چهارشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۳ / 26 June, 2024
مجله ویستا

پیوند متقابل سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی


پیوند متقابل سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی

سرمایه اجتماعی از حوزه های نوظهور و جنجال آفرین در مطالعات میان رشته ای جامعه شناسی و اقتصاد تلقی می شود این مقاله پس از معرفی انواع و كاركردهای سرمایه اجتماعی به این مقوله می پردازد كه توسعه یافتگی اقتصادی چه اثری بر وضعیت سرمایه اجتماعی دارد و همینطور تقویت یا زوال سرمایه اجتماعی چه تأثیری در فرایند توسعه اقتصادی خواهد داشت

این مقاله پس از معرفی انواع و كاركردهای سرمایه اجتماعی به این مقوله می‌پردازد كه توسعه یافتگی اقتصادی چه اثری بر وضعیت سرمایه اجتماعی دارد و همینطور تقویت یا زوال سرمایه اجتماعی چه تأثیری در فرایند توسعه اقتصادی خواهد داشت.

●مقدمه

سرمایه اجتماعی از حوزه‌های نوظهور و جنجال آفرین در مطالعات میان رشته‌ای جامعه شناسی و اقتصاد تلقی می‌شود. این مقاله پس از معرفی انواع و كاركردهای سرمایه اجتماعی به این مقوله می‌پردازد كه توسعه یافتگی اقتصادی چه اثری بر وضعیت سرمایه اجتماعی دارد و همینطور تقویت یا زوال سرمایه اجتماعی چه تأثیری در فرایند توسعه اقتصادی خواهد داشت.

۱ـ تعریف‌ها وگونه‌های سرمایه اجتماعی

۱-۱- تعریف و برداشتها از سرمایه اجتماعی

ادبیات كنونی حوزه سرمایه اجتماعی بیشتر متأثر از دیدگاه‌های "جیمز كلمن" در دههٔ ۱۹۸۰ و "رابرت پاتنم" در دههٔ ۱۹۹۰ و تا حدی "فرانسیس فوكویاما" است. آن ویژگی كه پاتنم بیشتر بر آن تأكید دارد، قابلیت شبكه‌ها و هنجارها در ایجاد و تسهیل منافع جمعی و دوسویه است، در حالیكه كلمن بیشتر توجه خود را به منافع حاصل برای افراد معطوف می‌كند. این تقسیم‌بندی در انواع تعاریف و كاردكردهای سرمایهٔ اجتماعی، نقش مهمی در اهداف عملیاتی برای توسعهٔ جامعه دارد. تعاریفی كه با نگاه منافع جمعی تناسب دارد، عبارتند از:

الف) ویژگیهای سازمان اجتماعی مانند شبكه‌ها، هنجارها و اعتماد كه همبستگی و همكاری برای منافع دوسویه را تسهیل می‌كند .

ب) شبكه‌های ارتباط و هنجارهایی كه مردم را قادر می‌سازد به صورت جمعی فعالیت كنند .

ج) محصول تعاملات اجتماعی كه امكان كمك به بهزیستی مدنی و اقتصادی را در یك جامعهٔ با هدف مشترك فراهم می‌كند .

در تعاریف گونهٔ دوم از سرمایهٔ اجتماعی به عنوان منبعی كه در جهت منافع افراد به كار می‌‌آید، یاد می‌شود. به عنوان بارزترین نمونه‌ها: د) نوع خاصی از منابع اجتماعی كه در دسترس كنشگران قرار می‌گیرد و بر خلاف دیگر انواع سرمایه، در ساختار روابط میان كنشگران تعبیه شده است .

ه) مجموع منابع بالقوه و بالفعلی كه با دارا بودن یك شبكهٔ پایدار از روابط نهادینه شده (آشنایی و همكاری) مربوط است و برای هر یك از اعضایش پشتوانه‌ای جمعی فراهم می‌كند و در اختیار وی قرار می‌دهد .

آنچه كه بیان شد، مهمترین تمایز در تقسیم تعاریف سرمایهٔ اجتماعی است كه برخی چون "فالك و كیلپاتریك" با همین عبارت منافع جمع و فرد به آن اشاره كرده‌اند و برخی دیگر از عبارت نگاه فرهنگی و نگاه سرمایه‌گذاری مشخص بهره برده‌اند . همانطوركه اشاره شد كاربردی‌ترین تعاریف سرمایه اجتماعی به بیان افرادی چون پاتنم یا فوكویاما نزدیك است و به طور خلاصه به نهادها، روابط و هنجارهایی برمی‌گردد كه كمیت و كیفیت تعامل اجتماعی یك جامعه را شكل می‌دهند. این سرمایه هم خارج از مالكیت افراد است وهم باید آنرا در متن ارتباطات اجتماع جستجو كرد . در اصل سرمایهٔ اجتماعی در محدودهٔ تعلق گروه‌ها و جامعه‌هاست. درست بر عكس سرمایهٔ انسانی معمول (مانند مهارت) كه رابینسون كروزوئه می‌تواند در جزیزهٔ دور افتاده‌اش به تنهایی آنرا كسب نماید، هنجارهایی كه شالودهٔ سرمایه اجتماعی را تشكیل می‌دهند، در صورتی معنادار است كه یك جمع هرچند كوچك در آن سهیم شوند. در اینصورت است كه مبادلهٔ اطلاعات، روابط اعتماد، حمایت یا همكاری معنا دارد .

دلایلی چند وجود دارد كه توجیه می‌كند چرا ما این ویژگی روابط انسانی را گونه‌ای از سرمایه نام می‌نهیم:

اول اینكه مانند دیگر انواع سرمایه، سرمایه اجتماعی نیز منبعی است با امكان سرمایه‌‌گذاری برای انتظارات آینده و همراه بازدهی و نااطمینانی. سرمایه‌گذاری در ساختن شبكه روابط خارجی، كنشگران را در جهت دستیابی به اطلاعات و قدرت توانمند می‌سازد و توسعهٔ شبكه‌های درونی به كنشگران جمعی امكان تقویت هویت جمعی و كارهای مشاركتی را فراهم می‌نماید. به عبارت دیگر همیشه نمی‌توان از سرمایهٔ اجتماعی به عنوان یك دارایی برونزا و غیر قابل كنترل یاد كرد.

دیگر آنكه سرمایهٔ اجتماعی مانند گونه‌های دیگر سرمایه، چند منظوره و تبدیل‌پذیر است. شبكه‌های دوستانهٔ كنشگران اجتماعی مانند سرمایه‌های فیزیكی می‌تواند برای اهداف متفاوت به كار گرفته و به تولید كمك كند. همچنین منافعی كه افراد از جایگاهشان در شبكه می‌برند قابل تبدیل به دیگر انواع سرمایه بویژه سرمایه اقتصادی است. شاید به همین دلیل, اعتبار و اعتماد را گاه به عنوان جایگزین سرمایهٔ مالی مطرح می‌كنند. پس به عنوان سومین بعد می‌توان به جایگزینی یا مكمل بودن برای دیگر منابع اشاره كرد. عوامل اقتصادی می‌توانند گاه كمبود سرمایهٔ اقتصادی یا انسانی خویش را با روابط قوی‌تر جبران نمایند یا نقش تكمیلی ایفا كنند. مثلاً كارایی سرمایهٔ اقتصادی را می‌توان با كاهش هزینهٔ انتقالی توسط سرمایهٔ اجتماعی كاملتر نمود.

چهارم اینكه مانند سرمایهٔ فیزیكی و انسانی (و بر خلاف سرمایه‌‌های مالی) سرمایهٔ اجتماعی نیازمند حفاظت و هزینهٔ نگهداری است و باید به طور متناوب باز‌سازی و تقویت شود. همچنین این سرمایه در مشابهت با سرمایهٔ‌ انسانی نرخ استهلاك قابل پیش‌بینی ندارد. به عبارت دیگر سرمایهٔ اجتماعی مانند دانش و مهارت یا برخی انواع كالای عمومی با عدم استفاده دچار استهلاك می‌شود نه مصرف بیشتر.

در نهایت سرمایهٔ اجتماعی مانند امنیت خیابان‌ها یا پاكی محیط یك كالای جمعی است كه به مالكیت فردی استفاده كننده در نمی‌آید و جایگاه آنرا باید در روابط میان كنشگران جستجو نمود نه در دست یا ذهن ایشان. این كالای جمعی هرچند قابلیت منحصر كردن را دارد اما استفاده از آن غیر رقابتی است .

