یکشنبه, ۳۱ تیر, ۱۴۰۳ / 21 July, 2024
مجله ویستا

از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر


از چهارشنبه سوری تا سیزده بدر

فرهنگ های ملی همواره نمادهایی را با خود همراه دارند که یادآور روزهای تلخ و شیرین ملتی است

● پذیرش فرهنگ های ملی از سوی اسلام

فرهنگ های ملی همواره نمادهایی را با خود همراه دارند که یادآور روزهای تلخ و شیرین ملتی است. اسلام بسیاری از فرهنگ های ملی را تایید و امضا کرده است؛ زیرا ریشه این فرهنگ ها و نمادها و آیین های ملی، رفتاری عقلایی از مردمی خردمند است.

در فرهنگ اسلامی، سیره و رفتار عقلایی، با یک سری شرایط ، یک منبع استنباط احکام شرعی بشمار می رود. این مساله به ملت های قومی جهان این امکان را می بخشد تا با حفظ فرهنگ های ملی و حتی خرده فرهنگ ها، اسلام را به عنوان سبک زندگی بپذیرند. به عنوان نمونه در اسلام حفظ حجاب امری ضروری دانسته شده است، اما اسلام در جزئیات آن وارد نشده و آن را به فرهنگ های قومی و ملی واگذار کرده است؛ زیرا شرایط آب و هوایی و زیستی متفاوت در جهان، پوشش ها و رنگ های متفاوتی را بر می تابد. مثلا در بخش بزرگ فلات ایران، می توان پوشش ملی چادر را به عنوان حجاب انتخاب کرد که البته رنگ های متنوعی دارد و تنها رنگ سیاه در فرهنگ ایرانی برای چادر نبوده و نیست. در مناطق شمالی ایران، زنان پوشش هایی همسان با طبیعت رنگارنگ و پر گل و بلبل را انتخاب می کنند. همین مساله موجب شده تا در چادرها رنگ های شاد مورد استفاده قرار گیرد.

پوشش سیاه در مناطق استوایی به سبب جذب نور خورشید و افزایش گرما مطلوب نیست؛ از این رو در بسیاری از کشورهای با آب و هوای گرم و خشک، پارچه و پوشش سفید مطلوب می باشد. پوشش بسیاری از کشورهای عربی واقع در جزیره حجاز و نجد این گونه است.

اسلام این تنوع پوشش برای حجاب را پذیرفته و بر آن مهر تایید گذاشته است؛ هر چند که برخی از جریانات تلاش می کنند تا چادر مشکی را به عنوان هویت ملی همه فلات ایران معرفی کنند ، ولی هنوز در روستاها وشهرهای مناطق شمالی و البرز مرکزی و زاگرس نگاه فرهنگی دیگری به چشم می خورد.

اسلام از همه فرهنگ های بشری خواسته تا اصولی را مراعات کنند. این گونه است که برخی از سیره خردمندان را اثبات و برخی را تخطئه کرده است؛ زیرا این برخی با اصول بنیادین عقل و وحی در تضاد است.

اسلام فرهنگ ملی را به صورت مشروط پذیرفته است. از این روبسیاری از فرهنگ های ملی موجود در فرهنگ نجد و حجاز مورد تایید قرار گرفته و به عنوان احکام امضایی تایید شده است. هنگامی که اسلام با فرهنگ ایرانی و یونانی و مصری و رومی مواجه شد، همین رویه را با آن ها در پیش گرفت.

به عنوان نمونه، فرهنگ ایرانی و آریایی نوروز از سوی اولیای دین و امامان معصوم(ع) مورد تایید و توجه قرار گرفته است و حتی از سوی امامان(ع) برخی از آن ها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. مسئله دید و بازدید و ارج و احترام به بزرگ تر و عیدی دادن به کودکان و برگزاری جشن های شاد ، از جمله مسایل آیینی نوروز است که مورد توجه بوده است.

از استقبال از گرما در چهارشنبه سوری تا استقبال از رستاخیز طبیعت در سیزده بدر هر چند که نوروز از زمان تحویل سال یعنی در آمدن خورشید از برج حمل از بروج دوازده گانه یک سال خورشیدی است، ولی مردم ایران زمین چند روز پیش تر به استقبال آن می رفتند و با فراهم آوردن هیزم و کاه آتشی در میان برف بر می افروختند تا فضا را چون زمین گرم کنند.

مردم ایران چون با طبیعت بسیار خو گرفته اند، می دانند که از پانزدهم اسفند زمین جان می گیرد و حرارتش افزایش می یابد و ریشه درختان نفسی می کشند. از این رو درختکاری را از نیمه دوم اسفند آغاز می کنند. در مناطق شمالی ایران، کشاورزان برای آماده کردن شالیزارها به شخم زدن زمین می پردازند. عادت در این است که خزینه شالی و برنج را با کودهای گیاهی تقویت کنند. در این هنگام انبوهی از کاه را به آتش می کشند و همراه با گیاهانی زمین را گرم و تقویت می کنند تا خزینه برای شالی چنان مناسب شود که رشد گیاه سرعت بیش تر یابد.

اگر فلسفه چهارشنبه سوری برای برخی شهر نشینان فقط یک تفریح و شادی است، برای بسیاری از مردمان بخصوص در روستاها آغاز کار و آبادانی زمین است. آنان همان گونه که برای برداشت محصول جشن و سرور به پا می کنند، برای هر چیز دیگری که با محصول و کشاورزی آنان ارتباط تنگاتنگ و مهمی دارد، جشن و سرور برپا می کنند.

شما شاید دیده یا شنیده باشید که هنگام برودت های سخت و برف و بوران شدید، باغداران برای جلوگیری از یخ زدگی درختان، در جاهای مختلف باغ، آتش می افروزند تا حرارت آن، از یخ زدگی شاخه ها و درختان جلوگیری کند. در شمال برای جلوگیری از یخ زدن درختان پرتقال و محصول آن در فصل بهمن و اسفند، آتش های بسیاری در گوشه و کنار باغ می افروختند. در چهارشنبه سوری، این آتش ها کمک می کرد تا فضا برای درختان گرم و مطبوع شود و شاخه ها همانند زمین گرم شود.

سیزده بدر نیز برای آنان جشن طبیعت و دوستی با آن است. از این رو با دیدن سبزه و رویش گل و گیاه به وجد می آیند و سالی خوش و خوب را برای کشت و کشاورزی خویش خواستار می شوند. دیدن رشد سبزه و بودن در میان آن، به معنای شاد زیستن در سالی پر بار و گیاه است.

مردم، از سیزده بدر، رستاخیز دوباره طبیعت رابه یاد می آورند و جان خویش را نیز چون طبیعت رسته از مرگ زمستان و خیز دوباره می دانند. این گونه است که آیین نوروزی با طبیعت و رستاخیز گره می خورد و شادی مردم در زنده شدن طبیعت و کشت و کشاورزی خوب جلوه می یابد.

ما اگر بخواهیم چهارشنبه سوری را به درستی مورد توجه قرار دهیم و از لغویت و سرگرمی محض خارج کنیم، می بایست به این آئینها با نگاه دیگری بنگریم و با همان زیبایی گذشتگان خود را با آن گره بزنیم. اگر این گونه رفتار کنیم، دیگر چهارشنبه سوری به یک مصیبت و فریادهای وحشتناک و صداهای رعب انگیزوبه عبارت دیگر به چهارشنبه سوزی تبدیل نمی شود و همه جا با گرمای آتش شادی جوانه می زند. باشد درست بیندیشیم و خردمندانه رفتار کنیم و شادی و سرور خویش را به غم و اندوه بدل نسازیم.

محمد رضا یحیوی