چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پله پله تا تکامل رنگین انسان


پله پله تا تکامل رنگین انسان

طبق نظریه تکامل داروین, پس از پیدایش حیات در زمین به تدریج موجودات زنده به گونه های مختلف تقسیم شدند و این روند تاکنون که انسان به وجود آمده ادامه دارد

طبق نظریه تکامل داروین، پس از پیدایش حیات در زمین به تدریج موجودات زنده به گونه های مختلف تقسیم شدند و این روند تاکنون که انسان به‌وجود آمده ادامه دارد. این نظر در ابتدا با مخالفت کلیسای مسیحی مواجه شد اما به تدریج جایی در مجامع علمی باز کرد. امروزه استخوان هایی از انسان های میمون نما یا نئاندرتال کشف شده است. با پیدایش علم ژنتیک تحقیقات در زمینه یافتن نیای انسان کنونی وارد فاز جدیدی شد. تحقیقات جدید به اندازه یافته های فسیل شناسان از هم نسل بودن انسان و میمون دفاع نمی کند. انسان های امروزی از نژاد هموسافرین می باشند که با نژاد نئاندرتال متفاوت است. تخمین زده می شود نسل ما حدود چهل هزار سال قدمت داشته باشد. آغاز به حیات ما انسان های کنونی تقریبا هم زمان با انقراض نئاندرتال ها بوده است.

برای یک بررسی دقیقتر، به عقب یعنی آغاز جهان و سپس شروع "حیات" بازمی گردیم. می بینیم که در نظام خلقت برای بوجود آمدن میمون ها (نخستی ها) باید ابتدا پستانداران بوجود می آمده اند. برای ایجاد موجودات هوشمندی چون پستانداران نیز باید پرندگان و پیش از آنها خزندگان خونسرد در فرایندی طولانی بوجود می آمدند. برای پا گذاشتن آنها بر عرصه حیات نیز باید ابتدا در فرایندی میلیونها ساله، حیات گیاهی و جانوری در اقیانوس ها از موجودات تک سلولی ایجاد می شد که البته برای آن هم باید در طی چند صد میلیون سال آهن موجود در اقیانوس های قرمز رنگ در زمین اولیه به صورت اکسیدی حذف می گشت و اکسیژن جو زمین به مقدار مناسب می رسید و....اگر همچنان ادامه دهیم می توانیم تا خود بیگ بنگ پیش برویم.

پس در این میان داستان هبوط آدم بر زمین چه می شود؟ پی بردن به هوشمندی و خلاقیت واقعی خالق آن است که درک کنیم وقتی خالق به چیزی (چه کل جهان و چه یک انسان) می گوید موجود باش، کل لوازم و مراحل و قوانین لازمه آن چیز به راه می افتد و ایجاد می شود. ما تلاش می کنیم ایجاد شدن را با دید این جهانی خود تفسیر کنیم اما از دید خالقی که خود به بعد زمان مقید نیست و ناچار از صبر کردن نمی باشد (بلکه خود خالق زمان است) خلقت شامل ایجاد فرایند "زمان" نیز هست.

در ادامه بررسی ماجرای طولانی آفرینش، چند مرحله یا چند جهش بنیادی قابل مشاهده است. پس از رخ دادن انفجار بزرگ، جهانی محصور به ابعاد مکان و زمان ایجاد شد. گفته می شود جهان ابتدایی به صورت گاز و بخار بوده است. به کمک میدان های نیروی موجود در جهان از جمله میدان گرانش، اینها به تدریج در نقاطی گرد هم آمدند و به جرم این مناطق افزوده شد. به تدریج اجرام سماوی و منظومه ها و کهکشان های منظم تشکیل شدند.

حدود ۴/۶ میلیارد سال پیش از این، کره زمین در منظومه شمسی از کهکشان راه شیری متولد شد. بر این سیاره استثنایی به تدریج شرایط مناسبی برای پیدایش حیات ایجاد شد تا جایی که با ایجاد مولکول DNA، جهان وارد فاز جدیدی شده و ماده بی جان به جاندار تبدیل شد. گفته می شود در مکان هایی عناصر تشکیل دهنده مولکول DNA همچون هیدروژن، اکسیژن، نیتروژن و کربن در کنار یکدیگر وجود داشته اند و نخستین تک سلولی ها ایجاد شده اند. اما آیا این منطقی است که این اتم ها به صورت رندم و اتفاقی چنین ساختار پیچیده ای به خود گرفته و چنان عملکرد پیچیده تری را از خود بروز داده باشند؟

پس از این مرحله اساسی، حیات به سیر خود ادامه داد و انواع متکامل تری از جانداران ایجاد شدند که به این سیر تکاملی اشاره کردیم. از نکات جالب توجه در این سیر، انجام کارهایی توسط جانوران است که برای آن هیچگونه تجربه یا آموزشی نداشته اند و با کمک نوعی عقل غریزی رفتارهای لازم را در تغذیه، شکار، مهاجرت، تولید مثل و غیره بروز می دهند. سرانجام پستانداران با هوش اولیه همچون دلفین ها و شامپانزه ها ایجاد شدند. تا اینجا تمامی جانداران ماشین هایی قابل پیش بینی بودند که کاملا متناسب با شرایط اطراف خود زندگی می کردند. اما زمانی رسید که جانداری کاملا متفاوت وارد این اکوسیستم قانون مند شد.

در اینجا بود که تحول بزرگ دیگر رخ داد. این تحول پیدایش نخستین جانداری بود که می توانست از ته دل "بخندد" یا "گریه کند". تا قبل از انسان، در عالم هستی از ذوق و وجد و شور و در کل از پدیده ای به نام "عشق" خبری نبود. حضرت آدم نخستین انسان اولیه ای بوده که از مرحله حیوانی پیشین جدا شده و توان درک حالات جدیدی را یافته است. از آن پس این جاندار متفاوت بر زمین گسترش و بر آن تسلط یافت. اینچنین تغییری در حیات آثاری عظیم تر از مراحل قبلی بر جا نهاد و این حالت جدید هم نمی توانسته خود به خود رخ داده باشد. خلقت جهان مادی و تمامی مراحل تکامل مقدمه ای بوده است برای رسیدن به مرکبی که توان حمل روح الهی را داشته باشد. موجودی بر این مرکب سوار شده که قرار است نقشه عظیم خلقت را به سرانجامی رسانده و خلیفه خداوند در جهان هستی شود و این مرحله از طرح عظیم الهی را به مرحله ای دیگر متصل سازد.

شاد آمدم شاد آمدم از جمله آزاد آمدم

چندین هزاران سال شد تا من به گفتار آمدم

آن جا روم آنجا روم بالا بدم بالا روم

بازم رهان بازم رهان کاین جا به زنهار آمدم

من نور پاکم ای پسر نه مشت خاکم مختصر

آخر صدف من نیستم من در شهوار آمدم

(مولوی)

نویسنده : میلا د مجتهدی