یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا

نعل وارونه آمریکا در مبارزه با تروریسم


نعل وارونه آمریکا در مبارزه با تروریسم

امنیت انسانی از جمله مباحثی به شمار می رود که در پایان جنگ سرد و با آغاز بازاندیشی در مفهوم سنتی دولت محور, مطرح شد و در تعریف آن نیز اجماعی وجود دارد که حراست از هسته حیاتی بشر در مقابل تهدیدات فراگیر را در بر می گیرد

امنیت انسانی از جمله مباحثی به شمار می‌رود که در پایان جنگ سرد و با آغاز بازاندیشی در مفهوم سنتی دولت محور، مطرح شد و در تعریف آن نیز اجماعی وجود دارد که حراست از هسته حیاتی بشر در مقابل تهدیدات فراگیر را در بر می‌گیرد.

جرایم خشونت‌بار، تروریسم و آشوب میان گروه‌های فرقه‌ای جزو تهدیدات مستقیم علیه امنیت انسانی به حساب می‌آیند که این روزها نه‌تنها شاهد از بین رفتن یا حتی کاهش آن نیستیم بلکه می‌بینیم که بعضی از کشورها به بهانه‌های مختلف به گسترش آن هم می‌پردازند.

به عنوان مثال می‌توان به ورود آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم به کشورهای افغانستان و عراق اشاره کرد، در این میان دیدیم که آمریکا تلاش‌های فراوانی می‌کند تا حضور پر از سوال خود را پاسخگو باشد. اما واقعیت آن است که این کشور با وجود آن‌که در پوشش ادعای مبارزه با تروریسم و قاچاق مواد مخدر و ریشه‌کن کردن طالبان که دست پرورده خودشان بود به افغانستان حمله کرد و اشغال عراق را نیز دفاع از دموکراسی و نابودی سلاح‌های کشتار جمعی نامید، این ادعاها نه در افغانستان ثابت شد و نه در عراق، بلکه رسوایی‌هایی نظیر فجایع ضد بشری گوانتانامو و ابوغریب از بطن آن بیرون آمد و ناامنی و تروریسم امروز نه فقط در افغانستان و عراق بلکه به پاکستان، آسیای مرکزی و قفقاز نیز گسترش یافته است.

آمریکا حتی با همکاری دوستان خود در پرورش تروریست برای اعزام به دیگر کشورها هم کوتاهی نکرده است. در این میان ایران از جمله کشورهایی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکنون اقدامات تروریستی بی‌شماری برای جلوگیری از گسترش نفوذ آن انجام داده‌اند، زیرا کشور ما به عنوان سرزمینی قدرتمند و خودکفا در منطقه حضوری تاثیرگذار دارد، بنابراین سعی آنها بر این است تا آن را در حال فروپاشی و بی‌ثباتی معرفی کنند و برای اثبات این ادعای خود به راه‌های غیرانسانی نظیر حذف فیزیکی توسط عوامل دست‌نشانده‌شان متوسل می‌شوند.

در این رابطه می‌توان اشاره کرد که در ۸ سال گذشته گروهی با عنوان جندالله به کارهای تروریستی در منطقه سیستان و بلوچستان مشغول بودند و در ارتکاب کارهای غیرانسانی خود هیچ معیار و ملاکی نداشتند، به طوری‌که مردم منطقه پس از به دام افتادن سرکرده این گروه (عبدالمالک ریگی) جشن و شادی برپا کردند.

موضوع اینجاست که حامیان چنین گروه‌هایی خود را در حال مبارزه با تروریست نشان می‌دهند اما واقعیت چیز دیگری است.

هفته‌نامه آمریکایی امریکن‌فری‌پرس در مقاله‌ای به بررسی نقش پشت پرده سازمان‌های جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی در تقویت و حمایت از گروه‌های تروریستی ضد ایرانی پرداخته است.

این نشریه می‌نویسد: اقدام ایران در دستگیری سرکرده گروهک تروریستی جندالله موجب برجسته شدن این حقیقت شده که آمریکا و رژیم صهیونیستی، مدت‌هاست برای بی‌ثبات‌سازی ایران تلاش می‌کنند.

واکر، نویسنده مطلب مورد تاکید با اشاره به تلاش رسانه‌های غربی برای نفی حمایت دولت‌هایشان از سرکرده جندالله می‌نویسد: بعد از دستگیری ریگی اغلب رسانه‌ها به صورت گسترده ارتباط با جندالله را نفی کردند و تنها یک گزارش از شبکه تلویزیونی ای.بی.سی پخش شد که از حمایت ایالات متحده از جندالله خبر می‌داد.

در گزارش ای.بی.سی هم از قول منابع امنیتی پاکستان گفته شده بود که جندالله از سال ۲۰۰۵ به طور پنهانی از سوی مقامات آمریکایی برای انجام «حملات چریکی مهلک» در داخل ایران تشویق می‌شده است. بر این اساس، حمایت مالی از جندالله نیز توسط تبعیدیان ایرانی با رابطه‌های اروپایی از طریق برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس انجام می‌شده است.

