سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
گندم ایرانی رویاروی WTO
جهانی شدن واقعیتی است که مثبت یا منفی با سرعتی بسیار شتابان در حال پیشروی است. اینکه ما آن را مثبت ارزیابی میکنیم و یا منفی مقولهای فرعی است، زیرا، خواسته و یا ناخواسته اقتصاد ایران را نیز دربرخواهد گرفت.
سالهای طولانی است که حجم تجارت خارجی ما ثابت مانده حال آنکه تجارت جهانی با رشد قابلتوجهی به پیش میرود و اگر به همین روال ادامه یابد، بعد از چندی دیگر در گردونه تجاری جهان به حساب نخواهیم آمد.
ظرف چند سال آینده تمامی کشورهای جهان به عضویت این سازمان درخواهند آمد و در صورتیکه کشوری عضو نشده باشد، خواسته یا ناخواسته از اقتصاد بستهای برخوردار خواهد شد که شبیه به اقتصادهای چند قرن پیش خواهد بود و این در حالی است که اقتصاددانان معتقد هستند امروزه موتور رشد اقتصادی کشورها تجارت است؛ بنابراین، این واقعیت گریزناپذیر صرفنظر از مزیتها و مضرات آن وجود دارد که اقتصاد ایران و به تبع آن صنعت گندم ایران باید به اقتصاد جهانی بپیوندد.
● اهمیت آمادگی قبلی
حال که پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی گریزناپذیر است، عقل سلیم حکم میکند که خود را برای این مهم آماده نمائیم.
به گفته هانگ، بزرگترین درسی که باید از تجربه چین در این ارتباط آموخت، اهمیت آمادگی قبلی برای عضویت در این سازمان میباشد. با وجود آنکه چین سالها برای ورود به بازارهای جهانی برنامهریزی و تلاش کرد، اما هنوز هم با مشکلاتی جدی نظیر افزایش شدید شکاف بین فقیر و غنی و بیکاری فزاینده روستائیان مواجه است.
در این حالت، مهمترین وظیفه ما این است که خود را برای استفاده هر چه بهتر از مزایا و جلوگیری از معایب آن آماده کنیم. برای رویاروئی با این پدیده، لازم بهنظر میرسد که اولاً قوانین اقتصادی سازگار با اقتصاد جهانی تدوین شود. ثانیاً از یک طرف به شناسائی بخشهائی پرداخته که از توانائی لازم برای حضور در بازارهای جهانی برخوردار بوده و با حمایت هدفمند این بخشها آنها را یاری کنیم و از طرف دیگر، با شناسائی بخشهای ناتوان در رویاروئی با این پدیده، در جهت تقویت آنها نیز کوشش کنیم.
در صورتیکه بخشهای مختلف اقتصادی، از جمله صنعت گندم (بهعنوان صنعتی استراتژیک) قبل از الحاق، خود را در مقابل خطرات صددرصد قابل پیشبینی ایمنسازی کرده باشد و از طرف دیگر با شناسائی نقاط ضعف دیگران بتواند در عرصه تجارت بینالملل پرقدرت ظاهر شود، قطعاً پیوستن به سازمان تجارت جهانی برای ما جز سود چیز دیگری دربرنخواهد داشت، اما برعکس اگر نه تنها پرقدرت ظاهر نشویم، بلکه نقاط ضعف صنعت گندم خود را شناسائی و برطرف نکنیم، قطعاً جز ضرر چیزی نصیبمان نخواهد شد.
به هر حال اقتصاد ما اینک در محدودهای باریک در عرصه صادرات با دنیا ارتباط دارد و در میدانی بسیار وسیع در عرصه واردات با دنیا تجارت میکند. عضویت در سازمان تجارت جهانی انضباطی را به ما تحمیل خواهد کرد که اگر مدیریتی صحیح و سیاستگذاری درست و همراستا با افزایش رقابتپذیری در کشور بهعمل نیاید، ما را با دشواریهای بسیار مواجه خواهد ساخت.
