شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

پرستش آموختنی است


پرستش آموختنی است

امروزه یکی از رایج ترین دغدغه های عاملان تربیتی, مخصوصا والدین, تربیت دینی کودکان است که ضرورت توجه به این مهم بر همه کس آشکار است

امروزه یکی از رایج ترین دغدغه های عاملان تربیتی، مخصوصا والدین، تربیت دینی کودکان است که ضرورت توجه به این مهم بر همه کس آشکار است. نقش تربیت مذهبی در همه ابعاد و وجوه زندگی فرد، از همان اوان کودکی تا بزرگسالی قابل تامل می باشد و نقش مهم آن در دو بعد فردی و اجتماعی قابل اغماض نیست و ارجحیت بسیاری دارد.

تربیت دینی کودکان از ملزومات تربیتی مهم به نظر می رسد که التفات و توجه ویژه والدین بر آن ضروری و لازم است. چه بسا در سایه بی توجهی اولیای کودک در پرورش جنبه های عقیدتی و مذهبی، بر تادیب این امانت های الهی در همه جوانب و ابعاد زندگی خلل وارد شده و بی شک این قصور سهوی بسترساز بسیاری از انحرافات اخلاقی و اجتماعی آنان در آینده خواهد شد.

از یک سو، مذهب در کودک موجب تقویت فراخود و وجدان اخلاقی می شود که متعاقب آن فرد از طریق نیروها و انگیزه های درونی هدایت می گردد و به قدرتی در ارزشیابی و قضاوت درباره رفتار خویشتن، بدون در نظر گرفتن ترس یا پاداش بیرونی ، دست می یابد، که در مواجهه با رفتار پسندیده و مجاز، پاداشی از درون دریافت می کند و در قبال انجام اعمال و افکاری که والدین و اجتماع مقبول و جایز نمی دانند، با ایجاد احساس گناه، خود را تنبیه و متنبه می کند. تحقیقات متعددی نیزمبین آن است که چنین نگرشی تضمین کننده حیات زندگی شخصی و اجتماعی است و باعث رشد و پیشرفت فرد می شود، به دیگر سخن در سایه سار پرورش وجدان است که حجاب های شک و تردید برکنده شده و دستیابی به مرحله ای از رشد که فراتر از استدلال عقلی است، میسور خواهد شد.

از دگر سو، مهمترین عامل کنترل فرد در مواجهه با بسیاری از انحرافات شخصیتی و اجتماعی مذهب است. در بعد فردی، پرورش مذهب طفل امروز و نوجوان و جوان آینده را از بسیاری ازعوامل سقوط و آلودگی ها دور کرده و از غوطه ور شدن در گرداب متعفن وسوسه ها و هوسهای رنگارنگ زود گذر وموقت، که بخصوص در سنین نوجوانی عارض فرد می شود، رهانیده و موجب دوری از اضطراب و فراهم شدن آرامش نسبی در فرد می شود.

توجه و نگاه ویژه مذهب به عواطف و ارزش انسانی، کودکان را از همان آغاز تحت ضابطه ای قرار می دهد که در جستجو و تکاپوی یافتن انس و الفت باشند؛ لذا، هم نوعدوستی، همدردی، احترام و محبت به دیگران ، نرنجاندن زبانی و یدی دیگران، تلاش بر استحکام روابط و... از مواهب تاثیر مذهب در بعد اجتماعی زندگی فرد است.

تربیت مذهبی، مولفه ای بنیادین دررشد اخلاقیات به شمار می آید که بر سودمندی و ثمربخش بودن حیات فردی و اجتماعی فرد تاثیری کلان داشته و موجب رشد معنویت و آرمانگرائی در فرد می گردد

با این اوصاف اگر بپذیریم، دستورات و تعالیم دین بر اساس فطرت بشری از جانب معبود به حق وضع شده و آموزه های دینی گستره زندگی بشر را در همه ابعاد(اجتماعی ،خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی، و...) مشمول می شود و دین برای حیات موفق و سازنده آداب و برنامه ای دارد، باید بی هیچ چون و چرایی قبول کنیم که تربیت دینی کودکان امری فوق العاده ضروری است .

وقوف والدین بر این مهم و احساس مسئولیت نمودن در قبال سرنوشت نسلی که تربیتش به دست آنان سپرده شده، باعث خواهد شد که آنان در قبال این بی تفاوتی و بی توجهی که متاسفانه امروزه بر جامعه سایه افکنده، احساس شرمندگی نمایند و نهایت کوشش خود را در جهت القاء رنگ و روح مذهبی بر زندگی نونهالان خود به کار گیرند.

و ریشه آن را بایستی در اعماق وجود و فطرت انسان جست، لذا بر این اساس است که مذهب برای افراد رنگ خدایی دارد

روان شناسان با ادله ای منطقی و علمی معتقدند که در رابطه با دیگر دوره های سنی، کودکی مناسب ترین سن قبول مذهب است.

بنا بر فطرت پاک و بکر کودکان و لوح سفید و نانوشته وجود آنان به طور حتم می توان بیان داشت که روح بی آلایش و پاک نهاد این دردانه ها آمادگی پذیرش تربیت و تعلیم مذهبی را دارند و آموزه ها و آداب تربیت دینی، بهتر در ذهنشان حک شده و به خاطر می ماند .

کودک مشتاقانه خواستار سعادتی بی نهایت است و کنجکاوانه در پی آن. حس کنجکاوی و کنکاش کودک درباره چرایی و چگونگی پدیده ها و علل وجود آنان، نشانه ای است بر آمادگی اودر پذیرش خدا.

استفاده بهینه و موثر والدین و مربیان تربیتی، از فطرت پاک طفل و بارزترین خصلت سنی او ، می تواند نوید بخش روشنی فروغ ایمان در قلب کودک باشد.

صحت انتقال در تعالیم، استواری و ثبات یک ایده، اهمیت شیوه تعلیم و عرضه آن و نوع نگرش مربیان ، در این امر مهم و خطیر بسی ارزشمند و قابل توجه است، چه بسا ، این سه مولفه خود نیز دربردارنده نکات تربیتی ویژه ای هستند. اهمیت صحت مطالب به واقع عبارت است از آموزش اصل صداقت به طورغیر مستقیم ، اهمیت استواری از آن روست که ، ارائه توضیحات و بیان دلیل و برهان باعث می شود آموزش ها راحتتر در قلب و ذهن کودک نفوذ یابد و اهمیت نوع روش کاربردی وانتخاب نیکوترین شیوه بدان جهت است که در اشتیاق و انزجار فرد در گرایش و یا اجتناب به مذهب نقش بسزایی دارد و درنهایت، نوع نگرش مربیان و تعلیمی که به دست آنان انجام می گیرد، ممکن است سببی برای پذیرش بهتر و بیشتر مذهب و یا ترک و فرار و یا انحراف فرد از مذهب شود.

همان طور که می دانید، خانواده ، مدرسه و اجتماع در پرورش مذهبی کودکان نقش مبرهن و روشنی دارند و از مهمترین عوامل موثر در رشد و رفتار مذهبی به شمار می آیند.

استفاده بهینه و موثر والدین و مربیان تربیتی، از فطرت پاک طفل و بارزترین خصلت سنی او ، می تواند نوید بخش روشنی فروغ ایمان در قلب کودک باشد

روان شناسان تربیتی می گویند: با همه آمادگی های فطری که در کودک سراغ داریم نباید فراموش کنیم که خانواده نقش برتری نسبت به سایر عاملان تربیتی دارد و والدین کودک به مثابه باغبانی دلسوزند که پرورش نسلی نیکو ومذهبی به دست آنان است.

طبیعت کودک به گونه ای است که بر اساس آنچه که می بیند و می شنود، چه درست چه غلط ، آموزش دیده و رفتار می کند.

تحقیقات نشان می دهد که آمادگی خانواده در پذیرش مذهب و عامل بودن بر آموزه های دینی ممکن است سبب پیدایش آمادگی بیشتر در کودک شود.

پیامبر خوبی ها از والدین گله دارد که به فرزندان خود نمی رسند و به آنها دین نمی آموزند و یا محیطی برای او پدید نمی آورند که در آن مذهب حاکم باشد.

نوع برخورد امروز والدین و مربیان تربیتی، در پایه ریزی سلامت معنوی و نوع نگرش مذهبی فرد در آینده بسیار ضروری است و درچگونگی سرنوشت بعدی آنها تاثیر بسزایی دارد. چه بسا در بزرگسالی فرد به بررسی تعلقات اندیشه ای و عقاید خود پرداخته و از سوابق زندگی، خوی و رفتار، تعالیم آموخته شده خود در جهت دینی تاثیر می پذیرد؛ لذا، همین تمرینات مذهبی امروز است که در آینده جلوه گری می کند و سلامت روح و روان را تضمین.

بروالدین واجب است که در جهت شناخت این مهم بر آیند و در پرورش صحیح مذهب ،این مولفه مهم تربیتی ، توجهات ویژه ای مبذول دارند و بکوشند که بذر محبت آفریدگار را در روان کودک خود نافذ سازند که قطعا حاصل این ممارست شیرینی شوق و اشتیاق به معبود و دستورات به حقش خواهد بود که با دل و جانش پیوند خورده است.

نسرین صفری