یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

سیاست خارجی قدرتمند آرزو یا هدف


هشت سال گذشته با وجود ضعف نهادهای سیاست خارجی لیكن به خاطر شخصیت كاریزماتیك سید محمد خاتمی در عرصه بین المللی زمینه های مثبت فراوانی به وجود آمده است كه امید می رود دولت جدید از این عرصه ها كمال استفاده را ببرد در این فرصت برآنیم تا مهمترین شاخه هایی كه در چند سال آینده سیاست خارجی كشور با آن برخورد خواهد داشت را مورد بررسی قرار دهیم

سیاست خارجی همواره به عنوان یكی از پایه ای ترین نقاط اتصال یك كشور با جهان نقش تعیین كننده ای در پیشرفت كشور داشته است. در طول بیش از ۲۵ سال گذشته، جمهوری اسلامی با فراز و نشیب های عمده ای در سیاست خارجی خود روبرو بوده است كه دو دلیل عمده آن یكی عدم استفاده از تحصیل كردگان و نخبگان عرصه سیاست و حقوق در این مجموعه و دوم نداشتن دیدگاهی حقوقی به تحولات روابط بین المللی (!) است. هشت سال گذشته با وجود ضعف نهادهای سیاست خارجی لیكن به خاطر شخصیت كاریزماتیك سید محمد خاتمی در عرصه بین المللی زمینه های مثبت فراوانی به وجود آمده است كه امید می رود دولت جدید از این عرصه ها كمال استفاده را ببرد.در این فرصت برآنیم تا مهمترین شاخه هایی كه در چند سال آینده سیاست خارجی كشور با آن برخورد خواهد داشت را مورد بررسی قرار دهیم.

۱)تحولات منطقه ای و نگاه به شرق: پس از جنگ اول جهانی منطقه گرایی در عین وحدت گرایی بین المللی شدت گرفت، اگر چه میثاق جامعه ملل متحد به صراحت درباره این موضوع، موضع گیری نكرده بود لیكن منشور ملل متحد پا را فراتر گذاشته و علناً از منطقه گرایی اظهار حمایت نمود. هم اكنون و پس از بلوغ ملل متحد از یكسو و تك قطبی شدن جهان پس از پایان جنگ سرد از سوی دیگر نیاز به تحولات منطقه ای رو به فزونی گذاشته است. كشورهای چین و روسیه به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت و دو ركن مهم عرصه بین المللی با حضور خویش در این منطقه بر اهمیت موضوع منطقه گرایی در آن افزوده اند.

هر چند پكن و مسكو تا زمان انقراض سلسله كمونیست ها نتوانستند آنچنان كه باید در كنار یكدیگر باشند لیكن هم اكنون ظهور سلسله مدیران جوان و تحصیلكرده در پكن و عقلانیت بالای سیاستمداران روس باعث شده است اژدها به سمت ارتش سرخ دست دوستی دراز كند. پیمان شانگهای یك قدم بسیار جدی در این خصوص بود. علاوه بر آن اخیراً و در دیدار سران این دو كشور اسناد همكاری های جدی منطقه ای به امضاء رسید كه نتیجه بلافصل آن موضع گیری مشترك در برابر یكجانبه گرایی نومحافظه كارهاست. موضع گیری جالب توجه مسكو در قبال انفجارهای لندن نیز از همین حقیقت ناشی می شود. مسكو با دورو خواندن آمریكا و انگلیس در مبارزه با تروریسم، این دو كشور را حامی اصلی جریانات تروریستی مختلف عنوان نمود. مقایسه این پیام كاخ كرملین با پیام سال ۲۰۰۱ و پس از جریان سپتامبر تفاوت سیاست مسكو را به خوبی به نمایش می گذارد. هر دو كشور چین و روسیه نسبت به همكاری با ایران دیدگاه مثبتی دارند. آنها ایران را نقطه ثقل جهان اسلام می شمارند. آنها به خوبی آگاهند كه اگرچه دولتهای اسلامی حرف شنوی آنچنانی از نظام ایران نداشته باشند لیكن افكار عمومی جهان اسلام عمیقاً موضع گیری های ایران را دنبال و از آن استقبال می كنند.از این رو آنها مایلند برگ برنده جهان اسلام را همراه داشته باشند. از سوی دیگر شخصیت منطقی و محبوب خاتمی باعث شده است ایران هم اكنون دوستان زیادی در پكن و مسكو داشته باشد. با این حساب اگر دولت آینده بتواند از این فرصت استفاده كرده و جایگاه مناسبی برای ایران در این عرصه منطقه ای به وجود آورد گام مناسبی برای ایفای نقش ایران در عرصه بین المللی نیز برداشته خواهد شد.

۲)اجلاس های جهانی جامعه اطلاعاتی كه اولین بار در سال ۲۰۰۳ و در ژنو برگزار شد، تا چند ماه آینده در تونس وارد فاز جدیدی خواهد گردید. جهان با ورود به فاز فناوری اطلاعات آینده بشریت را در گرو افزایش دانایی یافته است. هم اكنون كشورهای توسعه نیافته علی الخصوص آفریقایی ها متوجه فاصله عمیق اطلاعاتی با اروپا و آمریكا شده اند. اجلاس های WSIS نیز فرصتی به وجود آورده است تا برای تلاش در جهت كاستن این فاصله عمیق قدم هایی برداشته شود. از اجلاس دوره گذشته تاكنون تقریباً هیچ اقدام عملی در این مسیر صورت نگرفته است. چه فرهنگ سازی برای استفاده صحیح از اینترنت، چه تلاش برای دسترسی آسان به اینترنت پرسرعت و یا هیچ حركت عملی دیگر كه قابل ذكر باشد رخ نداده است. هر چند فناوری اطلاعات به اندازه عرصه هایی همچون بحث هسته ای جنجالی نیست ولی شاید دهها برابر آن برای كشور مهم و حیاتی باشد. دولت آینده بایستی به خوبی از پس این اجلاس برآمده و راه را برای كاستن شكاف عمیق اطلاعاتی با كشورهای پیشرفته هموار نماید.

۳)با همه حرف و حدیث ها بالاخره WTO از حالت یك كابوس درآمده ولی هنوز هم همانند سراب برای ما آواز دهل شنیدن را از دور خوش جلوه می نماید. عضویت ناظر در این سازمان هر چند مشكل سیاسی عضویت را حل كرد لیكن از این پس مرحله پیش عضویت ایران در این سازمان آغاز شده است. كارشناسان این سازمان بین المللی ادغامی با هیچ كس شوخی ندارند و اگر احساس كنند كه هنوز عرصه برای ورود ایران به تجارت جهانی آماده نیست با هیچ مذاكره كننده ای نمی توان آنها را قانع كرد. به فرض قانع شدن آنها، ورود به تجارت جهانی همان و شكستن و خرد شدن كمر تولیدكنندگان داخلی همان. دولت جدید وارث بهترین شرایط برای جهش اقتصادی كشور شده است. عرصه ای نیمه بكر آماده كاشت، داشت و برداشت شده است. آیا می توان امیدوار بود كه تا پایان این دولت ایران آمادگی عضویت در WTO را بدست آورده باشد؟

۴)سابقه شورای حكام نشان داد كه دوست را در هنگام مشقت باید شناخت. NAM یا همان جنبش عدم تعهد كه با وجود پایان جنگ سرد هنوز هم هیچ تعهدی به كسی ندارد به عنوان قرص ترین پشتوانه ایران نقش عمده ای در پیشبرد اهداف ایران ایفا كرد. جمهوری اسلامی كه هم و غم بیشتر خود را بر روی OIC یا سازمان كنفرانس اسلامی گذاشته لیكن تاكنون نتیجه چندان مثبتی از آن برداشت نكرده است. حال بهتر است جنبش عدم تعهد نیز مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یكی از سیاست های اصلی خارجی دولت آینده با عنایت بیشتری به آن نگریسته شود.

۵)هنگامی كه ژاك شیراك و تونی بلر رهبران دو قطب اصلی اروپا و دو عضو دائم شورای امنیت با هم به رقابت برمی خیزند مطمئناً در پس این رقابت یك نفع جدی نهفته است.یا می خواهند به عراق حمله كنند یا در فكر تغییر در شورای امنیت هستند و یا .... و یا می خواهند میزبانی المپیك را بدست آورند. امروزه ورزش نه تنها پایه سلامت هر جامعه بلكه یكی از مهره های شطرنج سیاست بین المللی به شمار می رود. كار به جایی رسیده كه مجمع عمومی سازمان ملل طی قطعنامه ای از كشورها می خواهد هنگام برگزاری المپیك دست از جنگ بردارند. نگاه تفریح طلبانه به ورزش به عكس كشورهای توسعه یافته در كشور ما هنوز دیدگاه غالب است. ما در المپیك ها همچنان دل به تك چهره هایی داریم تا از غرورمان دفاع كنند ولی خودمان با دست خود كاری برای دفاع از این غرور انجام نمی دهیم. در دولت آینده ورزش ایران دو عرصه فوق العاده مهم یعنی جام جهانی فوتبال در آلمان و المپیك تابستانی در چین را تجربه خواهد كرد. دولت آینده بایستی با دیدی واقع بینانه مسیر را برای موفقیت كشور در این دو عرصه ی بی نهایت مهم را هموار ساخته و كارنامه ای درخشان از خود بجای گذارد.

۶)متحدین استراتژیك: در نگاه عام وقتی گفته می شود كشوری بالاترین سطح مبادلات اقتصادی را با فلان كشور دارد هزاران حرف و حدیث در پس آن نهفته است. معمولاً بزرگترین شركای اقتصادی ایران در بیست سال گذشته كشورهایی بوده اند كه كمترین اعتماد را می توانستند به سوی خود جلب كنند. یعنی عملاً ما فرآیندهای اقتصادی خود را بر پایه هایی سست بنیان نهاده ایم تا در پس یك قضیه میكونوس، آنیلی و از این دست از هم بپاشد. انتخاب متحدین مناسب علی الخصوص در عرصه مبادلات اقتصادی یكی از مهمترین زمینه های فعالیتی دولت آینده خواهد بود.

۷)روابط حسنه با همسایگان نیز از جمله مهمترین شاخصه های موفقیت یك كشور به شمار می رود. هر چند ایران در مقایسه با همسایگان خود از آرامش افسانه ای برخوردار است لیكن آرام نبودن آن سوی مرزها در هر صورت آرامش همسایه را نیز تحت الشعاع قرار خواهد داد. نقطه فوق العاده مثبت برای دولت آینده عدم همسایگی با حزب بعث و در رأس آن صدام جنایتكار می باشد. جالب تر اینكه هم اكنون نخست وزیر عراق از جمله افرادی است كه ما در شیرین ترین رویاها نیز نمی توانستیم تصور كنیم كه او بجای صدام بنشیند. دیگر همسایگان نیز نقشی اینچنینی دارند. تركیه كه در آن اسلام گرایان در رأس قرار دارند سعی فراوان می كند كه وارد اتحادیه اروپا شود. این مسئله برای ما نیز مفید است از همین رو مناسب است حتی ما خودمان به كمك آنكارا برویم و كاتالیزوری برای راهیابی تركیه به EU باشیم و پس از آن دروازه اتحادیه اروپا و شرق آسیا شده و از این مسئله و دیگر منافع هم مرز شدن با اتحادیه اروپا استفاده كنیم.

۸)متأسفانه عده ای كشورها و در رأس آنها انگلیس و آمریكا حركتهای جدی برای تخریب جایگاه سازمان ملل صورت می دهند. سابقه تاریخی برخورد حذفی با جامعه ملل هرچند تجربه تلخی است لیكن این دو كشور قصد عبرت از گذشته را ندارند. در مقابل این مسئله دیگر كشورها نیز سعی دارند تا جایگاه سازمان ملل همچنان حفظ شود. به نظر می رسد دولت آینده نیز بایستی هر چه سریعتر به صف حامیان سازمان ملل پیوسته و تمام تلاش خود را برای محوریت دادن به این سازمان بكار گیرد. این تلاش چه از جایگاه یكی از اركان اصلی سازمان كنفرانس اسلامی یا یك عضو برجسته جنبش عدم تعهد مطمئناً خواهد توانست مثمر ثمر واقع شود. علاوه بر آن می تواند نشان دهنده حسن نیت دولت آینده باشد زیرا كشورهای دیگر خواهند دید كه سیاست اصولی ایران حمایت از هارمونیزاسیون و ساختارگرایی در عرصه بین المللی است.

۹)چند سال پیش سید محمد خاتمی در مقابل ایده برخورد تمدنها تعبیر گفتگوی تمدنها را بكار برد. این طرح آنچنان مورد استقبال قرار گرفت كه حتی یكسال از سوی جامعه بین المللی به این عنوان نامگذاری شد. هم اكنون همانند بحث برخورد تمدنها قضیه تعریف انگلیسی – آمریكایی از تروریسم قوت گرفته است. شاید ایران به عنوان مهد یكی از بزرگترین تمدنهای بین المللی نیز وظیفه دارد برای ارائه یك فرضیه جدید در راه مبارزه با تروریسم حركت كند. بسیار شایسته خواهد بود كه دولت آینده راه را برای یك حركت علمی، عملی و ملی برای این منظور آماده سازد تا نویسندگان، پژوهشگران و متفكرین بومی ایده ایرانی، اسلامی مبارزه با تروریسم را ارائه دهند.

نویسنده: مهدی صمدی