دوشنبه, ۲۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 10 June, 2024
مجله ویستا

سلام رئیس‌جمهوری


سلام رئیس‌جمهوری

در یکی از روزهای گرم تابستان «آبراهام لینکلن» که تازه به ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود با یکی از دوستانش در یکی از جاده‌های روستایی با پای پیاده طی طریق می‌کردند. در اواسط جاده …

در یکی از روزهای گرم تابستان «آبراهام لینکلن» که تازه به ریاست جمهوری آمریکا رسیده بود با یکی از دوستانش در یکی از جاده‌های روستایی با پای پیاده طی طریق می‌کردند. در اواسط جاده به یکی از روستایی‌ها برخورد می‌کنند. رئیس‌جمهوری سلام می‌کند و روستایی بدون اینکه رویش را برگرداند و بداند او کیست، فقط جواب سلام او را داده و به راه خود ادامه می‌دهد.

دوست رئیس‌جمهوری به او می‌گوید: شما چگونه به شخصی سلام می‌کنید که حتی رویش را به طرف تو برنمی‌گرداند. مثل اینکه خودتان نمی‌دانید که چه کسی هستید. شما به شخصی سلام می‌کنید که بوئی از ادب و احترام نبرده است و اصلاً او شایسته سلام گفتن نیست. آبراهام در پاسخ دوستش چنین می‌گوید:

دوست عزیزم: مگر شما نمی‌دانید که من رئیس‌جمهور کشوری بزرگ چون آمریکا هستم؟ مگر شما نمی‌دانید تحصیلات من قابل قیاس با آن فرد روستایی نیست و خلاصه نمی‌دانید که من اداره‌کننده قاره با عظمتی با نژادها و رنگ‌های گوناگون و رنگین‌پوست هستم. حالا چگونه می‌شود سکوت کنم و منتظر سلام او باشم، بنابراین من پیشدستی کردم تا ثابت کنم که من از او برترم.

فرستنده: احمد خورشیدپرست