چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

لابی آیپك


لابی آیپك

لابی اسرائیل در ایالات متحده, در كنگره این كشور حضوری كاملاً پررنگ دارد به طوری كه به جرأت می توان گفت, یكی از سه ركن ساختار حكومتی آمریكا یعنی قوه مقننه , زیر سلطه خفه كننده لابی اسرائیلی قرار دارد البته این لابی می داند كه از چه راه هایی, دیگر شاخه ها را نیز در خدمت منافع اسرائیل درآورد

لابی اسرائیل در آمریكا، یك گروه خاص و تعریف شده در ایالات متحده نیست، بلكه طیفی از سازمان‌های بزرگی (مثل آیپك) را شامل می‌شود كه به صورت كاملاً سازمان‌دهی شده و هماهنگ عمل می‌كنند.

اصولاً نمی‌توان همه یهودیان آمریكا را جزو لشكر لابی اسرائیل در این كشور دانست، زیرا بسیاری از آنها (حدود ۳۰%) هیچ نسبتی میان خود و اهداف اسرائیل نمی‌بینند. لابی اسرائیل در ایالات متحده، در كنگره این كشور حضوری كاملاً پررنگ دارد؛ به طوری كه به جرأت می‌توان گفت، یكی از سه ركن ساختار حكومتی آمریكا (یعنی قوه مقننه)، زیر سلطه خفه‌كننده لابی اسرائیلی قرار دارد. البته این لابی می‌داند كه از چه راه‌هایی، دیگر شاخه‌ها را نیز در خدمت منافع اسرائیل درآورد.

ما از «لابی» به عنوان علامت اختصاری ائتلاف اشخاص و سازمان‌هایی استفاده می‌كنیم كه فعالانه تلاش می‌كنند تا سیاست خارجی آمریكا را به سمت خواسته‌های اسرائیل سوق دهند. معنی‌اش این نیست كه بگوییم، لابی یك حركت منسجم با رهبریت مركزی است، یا اشخاص درون آن، در ارتباط با موضوعات خاص با هم اختلاف ندارند. همه یهودیان آمریكا بخشی از این لابی محسوب نمی‌شوند، زیرا برای بسیاری از آنها اسرائیل یك موضوع برجسته و مهم نیست. به عنوان مثال، طی تحقیقاتی كه در سال ۲۰۰۴ صورت گرفت، تقریباً ۳۶% یهودیان آمریكا اعلام كردند كه یا «اصلاً» احساسی نسبت به اسرائیل ندارند و یا چنین احساسی در آنها «قوی» نیست. بسیاری از یهودیان آمریكا هم هیچ نسبتی میان خود و سیاست‌های خاص اسرائیل نمی‌بینند. اما بسیاری از سازمان‌های كلیدی این لابی، مثل كمیته امور عمومی آمریكایی- اسرائیلی (آیپك) و كنفرانس رؤسای سازمان‌های اصلی یهودی، توسط افراد تندرویی رهبری می‌شوند كه معمولاً از سیاست‌های توسعه طلبانه حزب لیكود، از جمله مخالفت این حزب با روند صلح اسلو حمایت می‌كنند. ضمناً تمایل اكثریت یهودیان آمریكا این است كه اسرائیل از فلسطینیان امتیاز بیشتری كسب كند؛ و تعدادی از گروه‌ها از جمله «صدای یهود برای صلح» چنین گرایش‌هایی را نمایندگی می‌كنند. به هر حال، علی‌رغم چنین تفاوت‌هایی، هم میانه‌روها و هم تندروها، در حمایت از اسرائیل، ثابت قدم و استوارند.

تعجبی ندارد كه رهبران یهودی آمریكا اغلب با مقامات اسرائیلی مشاوره می‌كنند تا مطمئن شوند كه اقداماتشان باعث پیشبرد اهداف اسرائیل می‌شود. همان‌طور كه یك فعال وابسته به یك سازمان بزرگ یهودی نوشت: «برای ما آسان است كه بگوییم، سیاست ما در مورد این موضوع، به خصوص است؛ اما به هر حال باید خود را با اهداف اسرائیلی‌ها هماهنگ كنیم. ما به عنوان یك جامعه، در همه مواقع، باید چنین رویه‌ای داشته باشیم.» این یك پیش داوری شدید علیه هر گونه انتقاد نسبت به سیاست‌های اسرائیلی است و در نتیجه این پیش داوری، تحت فشار قرار دادن اسرائیل، به عنوان امری خارج از قاعده دانسته می‌شود. ادگار برونفمن اس آر، رئیس كنگره جهانی یهود، وقتی كه در میانه سال ۲۰۰۳ نامه‌ای به رئیس جمهور بوش نوشت و از وی مصرانه خواست تا اسرائیل را از ایجاد «دیوار امنیتی» جنجالی باز دارد، «متهم» به خیانت شد. منتقدان وی گفتند: «برای رئیس كنگره جهانی یهود، در هر زمانی زشت است كه با رئیس جمهور ایالات متحده لابی كند و وی را وادارد، در مقابل سیاست‌های حامی اسرائیل، بایستد.»

مشابه آن نیز زمانی بود كه سیمور ریچ، رئیس هیأت سیاست‌گذاری برای اسرائیل در آمریكا، در نوامبر سال ۲۰۰۵ از كاندولیزا رایس خواست تا از اسرائیل بخواهد، مرز بحرانی نوار غزه را بازگشایی كند. اقدام وی هم تحت عنوان یك عمل «غیر مسئولانه»، تقبیح شد؛ و منتقدان وی گفتند: «مطلقاً هیچ بخشی از جریان اصلی یهودی نباید در جهت كسب نظر علیه سیاست‌های امنیتی ... اسرائیل فعال شود.» ریچ برای پس زدن این حملات اعلام كرد كه كلمه «فشار» در هیچ فرهنگ لغتی، وقتی كه در ارتباط با اسرائیل باشد، معنی و مفهوم ندارد.

یهودیان آمریكا یك رشته از سازمان‌های مؤثر را ایجاد كرده‌اند تا از این طریق بتوانند سیاست خارجی آمریكا را تحت تأثیر قرار دهند و در میان این سازمان‌ها، ایپك قدرتمندترین و مشهورترین آنها است. در سال ۱۹۹۷، مجله فورچون از اعضای كنگره و كارمندانش خواست تا فهرست قدرتمندترین لابی‌ها را در واشنگتن ارائه كنند. در فهرست مذكور، آیپك در رتبه دوم و پس از «اتحادیه آمریكایی افراد بازنشسته» و جلوتر از «ای اف ال‌ سی آی اُ» و «اتحادیه ملی تفنگ‌داران» قرار گرفت. تحقیقاتی كه نشنال ژورنال در مارس سال ۲۰۰۰ انجام داد نیز به همین نتیجه رسید، در این تحقیقات هم آیپك (به همراه ای آرپی) در جایگاه دوم در واشنگتن و در «رده نیرومندان» قرار گرفت.

این لابی همچنین افراد برجسته مذهب پروتستان مثل گاری با اوثر، جری فالول، رالف رید، پت روبرستون و به علاوه دیك آرمی و تام دلی، رهبران سابق اكثریت در كنگره را در خود جای می‌داد. همه آنها معتقد بودند كه تولد دوباره اسرائیل، پیش‌گویی كتاب مقدس را تكمیل می‌كند و آنها از برنامه توسعه‌طلبانه اسرائیل حمایت می‌كنند؛ آنها معتقدند كه مخالفت با این برنامه، مخالفت با اراده الهی است. محافظه‌كاران جدید غیر كلیمی مثل جان بولتون، روبرت بارتلی، سردبیر سابق وال استریت ژورنال و ستون نویس ذی نفوذ جرج ویل هم از حامیان ثابت قدم اسرائیل هستند.

