چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
نگاهی به علل ناكامی جنبش مشروطیت
علیرغم گذشت یكصدوپنجاهسال از شروع نهضتهای آزادیبخش مردم ایران برای استقرار یك نظام سیاسی پایدار و متكی بر قانون و حاكمیت ملی (اصول دموكراسی)، هنوز مردم ایران مأیوسانه آرزوی تحقق یك دموكراسی حداقلی را در دل میپرورانند! هرچند انقلاب مشروطه بساط استبداد سلطنتی را برچید و سلطنت مشروطه را جایگزین آن نمود و قانوناساسی و متمم آن را كه دربردارنده اصول مترقی بسیاری مربوط به حاكمیت ملی، آزادی و قانونمداری و حقوقاساسی ملت بود، به تصویب رساند.
ولی پیش از آنكه پایههای دولت و مجلس ملی استوار شود و رابطه ملت و دولت بر موازین جدید تنظیم و برقرار گردد، تحتتأثیر عوامل مخرب داخلی و خارجی دچار تزلزل و سستی گردید و نیروهای گریز از مركز فعال شدند و همراه با تحریكات و مداخلات بیگانگان، كشور گرفتار آشوب، ناامنی و هرجومرج شد. با گسترش زبانههای جنگ جهانی اول به مرزهای ایران بحرانهای داخلی بر اثر دخالت مستقیم قدرتهای استعماری، عمیقتر گردید و سیر فروپاشی حكومت مركزی شتاب گرفت. سرانجام بر اثر توطئههای انگلیس با یك كودتای نظامی آخرین آثار مشروطیت برچیده شد و ایران به مدت ۲۵ سال دیگر تحت سلطه دیكتاتوری شاهی قرار گرفت. بعدها جنبشهای ملی دیگری برای تأمین استقلال و حاكمیت ملی پدید آمدند و بهرغم پیروزیهایی كه نصیب ملت گردید، باز هم نیروهای ضددموكراسی قدرت را قبضه كردند و از اجرای اصول مهم قوانین اساسی، بویژه اصول مربوط به حقوق اساسی ملت و آزادیها و حقوق فردی و اجتماعی ممانعت به عمل آوردند.
بررسی علل و عوامل این ناكامیها و گسستها برای ملت ایران كه همچنان برای كسب حقوق طبیعی و خدادادی خود تلاش میكند، یك ضرورت حیاتی است. زیرا بسیاری از آن عوامل هنوز هم دست در كارند و ثمره كوششها و فداكاریها را به باد میدهند.
مورخین و پژوهشگران بسیاری در این زمینه تحقیق كرده و هر یك شكست جنبش مشروطه را به علل و عوامل معینی نسبت دادهاند. در یكی از تازهترین پژوهشها كه باعنوان مشروطه ایرانی به قلم آقای ماشاالله آجودانی انتشار یافته است، مولف با گردآوری دادههای فراوانی از وقایع عصر مشروطه و اقوال بازیگران و نقشآفرینان آن ماجرا، سعی در اثبات این نظر دارد كه اگر به اصول مشروطیت كه متضمن دموكراسی و حقوقبشر نیز هست، در ایران عمل نشد و كشور ما همانند ممالك اروپایی صاحب دموكراسی حقیقی و حكومت و مجلس ملی نگردید، به این خاطر بود كه رهبران مشروطه، مذهبی و غیرمذهبی، آن مفاهیم غربی را در زبان و تاریخ و ذهنیت خویش درك كردند و برای آنكه نشان دهند اینها همه ریشه در اسلام دارند و با مشروطه یكی هستند، آن مفاهیم را در معادلهای مذهبی تعریف و تبیین نمودند و همین امر باعث شد كه مشروطه از محتوای اصیل خود تهی شود و شكل "ایرانی" یا "اسلامیزه" شده آن به اجرا گذاشته شود. در ضمن همین "مشروطه ایرانی" و "اسلامیزهشده"، پایه و مقدمه نظام سیاسی ولایتفقیه بود كه بعد از انقلاب ۵۷ در كشور حاكم گردید.
در نوشته حاضر ابتدا نظریهای كه آقای آجودانی پایه پژوهش و بررسی و نقد جنبش مشروطیت قرار دادهاند را، به بحث و نقد میگذاریم و اعتبار و صحت و سقم آن را در پرتو همان دادههای واقعی كه ایشان گرد آورده است میآزماییم.
۱ـ در مقدمه كتاب، نظریه مزبور اینگونه شرح داده شده است: "انسانی ایرانی... آنگاه كه با مفاهیم جدید آشنا شد، چون تجربه زبانی ـ تاریخی آن مفاهیم را نداشت، آنها را با درك و شناخت و برداشت تاریخی و تجربه زبانی خود تفسیر و تعبیر و بازسازی كرد. این عمل طبیعی و درست بود، غیر از این غیرعلمی و نادرست بود."(۱)
اگر آجودانی به این نظریه معتقد باشد و بپذیرد، آنچه در آن ایام اتفاق افتاد و درنتیجه آن، مشروطه با ماهیت "ایرانی" فهم و مطرح شد، امری طبیعی و ناگزیر بود و جز آن طریق و وضعیت دیگری ممكن نبود. پس، از این بابت نباید روشنفكران و رهبران مشروطه را به این خاطر سرزنش كرد و كارشان را ناقص تلقی نمود، زیرا بر طبق این نظریه آنان به مقتضای فهم خود عمل كردند و آن تقلیلدادنها به عمد و سهو انجام نگرفته است، تا جایی برای عبرتاندوزی وجود داشته باشد.
۲ـ ایشان در ادامه مینویسند وقتی تا آن زمان ما تجربه "حكومت ملی" با "مجلس ملی"، "حكومت قانونی" و "مشروطه" نداشتیم، نمیتوانستیم چنان مفاهیمی را در زبان خود داشته باشیم. این مفاهیم در زبان و تاریخ ما وجود نداشت.(۲)
از آنجا كه این گزاره بهمثابه قانونی عام بیان شده است، پس نهتنها ایرانیها كه هیچ قوم و ملتی نمیتوانند "مفاهیمی" كه در زبان و تاریخ آنها سابقه ندارد، را بهدرستی فهم كند. ضمناً قانون مزبور شامل مفاهیم "علمی" و "فلسفی" كه در غرب متولد و ابداع شدهاند نیز میشود. طی قرون گذشته و هماكنون بیشمار مفاهیم علمی در رشتههای علوم تجربی و طبیعی و یا انسانی در ایران وارد شدهاند و میشوند كه در زبان و تاریخ ایرانیان سابقه نداشتهاند در این صورت ایرانیان به واسطه ناآشنایی تاریخی با این مفاهیم آنچه هم اكنون از علوم و مفاهیم متعلق به غرب در دانشگاههای داخل كشور در آزمایشگاهها و بیمارستانها و مراكز تحقیقات ایران مبنای تدریس و عمل قرار میدهند، هیچیك منطبق بر معانی واقعی آنها كه در غرب فهم میشوند، نیست.(۳) فهم ما از مفاهیم فیزیك و شیمی و زیستشناسی و یا جامعهشناسی و روانشناسی كه از غرب آموخته و میآموزیم و تجربیات آزمایشگاهی و فعالیتهای عملی و تكنولوژی برخاسته از آنها همه "بدلی" هستند و اصالت ندارند! مسلماً آقای آجودانی چنین نظری ندارند زیرا در آن صورت، هیچگونه تفهیم و تفاهم علمی نمیتواند جهانی شود چرا كه مفاهیم آن در زبان و تاریخ اقوام و ملل دیگر یكسان فهم نخواهد شد. اما اگر ایشان بپذیرند كه، دانشمندان و محققین در سراسر جهان با زبان واحدی به گفتوگو مینشینند و درباره مفاهیم علمی تبادل نظر و اطلاعات میكنند، به خاطر آگاهی از زبان علم است كه به فهم مشتركی از مفاهیم علمی میرسند. آنگاه باید به این پرسش پاسخ دهند كه چرا نباید دانشمندان یا محققین قادر به مبادله تجربیات و یافتههای یكدیگر باشند. چرا اختلاف زبان و تاریخ مانع از آن نیست كه دانشجویان، محققان و دانشمندان یك جامعه، مفاهیم پدید آمده در جامعه علمی دیگری را "بهدرستی" فهم كنند و با استفاده از آنان به تحقیقات و آزمایشهای مشابه بپردازند و یا از كاربردهای عملی آنها استفاده كنند؟ و یا چرا محققین و دانشجویان علوماجتماعی و سیاسی و نیز روشنفكران نتوانند مفاهیم سیاسی و اجتماعی پدید آمده در دیگر جوامع سیاسی را "درست" فهم نموده و از آنها استفاده نمایند؟!
۳ـ آقای آجودانی در همان نخستین ادعای خود دچار تناقض آشكاری میشوند.
ایشان یكی از پایههای اصلی نظریه مشروطه ایرانی را سست و بیاعتبار میسازند و از طرفی مدعی میشوند: "از آنجا كه ما تجربه چنان مفاهیمی مانند حكومت ملی، مجلس ملی، حكومت قانونی و مشروطه نداشتیم نمیتوانستیم چنان مفاهیمی هم در زبان داشته باشیم، مشكل زبان به یك معنی مشكل تاریخ و ذهنیت انسان ایرانی بود. پس ذهن انسانی كه در زبان و تاریخ ایران بالیده و اندیشیده بود، با آن مفاهیم بیگانه و ناآشنا بود. انسان ایرانی با چنین ذهن و زبان و تاریخی، آنگاه كه با مفاهیم جدید آشنا میشد چون تجربه زبانی تاریخی آن مفاهیم را نداشت آنها را با درك و شناخت و برداشت تاریخی خود تفسیر و تعبیر و بازسازی میكرد. در جریان این آشناییها بود كه "آزادی قلم و بیان" در زبان و بیان روشنفكرانی چون یوسفخان مستشارالدوله و ملكمخان و بسیاری روحانیون و مشروطهخواهان به سادگی "امر به معروف و نهی از منكر" معنی میشد و از آن مهمتر، اساس مشروطیت و حتی دموكراسی در قالب "امرهم شوری بینهم" تعبیر و تفسیر میگردید(۴) و برای آنكه تصور نشود روشنفكران از این قاعده مستثنی هستند، ایشان تأكید میكنند "نهتنها مردم" كه روشنفكران هم با تفاوتهایی دچار همان محدودیتهای زبانی و تاریخی، اما به شكل دیگری بودند! "اینان هم... آن مفاهیم را درمجموع با تجربه زبانی و تاریخی خود و با برداشتهای كم و بیش مشابه (با عوام) میفهمیدند و تفسیر میكردند."
اما ازسوی دیگر ضمن بررسی مطالب رساله "مكالمات حاجی مقیم و مسافر در بیان حقیقت معنای مشروطه و مطلقه" میگوید كه "مسافر" مشروطهخواه دو هدف دارد؛ یكی اثبات این نكته كه برخی تندرویها و عملكردهای خلاف قانون دستگاههای تبلیغاتی ـ حكومتی محمدعلی شاه بر علیه طرفداران مشروطه "دلالت بر نقص قانون عدل و اساس مشروطه" نمیكند و هدف دوم "خنثیكردن تبلیغات حكومت محمدعلی شاهی" كه بر آن سعی میكردند "به دستاویز شرع، مردم را علیه مشروطه برانگیزند و حكومت استبدادی و فردی را جایگزین نظام پارلمانی نمایند." به همین خاطر تمام تلاش "مسافر"مشروطهخواه (یعنی روشنفكران و رهبران مشروطه) صرف این میشود كه از ابتدا تا انتها برای "مقیم" ضدمشروطه و مدافع شرع روشن سازد كه مشروطیت را با اسلام تناقض و مخالفتی نیست.
همین سند این نكته مهم را روشن میكند كه رهبران مشروطه از مفاهیم حكومت ملی، پارلمان، قانون و مشروطه دركی "مستقل" از آموزههای اسلامی داشتهاند و لذا برای خنثیكردن تبلیغات مستبدین و محمدعلی شاه كه با دستاویز قراردادن شرع، علیه مشروطهخواهی مبارزه میكرد، سعی در اثبات این نكته داشتند كه "مشروطیت" با اسلام در تناقض و مخالفت نیست، نه آنكه بگویند مشروطیت، همان اسلام است! یا مجلس شورای ملی همان شورای سقیفه است و یا منظور از آزادی، همان امر به معروف و نهی از منكر است. آیا آجودانی متوجه این نكته نشده است كه فرق است میان اینكه كسانی مانند مستشارالدوله و ملكمخان مشابه نمیدانستند و نمیگفتند مشروطه عیناً همان "امر هم شورا بینهم" است و بلكه كوشش آنها بیشتر معطوف به این بود كه از اسلام برای اصول مشروطه و نهادهای آن، تأییدیه بگیرند و ثابت كنند اسلام "مخالفتی" با مفاهیم آزادی، مجلس ملی، حكومت ملی و مشروطه و دموكراسی ندارد و در ضمن روشن سازند كه اسلام عیناً همان مشروطه و دموكراسی نیست. اگر روال بحث و استدلال مسافر مشروطهخواه طوری تنظیم میشود كه سرانجام "مقیم" كه فردی از عامه مردم است مجاب میشود كه مشروطه با اسلام یكی است، "نباید چنین نتیجه گرفت كه در ذهن مسافر مشروطهخواه كه احتمالاً روشنفكر است نیز این دو یكی بودهاند. چنانكه آجودانی چند سطر بعد اعتراف میكند كه روشنفكران مشروطهخواه از هر دو جناح "آخوند و غیرآخوند" برای پرده برداشتن از تزویر و دورویی طرفداران حكومت محمدعلیشاه و جلب "مشروعهخواهان" به صف "مشروطهخواهان"، به "فوریت و ضرورت" طرح چنین مباحثی مانند (اثبات عدم مخالفت اسلام با مشروطه و...) پی بردهاند و لذا پیش از اعلان مشروطیت، تلاش بزرگی آغاز شد تا نشان دهد كه آنچه در مشروطیت مطرح است، با اصول شرع و روح اسلام مخالفتی ندارد.(۵)
دكتر حبیبالله پیمان
پینوشتها:
۱ـ مقدمه كتاب
۲ـ همان.
۳ـ همان.
۴ـ مقدمه، ص ۲.
۵ـ همان، ص ۱۲
۶ـ همان مأخذ.
۷ـ همان مأخذ، ص ۱۳، مینویسد: ۴۴ سال پیش از اعطای مشروطیت، آخوندزاده از ملكم شنیده بود كه... الان اداره سلطنت قونسی توتسی (كنستی توكسیون) كه در اكثر ممالك اروپا موجود و معمول است، نتیجه همین افكار حكما (ولتر، روسو، مونتسكیو، میرابو و...) است.
۸ـ مجموعه آثار ملكمخان به اهتمام محیط طباطبایی.
۹ـ همان، ص ۱۳.
۱۰ـ همان، ص ۱۷.
۱۱ـ همان.
۱۲ـ همان، ص ۲۴.
۱۳ـ همان، ص۲۶.
۱۴ـ همان، ص ۳۰.
۱۵ـ همان، ص ۳۱.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست