دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

سیاستهای طراحی


پل رند, طراح, معلم ونقاش در انستیتوی پرات, مدرسه طراحی پارسونز و با جورج گروژ است كه در اتحادیه دانشجویان هنردرس خوانده است او از سال ۱۹۵۶ در دانشكده هنردانشگاه بیل تدریس كرده و در حال حاضر مشاور شركت آی بی ام و شركت كامینزانجین است

· پُل رند

· پل رند، طراح، معلم ونقاش در انستیتوی پرات، مدرسه طراحی پارسونز و با جورج گروژ است كه در اتحادیه دانشجویان هنردرس خوانده است. او از سال ۱۹۵۶ در دانشكده هنردانشگاه بیل تدریس كرده و در حال حاضر مشاور شركت آی بی ام و شركت كامینزانجین است. او طراح چند كتاب، نویسنده مقالات متعدد در زمینه طراحی و هنربوده وتا كنون چند جلد كتاب از او از جمله «تفكراتی در باب طراحی» و «طراحی و غریزه بازی» منتشر شده است. همه خوب می دانند كه دنیای واقعی كه طراح در آن كار می كند، دنیای هنر نیست، بلكه دنیای بده بستان است كه دلیل وجودی هر سازمان تجاری است. انگیزه اصلی هر طراح، برخلاف بازاریابان، نفس هنر است: هنر در خدمت تجارت، هنری كه به كیفیت زندگی می افزاید و درك انسان را از جهان اطراف عمق می بخشد. طراحی فعالیتی است برای حل مشكل، وسیله ای برای روشن ساختن معنا، تركیب معناهای مختلف و دراماتیزه كردن هركلمه، هر تصویر، هر فرآورده وهر رویداد. اما موانع جدی در خلق و ارائه هر طراحی خوب، وجود سطوح مختلف مدیریت در هر ساختار بوروكراتیك است، چون معمولا طراح، سوای پیشداوری یا عدم آگاهی متداول، خود را با برخوردهای ناپسند ورفتارهای نا معقول روبرو می بیند. در واقع مشكل اصلی طراح، نه كینه توزی و نه بلاهت كه ضعف اخلاقی كسانی است كه با آنها سر و كله می زند.

طراحی فرآیند پیچیده ای نیست، اما دلایل مختلف سبب پیچیدگی آن می شوند، یكی از این دلایل مدیری است كه از طراحی شناخت لازم را ندارد. او نه به نقش خود آكاه است و نه به نقش طراح. دیگری مسئول تبلیغاتی است كه هر چند علاقه منداست اما محتاط عمل می كند، زیرا برای او مهم ترین مسئله رضایت مشتری است. نفر سوم مشتری مظنونی است كه پرشهایی نادرست و مساله ساز می پرسد كه بیشتر از آن كه علمی باشند، شبه علمی اند.

اگر وظایف طراح در مقررات اداری طوری برنامه ریزی شده باشد كه دستیابی به تصمیم گیرنده نهایی امكان پذیر باشد، كار ساده تر پیش خواهد رفت، در غیر این صورت ارائه كار خوب وارزشمندكوششی بی ثمر است. غافل ماندن از سابقه و روش شناسی طراحی –این كه اثر چگونه در پهن شكل گرفته، عرضه وتكثیر می شود-نیز به مشكلات و سوء تفاهم ها دامن می زند. طراحی راه و رسمی است در زندگی، دیدگاهی است به جهان. طراحی در بردارنده تمامی اجزای ارتباط بصری، از جمله استعداد، خلاقیت مهارت و دانش است. در طراحی، زیبائی شناسی و اقتصاد، تكنولوژی و روانشناسی ذاتا به هم ارتباط دارند. یكی از عواملی كه مایه سردرگمی می شود، مدیر بی تجربه و مضطربی است كه معصومانه انتظار دارد، یا حتی می خواهد كه برای حل مشكل خود، به راه حل هایی متعدد متشبث شود. این راه حل ها می توانند طرح هایی از مفاهیم بصری یا گفتاری، مجموعه طرح های سردستی، مجموعه تصاویر وطرح های رنگی و نیز انتخاب نوع حروف باشند. دو دوتا چهارتا می اندیشد و در پی فرصتی برای اعمال سلیقه های شخصی خود است. او به احتمال زیاد همان كسی است كه به انجام بازنگری های پایان نا پذیر و تعیین وقت های غیر واقعی اصرار می ورزد و وقت تلف می كند. البته هر چه تعداد طرح ها بیشتر باشند، دست برای انتخاب بازتر است، اما اصولا چنین انتخاب هایی كمی اند نه كیفی. این كار همان قدر كه وقت گیر است، گمراه كننده هم هست، زیرا به خلاقیت آنی صدمه می زند وبی تفاوتی ایجاد می كند و غالبا به نتایجی می انجامد كه نه ویژگی بارزی دارند نه جذابند نه تأثیرگذار. خلاصه، به ندرت ممكن است فكر خوب، دسته دسته پدید آید. طراحی كه داوطلبانه انبوهی طرح در اختیار مشتری قرار می دهد این عمل را به خاطر پیشبرد كار انجام نمی دهد، بلكه چه بسا این عمل ناشی از عدم اطمینان یا ترس اوست، چراكه با این عمل به مشتری اجازه می دهد در مسند قضاوت بنشیند. طراح ماهر فقط در صورتی حاضر به خرید نقش اصلی را در تصمیم گیرهای زیبایی شناسانه به عهده ندارند؛ آنها در بسیاری موارد از اصول طراحی سر در نمی آورند وبه جزئیاتی كه معرف كیفیت برترند، بی توجه اند و به الزامات بازاریابی نیز اعتنایی ندارند. آنها در وهله اول و به حق، در فكر كاهش هزینه های موسسه اند،‌برای همین به خطا زیبایی را همطراز اسراف وخست را معادل داوری های خردمندانه تجاری ارزیابی می كنند. این مشكلات تنها مربوط به سازمان های بوروكراتیك نیست. هنرمندان و نویسندگان و دیگرانی كه در زمینه ارتباط وهنرهای بصری، چه در اداره های دولتی یا بخش خصوصی، در مدارس یا كلیساها، و هرجای دیگر كه كار می كنند، ناچارند با كسانی كه زیروبم هنر آنها را درك نمی كنند و در نتیجه به عقایدایشان بی توجهند، كناربیایند. در این میان طراح بیش از همه آسیب پذیر است، چون همه به خود اجازه می دهند در مورد طراحی نظر بدهند. اگر مدیری بداند كه از چه خوشش می آید، همین می تواند مایه دلگرمی طرح شود. طراحی مثل هر پیشه ای، ضعف های خاص خود را دارد. اما مشكل طراح معمولاو برخلاف تاجر، این است كه حرف هایش را درست درك نمی كنند واین در جایی كه سوء تفاهم زیاد است، مسأله ای جدی است. این امر در طراحی گرافیك رایج تر از طراحی صنعتی یا معماری است، چون طراحی گرافیك بیش از عرصه های كاربردی دیگر، در معرض داورهای زیبایی شناسانه قراردارد. كله شقی می تواند یكی از ویژگی های پسندیده یا نا پسند طراح باشد (كه البته این به دیدگاه بستگی دارد):


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.