دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

وقتی مصر آمریکا را به آتش کشید


وقتی مصر آمریکا را به آتش کشید

مایک دیویس, متفکر شصت وپنج ساله آمریکایی, تا کنون بیش از بیست کتاب تالیف کرده است حیطه اصلی نظریه پردازی و پژوهش مایک دیویس مطالعات و اقتصاد شهری, تاریخ نگاری, نظریه های زیست محیطی و امعه شناسی فلسفی است

مایک دیویس، متفکر شصت‌وپنج‌ساله‌ آمریکایی، تا‌کنون بیش از بیست کتاب تالیف کرده است. حیطه اصلی نظریه‌پردازی و پژوهش مایک دیویس مطالعات و اقتصاد شهری، تاریخ‌نگاری، نظریه‌های زیست‌محیطی و امعه‌شناسی فلسفی است.

دیویس که تحقیقات بسیاری روی فقرای تمامی نقاط جهان به‌خصوص محل تولد خودش، کالیفرنیای جنوبی انجام داده، پیش از تحصیلات دانشگاه به‌عنوان فردی از طبقات فرودست، خود به مشاغل دشواری از جمله کار در کشتارگاه و رانندگی کامیون پرداخت و در همان حال، یکی از فعالان عضو انجمن «دانش‌آموزان هواخواه یک جامعه دموکراتیک» بود. دیویس که اکنون استاد دانشگاه کالیفرنیا است، به‌خاطر چندین کتاب مهم پرآوازه شده است: شهر کوراتزها، سیاره زاغه‌ها، اسرای رویای آمریکایی.

● هم‌اکنون وضعیت جنبش وال‌استریت را چه‌طور می‌بینید؟

جنبش اشغال وال‌استریت منظومه‌ای از اشغال‌ها و کنش‌های مختلف و همراستا را در سرتاسر کشور موجب شده است که هر یک از آنها موضوعات محلی را به بدنه این جنبش افزوده‌اند و فرصت‌های گسترش‌یافته برای مبارزه آفریده‌اند. شعار و ایده جنبش اشغال وال‌استریت در ابتدا توسط یک گروه آنارشیست کانادایی ــ اد باسترز ــ مطرح شد، اما اصلی‌ترین منبع الهام اشغال بخش پایین‌تر منهتن ابتدا از قاهره و سپس از مادیسون، ویسکونتین، آمد.

به نظر من این واقعیت بسیار دوران‌ساز و زیبایی است که مصری‌ها در حقیقت آمریکایی‌ها را به دفاع از دموکراسی کشاندند.

شورش‌های عظیم جوانان در بارسلون، آتن و سانتیاگو (شیلی) نیز منبع الهام بوده‌اند، اما شجاعت و بی‌باکی میدان التحریر و منظره کارگران و فقرایی که در دفاع از دانشجویان و نوجوانان حاضر به جنگ به میدان آمده بودند، تسریع‌گر شوکه‌کننده اصلی جنبش ضد‌وال‌استریت بود. برای یک‌بار هم که شده، پوشش خبری تلویزیون ایالات متحده آمریکا از مسلمانان به جای آنکه کلیشه‌های همیشگی را تقویت کند، به فسخ و ابطال آنها پرداخت.

وال‌استریت چطور آغاز شد؟ چه دلایل اقتصادی و اجتماعی‌ای در پس این جنبش بودند؟

قاهره الگویی بود که همه جهان به رسمیت شناخته‌اند و زمستان سال پیش الهام‌بخش اشغال عمارت پارلمانی ایالت ویسکونتین توسط کارگران بخش عمومی و دانشجویان بود. ویسکونتین یک ایالت در غرب مرکزی آمریکا و به لحاظ تاریخی پیشرو است که در انتخابات سال ۲۰۱۰ چرخش عمیقی به سوی راست‌گراها داشت؛ زیرا تعداد کاندیداهای دموکرات در آن کم بود و جمهوری‌خواهان توانستند اکثریت کنگره را به دست آورند و به سرعت محافظه‌کاری متعلق به اوایل دوران پارینه‌سنگی، یعنی اسکات واکر را به کسوت فرماندار درآوردند. واکر در همان روزهای اول کار قانونی را پیشنهاد داد که حقوق اتحادیه‌ای کارمندان و کارگران را از بین می‌برد و ویسکونتین را به ایالتی نظیر آلاباما یا کارولینای جنوبی بدل می‌ساخت. همزمان با تلاش او، ده‌ها هزار معلم مدرسه ویسکونتین، رانندگان اتوبوس، و کارگران بیمارستان‌ها داشتند نبرد میدان التحریر را از تلویزیون‌هایشان تماشا می‌کردند. در فوریه، صدها نفر از همین آدم‌ها برای جلوگیری از تصویب لایحه ضد اتحادیه‌ای واکر ساختمان کنگره را اشغال کردند و برای هفته‌ها از ترک آنجا سر باز زدند و زمانی که پلیس آنها را به تخلیه خشونت‌بار از آنجا تهدید کرد، صدهزارنفر در حمایت از آنها در خیابان‌های منتهی به ساختمان کنگره تجمع کردند.