بنا به دیدگاهی كه كلمن در كتابش به آن اشاره می‌كند, سرمایه بر مبنای كاركرد آن تعریف می‌شود سرمایه اجتماعی ذات واحدی نیست بلكه مجموعه‌ای از صورتهای گوناگون است كه با ماهیتی مشابه، دو عنصر را همراه خود دارند: اولاً همه آنها مشتمل بر جنبه‌ای از ساختارهای اجتماعی‌اند و ثانیاً برخی كنشهای خاص عاملان اجتماعی و اقتصادی را در محدودهٔ ساختار تسهیل می‌كنند. سرمایه اجتماعی مانند سایر اشكال سرمایه مولد است یعنی تحقق اهداف معینی را كه در نبودش محقق نمی‌شوند، امكان‌پذیر می‌گرداند. سرمایه اجتماعی مانند سرمایه‌های فیزیكی یا انسانی كاملاً قابل معاوضه یا جانشینی نیست بلكه ممكن است مختص فعالیتهای معینی باشد. سرمایه اجتماعی برخلاف سایر اشكال سرمایه، به طور ذاتی در ساختار روابط كنشگران با هم و رابطه بین آنها حضور دارد. این سرمایه در خود كنشگران یا ابزار تولیدشان نهفته نیست. به عنوان مثال در بازارهای عمده فروشی الماس، یك تاجر كیسه‌ای حاوی سنگهای الماس را به دست تاجر خریدار می‌دهد تا پیش از معامله آن را در خلوت و از سر فرصت وارسی كند و همهٔ اینها بدون هیچ ضمانت یا اطمینان رسمی بابت سرقت یا تعویض انجام می‌شود و این در حالی است كه آن كیسه شاید صدها هزار دلار قیمت داشته باشد.

با بررسی دقیق می‌توان برخی از ویژگیهای ساختار اجتماعی را توضیح داد. واقعیت آن است كه جامعه تاجران الماس چه از نظر تكرار كنش و واكنش‌ها و چه از لحاظ پیوندهای قومی و فامیلی معمولاً بسیار بسته است. برای مثال بازار عمده فروشی الماس در شهر نیویورك، بازار یهودی‌هاست، تعداد ازدواجهای خانوادگی در آن بالاست. و همه در یك محله بروكلین ساكن‌اند و برای عبادت به یك كنیسه می‌روند. اگر این اعتماد ساختاری وجود نداشته باشد عملكرد بازار الماس بسیار كند و به مراتب ناكارآمد خواهد بود.

۲-۱-تقسیم ‌بندی و گونه های سرمایه اجتماعی

برای رسیدن به سطح تحلیل جامعه‌شناختی و ساختار اقتصادی، آشنایی با ابعاد و گونه‌های سرمایهٔ اجتماعی بسیار مهم است. بر اساس كار ارزشمند "وندی استون" ابعاد اصلی و ویژگی‌های عمدهٔ سرمایهٔ اجتماعی برچند مبنا قابل بحث است: اول در ساخت شبكه‌ها و ساختار روابط اجتماعی می‌توان مقولات زیر را به عنوان ویژگی‌های سرمایهٔ اجتماعی متمایز كرد :

۱.نوع روابط, را می‌توان به رسمی و غیر رسمی تقسیم كرد مثلاً صندوق‌های همیاری فامیلی یا باشگاه‌های فكری یا ورزشی.

۲.اندازهٔ شبكه‌ها, كه محدود یا گسترده است مانند شبكه‌های فامیلی محلی یا جهانی.

۳.ساختار درونی روابط به گروه‌های متجانس و نامتجانس قابل تقسیم است كه درجهٔ مشابهت و همگونی اعضاء را ازجهات مختلف نشان می‌دهد.

۴.ساختار برونی روابط, كه باز یا بسته خواهد بود یا در طیفی میان آنها قرار می‌گیرد.

۵.سطح روابط , كه در قالب شبكه‌های افقی و عمودی بیان می‌شود.

از جمله رایج‌ترین تقسیم بندی‌ها در مورد سرمایهٔ اجتماعی، تقسیم آن به روابط افقی (همتراز) و عمودی است. این مبنا اولین بار توسط پاتنم در مورد مطالعه ایتالیا به كارگرفته شد. بر طبق این تقسیم، ‌سرمایهٔ اجتماعی را می‌توان در دو سطح خرد و كلان ارزیابی نمود. سطح كلان (عمودی) شامل فضای روابط كلان میان نهاد‌های رسمی و ساختار‌هایی چون دولت و نظام حقوقی می‌شود. این سطح زیر ساختی سازمان‌ها توسط پیشگامان مباحث شناسایی نشده و مورد توجه نبود. لیكن امروز اینكه نهاد‌‌های مدنی و مردمی چگونه رابطه‌ای با نهاد‌های رسمی دارند و درجهٔ پذیرش، اعتماد، جبران و اطلاع رسانی میان روابط عمودی چه كیفیتی را داراست، تأثیر شناخته شده‌ای در بهره‌وری و رفاه اجتماعی دارد. سطح خرد بیشتر به سازمان‌های افقی و شبكه‌های اجتماعی, هم در شناخت‌ها (اعتماد، انسجام و…) و هم در ساختارها اشاره دارد كه در قالب‌هایی مانند گروه‌های مشاركت مردمی و خانواده عمل می‌كند .

دوم در ساخت هنجارها و كیفیت روابط اجتماعی می‌توان دو مقولهٔ زیر را به عنوان ویژگی‌های سرمایهٔ اجتماعی ذكر كرد:

۱.هنجار اعتماد میان اعضاء شبكه یا نهاد‌های یك شبكهٔ كلان كه طیفی از بسیار ضعیف تا كاملاً قوی را شامل می‌شود.

۲.هنجار جبران و بازتاب رفتارها كه اعضاء خود را موظف به جبران مستقیم/ غیر مستقیم یا فوری/ با تأخیر كمك‌ها بدانند.

تقسیم‌بندی گونه‌های مختلف سرمایه اجتماعی در تحلیل روابط اقتصادی و اجتماعی و درك تمایزهای گروهها و نهادهای اقتصادی مختلف بسیار راهگشاست. به بیان دیگر این تقسیم‌بندی, مبنای مفیدی برای تحلیل وضعیت انباشت سرمایه در یك جامعه یا شناسایی ابعاد ضعیف آن تلقی می شود. اما باید یادآور شد كه نوعی پیوند میان گونه های فوق وجود دارد. به طور مثال جوامعی كه هنجار اعتماد میان كنشگران اقتصادی آن ضعیف است, نمی‌تواند از قدرت شبكه سازی و روابط افقی قوی برخوردار باشد و همچنین تأثیر سیاستهای نهادهای رسمی نیز در سطوح خرد جامعه بسیار متزلزل خواهد بود. اگر با هدفی كاربردی و سیاستگذارانه به این موضوع توجه كنیم, لازم است بدانیم كه آبشخورهای شكل‌گیری و تقویت سرمایه اجتماعی در چه منابعی قرار دارد تا بدین ترتیب بتوانیم برای اصلاح مقوله‌های سرمایه اجتماعی‏, ابزارهای تاثیرگذار را فراهم نماییم. در یك تقسیم‌بندی كلی می‌توان منابع سرمایهٔ اجتماعی را به چهار دسته متمایز كرد :

۱ـ منابع طبیعی شامل خویشاوندی و نژاد و قومیت: با وجود تغییراتی كه در ساختار خانواده ایجاد شده است، خویشاوندی به عنوان قوی‌ترین شكل ارتباط اجتماعی در جوامع معاصر باقی خواهد ماند. هرچند اخلاق جدید غرب بركوس اخلاق خودخواهانهٔ‌ فردگرا كوبیده و پایه‌های ارزشی فرهنگ خویشاوندی را سست نموده و علوم سیاسی لیبرال و اقتصاد كلاسیك بر این اصل موضوعه مبتنی است، اما قدرت هویت بخشی و جامعه‌پذیری خانواده و در مناطق دیگر قومیت یا نژاد هنوز بی بدیل و بهترین زمینه برای شبكه‌های ارتباطی خواهدبود.

پانوشت‌ها:

- Putnam, Robert (۱۹۹۳), p.۳۵.

- Woolcok & Narayan (۲۰۰۰), p.۲۶۶.

- Falk & Kilpatrick (۲۰۰۰), p.۱۰۳.

- كلمن, جیمز (۱۳۷۷), ص۹۸.

- Bourdieu (۱۹۸۶), p.۲۴۸.

-Falk (۲۰۰۱), p.۴

- Raiser & Wallace & Nowotny (۲۰۰۱).p.۳.

-World Bank (۲۰۰۰), "What is social capital", p.۲.

- فوكویاما، فرانسیس (۱۳۷۹)، ص ۱۳.

- Palakurthi (۲۰۰۱), pp.۱۴-۶.

- كلمن، جیمز (۱۳۸۴), ص۴۹. - همان, ص.۵۰ - Stone, Wendy (۲۰۰۱), p.۷.

-Hopkins, Liza (۲۰۰۱), p.۴.

- فوكویاما (۱۳۷۹)ص ۹۸.

- سن, آمارتیا (۱۳۸۰) فصل دوم. - Putnam, Robert (۱۹۹۵), pp.۶۵-۷۰.

-Fukoyama, Francis (۱۹۹۹), pp.۳-۵.

- پاتنم, رابرت (۱۳۸۴) ص.۱۰۰

- Joy Luck Club

- Putnam, Robert (۱۹۹۳), p.۴.

- همان، ص ۵

- Palakyrthi (۲۰۰۱), p.۱۷.

-Glaeser & Laibson & Sacerdote (۲۰۰۲).

- Silicon Valley

- پاتنم, رابرت (۱۳۸۴) ص.۱۰۲

- همان, ص.۱۰۵

- همان, ص.۱۰۶

- در تدوین فهرست فوق از مقاله نویسنده در شماره ۳۲ فصلنامه راهبرد مركز تحقیقات استراتژیك, با نام استراتژی اقتصاد بر محور سرمایه اجتماعی استفاده شده است.

منابع:

۱.پاتنم‏, رابرت (۱۳۸۴) در " سرمایه اجتماعی, اعتماد, دموكراسی و توسعه", به كوشش كیان تاجبخش‏, ترجمه افشین خاكباز و حسن پویان, تهران, نشر شیرازه.

۲.سن, آمارتیا (۱۳۸۰) "توسعه به مثابه آزادی" ترجمه حسین راغفر, تهران, نشر دستان.

۳.فوكویاما، فرانسیس. (۱۳۷۹)۴۱ "پایان نظم" ترجمه غلامعباس توسلی. تهران، نشر جامعه ایرانیان.

۴. كلمن, جیمز (۱۳۷۷) "بنیاد‌های نظریهٔ اجتماعی‍" ترجمه منوچهر صبوری. تهران، نشر نی.

۵.كلمن، جیمز (۱۳۸۴) در " سرمایه اجتماعی, اعتماد, دموكراسی و توسعه", به كوشش كیان تاجبخش‏, ترجمه افشین خاكباز و حسن پویان, تهران, نشر شیرازه.

۶.Bourdieu, Pierre (۱۹۸۶), "Forms of Capital", In "Handbook of Theory & Research for Sociology of Education", Westport, Greenwood Press.

۷.Falk, Ian (۲۰۰۱), "Litracy & Community", Tasmania University.

۸.Fukoyama, Francis (۱۹۹۹), "Social Capital & Measuring", I. M. F Report.

۹.Glaeser & Laibson & Sacerdote (۲۰۰۲), "An Economic Approach to Social capital", in "Economic Journal", no.۱۱۲.

۱۰.Hopkins, Liza (۲۰۰۱), "What Is Social Capital", Swinburgne University of Tech.

۱۱.Palakurthi (۲۰۰۱), "Social capital a conversation Pro & Con", pp.۱۴ ۶.

۱۲.Putnam, Robert (۱۹۹۳), "The ProsPerous Community", in American Prospect. N. ۱۳.

۱۳.Putnam, Robert (۱۹۹۵), "Anericam Declining Social Capital", in journal of democracy.

۱۴.Putnam, Robert (۲۰۰۱), "Bowling Alone", U.S.Harward University.

۱۵.Raiser & Wallace & Nowotny & Haerpfer (۲۰۰۱), "Social Capital in Transition", Working paper, no.۶۲.

۱۶.Stone, Wendy (۲۰۰۱), "Measuring Social Capital", Australian institute of Family Studies.

۱۷.UN (۲۰۰۱), "World Development Indicatar".

۱۸.Woolcock, Michael (۱۹۹۸), "Social Capital & Economic Develoment", in Theory & Society. Vol. ۲۷. no.۲

۱۹.World Bank (۲۰۰۲), "How Is Social Capital Measured", Report Paper.

۲۰.World Bank (۲۰۰۲), "What Is Social Capital", WB website/ Poverty/ Scapital.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.