پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

از پروانه های محمدعلی تا بزکش های خادم


از پروانه های محمدعلی تا بزکش های خادم

از آغاز شکل گیری ورزش مدون و ثبت مسابقات آن, در بسیاری از رشته های ورزشی, دوئل های خاص و متفاوتی میان نفرات و تیم های مافوق عادی آن برگزار شده که به سبب نزدیکی توان دو طرف و نتایج جالب مورد توجه عظیم مردم هم قرار گرفته و به رخدادهایی کلاسیک بدل شده اند و صرف نظر از این که کدام یک بیشتر پیروز بوده اند, این ستیزها بر جذابیت و ماندگاری این ورزش ها و شهرت و اعتبار افراد حاضر در آن افزوده و آنها را به افسانه بدل کرده است

از آغاز شکل‌گیری ورزش مدون و ثبت مسابقات آن، در بسیاری از رشته‌های ورزشی، دوئل‌های خاص و متفاوتی میان نفرات و تیم‌های مافوق عادی‌ آن برگزار شده که به سبب نزدیکی توان دو طرف و نتایج جالب مورد توجه عظیم مردم هم قرار گرفته و به رخدادهایی کلاسیک بدل شده‌اند و صرف‌نظر از این که کدام‌یک بیشتر پیروز بوده‌اند، این ستیزها بر جذابیت‌ و ماندگاری این ورزش‌ها و شهرت و اعتبار افراد حاضر در آن افزوده و آنها را به افسانه بدل کرده است.

در سال‌های اخیر نبردهای مکرر راجر فدرر سوئیسی با رافائل نادال اسپانیایی در تنیس مردان و جره‌می وارینر و لاشان مریت آمریکایی در دوی ۴۰۰ متر مردان چنین وضعیتی داشته‌اند؛ اما از آنها هم دیرپاتر، بهتر و کلاسیک‌تر داشته‌ایم. در این صفحات به ۶ مورد خاص اشاره می‌کنیم، با این توضیح که کوشیدیم از تنیس، اتومبیلرانی و بوکس بیش از یک مورد نیاید، حال آن که در هریک از این ورزش‌های دوئلی و مبتنی بر نمایش‌های گلادیاتوری و انفرادی، نمونه‌ها و مصداق‌های فوق بسیار بیش از این بوده‌اند.

● محمدعلی کلی ــ جو فریزر

وقتی محمدعلی کلی، بوکسور مسلمان شده آمریکایی را به خاطر امتناعش از رفتن به ویتنام از عنوان قهرمانی مشتزنی سنگین‌وزن جهان خلع و به مدت ۳ سال محروم کردند، تشکیلات بوکس حرفه‌ای این عنوان را به جو فریزر داد که هموطن کلی و از او کوتاه‌تر اما بسیار سریع‌تر و پرانرژی و یک چپ‌دست بی‌مهار بود، محمدعلی در بازگشتش به رینگ ابتدا بازپس‌گیری عنوانش را هدف خود قرار داد و با این که در سال ۱۹۷۱ در اولین مبارزه‌اش با فریزر در مدیسن اسکوئر گاردن نیویورک در راند آخر با یک ضربه چپ چرخشی ناک دان و برای اولین بار در دوران پرداختنش به بوکس حرفه‌ای نقش زمین و بازنده شد؛ اما در دو دیدار بعدی‌اش با این رقیب ویژه که در سال ۱۹۷۴ و ۷۵ برگزار شد، تلافی کرد و سومی (و آخری)‌ را که در مانیل فیلیپین سر گرفت، چنان با قاطعیت و فاصله برد که جای تردیدی در صلاحیت وی برای در اختیار داشتن مجدد عنوان جهانی نماند؛ مقامی که او در این حدفاصل (۱۹۷۳)‌ با ناک‌اوت کردن شگفت‌انگیز جورج فورمن شکست‌دهنده فریزر در کینشازای زییر از نو به دست آورده بود.

این جمله و شعار معروف محمدعلی که مثل پروانه دور حریف بگرد و مثل زنبور به او نیش بزن، فزون‌تر از ۳۵ سال بعد بیش از هر کسی و زنبوروار در گوش فریزر زنگ می‌زند.

● بیورن بورگ ــ جیمی کانرز

دوئل مستقیم و غیرمستقیم بیورن بورگ سوئدی و جیمی کانرز آمریکایی برای سروری بر ورزش تنیس مردان از سال ۱۹۷۴ شروع شد و تا سال ۱۹۸۲ که زمان اعلام بازنشستگی شگفت‌انگیز بورگ در سن نه‌چندان بالای ۲۷سالگی بود، ادامه یافت و با این که با وارد شدن جان مک انروی آمریکایی از سال ۱۹۷۷ به معادلات فوق، این دوبل تبدیل به یک مثلث شد، اما دو ضلع اصلی ستیزهای بزرگ‌تر و واضح‌تری داشتند.

