دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
نمایشی درباره اختلافات
"مومیا" نمایشی درباره اختلافات بین آدمهاست. اصلن جوهر هر درامی، به خصوص درام رئالیستی، بر پایه همین اختلافات و کشمکشها شکل می گیرد. در مومیا ۳ اپیزود هست که در نهایت وصل به هم میشوند و یعنی اینها بیانگر اختلافات مشترک هستند.
اما در این بین حس میشود که بین خطوط متن جملات و کلمات حذف شدهای هست که ناخواسته مسائل را کمی تا بسیاری مبهم میکند. شاید اپیزود سوم به دلیل پرهیز از این خطوط پاک شده جذابترین و گیراترین اپیزود باشد. این در حالی است که درام رئالیستی با صراحت و شفافیت ژرفاندیشانه موافق است و این نکتهای است که اگر درامنویسان ما مراعات کنند ما دیگر مشکلی نخواهیم داشت. یعنی رئالسیم بدون پرداخت شفاف و صریح اصلن شکل نخواهد گرفت. ایبسن نکته گنگ و مجهولی در هیچ یک از متنهای رئالسیتی و ناتورالیستیاش ندارد. تنسی ویلیامز، آتور میلر و حتا یوجین اونیل خیلی صریح مسائل اجتماعی خود را بیان میکنند؛ بنابراین ما هم نمیتوانیم تافته جدا بافتهای باشیم مگر گونههای دیگر درامنویسی را نشانه برویم. اتفاقن این سه وضعیت که میتوانند با جاذبه بالا مطرح شوند و در اپیزود سوم چنین چیزی لحاظ شده است، متاسفانه دوم اپیزود اول و دوم، چوب در لفافه سخن گفتن را میخورند.
در اپیزود اول، دو مرد که گویا در رژیم پهلوی جزء دستگاه امنیتی بودهاند، حالا به واسطه یک بازی مقابل هم قرار گرفتهاند و در این بازی نرد عشق را به بازی گرفتهاند. یعنی در پس یک بازی، ماجراهای ریز و درشت اجتماعی و سیاسی آشکار میشود. البته بخشی از آن آشکار نمیشود و در آن خطوط پاک شده گم و گور باقی میماند. باور بفرمایید اگر پاک نمیشد شاهد یک شاهکار نمایشی بودیم. زیباست که دو مرد گذشته خود را از طریق یک بازی مرور کنند. درست مثل "شطرنج باد" ساتیا جیترای هندی، یادتان آمد؟!
هادی مرزبان هم خواسته در کارگردانی پر هیاهو باشد. او نظم بازی را با چند زنگ تلفن و یادآوری آن گذشته مظلومانه و غریب بر هم میریزد. این بازی اوجی هم دارد. هنگامی که میشنویم آن عشق نیز در این بازیها و نیرنگهای سیاستکارانه از بین رفته است. فضا هم به اختصار با چند المان معرفی میشود. آپارتمان مرد دوم است که او به ظاهر پذیرای مرد اول شده اما با همان حس امنیتی مدام عصبیتر می شود.
اپیزود دوم درباره یک زن نویسنده است که خلوتاش با ورود یک دختر دانشجوی فراری بر هم می ریزد. این که این دختر کیست و از کجا و چه کسی میگریزد؟ گرفتار در همان خطوط پاک شده متن هست. حالا او هم یک روایت از گذشته بر هم ریخته خود دارد و زن نویسنده هم قصه طلاق و دوری از همسرش را میگوید. این بخش هم به آن حد تاثیر لازم نمیرسد متاسفانه. اما اپیزود سوم که گویا نوشته همین خانم نویسنده است برگرفته از قصهای است که آن دختر دانشجو بازگو کرده است. در اپیزود سوم مرد فقیری نسبت به کارهای دختر کوچکش عصبی است و سر آخر هم تصمیم میگیرد برای راحت شدن از این بیآبرویی او را به کشتن دهد.
"مومیا" بازی سیروس همتی و صبا کمالی را در اپیزود سوم دارد . طراحی صحنه وحید لاری هم کارآمد است و در اتصال سه اپیزود به کار گرفته شده است. در هر اپیزود با کمترین تغییر و تحول فضاها عوض میشود. موسیقی هم در حد لازم به کار گرفته شده است.
رضا آشفته
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب رافائل گروسی حج انتخابات مجلس شورای اسلامی دولت شورای نگهبان حجاب دولت سیزدهم حسین امیرعبداللهیان رسانه
تهران شهرداری تهران هواشناسی وزارت بهداشت قتل قوه قضاییه فضای مجازی آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی شهرداری باران
ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا بانک مرکزی خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار قیمت مسکن حقوق بازنشستگان بورس
تئاتر محمدعلی علومی نمایشگاه کتاب تلویزیون سریال مهناز افشار دفاع مقدس سینمای ایران صدا و سیما سینما صداوسیما مهاجرت
مغز دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه روسیه اوکراین طوفان الاقصی رفح طالبان
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نساجی رئال مادرید بازی بارسلونا سپاهان جواد نکونام باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اپل سامسونگ آیفون گوگل باتری مایکروسافت اندروید اینستاگرام ناسا ماهواره
رژیم غذایی بیمه زیبایی ویتامین چای کاهش وزن آلرژی دندانپزشکی