گفتنی است نفس پیوستن به WTO نباید برای ما بهعنوان هدف و کانون توجه مطرح باشد، بلکه ما باید یک استراتژی توسعه ملی برای صنعت گندم خود داشته باشیم و از قوانین سازمان تجارت جهانی در جهت رسیدن به اهداف این استراتژی توسعه استفاده کنیم.
● شرایط حساس گندم
واقعیت دیگری که ایران در شرایط فعلی با آن روبهرو است، شرایط حساس صنعت گندم میباشد. ایران به تازگی به یک کشور صادرکننده گندم تبدیل شده است که اگرچه در ابتدای راه تجارت بینالمللی این محصول است، اما با توجه به مزیت نسبی که دارد آیندهای روشن برای این صنعت ترسیم کرده است؛ اما با توجه به اینکه ایران به تازگی به خودکفائی گندم دست یافته است، هنوز زیرساختهای لازم برای حفظ این دستاورد به مدت طولانی را در اختیار ندارد و در اصطلاح، ضریب امنیت این خودکفائی بسیار پائین است.
بنابراین ممکن است در صورتیکه شرایط فعلی حفظ شود و تغییرات و پیشرفتی در برخی موارد حاصل نگردد، با پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی، صنعت گندم ایران به شدت آسیبپذیر جلوه کند و بهراحتی دستاورد خودکفائی را از دست بدهد؛ بنابراین توجه ویژهای را میطلبد تا به مصداق این جمله که حفظ قهرمانی مشکلتر از بهدست آوردن قهرمانی است خودکفائی خود را حفظ کنیم. قطعاً برای حفظ این مهم باید خود را آماده نمائیم.
حال با توجه به واقعیتهای ذکر شده این سؤال در ذهن تداعی میشود که چه تغییراتی در استراتژی صنعت گندم باید ایجاد شود تا در عین حالی که به اهداف تعیین شده در طرح گندم وزارت جهاد کشاورزی برسیم، همگام با دیگر صنایع، خود را آماده پیوستن به سازمان تجارت جهانی نمائیم؟
اگرچه الزامات سازمان تجارت جهانی چیزی جز اقتصادی عمل کردن واحدهای تولیدی در سطح جهانی نیست، اما استراتژی آن تفاوتهائی نیز با استراتژی داخلی دارد که با عنوان کردن برخی از مهمترین نکات مطرح در این زمینه بدان اشاره خواهد شد.
●کاهش هزینه تولید
شکی نیست که با ورود به سازمان تجارت جهانی در عرصهای قرار میگیریم که هر اقدام با فعالیتی که منجر به کاهش رقابتپذیری محصولات ما در بازار جهانی شود، برخلاف مسیر مطلوب خواهد بود.
همانگونه که مشاهده میشود، در صورتیکه ساختار اقتصاد داخلی در جهت کاهش هزینههای تولید متحول نشود، عنصری ناموفق در جامعه جهانی خواهیم بود.
پذیرش عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی هشداری جدی به مدیران آینده است تا به یکی از مهمترین راهبردهای اقتصادی که کشورهای پیشرفته سالها است از آن بهره میبرند و آن چیزی جز کاهش هزینههای تولید نیست، توجه خاص داشته باشند.
در حوزه صنعت گندم مسائلی چون تجمیع اراضی و یکپارچهسازی زمینهای زیر کشت گندم، افزایش ضریب مکانیزاسیون (بهعنوان یک نهاده تولید)، بهینهسازی روشهای آبیاری، کاهش هزینه حملونقل داخلی، کاهش هزینههای بازاریابی و کاهش حاشیه بازاریابی، کاهش نرخ بهره اعتبارات گندم و تمامی مواردیکه به کاهش هزینههای تولید اعم از ثابت و متغیر در تولید و صادرات گندم منجر شود، میتواند در دوام این صنعت در بازار بینالملل تأثیر بهسزائی داشته باشد. زیرا در صورتیکه ما با شرایط فعلی وارد بازارهای بینالمللی شویم، تنها میتوانیم چند صباحی حضور موفق داشته باشیم و در صورتیکه دیگران (آنطور که تجربه نشان داده است) هزینههای خود را مرتباً کاهش دهند، بهتدریج صنعت گندم ما از دور خارج خواهد شد.
بنابراین یکی از مهمترین موارد مواجهه با سازمان تجارت جهانی کاهش هزینههای تولید محصول گندم میباشد.
● تغییر سیستم حمایتی
اگرچه تلاش برای یکپارچه کردن کشاورزی جهانی تا این لحظه ناموفق بوده است، اما این سهم به زودی به وقوع خواهد پیوست. یکی از مهمترین دلایل این عدم موفقیت، سیستمهای حمایتی است که کشورهای مختلف در ارتباط با بخش کشاورزی اعمال میکنند. کشورهای فراصنعتی سالانه ۳۰۰ میلیارد دلار به تولیدکنندگان کشاورزی و دامپروری یارانه میدهند.
کاربرد یارانههای صادراتی بهعنوان یکی از ابزارهای حمایتی همچنان بهطور وسیع و متنوع در میان کشورهای عضو معمول میباشد.
کاربرد اعتبارات صادراتی نیز بهعنوان یکی دیگر از ابزارهای حمایت از بخش کشاورزی از گسترش قابلملاحظهای برخوردار بوده است.
براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، دولت ایالات متحده بین سالهای ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۴ حدود ۶/۲۵۴ میلیارد دلار هزینه بابت یارانههای کشاورزی پرداخت کرده است و یارانههای مستقیم کشاورزی در سال ۱۹۹۴ در این کشور به ۱/۲۶ میلیارد دلار بالغ گردیده است.
ژاپن نیز حمایت گستردهای از بخش کشاورزی خود بهعمل میآورد، بهطوری که قیمت برنج در ژاپن حدود ۶ برابر و قیمت لبنیات این کشور حدود ۵ برابر قیمت جهانی است.
چنانچه در نتایج بیست و چهارمین کنفرانس بینالمللی اقتصاددانان کشاورزی در برلین نیز این مسئله اینگونه مطرح شد که با توجه به مطالعات صورت گرفته، هر چه کشوری پیشرفتهتر باشد، بیشتر از بخش کشاورزی خود حمایت میکند.
ایالات متحده آمریکا سالانه ۳ میلیارد دلار یارانه به رشد و بازاریابی پنبه اختصاص میدهد که این پرداخت باعث فروش پنبه آمریکا با قیمتی پائینتر از قیمتهای واقعی میشود.
برزیل ادعا میکند که یارانههای آمریکا باعث افزایش تولید و تحت فشار قرار دادن قیمتهای بینالمللی میشود و همچنین توانائی رقابت را محدود میکند.
کشورهای ثروتمند از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن و آمریکا خواستار پرداخت یارانه به بخش کشاورزی هستند و همچنین کشورهای کرهجنوبی، نروژ، سوئد و ایسلند نیز پیشنهاد پرداخت یارانههای قابل توجهی را به بخش کشاورزی مطرح کردهاند. در این بین آمریکا سالانه ۷/۱۸ میلیارد دلار یارانه به بخش کشاورزی اعطاء میکند.
اروپا سالانه ۵۰ میلیارد دلار یارانه میدهد که نزدیک به نیمی از بودجه سالانه در سیاست کشاورزی و توسعه روستائی آن را شامل میشود.
این در حالی است که یکی از مهمترین محورهای مذاکرات کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی در سالهای اخیر، کاهش یارانهها و تغییر در سیستمهای حمایتی بوده است.
حال این سؤال مطرح است که آیا کشورهای پیشرفته سرانجام روزی دست از حمایت بخش کشاورزی و بهخصوص گندم بهعنوان محصولی استراتژی برخواهند داشت؟
در این زمینه لازم است بدانیم که کل یارانهای که توسط کشورهای پیشرفته به این بخش پرداخت میشود ۳۰۰ میلیارد دلار است و تنها ارزش سهام شرکت جنرال الکتریک در بورس ۴۷۰ میلیارد دلار است.
۳۰۰ میلیارد دلار یارانه بخش کشاورزی و دامپروری از ارزش سهام کمپانی جنرال الکتریک کمتر است. حذف این یارانهها، کشورهای پیشرفته را تنها از لحاظ سیاست داخلی دچار مشکل خواهد کرد که این مسئله نیز به مرور زمان حل خواهد شد، بنابراین در نهایت، کشورهای عضو مجبور خواهند شد همراه با فشار روزافزون کشورهای در حال توسعه این یارانهها را کاهش دهند.