بورگ که بانی یک انقلاب به لحاظ ساختارهای رفتاری، نمایشی و فنی در تنیس بود، ۱۱ گرانداسلم را برد که شامل ۵ ویمبلدون پیاپی در سال‌های ۱۹۷۶ تا ۸۰ و در زمان‌هایی کابوس‌وار برای رقبایش شد و کانرز ۲ بار در ویمبلدون و ۵ بار در یو.اس.اوپن قهرمان شد و چند مرتبه فینال و نیمه نهایی‌های ویمبلدون را هم واگذار کرد که یکی از آنها در سال ۱۹۸۱ مقابل شخص بورگ و در حالی بود که دو ست اول را از رقیب سوئدی برده بود. این که کانرز تا ۱۹۹۰ یعنی ۳۹ سالگی‌اش در صحنه ماند، بیشتر برای جبران چنین قصورهایی و رسیدن به رقیب غایب سوئدی‌اش بود. با وجود این، در همین حدفاصل مک انرو با رساندن قهرمانی‌هایش در گرنداسلم‌ها به عدد ۸، از مرز کانرز گذشت.

● فرانس بکن باوئر ــ یوهان کرویف

یکی سردار فوتبال آلمان غربی بود که او را بدرستی قیصر می‌نامیدند و دیگری پرنس باوقار فوتبال هلند که هر چند القابی از این دست نداشت، اما نماد فوتبال «هم مدافع ــ هم مهاجم» هلند و به قول خودشان «توتال فوتبال» لاله‌های نارنجی بود.

با این سلاح و با فرماندهی کرویف هلند تا بازی فینال جام جهانی ۱۹۷۴ همه را در هم کوبید و آلمان غربی با این که به رغم میزبانی پیکارها بد شروع کرد و در مرحله نخست بازی حیثیتی را به «هم‌نژاد» و همسایه کمونیستی‌اش ــ آلمان شرقی ــ واگذار کرد، اما در مرحله بعدی تجدید سازمان کرد و دوباره آلمان شد و به فینال رسید تا دوئل مستقیم قیصر و پرنس، سرنوشت این جام را مشخص کند.

رسول خادم حدفاصل سال‌های ۹۴ تا ۹۶ در ۳ فینال پیاپی جهانی و المپیک و در حالی که از برخی جهات تصور می‌شد بازنده هر سه میدان باشد، ۳ مرتبه پیاپی غول روسی را شکست داد و ۳ طلای متوالی را به سینه زد و کارنامه سراسر زرین ماخاربک را مخدوش کرد

کرویف در همان دقیقه نخست یک پنالتی از رقیب گرفت که نیسکنس آن را گل کرد، اما هلند در دقایق بعدی در دام دوندگی و بازی فشرده ژرمن‌ها افتاد و بازی صفر ــ یک برده را با پنالتی پل برایتنر و یکی از گل‌های تخصصی گرد مولر (از هیچ، همه چیز ساختن)‌ یک ــ۲ واگذار کرد تا در حسرت بزرگ‌ترین جام ملی فوتبال جهان بماند و قیصر دومین جام قهرمانی ژرمن‌ها را (پس از سال ۱۹۵۴)‌ بالای سر ببرد.

با این که هلند ۴ سال بعد از آن فینال سیاست‌زده جام جهانی ۱۹۷۸ را هم به آرژانتین باخت اما هیچ کس نگفت که باخت فینال ۱۹۷۴ لزوما سند برتری قیصر بر پرنس هلندی‌ها بوده است و این که حول و حوش همان سال‌ها کرویف ۳ توپ طلا را برد و بکن باوئر ۲ توپ، معضل فوق را حل نکرد.

● آلن پروست ــ ایرتون سنا

نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ و نیمه اول دهه ۱۹۹۰ متعلق به این اتومبیلرانان مخوف بود. افرادی که سرعت افراطی و ریسک‌آمیز را چنان از نو تعریف و معنا کردند که یکی‌شان (سنا)‌ به ورطه مرگ افتاد و دیگری (پروست)‌ ده‌ها بار مرد و زنده شد تا ۳ بار عنوان قهرمانی جهان را در مورد توجه‌ترین و سنگین‌ترین رشته اتومبیلرانی (فرمول یک)‌ از چنگ سنا بیرون بکشد و مال خود کند.

«سنا»ی برزیلی هم مثل پروست دقیقا به همین تعداد، عنوان قهرمانی این پیکارها را به دست آورد؛ اما وقتی ضلع سوم و جدیدی با نام آشنای میشاییل شوماخر آلمانی در سال ۱۹۹۴ گوی سبقت را از هر دو ربود، سنا چنان بر پدال گاز اتومبیلش در پیست مونزای ایتالیا فشرد که بر اثر سرعت دیوانه‌وار و برخورد با دیوارهای کنار پیست کشته و به یک بت ابدی در برزیل بدل شد؛ به طوری که ۱۶ سال پس از مرگ از په‌له زنده هم محبوب‌تر است.

پروست که سیاستمدارتر بود، با اوجگیری شوماخر، صحنه را خالی و اعلام بازنشستگی کرد؛ اما سال ۲۰۱۰ معترف است که هنوز میزان سرعت غیرقابل تخمین رقیب از کف رفته برزیلی‌اش را باور ندارد و افسوس از دست رفتن حریفی را می‌خورد که اگر اصلا نمی‌بود، تعداد قهرمانی‌های پروست به اندازه شوماخر (۷ مورد)‌ می‌رسید.

این که پروست در فرانسه بدون جانشین مانده و فیلیپه ماسا، روبنز باری کلو و حتی نلسون پیکه (با سابقه یک بار قهرمانی جهان)‌ به گرد سنا هم نرسیده‌اند، بیانگر ارزش‌های غیرقابل برابری آنهاست.

● رسول خادم ــ ماخاربک خادارتسف

خادارتسف روسی یک غول دست‌نیافتنی بود که در ۹۶ کیلوی کشتی آزاد ۷ بار پیاپی قهرمان جهان و المپیک شد و روش کشتی گرفتن‌اش مثل ایرانی‌های هنرمند و البته روسی‌های اصیل، پهلوانانه و فاقد ریا بود و درختی بود که خراش و خدشه‌ای برنمی‌داشت. تا این که رسول خادم، قهرمان نجیب و فکور ایرانی در ادامه صعود تدریجی‌اش از ۶۸ کیلو به بالا وارد ۹۶ کیلو شد و در حدفاصل ۹۴ تا ۹۶ در ۳ فینال پیاپی جهانی و المپیک و در حالی که از برخی جهات تصور می‌شد بازنده هر سه میدان باشد، ۳ مرتبه پیاپی غول روسی را شکست داد و ۳ طلای متوالی را به سینه زد و کارنامه سراسر زرین ماخاربک را مخدوش کرد، خادارتسف که هر سه بار تسلیم کشتی‌های بسیار هوشمندانه و توام با حسابگری و بزکشی‌های مهار‌ناپذیر رسول شد، در همان سال‌ها، برادر بزرگش اصلان خادارتسف را (که قهرمان ۱۲۰ کیلوی جهان هم شد)‌ در یک تصادف اتومبیل از دست داد اما برای او، صاعقه خادم چیزی دیگر و واقعه‌ای بس ویرانگرتر بود.

● برنار هینو ــ گرگ لموند

یکی امید و ستاره کشور میزبان مهم‌ترین مسابقه دوچرخه‌سواری جهان محسوب می‌شد و دیگری ستاره رکابزنان آمریکا که در عصر قبل از لنس آرمسترانگ می‌خواست فرانسوی‌ها را در خاکشان مغلوب کند اما فرجام جنگ ۲ تن از برترین دوچرخه‌سواران دوران معاصر به رغم ۵ بار قهرمانی برنار هینوی فرانسوی به توردوفرانس و ۳ بار سرفرازی گرگ لموند آمریکایی در این تور به روایتی یر به یر ماند زیرا سال‌های آخر اوج یکی (هینو)‌ با ایام ابتدایی اوجگیری نفر دیگر (لموند)‌ مصادف شد و از دید هواداران لموند ۳ عنوان اولی وی در سرزمین رقیب، به اندازه ۵ قهرمانی هینو ارزش داشت بخصوص که لموند قهرمانی ۱۹۸۹ را در شرایطی از مشت لوران فینون، دیگر ستاره کشور میزبان بیرون کشید که تا آخرین روز و مرحله از وی عقب بود و کار تمام شده به نظر می‌رسید و لموند فقط با چند ثانیه برتری در جدول نهایی یک تور ۲۳ روزه ۲۱ مرحله‌ای ۳۵۰۰ کیلومتری از رقیب عینکی خود جلو زد. او و بقیه نمی‌دانستند یک دهه بعد، آرمسترانگ سرطانی با ۷ قهرمانی پیاپی فتوحات هر دو را بی‌رنگ و قصه را تمام خواهد کرد.

وصال روحانی