پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

نفوذ کلام بر روابط اجتماعی


نفوذ کلام بر روابط اجتماعی

تأملی بر کتاب «درآمدی بر شیوه تحلیل انتقادی گفتمان» اثر مریئل و توماس بلور

وقایع اجتماعی و گفتمان بطور تفکیک ناپذیری به یکدیگر مرتبط‌اند. کتاب «درآمدی بر شیوه تحلیل انتقادی گفتمان» نوشته مریئل بلور و توماس بلور به منظور فراهم نمودن مقدمه‌ای کلی برای مطالعه گفتمان و شیوه تحلیل انتقادی آن در۱۰ فصل شامل ۲۰۱ صفحه طراحی شده و موضوعات اجتماعی مربوط به این رشته و به تدریج دامنه ای از روش‌هایی که برای تحلیل انتقادی گفتمان در دسترس هستند را ارائه می نماید. نویسندگان این کتاب درصدد آنند که آگاهی خواننده را از مکتب و زبان ارتقا بخشیده و شیوه‌ای در مهارت‌های تحلیل گفتمان که برای انواع مختلفی از گفتمان کاربرد دارد را فراهم نمایند. هدف آن است که خوانندگان نسبت به نقش گفتمان به عنوان قدرتی کنترل کننده درجامعه بیشتر حساس شوند و فهمی عمیق‌تر از روشی که در آن زبان برای متقاعد کردن و تحت نفوذ خود درآوردن افراد و گروههای اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد، بدست آورند و همچنین خوانندگان این کتاب توانایی بیشتری برای پرسیدن نقش خودشان به عنوان مشارکت کنندگان در گفتمانهای متداول احساس کنند.

● ماهیت چند رشته ای بودن تحلیل انتقادی گفتمان

کلمه «گفتمان(discourse)» کاربردهای گوناگونی دارد اما در اینجا ازگفتمان به منظور ارتباط نمادین انسانی در بسیاری از اشکالش،خواه مستقیماً از طریق زبان گفتاری یا نوشتاری یا ازطریق اشارات، تصاویر، نمودارها، فیلمها ، یا موسیقی استفاده گردیده و در این کتاب، توجهات بر روی زبان و گاهی رجوع به اشارات وتصاویر است، اما این موضوع دلیل بر این نیست که ما انواع دیگر گفتمان را کم اهمیت تر ببینیم.

از آنجا که تحلیل انتقادی به مفاهیم زبانشناسی گفتمان توجه دارد، به عنوان زبانشناسی انتقادی یا تحلیل زبانشناسی انتقادی نیز شناخته شده است. به‌علت تـأثیرات زیاد از حوزه‌های مطالعاتی مختلف- نه فقط زبانشناسی- این رشته باعنوان مطالعات انتقادی گفتمان نیز معرفی گردیده است. در کتاب فوق، از تحلیل دقیق متنها که شامل تحلیل زبانشناسی نقش‌گرا دربرخی موارد می باشد استفاده شده اما علاوه برآن مطالب گسترده تری نظیر بافت اجتماعی گفتمان، نقش گفتمان درعادات اجتماعی و نقش متون خاص نیز بررسی گردیده است.

شاخه زبانشناسی که در این کتاب وقت به وقت از آن یاد شده، به عنوان زبانشناسی نقشگرای بنیادی شناخته شده است. این شاخه از دستور بر اهمیت بافت اجتماعی ( بافت فرهنگی و بافت موقعیتی) در تولید وتوسعه زبان ،هم از لحاظ تاریخی و هم وقایع فردی گفتمان در شرایط معنایی تأکید می‌کند. به علاوه، زبانشناسی نقش گرا، متفاوت از برخی شاخه های زبانشناسی، نه تنها همیشه با کلمات و جملات سر وکار داشته است، بلکه به متون طولانی‌تر و مجموعه‌ای از متن‌ها و پیکره ها فراتر از سطح جمله پرداخته است. با این وجود، روش‌های زبانی تنها روشهای مورد استفاده در تحلیل انتقادی گفتمان نمی باشند و در این کتاب قوتهایی را که از رهیافت چند رشته‌ای حاصل می شود، تصدیق گردیده است.

اهداف و مقاصد زبانشناسی متفاوت از اهداف تحلیل انتقادی گفتمان است. زبانشناسان، عموماً، نگران روشی هستند که زبان یا گفتمان به آن روش «عمل می کند» وعلاقه شان به زبان صرفاً برای خود زبان است. تحلیل انتقادی گفتمان، از طرف دیگر، تمایل به روشی دارد که در آن زبان وگفتمان برای رسیدن به اهداف اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته اند و تا اندازه‌ای این استفاده در تغییر و بقای اجتماعی ایفای نقش می کند.

این بدین معناست که تحلیل انتقادی گفتمان علائق – و گاهی اوقات روشهایی را- با رشته هایی که گروهها وساختارهای اجتماعی مطالعه می کنند، نظیر مردم شناسی، جامعه شناسی، قوم نگاری و روش شناسی قوم و همچنین با رشته هایی که با شناخت انسان و رفتار، نظیر روانشناسی اجتماعی و شناختی سر و کار دارند، به اشتراک می‌گذارد. تحلیل انتقادی گفتمان درروشهایش، تئوری ادبی و فلسفه زبان و ارتباط خصوصاً کار روی کنش گفتار و اندرزهای مکالمه را نیز به‌ کار می گیرد، زبانشناسان اجتماعی در تحلیل انتقادی گفتمان مؤثر بوده اند و بسیاری از آنها به طور معمول درحال بررسی تحلیل انتقادی گفتمان بوده و هستند.