به هر حال کشور ما نیز از جمله کشورهائی است که سیستم حمایتی در ارتباط با گندم اعمال میکند که با قوانین سازمان تجارت جهانی چندان سازگار نیست.
بهطور کلی هر سیاست حمایتی که منجر به انحراف در تولید و تجارت یک محصول شود، از نظر سازمان تجارت جهانی سیاستی منفی تلقی میشود.
این سازمان که البته با حمایت مخالف هم نیست، روشهای دیگری برای کشورهای عضو مشخص کرده است که با توسل به این روشها، یک کشور قادر خواهد بود از یک صنعت یا محصول حمایت کند.
این روشها که در قالب جعبه سبز و جعبه آبی عنوان شده است، در بسیاری موارد قابلیت اجرائی در کشور ما را دارا است. بنابراین یکی دیگر از مهمترین مسائلی که باید مورد توجه سیاستگذاران گندم کشور قرار گیرد، تغییر در سیستم حمایتی گندم از حالت فعلی به حالتی سازگار یا قوانین سازمان تجارت جهانی است.
گفتنی است این مسئله حائزاهمیت است که ما تنها باید خود را آماده کنیم و با توجه به اینکه هنوز بسیاری از کشورهای عضو با وجود پیوستن به این سازمان از سالهای گذشته هنوز اقدام به تغییر سیستمهای حمایتی خود نکردهاند، میتوان این مسئله را با تأخیر انجام داد، اما بهتر است آمادگی لازم را برای این موضوع داشته باشیم.
● افزایش مزیت نسبی
همانطور که قبلاً نیز بحث شده مزیت نسبی عاملی متغیر است که بسیاری از کشورها با استفاده از این ویژگی توانستهاند از واردکننده یک محصول به صادرکننده یا تولیدکننده عمده یک محصول تبدیل شوند.
برای نمونه میتوان به تولید پسته در آمریکا اشاره کرد. آمریکا که در سالهای گذشته یک کشور صددرصد واردکننده پسته بوده است، با ایجاد مزیت نسبی و حمایت از تولید پسته امروزه در ردیف ده کشور تولیدکننده این محصول قرار گرفته است. از این رو است که اگر کشور ما با داشتن مزیت نسبی در تولید گندم به عرصه تجارت جهانی پای گذارد، اما با گذشت زمان قادر نباشد مزیت نسبی خود را افزایش دهد، قطعاً در گوران رقابت جهانی از دیگران عقب خواهد ماند و بهتدریج حذف خواهد شد. همانطور که اشاره شد، یکی از راههای افزایش مزیت نسبی، کاهش هزینه تولید میباشد.
● افزایش بهرهوری
افزایش بهرهوری عوامل تولید از دیگر مسائلی است که باید توجه ویژهای به آن شود، همانطور که اکثریت قریب به اتفاق اقتصاددانان معتقد هستند بهرهوری عوامل تولید در کشور ما نسبت به دیگر کشورها (بهخصوص کشورهای پیشرفته) در سطح پائینی قرار دارد و در زمینه تولید گندم، ما با توجه به اینکه از نظر دسترسی به نهادهای تولید با مشکل زیادی روبهرو نیستیم، اما از عملکرد در هکتار در سطح متوسط جهانی برخوردار هستیم و با توجه به پتانسیل موجود در کشور، این میزان بسیار کم میباشد.
قطعاً با افزایش بهرهوری عوامل تولید که با افزایش تولید محصول در واحد سطح همراه خواهد بود، ما قادر خواهیم بود علاوه بر توان صادراتی بیشتر، در رقابتهای قیمتی که کشورهای پیشرفته برای صادرات بیشتر، هر از گاهی انجام میدهند نیز موفق باشیم.
بهرهوری بیشتر عوامل تولید یکی از مواردی است که ما را به کاهش هزینه متغیر متوسط تولید و افزایش مزیت نسبی رهنمون میکند.
منبع: WWW.iranwheat.ir
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست