکانپذیر نیست و عرضه همزمان آن نیز به کاهش قیمت و اشباع بازار میانجامد و سرانجام به نابودی بخشی از محصولات کشاورزی منجر میشود که به دلیل بالاتر بودن هزینههای برداشت از قیمت بازار از جمع آوری آن صرفهنظر میگردد. تعاونی های صنایع تبدیلی با بهرهگیری از این قبیل محصولات ضمن جلوگیری از هدررفتن محصولات باغی و جالیزی ارزش افزودهای حدود ۱۵۰درصد ایجاد میکند که ضمن افزایش قدرت خرید خانوادههای روستایی موجبات رشد بازار برای بخش صنعت و خدمات میشود و به اشتغالزایی از طریق جذب نیروهای جداشده از بخش کشاورزی کمک میکند.
۳) تعاونیهای صنایع تکمیلی این قبیل تعاونیها ضمن بهرهگیری از خروجیها و ضایعات فرایندی در صنایع کوچک و صنایع تبدیلی به عنوان ماده اولیه، چرخه فعالیت را در فرایند و سیستم تکمیل میکند. از سویی با بازیافت ضایعات با نوعی برهمافزایی به اشتغالزایی و افزایش توان قدرت خرید مجدد مجموعه میافزاید و رابطه تعاملی بین بخش کشاورزی و صنعت و ارتباط خلاق میان آنها راهماهنگ و متوازن میسازد که روند آن توسعهآفرینی و کارآفرینی را رقم میزند.
در بررسی نقش تعاونیها در توسعه کشور ذکر این نکته نیز ضروری به نظر میرسد که پرداختن به صنایع بزرگ ضمن نیاز به سرمایهگذاریهای کلان که در شرایط موجود امکان تأمین منابع برای این قبیل سرمایهگذاریها مشکل میباشد و از سویی دیگر ساخت و سازهای این قبیل صنایع و نصب و راهاندازی تجهیزات و تأسیسات آن زمان بر "Time Intensive" میباشد و به نیازهای عاجل اشتغال در کوتاه مدت پاسخ نمیدهد لذا برای برونرفت از تله بحران بیکاری به ویژه در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی بهرهگیری از صنایع کوچک، تبدیلی و تکمیلی به روش و با ساز و کارهای تعاونی ضمن معنا بخشیدن به سرمایههای کوچک و آوردههای نیروهای جویای کار، زمینههای تحقق بخشی به رسالت و مأموریت اقتصاد بخش تعاون به عنوان قطب نما، نقشه و گرهسنج کشتی اقتصاد کشور، فراهم میگردد. زیرا این نظام به مثابه «شیوه سوم» مؤثرترین ابزار و وسایل برای خروج از دور باطل (vicious circles) میباشد. ضمن اینکه همانطوریکه در مباحث قبلی اشاره رفت تعاونیها در بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی از جمله در کشور هند و مصر به عنوان هدف توسعه مطرح شده است و نهضت پیشرفته تعاونی به صورت زیربنای محکم بسیاری از رشتههای اقتصادی خصوصاً کشاورزی، آبیاری، صنایع کوچک، تبدیلی، بازاریابی، توزیع، تدارک، روشنایی روستاها، احداث خانه و تأسیسات روستایی بوده است و به عنوان بوجودآورنده روح مشارکت جویی و همکاری مطرح است و به کار برده شده است که آثار مثبت عملکرد آن را به عنوان هدف توسعه میتوان در واقعیتهای پیشرفت این کشورها مشاهده کرد. در سایر کشورهایی هم که بخش تعاون به عنوان یکی از مؤثرترین و مهمترین ابزارهای توسعه به کار برده شده است آثار آن را در کاهش مؤثر بیکاری، فقر و توزیع عادلانهتر فرصتها، درآمدها و امکانات و اصلاح ضریب جینی و تعدیل ثروت میتوان دید که روند مثبت و بهبود نسبی آنها از شاخصهای بسیار اساسی و اصلی فرایند توسعه است. چنانچه نقش اقتصاد بخش تعاون را در زمینه اشتغالزایی آن مورد توجه قرار دهیم که موجبات افزایش درآمد و به تبع آن افزایش قدرت خرید میشود تأثیر آن را در خروج از چرخة دور باطل میتوان به خوبی دریافت که ضمن ترسیم چرخه دوره باطل و نقش تعاونیها را در گشودن زنجیره آن توضیح خواهیم داد
● استفاده نامطلوب از منابع
▪ عفب افتادگی
▪ کمبود سرمایه
▪ سرمایه گذاری کم
▪ پس انداز کم
▪ تقاضای کم
▪ درآمد کم
▪ بهره وری کم
▪ چرخه دور باطل
به طوریکه در چرخه نشان داده شده است برای برون رفت از این وضعیت که از ویژگیهای توسعه نیافتگی و یا در حال توسعه بودن است. افزایش درآمد محوریترین عامل تلقی میشود و برای تأمین آن ایجاد اشتغال از مهمترین و مؤثرترین وسایل و الزامات میباشد و تعاونیها دارای این ظرفیتهای بسیار بالای اشتغالزایی هستند به طوری که با سرمایهگذاری برای اشتغال در بخشهای دیگر میتوان در بخش تعاون اشتغال ایجاد کرد یعنی ظرفیت اشتغالزایی تعاونیها سه برابر بخشهای دیگر میباشد و این امر قدرت و سرعت شتابان موتور بخش تعاون را برای طی کردن مسیر توسعه نسبت به سایر بخشها نشان میدهد.
از سویی گستره فعالیتهای بخش تعاون براساس گرایشهای آن در شاخههای کشاورزی، صنعتی، معدنی، خدماتی، مسکن، فرش دستباف، تأمین کنندگان نیاز تولیدکنندگان، تأمینکننده نیاز مصرفکننده، اعتبار، حمل و نقل، چند منظوره، آموزشگاهی این توان، استعداد و ظرفیت را به آن میدهد که در تمامی زمینهها پوششهای همهجانبه ایجاد نماید و بردارهای سختافزاری، مغزافزاری و نرمافزاری توسعه را یکجا ارائه نماید.
در بعد مغزافزاری براساس نظرات (راجرز - لوفر) شرط تحقق توسعه مشارکت برانگیخته و اختیاری از طریق تعاونیهاست و نوسازی جامعه از طریق سازمانهای مشارکتی و با زیرساختهای تعاونی از الزامات آن میباشد به تعبیری در بعد مغزافزاری تعاونیها به دنبال تغییر رفتار گروههای اقتصادی ملخگونه به گروههای راهبردی و کاربردی گروههای اقتصادی مورچهسا برای توسعه میباشند یعنی تبدیل وضعیت یکی برای یکی به موقعیت یکی برای همه و همه برای یکی میباشد.
دکتر غلامرضا علی زاده
توسط مهدی یاراحمدی خراسانی
http://athir.blogfa.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست