پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جنگ خاور نزدیک درس عبرت برای اسرائیل و باقی جهان


جنگ خاور نزدیک درس عبرت برای اسرائیل و باقی جهان

اکنون حتی هیچ فرد خوشبینی نیز این مطلب را تایید نمی کند که جنگ خاور نزدیک پایان یافته است درست تر این است که بگوییم جنگ نقاب خود را عوض می کند, اما همچنان ادامه دارد, بدون توقف, مدت بسیاری است که در جریان است و همچنان برای مدتی نامعین ادامه خواهد یافت

اکنون حتی هیچ فرد خوشبینی نیز این مطلب را تایید نمی کند که جنگ خاور نزدیک پایان یافته است. درست تر این است که بگوییم جنگ نقاب خود را عوض می کند، اما همچنان ادامه دارد، بدون توقف، مدت بسیاری است که در جریان است و همچنان برای مدتی نامعین ادامه خواهد یافت. نه اسرائیل و نه اعراب آماده صلح نیستند و اعلامیه های اخیر سید حسن نصرالله رهبر حزب الله نیز از همین حکایت دارد، از جمله اعلامیه اخیر او مبنی بر این که هیچ سخنی در رابطه با خلع سلاح این سازمان نمی تواند مطرح شود و نیز تاییدات "اهود اولمرت" نخست وزیر اسرائیل در رابطه با اینکه شکار رهبر حزب الله تا رسیدن به پیروزی ادامه خواهد یافت. بدین ترتیب باید گفت که امروز خاور نزدیک تنها نسبتاً آرام شده است.

سازمان ملل متحد در این میان خدمات شایسته ای انجام نداد، هر چند که اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد پس از انتقادات شدیدی که شنیدند سعی دارند بر خدمات خود تاکید کنند. نهایتاً در هر جنگی سرباز به وقتی برای خواب، خوراک، پانسمان جراحات، پر کردن سلاح از مهمات و تفکر درباره نقشه عمل نیاز دارد. هم اسرائیل و هم حزب الله خسته شده اند و این فراخوان سازمان ملل در موقعی مناسب برای آنان صورت گرفت.

صلحی پایدار بر چنین شالوده ای بنا نمی شود، اما تنفس (در شرایطی معین) ممکن است. آشتی در صورتی ممکن خواهد بود که نیروهای پاسدار صلح که اعتبارنامه سازمان ملل را خواهند داشت، حایلی بین دو طرف باشند و اگر این نیروها واقعاً نیرویی قادر به جداکردن دشمنان باشند، اگر حقیقتاً خلع سلاح حزب الله آغاز شود، اگر اسرائیل صبر و خودداری نشان دهد و ... . بدین ترتیب می بینیم که حتی آشتی نیز زیر سوال است تا چه رسد به صلحی پایدار. در مرحله آخر از این درگیری، همه بازنده بودند.

اسرائیل باخت، زیرا نتوانست ماموریت خود برای خنثی سازی حزب الله را انجام دهد. دیپلمات های اسرائیل و همچنین ارتش آن و نیروهای ویژه امنیتی نیز درخششی از خود نشان ندادند. معلوم شد که اسرائیل آمادگی ویرایش جدید جنگ پارتیزانی را ندارد. اسرائیل با تصوراتی قدیمی وارد صحنه جنگ شد، بدون داشتن سلاح متعادل در انبارهای خود و با درکی بد از اینکه با چه چیزی رویارو خواهد شد. به نظر می رسد که جاسوسین اسرائیل تصوری درست از انبار سلاح حزب الله، تاکتیک های ممکن و پایگاه های آن نداشتند. نتیجه آن هم همین است.

دولت لبنان نیز باخت، زیرا ضعف کامل خود را نشان داد. اگر بیروت جنگ را می خواست، چرا ارتش لبنان حتی یک تیر هم شلیک نکرد، اگر صلح را می خواست، چرا هیچ گامی برای ایستادگی در برابر حزب الله برنداشت؟ پاسخ آن روشن است: زیرا نمی توانست. ناتوانی دولت لبنان، امید به صلحی طولانی را از بین می برد.

بسیاری معتقدند که در روند آخرین رویارویی ها، جنبش حزب الله پیروز شد. تا به امروز به نفع این مطلب استدلالات بسیاری وجود دارد. مستحکم ترین آن شادی و شعف در خیابان ها و افزایش اعتبار رهبر حزب الله است. تصاویر او، بلوزها و جاکلیدی هایی با عکس او، امروز پرفروش ترین کالاها هستند. اما در آینده خیال پیروزی حزب الله نیز می تواند نقش بر آب شود.

و باری دیگر سازمان ملل متحد باخته است. شورای امنیت قطعنامه ای را متولد کرد که تنها حاوی سوال است. اما اینکه چه کسی، چگونه و چه زمانی نظم را در منطقه برقرار خواهد کرد، معلوم نیست. تا زمانی که سازمان ملل تنها سازمانی متقاعد کننده باقی بماند، همین قدر بی تاثیر خواهد بود که امروز هست. مفهومی مثل وادار ساختن به صلح وجود دارد. تا زمانی که سازمان ملل بدین مسئله نپردازد، تا زمانی که شورای امنیت سازمان ملل متحد این را نفهمد که برخی اوقات مجبور کردن هم ضرر ندارد، صلح نه تنها در خاور نزدیک، بلکه در هر منطقه دیگری نیز شکننده خواهد بود.

و آمریکا نیز بازنده است. وجهه رهبر تمدن غربی تا حدی پایین آمده است که پایین تر راه به جایی ندارد. نتیجه گیری نیز مدت بسیاری است که مشخص است، فقط کاخ سفید خیلی وقت است که از آن چشم پوشی می کند. اگر آمریکا نمی خواهد که خود تبدیل به کشوری مطرود شود، باید رفتار بهتری داشته باشد و به نظرات سایر اعضای جامعه جهانی گوش فرا دهد. این لیست کامل بازندگان نیست، اما برنده ای نیز وجود ندارد.