جمعه, ۲۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 10 May, 2024
مجله ویستا

تباهی یک فرصت تاریخی


تباهی یک فرصت تاریخی

تحریم ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و تهدید به اقدام نظامی علیه ایران دو گزینه ای هستند که آمریکا همواره در روی میز تصمیم گیری در مورد ایران نگاه ویژه ای به آنها داشته است

تحریم ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد و تهدید به اقدام نظامی علیه ایران دو گزینه‌ای هستند که آمریکا همواره در روی میز تصمیم‌گیری در مورد ایران نگاه ویژه‌ای به آنها داشته است. بعد از آنکه خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد که در مذاکرات چند ماهه با علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی نتوانسته ایران را به تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای خود ترغیب کند، آمریکا اعلام کرده است که تلاش های خود را برای اعمال تحریم‌هایی علیه ایران شدت خواهد بخشید. هر چند که سولانا برای تشویق ایران به پذیرش مشوق‌های ۱+۵ تمام تلاش خود را انجام داد و در گفتگوها و ملاقات‌های طولانی خود با لاریجانی بارها سعی نمود ایران را تشویق به پذیرش پیش شرط آمریکا (تعلیق) برای شروع مجدد مذاکرات هسته‌ای نماید، ولی تهران و واشنگتن به دلیل بی‌اعتمادی به یکدیگر در حال از دست دادن فرصتی هستند که تحلیلگران به آن به چشم فرصتی تاریخی برای مشارکت در مذاکرات سطح بالا میان نمایندگان دو کشور نگاه می‌کنند. تهدید آمریکا به تحریم ایران که در نشست اخیر وزرای خارجه ۱+۵ در لندن نیز به آن اشاره شد، در حالی صورت می‌گیرد که آمریکا برای رسیدن به هدف خود باید با چالش‌ها و مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم کند و در همین حال بسیار بعید به نظر می‌رسد که بتواند حتی در صورت جلب حمایت سایر کشورها به اهداف مورد نظر خویش از تحریم تهران دست یابد.

هر چند که واشنگتن با ممنوع اعلام کردن همکاری مستقیم و غیر مستقیم با بانک صادرات، تشویق بانک‌های بین‌المللی برای خودداری از همکاری با بانک‌های ایرانی، تمدید قانون تحریم یک جانبه ایران تا سال ۲۰۱۱ و تلاش برای جلب حمایت همسایگان ایران برای تحت فشار قرار دادن ایران، حرکت به سوی تحریم ها را آغاز کرده، ولی جرج بوش رییس جمهور آمریکا و کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه این کشور با درخواست نئومحافظه‌کاران برای اقدام نظامی زودهنگام علیه ایران مخالفند. تحلیلگران و مقام‌های رسمی آمریکا می‌گویند که بوش و رایس در محاسبات خود به این نتیجه رسیده‌اند که راه مذاکره با تهران تنها راه به سوی جلو است ولی با این حال هنوز رهبران آمریکا قصد دارند با حفظ جایگاه برتری خود در عرصه جهانی، تهران را از طریق تهدید به تحریم وادار به مذاکره در خصوص فعالیت‌های هسته‌ای خود کنند. هر چند که دولت‌های مختلف آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با اعمال تحریم‌های اقتصادی یکجانبه توانسته‌اند مشکلاتی را برای دولت و مردم ایران به وجود آورند، ولی واشنگتن در اعمال تحریم‌های بین‌المللی باید موانع پرهزینه‌ای را پشت سر بگذارد. با وجود همه‌ی مطالبی که تاکنون به آنها اشاره شد و آگاهی رهبران آمریکا به جاده بسیار ناهمواری که برای حرکت انتخاب کرده‌اند، سوالاتی که در اینجا به ذهن خطور می‌کند این است که آیا تحریم‌های بین‌المللی گسترده یا جزئی توانایی پایان دادن به برنامه‌های هسته‌ای ایران را آنگونه که اتحادیه اروپا و آمریکا ادعای آن را دارند، دارد؟ یا اینکه تحریم‌ها تنها گامی برای یک اقدام دیگر است؟ حال اگر این تحریم‌های احتمالی نتوانند به اهداف خود دست یابند و برخی دیگر از طرف‌ها جرات انجام یک اقدام نظامی کرد چه؟ در اینجا آیا ایران دست و پا بسته و ساکت خواهد نشست یا اهرم‌هایی را برای فشار بر طرف‌های مختلف و ضربه زدن به همگان در اختیار دارد؟ به همین منظور در این نوشتار به بررسی موانع آمریکا برای تحریم ایران و توانایی تهران برای مقابله با تحریم و قربانیان احتمالی وقوع چنین شرایطی می‌پردازیم.

● تحریم چهار فصل تهران:

تحریم اقتصادی و سیاسی ایران از سوی آمریکا سابقه‌ای طولانی دارد. پیروزی انقلاب اسلامی و متعاقب آن تسخیر لانه جاسوسی در اعتراض به دخالت‌های آشکار و پنهان واشنگتن در امور داخلی ایران، در نهایت به قطع رابطه ایران و آمریکا منتهی شد. متعاقب این امر کاخ سفید در مقاطع مختلف زمانی ایران را مورد تحریم قرار داده است. تحریم خرید نفت از ایران، انسداد دارایی‌های ایران در بانک‌های آمریکا و وضع قوانین و مجازات‌های اقتصادی علیه تهران از جمله این تحریم‌ها می‌باشند. این تحریم‌ها مکررا از سوی دولت‌های آمریکا در قبال ایران تمدید و تجدید شده که تازه‌ترین مورد آن در ماه گذشته توسط جرج بوش صورت گرفت. هنوز یکسال از روی کار‌آمدن دولت کلینتون نگذشته بود که مقامات آمریکایی در اکتبر سال ۱۹۹۳ تصمیم به تحریم تجاری ایران گرفتند. روزنامه "وال استریت ژورنال" در آن زمان نوشت: آمریکا از متحدین خود خواسته است که از منافع بازرگانی چشم پوشی کرده و برای فشار به ایران همکاری کنند. دولت آمریکا در رابطه با تحریم ایران در آن مقطع زمانی امید داشت تا در صورت کامیابی سیاست تحریم، نارضایتی عمومی در ایران به واسطه‌ی فشارهای بین‌المللی و اقتصادی افزایش یابد و از این طریق فشار بر دولت ایران بیشتر شود. چنانچه پاتریک کلاوسون کارشناس مسایل ایران نیز در تایید این سیاست گفته بود: دولت‌ آمریکا در رابطه با رفتار غیر قابل قبول ایران، شدت عمل به خرج داده و اقدامات جدی از جمله تحریم تقریبا کل تجارت با ایران، مخالفت با اعطای وام و سرمایه‌گذاری در این کشور و . . . را در پیش گرفته است.

در بهار ۱۹۹۵ دولت کلینتون خط مشی "تحریم کالاهای ایرانی" را تبدیل به سیاست "تحریم همه جانبه تجاری ایران" کرد و قانون "داماتو" تحت فشار گروه‌های ذی‌نفوذ اسرائیل، تقدیم مجلس آمریکا شد. در واقع بعد از دستیابی جمهوری‌خواهان به کرسی‌های سنا و کمیته امور عمومی آمریکا و اسرائیل در ژانویه ۱۹۹۵ ، کلینتون تحت فشار داخلی جهت اقدام علیه ایران قرار گرفت. این قانون در برگیرنده تحریم‌های همه جانبه علیه ایران بود. به موجب این قانون، هرگونه سرمایه‌گذاری، همکاری معامله و انتقال تکنولوژی در زمینه توسعه منابع نفت ایران ممنوع اعلام شد. این قانون شامل تحریم‌های ثانویه علیه شرکت‌های خارجی که در بخش نفت ایران سرمایه‌گذاری می‌کرد نیز می‌شد. هدف از این قانون، جلوگیری از صادرات نفت و گاز ایران و در نهایت اجازه ندادن به ایران جهت سرمایه‌گذاری برای آنچه که آنها آن را کسب سلاح‌های کشتار جمعی و حمایت از تروریسم بین‌الملل می‌نامند بود. قانون تحریم‌های ایران و لیبی، کمپانی‌های آمریکایی و خارجی را که بیش از ۴۰ میلیون دلار در بخش نفت ایران در سال اول اجرایی این قانون و ۲۰ میلیون دلار در سال‌های بعد سرمایه‌گذاری می‌کردند، مشمول مجازات می‌دانست. سناتور داماتو طراح این قانون که از هواداران سرسخت اسرائیل است، در جلسه کمیته بانکداری سنای آمریکا پیش از تصویب این طرح گفت: اکنون نیاز به همکاری متحدین می‌باشد. نفت رگ حیات ایران است و چنانچه می‌خواهیم رژیم ایران بپذیرد که رفتارش غیر قابل پذیرش است، باید این رگ حیاتی قطع شود. یکی دیگر از این سیاست‌ها، ممانعت از اعطای وام و اعتبارات خارجی به ایران بود. آمریکا با اعمال نفوذ بر روی موسسات بین‌المللی نظیر بانک‌ جهانی، صندوق بین‌المللی پول و غیره موجب شده است که این بانک‌ها تعهدات دلخواه ایران را فراهم نیاورده و از ارسال واقعی سرمایه به ایران جلوگیری نمایند. در این راستا، آمریکا دولت‌‌های خارجی را تشویق کرد تا اعتبارات صادراتی خود را به ایران کاهش دهند، که ملاقات اخیر کاندولیزا رایس با وزرای امور خارجه کشورهای حاشیه خلیج فارس در اجلاس قاهره را می‌توان در این راستا ارزیابی کرد. همچنین آمریکا به کشورهایی چون ژاپن هشدار داد که وام در اختیار ایران قرار ندهند و اجناس خود را به ایران نفروشند زیرا با ریسک عدم پرداخت بهای اجناسشان مواجه خواهند شد که در این مورد نیز می‌توان به تلاش‌های آمریکا برای سنگ اندازی در اجرای قرارداد ایران و ژاپن در توسعه میدان نفتی آزادگان اشاره کرد.

از سوی دیگر، توانایی موسسات مالی بین‌المللی برای اعطای وام به ایران در این مقطع زمانی، به علت قوانین مختلف مصوب کنگره آمریکا (طی سال‌های ۹۴و ۱۹۹۵) به شدت محدود شد. به عوان مثال قانون تخصیص کمک خارجی برای سال مالی۱۹۹۴، درخواست دولت آمریکا برای کمک به بانک جهانی را به میزان وامی که بانک جهانی در سال ۱۹۹۳ در اختیار ایران قرار داده بود، کم کرد. در این راستا فشارهای اقتصادی ایالات متحده بر موسسات مالی بین‌المللی از جمله صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی به گونه‌ای افزایش یافت که توافق قبلی بانک جهانی برای پرداخت سالانه ۷۵۰ میلیون دلار برای انجام برنامه‌های عمرانی و صنعتی در ایران را در دو مرحله کاهش داد. در ادامه و در راستای سیاست مهار دوگانه، کلینتون در تاریخ سیزدهم مارس سال ۲۰۰۰ در نامه‌ای به رییس مجلس نمایندگان آمریکا، تحریم‌های نفتی سال ۱۹۹۵ علیه ایران را تمدید نمود. خبرگزاری رویترز در تاریخ ۱۴ مارس همان سال با اشاره به مطلب مذکور اعلام کرد کلینتون در این نامه اظهار داشته که سیاست‌ها و رفتارهای ایران، همچنان تهدید کننده منافع ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا است، لذا تحریم نفتی ایران باید تمدید شود. سیاست‌های تحریم‌ آمریکا در دوران کلینتون با مخالفت برخی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا مواجه شد. بعنوان مثال قبل از امضای تحریم‌های ایران و لیبی در ۵ اگوست ۱۹۹۶، شرکت فرانسوی توتال قرارداد ۷۶۰ میلیون دلاری را برای توسعه میدان‌های نفتی سیری در جولای ۱۹۹۵ با ایران امضا کرده بود. کمیسیونر وقت انرژی اتحادیه اروپا نیز پس از امضای این طرح توسط کلینتون اظهار داشته بود: اجرای قانون تشدید محاصره ایران و لیبی توسط آمریکا معضلات بزرگ بسیار جدی برای این اتحادیه به بار خواهد آورد. وی اظهار داشته بود که قانون داماتو از توسعه منافع نفتی ایران و لیبی جلوگیری می‌کند و این در حالی است که ۲۰ درصد از نیازهای نفتی اروپا از ایران و لیبی وارد می‌شود.

در همین راستا در ۲۲ نوامبر ۱۹۹۶ اتحادیه اروپا، قانون مقابله با تحریم‌ها را با هدف جلوگیری از پیروی شرکت‌های اروپایی از قانون تحریم‌های ایران و لیبی تصویب کرد. تغییر فضا در حوزه‌ی سیاست خارجی ایران با روی کار آمدن اصلاح طلبان در ایران علاوه بر اقدامات اروپا، باعث انعطاف در سیاست‌های اعمالی آمریکا در قبال ایران شد، چنانچه این امر باعث شد تا آمریکا ورود برخی اقلام به ایران را آزاد کرده و در واقع از تحریم‌های اقتصادی خود علیه ایران تا حدود زیادی عقب‌نشینی کند. از طرفی دیگر با پایان رسیدن دوران ریاست جمهوری کلینتون و بر سرکار آمدن جرج دبلیو بوش، صنایع و شرکت‌های نفتی آمریکا را امیدوار کرده بود تا دولت بوش تحریم‌های یکجانبه آمریکا را که در اگوست ۲۰۰۱ به پایان می‌رسید، تمدید نکند؛ چرا که هم بوش و هم دیک چنی معاون وی، مردان نفتی بودند و عدم کارآیی تحریم‌های یکجانبه و همچنین خسارت وارده بر شرکت‌های آمریکایی را به خوبی درک می‌کردند. اما با فعالیت‌های گسترده آیپک که به بهانه تشکیل کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین از سوی ایران، فضای حاکم بر مراکز سیاسی آمریکا را علیه تهران مسموم می‌کرد، این امر تحقق نیافت و تحریم‌های گذشته در قبال ایران از سوی دولت جرج بوش نیز تمدید شد.

از حادثه یازدهم سپتامبر تاکنون سیاست تحریم‌های اقتصادی آمریکا در دولت بوش تحت تاثیر چند عامل در تغییر و تداوم بوده است. حادثه‌ی اول، خود حادثه یازدهم سپتامبر بود که در سخنرانی ژانویه ۲۰۰۲، ایران به همراه عراق و کره‌شمالی به عنوان محور شرارت معرفی شد و به عنوان تهدید علیه امنیت جهانی در آن مقطع مورد غضب تصمیم گیرندگان سیاست خارجی آمریکا قرار گرفت و اعمال تحریم‌های اقتصادی در قبال ایران یکی از سیاست‌های آمریکا در این راستا بود. مناقشه هسته‌ای ایران و سیاست‌های تهران در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد از دلایل دیگری است که آمریکا را به استفاده از تهدید تحریم واداشته است. در همین راستا واشنگتن که به ناکار‌آمد بودن تحریم‌های یک جانبه واقف است سعی دارد به همراه قدرت‌های بزرگ چون انگلیس، فرانسه، آلمان، ژاپن، چین و روسیه و این بار در چارچوب شورای امنیت به اعمال تحریم‌ علیه ایران بپردازد.

تلاش آمریکا پس از پایان مهلت ۳۱ اگوست شورای امنیت در جهت تصویب قطعنامه‌ای براساس بند ۴۱ فصل هفت منشور سازمان ملل، در همین راستا صورت می‌گیرد. اینگونه اقدامات با مخالفت چین و روسیه که هر دو از شرکای مهم تجاری ایران محسوب می‌شوند تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است. در عین حال کارشناسان اقتصادی بر این باورند که کشورهایی همچون ژاپن، آلمان و فرانسه نیز به دلیل سود سرشاری که از سرمایه‌گذاری در ایران به دست‌ می آورند و همچنین نیاز به نفت و گاز ایران، تمایل چندانی به اعمال تحریم‌های شدید ندارند و احتمال همراهی آنها با آمریکا زیاد نیست. سیاست‌ تحریم اقتصادی اختصاص به مقطع خاصی در سیاست‌ خارجی آمریکا ندارد و از آغاز انقلاب اسلامی در ایران تاکنون به شیوهای مختلف به عنوان یک ابزار موثر در سیاست خارجی آمریکا برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران اعمال شده، که این موضوع سبب شده است تهران به تحریم‌های آمریکا عادت کند. محمود احمدی‌نژاد در یکی از سخنرانی‌های خود با بی‌اثر معرفی کردن تهدیدات آمریکا علیه تهران گفته است: اگر ایران توانسته است در نزدیک به سه دهه تحریم تهران موشک‌های مورد نیاز خود را بسازد باز هم قادر خواهد بود سایر نیازهای خود را برآورده کند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.