جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم "پوپک و مش ماشاءالله"


نگاهی به فیلم "پوپک و مش ماشاءالله"

در چند سال گذشته ژانر طنز در سینمای ایران به جایگاه جالبی در بین تماشاگران دست یافته است که میتواند از نظر روانشناسی نشان دهنده جامعه افسرده ما باشد. جامعه ای که اتفاقا بیشترین …

در چند سال گذشته ژانر طنز در سینمای ایران به جایگاه جالبی در بین تماشاگران دست یافته است که میتواند از نظر روانشناسی نشان دهنده جامعه افسرده ما باشد. جامعه ای که اتفاقا بیشترین نسل جوان را داراست. قصد ندارم در اینجا وضعیت فعلی جامعه را بررسی کنم. در چند روز گذشته فرصتی دست داد که وقتم را صرف فیلم وطنی کنم: "پوپک و مش ماشالله".

مهمترین نکته ای که ذهنم را به شدت مشغول کرد استقبال زیاد و تعجب برانگیز مردم از این دو فیلم بود به طوری که کل سالن آزادی پردیس آزادی مملو از جمعیت شد. اینکه چرا جامعه ما به جایی رسیده است که خانواده ها با فرزندان خردسال خود به دیدن کمدی های سخیف میروند بحثی طولانی است. اتفاقا این روزها زیاد در محافل و برنامه های سینمایی شنیده میشود و همه بانگ سینمایی متعالی را سر میدهند اما باز هم فیلمهای کمدی بورس هستند و مخاطب دارند. مانده ام خانواده های که عصر یک روز تعطیل به هوای یک تفریح سالم در کنار فرزندان خردسال خود به سینما می آیند در زمان پخش فیلم چه جوابی برای فرزندان خود خواهند داشت وقتی این کودکان شوخی های سخیف و بعضا رکیک موجود در این کالاهای فرهنگی را می بینند. فرزاد موتمن را از "شبهای روشن" و "هفت پرده" میشناسم از زمانی که این فیلم ها یک اتفاق بود برای کارگردانش حتی "صداها"ی فرزاد موتمن را دوست داشتم. اما ...

قصد دیدن "پوپک و مش ..." نداشتم اما خوشحالی زاید الوصف موتمن ازساختن و فروش فیلم باعث شد بلیط بخرم و به دیدن فیلمی بنشینم که حداقل یک ربع از ماجرای آن حول محور آفتابه گذشت. نه قصد توهین به کارگردانی را دارم که زمانی دیدن نامش بر روی فیلمی من را به دیدن یک کار خوب ترغیب میکرد و نه کتمان بیان موضوعات سخیف و بی ارزش در سینمای وطنی. تنها چیزی که من را یه شدت غمگین میکند این است که چرا موتمن از فروش چنین فیلمی باید اینقدر خوشحال باشد. فیلمی که در آن به راحتی به ارزشها توهین و اسمش را حتما جامعه در حال گذار می نامند یا شوخی ها سخیف و خجالت آوری را به راحتی در لفافه مطرح میکنند تا به مدد کلامتی یا تشبیهاتی که بیننده در تلویزیون نمی شنوند، بخندند. در یک کلمه میتوان گفت متاسفم برای فرزاد موتمن و منیژه حکمت که ادعا میکردند فیلم آنها یک کمدی شریف است. به راستی سر کار حانم حکمت چرا بهاره رهنمای فیلم شما باید با مش ماشا... ازدواج کند. سرکار خانم شما که خودتان دم از آزادی زنان میزنید. آیا جامعه در حال گذار ما به جایی رسیده که زنانش تنها برای اینکه ازدواج کنند به هر مردی جواب مثبت میدهند. این دیدگاه شماست بعد از زندان زنان و سه زن.

دیدن این فیلم به شدت من را غمگین و دلگیر کرد. زیرا در جامعه زندگی میکنیم که افرادی که نام فرهنگی را یدک میکشند با فیلم هایشان شعور مخاطب را به زیر سوال میبرند. به راستی چرا به جایی رسیدیم که هنرمندان به راحتی بر روی پرده به مخاطب توهین کنند.

سیده مریم مطلب پور

منبع: سی نت