تحلیلگران انتقادی گفتمان در روشهای‌شان موارد ذیل را مدنظر دارند:

۱) تحلیل بافت

۲) فن‌های دیداری، نظیر راههای ثبت کردن و نسخه‌برداری از زبان معمولی.

۳) مشاهده شرکت کننده،جایی که محقق نقشی در جامعه گفتمان مقصد به منظور مطالعه مراحل گفتمان دارد.

۴) استفاده ازگویش ورها، نظیر متخصصان در زمینه‌های خاص، برای توضیح دادن وتفسیر کردن آنچه که درحال اتفاق افتادن در جامعه مقصد با احترام به شیوه‌های گفتمانشان می‌باشد.

در سال‌های اخیر، متخصصان در زمینه‌های مختلف از جمله مورخان، مؤسسات تجاری، حقوقدانان، سیاستمداران و متخصصان رشته های پزشکی به موضوع گفتمان علاقه مند شده و از تحلیل گفتمان برای رسیدگی به مسائل اجتماعی مربوط به حرفه‌شان استفاده کرده اند. ون دایک(سال ۱۹۹۷) که واژه مطالعات انتقادی گفتمان رابرای این منظورانتخاب کرد، آن را به عنوان یک میان رشته جدید تعریف کرد که از تحلیل متن و عملاً بحث در مورد تمام رشته‌های ادبیات وعلوم انسانی وعلوم اجتماعی تشکیل شده است.

تحلیل گفتمان بین دکتر و بیمار، مثالی است که بارها گزارش شده است. مثال دیگر زبانشناسی قانونی است که درباره گفتمان پلیسی و قانونی تحقیق می کند. شیوه‌های بررسی تحلیل انتقادی گفتمان وآداب و رسوم جامعه هر دو برای کشف و شرح چگونگی عمل آن گفتمان‌ها و همچنین فراهم نمودن انتقادی از روشهای آنهاست. از تحلیل فرد درمی‌یابیم که:

۱) چه چیزی در حال وقوع در یک رویداد است؛ و

۲) آیا تحلیل انتقادی گفتمان، ساختار اجتماعی موجود را حفظ می کند یا مستعد تغییر یا اصلاح آن است. تحلیلگران انتقادی گفتمان حوزه‌های خاصی از بی عدالتی، خطر، آسیب، تبعیض وغیره را شناسایی و مطالعه می کنند. در حالی که امروزه به طور گسترده پذیرفته شده است که بسیاری از مشکلات اجتماعی ازاستفاده غیرعاقلانه زبان یا اشکال دیگر برقراری ارتباط به وجود می‌آیند، سؤال قابل بحث این است که چگونه نتایج بسیار مفیدی می‌تواند تنها از دخالت گفتمان‌ها حاصل شود. به هرحال، در کتاب حاضر عقیده براین است که تحلیل انتقادی گفتمان می‌تواند به پرورش آگاهی و توان مردم درجهت تغییر کمک کند.

در سال‌های اخیر مباحث قابل توجهی برای برقراری اصول تحلیل انتقادی گفتمان و طرح اهداف تحقیق این رشته وجود داشته است. در اینجا فقط تعداد کمی ازاصول پیشنهادی مندرج در کتاب را بیان می کنیم.

تحلیلگران گفتمان، درحقیقت تمام محققین اجتماعی، با گروه گفتمانی که در حال تحقیق درباره گفتمان می‌باشند، هم به عنوان اعضای یک گروه اجتماعی و هم به عنوان ناظران بر اجتماع با هم در ارتباط تنگاتنگ می باشند. اغلب اوقات، محقق عقاید و نگرشهای مشابه را برای شرکت در گفتمانی تحت عنوان تحلیل نگه می دارد. به این دلیل، آنها به حساسیت بالا درخصوص نقششان در ساختار اجتماعی نیاز دارند و باید برای روشن ساختن موقعیتشان با احترام به موضوع تحقیق آماده باشند. تحلیلگر انتقادی گفتمان قصد نوعی بی طرفی ندارد که گاهی اوقات توسط دانشمندان یا زبانشناسان سرزنش شده است، اما تشخیص می دهد که احتمالا چنین بی طرفی به دلیل ماهیت تجربه ایشان غیرممکن است. درعوض آنها درباره موقعیتشان حساس و صریح می باشند.

نکته قابل توجه این است که تحلیلگر انتقادی گفتمان نقش گفتمان در عمل اجتماعی را تأیید می‌کند و آن را بسیار مهم برای بررسی می‌داند.

نویسندگان کتاب «درآمدی بر شیوه تحلیل انتقادی گفتمان» برای یافتن یک ارتباط خوب بین زبان شناسی و جامعه شناسی، خواندن کتاب‌ها و مقالات سلی و کارتر(۲۰۰۴) را پیشنهاد می‌کنند که نقش و عملکرد جامعه گفتاری را تأیید می‌کنند و علاقه خاصی برای خوانندگان و تحصیل‌کنندگان زبان به وجود می‌آورند.