همه روزنامه‌نگارانی که وقایع ویسکونتین را گزارش می‌دادند، از اتحاد خود‌‌آگاهانه مردم آنجا با مردم التحریر قاهره شگفت‌زده شده بودند. همان طور که مده‌آ بنیامین می‌نویسد: «معترضان محلی از دیدن عکس یک مهندس مصری با نام محمد صلاح‌الدین‌النصر به وجد آمده بودند، زیرا این مهندس مصری پلاکاردی در دست داشت با این مضمون: «مصر از کارگران ویسکونتین حمایت می‌کند ــ یک جهان، یک درد.» معترضان وال‌استریت نیز به نوبه خود فریاد می‌زدند «از مصر تا ویسکونتین: ما بر می‌خیزیم» و پلاکاردهایی را بالا گرفتند که روی آنها نوشته بود «فرماندار واکر: مبارک ما». برخی از فعالان مصری نیز در عوض تماسی تلفنی با مدیسون برقرار کردند و با استفاده از یک کردیت کارت چندین دوجین پیتزا برای اشغالگران ساختمان کنگره ایالاتی خریداری کردند. جنبش اشغال وال‌استریت فرزند خلف همین رخدادها است.

● نقش بحران اقتصادی و به‌خصوص وضع اقتصاد آمریکا در این بحران را چه‌طور ارزیابی می‌کنید؟

و نیز فرزند بحرانی اقتصادی که بی‌واسطه آینده میلیون‌ها فارغ‌التحصیل کالج‌ را خراب کردند و از جمله امید و آرزوی بلندپروازانی که شاید یک‌دهه پیش به‌شکلی واقع‌بینانه تصور می‌کردند قرار است تا بیست و شش سالگی بدل به یکی از میلیونرهای وال‌استریت یا سیلیکون ولی شوند. سیاست پولی ریاضتی که دموکرات‌ها دست در دست جمهوری‌خواهان پیاده‌سازی کرده‌اند، آموزش عمومی را مورد تاخت و تاز قرار داده: اخراج انبوه معلم‌های مدرسه، بالارفتن هزینه تحصیل در دانشگاه‌های عمومی و بسته‌شدن چندین مدرسه.

و حالا موقعیتی اتفاق افتاده که مدت‌ها در خاورمیانه رایج بوده اما هیچ کس آن را برای ایالات‌متحده پیش‌بینی نمی‌کرد: دانشجویان دکترا که هیچ امیدی به استخدام ندارند، فارغ‌التحصیلان سی‌ساله کالج‌ها که هنوز با والدین خود زندگی می‌کنند، و (همان‌طور که نظرسنجی‌های اخیر نشان داده‌اند) کاسته‌شدن قابل توجهی از باور به اینکه افراد موفق در عرصه تحصیلات می‌توانند آینده بهتری برای خود رقم بزنند. به بیان دیگر، آموزش عالی دیگر جواز عبور معتبری برای رفتن به مراحل بالاتر رویای آمریکایی نیست. در گذشته، جنبش مبارز کارگری آمریکا (که درصد کارگران مشغول در آن از یک‌سوم در دهه ۱۹۵۰ به ده درصد در زمان کنونی تقلیل یافته است) ممکن بود فاصله خود از این سنخ اعتراضات را حفظ کند یا حتی این جنبش اعتراضی را پس بزند. اما این بار، اتحادیه‌های کارگری ــ که دستگاه اداری اوباما آنها را به کل نادیده گرفته و تنها گذاشته است ــ با آغوش باز از آن استقبال کرده‌اند. باید اعتبار زیادی برای ریچارد ترومکا، رییس کنونی «تشکل سازمان‌های کارگری» (یکی از دو تشکل عظیم اتحادیه‌های کارگری در آمریکا) قایل شویم؛ کسی که یک نسل پیشتر هیاتی‌ به نمایندگی از کارگران معترض معدن‌های زغال‌سنگ را به وال‌استریت اعزام کرد. او به شکل بی‌قید و شرطی از اشغالگران وال‌استریت حمایت کرده است و اعتراضی فراگیر نسبت به تخلیه‌کردن آنها با توسل به زور از میدان لیبرتی ترتیب داد.

جبهه متحد «هیپی‌ها و کارگران عادی» توانستند کارگران متخصص از جمله دانشجویان و معلمان، کارگران بهداشت و سلامت و بالارتبه‌های اتحادیه‌های سنتی از جمله اتحادیه کارگران صنایع فولادی و اتحادیه کارگران معدن را گرد هم آورند.

اکنون بزرگ‌ترین چالش پیش‌روی جنبش اشغال وال‌استریت این است که آیا این جنبش می‌تواند آن قدر افزایش یابد تا نوعی جنبش «گتو را اشغال کنید» و مهم‌تر از همه، طبقه کارگر مهاجر و منفور آمریکای لاتین را در خود بگنجاند؛ یعنی همان مرکز زلزله هر دوی بحران اقتصادی و بحران حقوق بشر. (مهاجران آمریکای لاتین از سال ۲۰۰۷ به بعد دو سوم دارایی خالص خود را از دست داده‌اند. اغلب این دارایی‌ها در قالب مسکن بوده است.) اما وضعیت درست مثل قاهره یا آتن است. هنوز همه‌چیز را هم می‌توان برد و هم می‌توان باخت. اما در این لحظه، موضوعات واقعی نابرابری و عدالت اجتماعی بار دیگر قلمروی سیاست ایالات متحده را از یاوه‌گویی‌های پارینه‌سنگی «تی‌ـ‌پارتی» کذایی و مرتجعان جمهوری‌خواه پس گرفته است. به علاوه، نیازی نیست بگوییم که این جنبش بهترین راه مقاومت علیه طرح‌های دیوانه‌واری است که در تل‌آویو و واشنگتن پخته شده‌اند.

فرهاد امیری