چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

اعراب ضد صدام


عراق با عدم شركت در نشست الجزایر در سال ۱۹۷۸ عملا ساز مخالف خود را به صدا درآورده بود و پس ازآنكه با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران, به عنوان عامل امپریالیسم غرب به تغییرات سیاسی داخلی دست زده و بعد از رئیس جمهورشدن صدام هجوم علیه ایران را آغاز كرد, درحقیقت در مقابل جبهه پایداری قرار گرفت و به یكی از حلقه های امپریالیسم امریكا ــ اسرائیل تبدیل گردید

عربی‌كردن جنگ ایران و عراق، مساله‌ای بود كه اگر تحقق می‌یافت نه‌تنها ایران بلكه منطقه استراتژیك خاورمیانه را در كام جنگی فراگیر فرو می‌برد و چه‌‌بسا تاریخ و جغرافیای سیاسی ایران و منطقه را به‌گونه دیگری ترسیم می‌كرد. جبهه پایداری عرب كه اساسا در مقابل طرح خاورمیانه‌ای كمپ دیوید برای توسعه و تثبیت صهیونیسم در منطقه تشكیل شد، كشورهای عربی قدرتمندی چون لیبی، الجزایر، سوریه، عراق، یمن جنوبی و سازمان آزادیبخش فلسطین را در خود جای داده بود كه برای رسیدن به اهداف استراتژیك جهان عرب و به‌عنوان كشورهای خط مقدم مبارزه با اسرائیل، نشستهای پیاپی برگزار می‌كردند. این جبهه كه مهمترین هدف آن مبارزه با صهیونیسم و آزادی فلسطین بود، هرچند مبتنی بر ایدئولوژی پان عربیسم عمل می‌كرد اما همه كشورها و تحولاتی را كه در راستای این هدف ارزیابی می‌شدند، مورد مودت و حمایت قرار می‌داد. حمایت و جانبداری جبهه پایداری عرب از ایران و انقلاب اسلامی و محكوم‌كردن عراق به‌خاطر تجاوز به ایران، سرنوشت تاریخی این جبهه را دگرگون ساخت.

عراق با عدم شركت در نشست الجزایر در سال ۱۹۷۸ عملا ساز مخالف خود را به صدا درآورده بود و پس‌ازآنكه با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، به‌عنوان عامل امپریالیسم غرب به تغییرات سیاسی داخلی دست زده و بعد از رئیس‌جمهورشدن صدام هجوم علیه ایران را آغاز كرد، درحقیقت در مقابل جبهه پایداری قرار گرفت و به یكی از حلقه‌های امپریالیسم امریكا ــ اسرائیل تبدیل گردید. سعی عراق و حامیان او برای عربی‌كردن جنگ با ایران كه می‌توانست به گسترش میدان جنگ و احیانا شكست ایران بینجامد، در عمل بی‌نتیجه ماند و جبهه پایداری حاضر به فداكردن ایران انقلابی و ضداسرائیل در پای عرب‌گرایی نشد. حمایت جبهه پایداری از ایران به عرصه‌های نظامی هم كشیده شد تاجائی‌كه ایران برخی تجهیزات نظامی خود را از طریق این كشورها خریداری می‌كرد.

جبهه پایداری عرب: الجبههٔ الصمود: (The Front of Arab Steadfastness) با شركت كشورهای الجزایر، سوریه، لیبی، عراق، یمن جنوبی و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) در اعتراض به روند سازش مصر و اسرائیل تشكیل گردید؛ روندی كه متعاقب سفر انور سادات، رئیس‌جمهور وقت مصر، به تل‌آویو در نوزدهم نوامبر ۱۹۷۷ آغاز شد. نخستین گام در پیدایش این جبهه به نشست سران عرب موسوم به Hard-Line در طرابلس بازمی‌گردد كه به ابتكار معمر قذافی، رهبر لیبی، به منظور ایجاد هماهنگی در سیاستهای كشورهای خط مقدم برای مقابله با روند سازش و تسلیم دولت مصر از دوم تا پنجم دسامبر ۱۹۷۷ برگزار شد. در این كنفرانس علاوه‌بر معمر قذافی، حافظ اسد رئیس‌جمهور سوریه، هواری بومدین رئیس‌جمهور وقت الجزایر، عبدالفتاح اسماعیل از اعضای شورای ریاست‌جمهوری یمن جنوبی و دبیركل حزب حاكم جبهه ملی، طه یاسین رمضان عضو شورای انقلاب عراق و یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) شركت داشتند. گروههای مبارز فلسطینی شركت‌كننده در این كنفرانس، در حاشیه نشست با صدور بیانیه‌ای در شش ماده خواستار تاسیس یك جبهه مقاومت و پایداری عربی در مخالفت با راه‌حلهای تسلیم‌طلبانه امپریالیزم، صهیونیزم و عوامل عرب آنها شدند.

این خواسته عینا در بند نهم بیانیه ده‌ماده‌ای پایانی كنفرانس طرابلس كه در پنجم دسامبر ۱۹۷۷ انتشار یافت، گنجانده شد و جمهوری عربی سوریه و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) اعلام كردند مشتركا یك جبهه واحد برای مقابله با دشمن صهیونیستی و نبرد علیه توطئه‌های امپریالیزم با تمام اجزایش و خنثی‌كردن تمامی تلاشهای تسلیم‌طلبانه تشكیل می‌دهند. در ادامه ماده دهم آمده بود كه جمهوری دموكراتیك خلق الجزایر، جماهیر عربی سوسیالیستی خلق لیبی و جمهوری دموكراتیك خلق یمن تصمیم گرفته‌اند تا به این جبهه بپیوندند. هسته اصلی جبهه پان‌عربی برای مقاومت و رویارویی با دشمن صهیونیستی برای پیوستن سایر كشورهای عربی باز است.

از همان ابتدا، دو دیدگاه رادیكال عراق ــ لیبی و میانه‌روی سوریه ــ الجزایر در كنفرانس شكل گرفت. با آماده‌شدن بیانیه نهایی، اختلافات افزایش یافت و هیات عراقی از امضای آن خودداری نمود. آنها قبل از پایان كنفرانس، آن را ترك كردند. استدلال هیات عراقی این بود كه حافظ اسد با سیاست تسلیم و مذاكرات مسالمت‌آمیز موافقت دارد و كنفرانس را به چتر حمایتی برای كسانی تبدیل كرده كه به دنبال راه‌حلهای تسلیم‌طلبانه هستند.[i]

بلافاصله پس از پایان اجلاس سران در طرابلس، نشستی تحت عنوان كنفرانس خلق عرب به پیشنهاد سوریه و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) با شركت هیاتهای نمایندگی لیبی، سوریه، عراق، الجزایر، یمن جنوبی و هیاتهای مردمی از تونس، لبنان، كویت، مراكش و نمایندگان مخالفین روند سازش در مصر و سودان و هیاتی از جبهه آزادیبخش خلق عمان در لیبی برگزار شد. شركت‌كنندگان در این كنفرانس تصمیم گرفتند دبیرخانه دائمی كنفرانس خلق عرب در طرابلس مستقر شود و به اتخاذ اقدامات ضروری برای طرد عوامل و خائنین به ملت عرب و كسانی كه با رژیم صهیونیستی تماس برقرار كرده‌اند، مبادرت نماید.[ii] گام بعدی، نشست سران در الجزیره بود كه به دعوت هواری بومدین، رئیس‌‌جمهور وقت الجزایر، و با شركت رهبران سوریه، الجزایر، لیبی و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و بدون حضور عراق، از دوم تا چهارم فوریه ۱۹۷۸ برگزار شد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.