جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
۱۱ رکن عدم موفقیت ویستا
اگرچه به نظر میرسد توجه بسیاری از افراد به نسخه آتی ویندوز که فعلاً «ویندوز ۷» نامیده میشود، جلب شده باشد اما مسئله مهم این است که در حال حاضر ویستا روی دست همة ما مانده است. به نظر میرسد که هماکنون ویستا دو دسته کاربر متفاوت داشته باشد.
یک دسته کسانی هستند که با خوشحالی از ویستا استفاده میکنند و شکایتی ندارند. این دسته کسانی هستند که ظاهر و تبلیغات، آنها را فریفته است.
دسته دیگر کسانی هستند که با تمام قدرت ویستا را محکوم میکنند. این دسته فقط اشکالات این نرمافزار را میبینند و دشمن خونی آن به شمار میروند.
گروه دوم تا اینجا صدای بلندتری داشته و بهسادگی صدای گروه اول را در میان هیاهوی خود گم کرده است. اعتراضهای این گروه از واکنشهای ضدمایکروسافتیای که در همه جا شیوع پیدا کرده نشأت میگیرد. بخشی از این احساسات ضدمایکروسافتی نتیجة تاریخچة نهچندان مطبوع این شرکت، روشهای تجاری آن، و ادعاهای غلوآمیز و خلاف واقع درباره محصولاتش ناشی میشود. اما بخش اعظم اعترضات در نتیجة خود ویستا و بازاریابی ضعیف مایکروسافت برای آن به وجود آمده است.
در ابتدا به اغراقها و ادعاهای نابهجای مایکروسافت میپردازم چون گاهی کاربران واقعاً از ادعاهای بدون عمل مایکروسافت خسته و دلخور میشوند. در مورد ویستا سه رکن از یازده رکن ناکامی مستقیماً به ادعای غیرواقعی و غلوآمیز مایکروسافت مربوط میشود. در مورد ویستا وعدههای زیادی داده شده بود و فقط یکی از آنها عملی شد: «وعدة مربوط به قابل تحمل شدن ظاهر ویستا که در محیط Aero خلاصه میشود». اما همین Aero عامل اصلی پایین آمدن عملکرد و کند شدن ویستا است.
در ادامه این مقاله به یازده رکن ناکامی ویستا میپردازم:
۱) سردرگمی در بازار. از همان ابتدای عرضة ویستا همه شکایت داشتند که نسخههای متعدد آن باعث سردرگمی خریداران میشود. آخر چه کسی به این همه نسخههای مختلف نیاز دارد؟ این کار مایکروسافت در یک کلمه احمقانه بود. تنها چیزی که همه از یک سیستمعامل انتظار دارند یک نسخه نهایی است که باید بهترین نسخة موجود باشد و بقیه نسخههای نصفه و نیمه به درد هیچکس نمیخورد. علت اتفاق افتادن این مشکل این است که مایکروسافتیها فقط میدانند چطور کالاهای خود را زیاد کنند و نمایش بدهند اما نمیدانند چطور آنها را بازاریابی کنند و به فروش برسانند.
۲) اندازه کدهای ویستا. فقط سه کلمه میگویم: کدها زیاد هستند.
۳) کمبودها. بله. قرار بود یک فایلسیستم جدید به نام WinFS در ویستا معرفی شود. تاریخ وعدههای مایکروسافت در مورد این فایل سیستم به سال ۱۹۹۱ میرسد. مایکروسافت بعد از این همه سال هنوز نمیتواند یک محصول کامل بسازد. چرا؟
۴) تلف کردن باتری لپتاپها. قرار بود با بهینه کردن کدهای ویندوز و استفاده از دیسکهای هیبریدی مشکل شارژ باتری لپتاپها حل شود. اما در عمل وضع آنها بدتر هم شد. کاربران ویستا هنوز به باتریهای سنگین نیاز دارند.
۵) شکست مفتضحانه دیسکهای هیبریدی. من هنوز هم از دروغهایی که صنعت ساخت هارد دیسک در زمان عرضه ویستا گفت آزرده هستم. آنها گفتند که مزایای سیستمهای هیبریدی باعث خواهد شد که کاربران دستهدسته به ویستا هجوم بیاورند. این صحبت مربوط به دو سال پیش بود. اما حالا همه موضوع را فراموش کردهاند. یکی از همین روزها کسی پیدا خواهد شد و حقیقت را برملا خواهد کرد. اما حدس من این است: «این فناوری از اول هم درست کار نمیکرد و کل ماجرا دروغ بود.»
۶) برچسبهای گولزننده «سازگار با ویستا». ماجرای چسباندن برچسبهای نشاندهندة سازگاری با ویستا روی رایانهها یکی از سرهمبندیشدهترین تکنیکهای بازاریابیای بود که بهعمرم دیدهام. در این تبلیغات رایانههایی سازگار با ویستا وانمود میشدند در حالی که هیچ سازگاریای با آن نداشتند. بعد از این ماجرا دیگر واقعاً همه به نیت خوب مایکروسافت ایمان آوردند.
۷) کمبود درایور. باورنکردنی بود که درایور بسیاری از دستگاههایی که در XP وجود داشت، در ویستا حذف شده بود. چطور چنین چیزی رخ داد؟ آیا ویستا نباید به اندازة XP سازگاری میداشت؟
۸) توصیههای متضاد. در مورد نصب ویستا هیچ منبع واحد و قابل اعتمادی برای راهنمایی کاربران وجود نداشت و مایکروسافت هم هیچ کاری در این مورد نکرد. بعضی میگفتند ارتقای سیستمعامل رایانههای فعلی به ویستا خوب نیست و باید رایانهای جدید با ویستا خرید. عدهای دیگر ارتقا را پیشنهاد میکردند. برخی دیگر رایانههای خود را ارتقا دادند و شکایتهای زیادی داشتند. مایکروسافت باید یک وبسایت درست میکرد که با بررسی رایانة کاربران به آنها در مورد ارتقا پیشنهاد بدهد. یک دیسک تبلیغاتی که میتوانست ویستا را به صورت آزمایشی روی رایانة کاربران اجرا کند هم ایده خوبی میتوانست باشد.
۹) شیدایی برای XP. تلاش برای حفظ XP چنان بود که گویی تمام جهان درصدد ادامة کار با آن هستند. این تلاش جمعی برای حفظ XP باعث شد که ویستا در نظر عموم بدتر هم جلوه کند. بدتر از آن گزارشهای متعدد از بازگشت کاربران به XP بعد از تجربة کوتاهی از ویستا بود. اگر مایکروسافت توصیه بالایی را اجرا کرده بود این ماجرا هیچگاه اتفاق نمیافتاد.
۱۰) عرضه ضعیف. برخلاف بقیه نسخههای اصلی ویندوز، در مورد ویستا تبلیغات چندان مؤثری صورت نگرفت و همه چیز بسیار دمدستی برگزار شد. چند پوستر زشت در مترو و چند تبلیغ تلویزیونی دیده شد ولی به هیچوجه با کاری که مایکروسافت چند سال پیش برای XP کرد قابل مقایسه نبود. انگار مایکروسافت از محصولش شرمنده بود و نمیخواست در کنار آن دیده شود. این وضع در عرضه نسخه ۲۰۰۸ ویندوز سرور هم مشاهده شد. این باعث ایجاد احساسی منفی در کاربران شد.
۱۱) عملکرد ضعیف. قرار نیست شرکتی چهار سال را صرف ساخت یک سیستمعامل جدید کند و باز هم محصولی ارائه کند که از محصول قبلی بدتر عمل میکند. عملکرد قابلقبول باید اولین اولویت همة شرکتها باشد؛ نه آخرین اولویت. گاهی با خودم فکر میکنم مایکروسافت از ابتدا همان MS-DOS ۱.۰ را گرفته و به آن کد اضافه کرده است.
میتوان فهرست بالا را ادامه داد اما نکته در اینجاست که تا همین جا هم فهرست زیادی پر است. چطور مایکروسافت با در اختیار داشتن همة منابع دنیا، حتی یکی بار هم نمیتواند کاری را به طور کامل درست انجام بدهد؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست