جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مصحف لاینتهی ...
شاید آنروز که ماه
آخرین خنده ی آرام به شب می انداخت
و در آیینه ی لک دار نگاهش، نگران ...
بچه خورشید خودش را می باخت
آسمان فکر شبی بود که مهتاب نداشت
و پس از ان خورشید
هیچ شب خواب نداشت
□□□
شاید آن لحظه آخر بلبل ...
خواب یک لحن بهاری می دید
شاید اندیشه پرواز دو سه جوجه سبز ...
آخرین خاطره ای بود که با آن خندید
و هنوز آخر لبخند به لبهایش بود
که خزان شاخه عشقش را چید
و به اندازه ی پرواز هزاران بلبل ...
بال بگشود و رهید
□□□
هیجده بار بهار ...
همه ساله به زیارت آمد
هیجده سال بهار ...
پای آن پنجره ی عقده گشا زانو زد
هیجده مرتبه بلبل به ترانه خواندش
و غزل هرچه هنر داشت به دامانش ریخت
نوزده سالگی اش را اما ...
باغبان زار گریست
و دگر هیچ نشد نوبت بیست
تاخداهست ولی شعر لطیفش باقیست
□□□
بالهایش دو سه بار ...
بیشتر همپر پرواز نشد
هیجده بار بهار آمد و خواندش اما ...
گویی آن مصحف لاینتهی آغاز نشد
مثل قرآنی بود ...
که سر تاقچه ی علم بشر ماند ولی ...
هیچ رمزی ز الفبای خداوندی او باز نشد.
حامد اهور
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
آمریکا عراق جنگ حماس نیکا شاکرمی مجلس شورای اسلامی روز معلم دولت رهبر انقلاب معلمان مجلس بابک زنجانی
ایران هواشناسی بارش باران هلال احمر آتش سوزی قوه قضاییه تهران پلیس سیل معلم شهرداری تهران آموزش و پرورش
سهام عدالت قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان خودرو دلار سایپا بانک مرکزی ایران خودرو کارگران
سریال پایتخت مهران مدیری تلویزیون عفاف و حجاب تئاتر مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل جنگ غزه فلسطین روسیه ترکیه نوار غزه اوکراین چین انگلیس ایالات متحده آمریکا بنیامین نتانیاهو
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ
هوش مصنوعی کولر گوگل اپل عیسی زارع پور تلفن همراه تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب دیابت کاهش وزن