امریکن فری‌پرس در قسمت دیگری ادامه می‌دهد: ارتش پاکستان به خاطر سوابق جندالله از حمایت آمریکا از این گروه ابراز نگرانی می‌کرد، تا جایی که تعدادی از ژنرال‌های ارتش پاکستان سال گذشته به همتایان آمریکایی خود توصیه کرده بودند روابط خود با جندالله را قطع کنند و اسرائیل را نیز وادار به قطع رابطه با این گروه نمایند.

واکر سپس با اشاره به حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از شبه‌نظامیان کرد نیز می‌نویسد: سیا و بخصوص موساد، پیش از این با حمایت و آموزش شبه‌نظامیان کرد به منظور انجام حملات علیه ایران از طریق مرزهای شمالی عراق اقدام کرده‌اند، ‌تا از طریق شورشیان از خاک عراق برای حمله به ایران هشدار دهند.

پایگاه خبری «بیلی پاروس» نیز می‌نویسد با توجه به توافق بیشکک و واشنگتن در مورد ایجاد دومین پایگاه نظامی آمریکا در جنوب این کشور، اعلام شده است که پایگاه‌های آمریکا در قلمرو قرقیزستان، پنهانی در زمینه آموزش تروریست‌ها فعالیت می‌کنند.

● توهم فروپاشی ایران

این که آمریکا یا رژیم صهیونیستی از گروه‌هایی مثل جندالله به عنوان ابزاری برای انجام جنگ‌های نیابتی استفاده می‌کنند چیز جدیدی نیست؛ زیرا اسرائیلی‌ها طی سال‌های اخیر نشان داده‌اند در به کارگیری گروه‌های تروریستی حاضر در خاورمیانه مهارت زیادی دارند. حال چه این گروه‌ها در عراق باشند، چه ایران و چه افغانستان. اما همان‌طور که در این گزارش‌ها هم آورده شد، این حماقت بیش از حد سران این رژیم است که فکر کنند با استفاده از گروه‌های تروریستی وابسته به خود می‌توانند موجب فروپاشی ایران شوند.

به عبارتی، دیگر از این توضیحات می‌توان برداشت کرد که مبارزه با تروریسم، بهانه کودکانه‌ای برای ورود به منطقه است تا آنچه را که می‌خواهند، بیابند. این یعنی همان اهدافی که نیکسون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا بصراحت در کتاب خود «۱۹۹۹، پیروزی بدون جنگ» ترسیم کرده و در جهت تحقق آن راهکار هم ارائه کرده بود. بنابر این با نگاهی هر‌چند نه‌چندان دقیق می‌توان فهمید استراتژی‌های آمریکایی در دنباله همین نگاه قرار دارد.

علاوه بر این کاملا واضح است که آمریکا خواب‌های بسیار بلندی برای این منطقه دیده است که تعبیر آن به واسطه ایجاد ناامنی‌های محلی و منطقه‌ای بخصوص در مناطقی که گسل های اجتماعی وجود دارد، امکان‌پذیر خواهد شد و بنابر این طبیعی است که اصلی‌ترین تغذیه‌کننده انواع گوناگون تروریسم باشد. تاسیس پایگاه‌های نظامی متعدد در منطقه و تلاش جهت گسترش آنها و بنا نهادن پایگاه‌های جدید، رزمایش‌های نظامی پیچیده با مشارکت کشورهای منطقه، دخالت صریح در مسائل داخلی کشورها و نیز دخالت در روابط سیاسی و اقتصادی منطقه، انعقاد قراردادهای سنگین تجاری و معاهده‌نامه‌های سیاسی ـ اقتصادی ـ امنیتی با دولت‌های همسو در منطقه، فروش انواع و اقسام تسلیحات نظامی به کشورهای منطقه و تبدیل خاورمیانه به انبار تسلیحات آمریکایی، راه انداختن حداقل ۳ جنگ و اقدام نظامی گسترده در منطقه‌ در سال‌های اخیر (جنگ خلیج‌فارس، حمله به افغانستان و جنگ عراق)، به بهانه مبارزه با تروریست جز پرورش تروریسم هدف دیگری نمی‌تواند داشته باشد.

ما در کشورمان از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی قربانی تروریسم بودیم و امروز نیز هدف گروه‌های تروریستی مورد حمایت آمریکا و انگلیس قرار داریم. اکنون باید پرسیدآیا آمریکا صلاحیت دارد راجع به این موضوع در جهان اظهارنظر کند؟ جالب توجه اینجاست که در گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا، ایران به دلیل پشتیبانی تروریسم محکوم شده است. با این حساب کاملا آشکار است که آنان پیش از این‌که به دنبال یافتن ریشه تروریسم و علل بحران‌های جهانی باشند، بیانیه‌ای سیاسی برای سرپوش گذاشتن بر نقش غیرقابل انکار خود در گسترش آن و توجیه مشکلات ناشی از سیاست‌های زیاده‌خواهانه اقتصادی و سیطره‌جویی آمریکا در جهان صادر می‌کنند زیرا در حال حاضر رژیم صهیونیستی به عنوان رژیمی جعلی و غاصب در منطقه خاورمیانه، خود نماد بارزی از تروریسم دولتی است که بشدت مورد حمایت آمریکا قرار دارد.

کبری تیموری گرکانی