ساختار دولت آمریكا هم راه‌های نفوذ زیادی را برای فعالان، جهت اعمال نفوذ در روند سیاست­گذاری، فراهم می‌كند. گروه‌های ذی‌نفع می‌توانند با نمایندگان منتخب و اعضای قوه مجریه لابی كنند؛ در تبلیغات انتخاباتی به آنها كمك كنند؛ در انتخابات به آن‌ها رأی دهند؛ افكار عمومی را در راستای اهداف خود شكل دهند و ... . در زمانی كه آن‌ها متقبل موضوعی می‌شوند و عده زیادی از مردم هم نسبت به آن موضوع بی‌تفاوت هستند، لابی مذكور از نفوذ بی‌حد و اندازه خود بهره می‌گیرد و آنها را به سمت خود متمایل می‌كند. بدین ترتیب سیاست‌گذاران تمایل پیدا می‌كنند، با این گروها، بیشتر هماهنگ شوند؛ چرا كه مطمئن هستند، از جانب بقیه مردم به خاطر اقدامشان مورد توبیخ قرار نمی‌گیرند.

لابی اسرائیل در عملیات مهم و اساسی‌شان، با لابی مزرعه‌داران، صاحبان فولاد، اتحادیه‌های كارگران نساجی و یا دیگر لابی‌های قومیتی فرقی نمی‌كند. برای یهودیان آمریكا و هم‌پیمانان مسیحی آنها، اگر بخواهند سیاست آمریكا را تحت سلطه خود بگیرند، مانعی وجود ندارد. در لابی‌گری آنها، چیزی توطئه محسوب نمی‌شود، در بیشتر بخش‌ها، افراد و گروه‌هایی كه جزو لابی اسرائیل به شمار می‌آیند، فقط اقداماتی را انجام می‌دهند كه دیگر گروه‌های خاص ذی نفع (البته به شكل خیلی بهتر) انجام می‌دهند. در مقابل، گروه‌های مؤثر طرفدار اعراب، كه در حال حاضر وجود دارند، ضعیف هستند و همین امر باعث می‌شود كه فعالیت لابی اسرائیل آسان‌تر شود.

لابی اسرائیل دو استراتژی گسترده را پی می‌گیرد. نخست، نفوذ قابل توجه‌اش را در واشنگتن به كار می‌گیرد و كنگره و قوه مجریه را تحت فشار قرار می‌دهد. عقاید خاص هر قانون‌گذار و یا سیاست‌گذار، هرچه كه باشد، این لابی تلاش می‌كند آن را عوض كند و به آنها بقبولاند كه حمایت از اسرائیل برای آنها یك انتخاب «هوشمندانه» است. دوم این لابی تلاش می‌كند تا با تكرار افسانه‌های مربوط به چگونگی شكل‌گیری اسرائیل و با ترویج نقطه نظرهای آن در مباحثات مربوط به سیاست‌گذاری، همه را متقاعد سازد كه در گفتمان عامه مردم آمریكا، اسرائیل دارای یك جایگاه مثبت است.

ركن كلیدی در اثرگذاری این لابی، نفوذ آن در كنگره است، جایی كه اسرائیل در مقابل انتقادات مصونیت دارد. این مورد به علت اینكه كنگره به ندرت وارد موضوعات جنجالی می‌شود‌ اهمیت زیادی دارد. به هر حال، در موضوعاتی كه در كنگره مطرح می‌شود و به اسرائیل مربوط است، منتقدان مجبور به سكوت هستند. یك دلیل آن این است كه بعضی از اعضای كلیدی كنگره مثل دیك آرمی از جمله صهیونیست‌های مسیحی هستند. آرمی كسی است كه در سپتامبر سال ۲۰۰۲ گفت: «اولویت نخست من در سیاست خارجی، حمایت از اسرائیل است.» علاوه بر آن، حضور سناتورهای یهودی در كنگره، این اطمینان را به وجود می‌آورد كه سیاست خارجی آمریكا در حمایت از منافع اسرائیل به اجرا در می‌آید.

