جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نقش سلامت کارگزاران حکومتی در ثبات و کارائی نظامهای سیاسی از دیدگاه امیرالمؤمنین» علی علیه السلام


نقش سلامت کارگزاران حکومتی در ثبات و کارائی نظامهای سیاسی از دیدگاه امیرالمؤمنین» علی علیه السلام

یکی از عوامل مهم و اساسی در ثبات و کارائی نظامهای سیاسی که از دیرباز تاکنون فلسفه سیاسی و تاریخ تطور فکر سیاسی در میان متفکران این حوزه مدنظر بوده است, مسأله صلاحیت و کارآمدی کارگزاران و مدیران یک نظام سیاسی است

حکومتها از بدو تشکیل تاکنون همگی برای دوام و ثبات خود به مسأله کارگزاران و مدیران صالح توجه خاصی نموده اند. از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی در ثبات و دوام نظامهای سیاسی مؤلفه های بسیاری نقش ایفاء می کند که از آن جمله سلامت اخلاقی، دینی، ‌مالی و کارگزاران، توجه به اصلاحات اقتصادی و رفع حوائج مردم و پرهیز از ظلم و ستم می باشد.

این تحقیق نشان می دهد که علی علیه السلام پس از انتخاب کارگزاران خود به نظارت مستقیم و بلاواسطه بر آنها مبادرت ورزیده و آنان را از هرگونه کوتاهی در انجام وظایف محوله بر حذر می داشتند. به نظر علی علیه السلام عدم توجه به موارد فوق سبب می شود که حکومتها پس از مدتی به واسطه فسادهای مالی، اداری، اخلاقی و ... در سراشیبی انحطاط و سقوط بیفتند.

● مقدمه:

یکی از عوامل مهم و اساسی در ثبات و کارائی نظامهای سیاسی که از دیرباز تاکنون فلسفه سیاسی و تاریخ تطور فکر سیاسی در میان متفکران این حوزه مدنظر بوده است، مسأله صلاحیت و کارآمدی کارگزاران و مدیران یک نظام سیاسی است. افلاطون و ارسطو به عنوان پیشقراولان مباحث مربوط به حوزه سیاست به ترتیب در کتابهای جمهوریت و سیاست به این مهم پرداخته اند. این دو فیلسوف سیاسی در آثار خود مفصلاً به عدالت حاکمان جامعه به عنوان عامل نگه دارنده حکومت توجه خاصی کرده اند.

بنابراین بحث در باره صلاحیت و کارآمدی کارگزاران برای دوام حکومت از سؤالات پایدار در فلسفه سیاسی اعصار گوناگون بوده است. اما امروزه با پیدایش دولت مدون که به دنبال آن تمام ابعاد زندگی اجتماعی و حتی فردی بشر تحت تأثیر واقع شده است. توجه به این مقوله مهم در سلامت و کارایی نظامهای سیاسی اهمیت مضاعف یافته است.

مطالعه سیستمهای اقتصادی و سیاسی کشورهای مختلف جهان به خوبی نشان می دهد که نقش مدیران و کارگزاران صالح در پیشبرد اهداف حکومتها تا چه حد منشأ اثر بوده است.

نکته حائز اهمیت در این مبحث آن است که هر نظام حکومتی بدون توجه به نقش کارگزاران صالح و مدیر نخواهد توانست در نیل به اهداف، از خود کارآمدی نشان دهد و در این راستا تفاوتی میان حکومت دینی و غیردینی یا لائیک وجود ندارد. یکی از الگوهای بسیار مناسب که در جهت اثبات این مدعا می تواند مورد توجه قرار گیرد. سیره مولا امیرالمؤمینن علی علیه السلام در دوران زمامداری است که هم از باب سنت و هم از جهت مدیریت معقول می تواند مورد ملاحظه و مداقه قرار گیرد. حضرت در سیره سیاسی خود به خوبی نشان داده اند که یکی از عوامل فروپاشی نظامهای سیاسی، ‌ناکارآمدی آن و زوال عدل است که عمدتاً‌در سایه مدیریت ناصالح و ناسالم حاصل می شود.

اهمیت کارگزاران حکومتی از دیدگاه حضرت علی علیه السلام: هر جامعه ای برای اینکه بتواند روی سعادت ببیند و امور آن اصلاح گردد بایستی از کارگزاران لایق و متعهد بهره گیرد. در اهمیت نقش کارگزاران در ثبات یک نظام سیاسی همین بس که ضعف کارگزاران یک نظام سیاسی حتی در مواردی که آن نظام دارای مشروعیت اولیه بوده است – همانند کشورهایی که با رأی مردم بر سرکار آمده‌اند – توانسته موجب زوال مشروعیت اولیه گردد و بالعکس گاه یک نظام فاقد مشروعیت اوّلیه همانند کشورهایی که به واسطه کودتا روی کار آمده اند – توانسته در اثر توانمندی کارگزاران و مدیران به مرور زمان مقبولیت و مشروعیت مردمی را کسب کند. بنابراین قبل از هر چیز دوام و قوام حکومتها به نقش کارگزاران حکومتی بستگی دارد.

اما در میان همه حکومتها تاکنون هیچ حکومتی به مانند حکومت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نسبت به امور کارگزاران خود حساسیت و دقت به خرج نداده است. این واقعیت را می توان از نامه ها و خطبه های گوناگون حضرت به کارگزاران و والیان حکومتی هر ابعاد مختلف سیاسی،‌اقتصادی و دینی جستجو کرد؛ فرمانها و دستوراتی که از جامعیت فوق العاده و بی نظیری برخوردار بود.

در تمامی نامه ها و عهدنامه های حضرت به کارگزاران مسئله رعایت تقوی و ترس از خدا و توجه به آخرت ملاحظه می گردد. دقت ایشان در رعایت حال مردم و حفظ شخصیت آنها و پرهیز از زورگویی و تهدید مردم به این سبک در سایر رهبران دیده نمی شود. فرمانهایی که رهبران غیرالهی در عزل و نصب کارگزاران خود صادر می کردند. از آنجا که از بینش کلی در ابعاد وجود انسان برخوردار نبود عموماً به حکومت و جامعه لطمه وارد می کرد.

در اندیشه سیاسی حضرت علی علیه السلام کسانی که از امکانات و اموال و اختیارات حکومتی بهره مند می شوند بایستی دارای صفات و ویژگیهایی باشند که، بتوانند وظیفه خود را به درستی انجام دهند، ‌چرا که در غیر این صورت منجر به تباهی امور و سقوط حکومت می شوند. علی علیه السلام هیچگاه در عزل و نصبهای خود مسئله رفاقت و خویشاوندی را مدنظر قرار نمی داد و روش سیاستمداران دنیاپرست را که تنها در راستای بقای حکومت خود عمل می کردند نداشت، بلکه تنها به رضای خدا می اندیشید و مصلحت مردم را در نظر داشت. در اندیشه سیاسی حضرت، هیچ خطری برای جامعه اسلامی بیشتر از خطر بر سر کار آمدن افراد فاقد اهلیت و کم صلاحیت نیست. او بیم داشت که افراد ناصالح و نالایق زمام امور مملکت را به دست گیرند و جامعه را به سمت تباهی و سقوط بکشانند. به همین جهت به هنگام گماردن مالک اشتر نخعی به حکومت مصر در نامه ای به مصریان چنین هشدار داده است:

«ولکنی آسی ان یکون امر هذه الامه سفاءها و فجارها فیتخذوا مال الله دولاً و عباده خولاً و الصالحین حرباً و الفاسقین حزباً.»

«من بیم دارم که نابخردان و نابکاران زمام امور مملکت را به دست گیرند و مال خدا را دست به دست گردانند و بندگان او را بردگان خود گیرند و با صالحان به دشمنی برخیزند و فاسقان را حزب خود قرار دهند.»۱

حضرت مرتباً مردم را به مسأله کارگزاران توجه می دادند و می فرمودند که مبادا زمامداران بی اهلیت بر سر کار آیند و جامعه و مردمان را به تباهی کشانند چرا که اگر حساسیت مردم نسبت به چگونگی رفتار کارگزاران از بین رود، آنگاه افراد بی لیاقت و فاقد صلاحیت در مراتب زمامداری قرار گرفته و جامعه را به تباهی می کشانند. ایشان در این خصوص می فرماید:

«انما هلک الناس حین ساووا بین ائمه الهدی و ائمه الکفر و قالوا ان الطاعه مفروضه لکل من قام مقام النبی براً کان او فاجراً فاتوا من قبل ذلک قال الله سبحانه تعالی أفتجعل المسلمین کالمجرمین مالکم کیف تحکمون؟»

«بی گمان مردم هلاک شدند، آنگاه که پیشوایان هدایت و کفر را یکسان شمردند و گفتند هر که به جای پیامبر نشست، چه نیکوکار و چه بدکار اطاعت او واجب است. پس بدین سبب هلاک شدند خدای سبحان فرموده است پس آیا مسلمانان را همچون بدکاران قرار خواهیم داد. شما را چه شده است؟ چگونه داوری می کنید؟»۲

بدین ترتیب مشاهده می شود که در اندیشه سیاسی حضرت علی علیه السلام به مسئله ویژگیهای کارگزاران حکومتی اهمیت فوق العاده ای داده شده است، به طوری هلاکت و هدایت جامعه به آن ربط داده شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.