منبع دیگر قدرت لابی اسرائیل، بهره‌گیری از كارمندان طرفدار اسرائیل در كنگره است، مثل موریس آمیتاری رئیس سابق آیپك، كه زمانی اعتراف كرد: «در این جا افراد زیادی وجود دارند كه در سطوح عالی- عمارت كنگره- فعالیت می‌كنند و یهودی هستند و مایلند... به موضوعات خاصی كه مربوط به خود آنها می‌شود، توجه ویژه كنند... در این جا افرادی هستند كه جایگاهشان تصمیم‌گیری در حوزه‌های مربوط به اسرائیل برای سناتورها است... شما می‌توانید تعداد كثیری از آن‌ها را در سطوح كارمندی كنگره بیابید.»

در هر صورت، آیپك هسته نفوذ لابی در كنگره را تشكیل می‌دهد. موفقیت آن، به خاطر توانایی‌اش در اعطای پاداش به آن دسته از قانون‌گذاران و كاندیداهای كنگره است كه از برنامه‌هایش حمایت نمایند و آنهایی را هم كه با این برنامه مخالفت كنند، تنبیه می‌كند. در انتخابات آمریكا «پول» اهمیت قاطعی دارد و آیپك اطمینان می‌دهد كه دوستانش از جانب بسیاری از كمیته‌های طرفدار اسرائیل، كمك مالی گسترده می‌شوند. هر كسی هم كه به عنوان دشمن اسرائیل شناخته شود، می‌تواند مطمئن باشد كه آیپك مستقیماً به رقبای سیاسی وی كمك مالی- انتخاباتی خواهد كرد. آیپك جنگ نامه‌نگاری هم راه می‌اندازد و سردبیران روزنامه‌ها را تشویق می‌كند كه كاندیداهای طرفدار اسرائیل را مورد حمایت قرار دهند. نفوذ آیپك در كنگره حتی بیشتر از این است. طبق گزارش داگلاس بلوم فیلد كارمند سابق آیپك، «این موضوع در میان اعضای كنگره و كارمندان آن امری جا افتاده است كه در صورت نیاز به كسب اطلاعات، قبل از آنكه به كتابخانه كنگره، سرویس تحقیقاتی آن، كمیته ستادی یا كارشناسان اداری رجوع كنند، نخست باید به آیپك مراجعه نمایند.» چیزی را كه او متذكر شده و اهمیت بیشتری دارد این است كه از آیپك معمولاً سیاهه سخنرانی‌ها، فعالیت‌ها، قانون‌گذاری، مشاوره در مورد تاكتیك‌ها، انجام تحقیقات و همیاری­های گروهی درخواست می‌شود.

نكته دیگر این است كه آیپك عامل بالفعل یك دولت خارجی است و بر كنگره تسلط خفه‌كننده‌ای دارد؛ بنابراین هیچ‌گاه در كنگره، در مورد سیاست آمریكا نسبت به اسرائیل، بحث و گفت‌وگویی نمی‌شود، هر چند این سیاست پیامدهای مهمی را برای همه جهان داشته باشد. به عبارت دیگر، یكی از سه شاخه اصلی دولت، كاملاً متعهد به حمایت از اسرائیل است. همان‌طور كه ارنست هولینگز، سناتور سابق دموكرات، در روز ترك نمایندگی متذكر شد: «به جز راه‌كارهای سیاسی كه از طرف آیپك در اینجا به شما ارایه می‌شود، شما نمی‌توانید رویكرد سیاسی دیگری را در مورد اسرائیل داشته باشید.» یا همان‌طور كه آریل شارون زمانی به یك آمریكایی گفت: «هر وقت كه مردم از من می‌پرسند، چطور می‌توانند به اسرائیل كمك كنند، من به آن‌ها می‌گویم: به آیپك كمك كنید.»

نویسندگان: جان میر شمیر و استفن والت

منبع: LEMOND/New Folder/LRB

منبع:‌ ماهنامه سیاحت غرب


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید