چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

فرهنگ دینی و اعتیاد به مواد مخدر


فرهنگ دینی و اعتیاد به مواد مخدر

هر چند آیه صریحی در قرآن مجید درباره مواد مخدر نیامده است ولی در این معجزه جاوید که بیان هر چیزی در آن آمده, از انواع مسکرات و مواد مخدر نیز سخن گفته است و می رساند که مستی و تخدیر اختصاص به شراب ندارد, بلکه عوامل دیگری نیز این خاصیت را در انسان ایجاد می کنند

● قرآن و مواد مخدر

▪ اولا: هر چند آیه صریحی در قرآن مجید درباره مواد مخدر نیامده است ولی در این معجزه جاوید که بیان هر چیزی در آن آمده، از انواع مسکرات و مواد مخدر نیز سخن گفته است و می رساند که مستی و تخدیر اختصاص به شراب ندارد، بلکه عوامل دیگری نیز این خاصیت را در انسان ایجاد می کنند. در نتیجه مشمول حرمت و حکم شراب می گردند. در قرآن کریم قتل نفس و ضرر به خویشتن نهی شده است و آن را مخالفت حکمت الهی دانسته است (ر. ک: سوره نساء. آیه ۱۹) و شکی نیست که اعتیاد به مواد مخدر زیان آور مرگ تدریجی است و مشمول این آیه است.

▪ ثانیاً: قرآن هرگونه عامل که انسان را به هلاکت و آسیب و گرفتاری بکشاند ممنوع ساخته (سوره بقره، آیه ۱۹۵) و معتاد نه تنها خانواده و فرزندانش را بدبخت و بی آبرو می سازد، بلکه به کشور، فرهنگ و جامعه اش خیانت می کند و دینش را از طریق دروغ، دزدی، مستی و... تباه می سازد بلکه سرانجام در سلول های کثیف و مخوف و یا در بالای چوبه دار به عمر ننگین خود پایان داده و به هلاکت دنیوی و اخروی گرفتار می آید و بدین وسیله مشمول حکم این آیه می شود.

▪ ثالثاً: خداوند در قرآنش همه گونه «فواحش و زشتی ها و ظلم و ستم ها و...» را حرام نموده (سوره اعراف، آیه ۳۳) و با توجه به این که مصرف یا فروش مواد مخدر، بلاها و بی عفتی ها و بی غیرتی ها و فواحش عظیمی را به جامعه نسل جوان و خانواده ها تحمیل می کند شبهه ای باقی نمی گذارد.

▪ رابعاً : قرآن اسراف گران را شیطان خوانده (سوره اسراء آیه ۲۷) و هرگونه زیاده روی را ممنوع ساخته است (سوره اعراف، آیه ۳۱) و تردیدی نیست که هزینه های سنگین مواد مخدر و آتش زدن اموال، مشمول این آیات است.

▪ خامساً: قرآن مجید از ظلم و ستم و تعدی و تجاوز به حقوق دیگران در صدها آیه هشدار داده و جایگاه چنین افرادی را آتش جهنم دانسته و فرد معتاد نه تنها با دود مسمومش به فرزندان و خانواده و هم نشین هایش رحم نمی کند و جان آنان را تهدید می کند، بلکه برای تهیه مواد و خالی کردن عقده حقارت و سودجویی و تکاثر اموال... به نسل جوان و کودکان معصوم و فرهنگ و استقلال ملت و کشورش خیانت می کند و هر آن دیگران را به دام می اندازد و از این جهت هم جزو مصادیق این آیات بشمار می رود. در روایاتی که از پیشوایان معصوم به ما رسیده به مواد مخدر توجه شده است. رسول خدا فرمودند: زمانی فرا می رسد که در آن عصر مردم چیزی به نام «بنج» مصرف می کنند که من از آنان و آنان نیز متقابلاً از من دور می باشند. (مستدرک الوسایل، ج ۱۷، ص ۸۵) این حدیث به طور خاص بنج را پیشگویی کرده و حرام بودن آن را اعلان می دارد. بنج در لغت به معنی گیاهی است تخدیری و نعشه آور که در فارسی بنگ نام دارد و مواد مخدر از آن تولید می شود. نیز می فرماید: کسی که از این مواد استفاده کند، گناهش چون کسی است که هفتاد مرتبه کعبه را ویران ساخته و هفتاد ملک مقرب و پیامبر مرسل را به قتل رسانده و هفتاد قرآن را به آتش کشیده و چنین کسی بیش از شارب الخمر و رباخوار و زناکار و سخن چین از رحمت خدا دور است (روضات الجنات ۷، ص ۱۸۹) و همچنین می فرمایند: به یهود و نصارا سلام کنید ولی به معتاد مواد مخدر سلام نکنید (روضات الجنات ۷، ص ۱۸۹) درباره حرمت این مواد خانمان سوز در روایات آمده است: هر مست کننده و نشئه آور حرام است، آنچه انسان را مست می کند، کمش نیز حرام است و چیزی که عقل را از کار می اندازد مصرف آن مطلقاً جایز نیست (کنز العمال، ج ۵، ص ۳۶۸).

● فلسفه حرمت اعتیاد

در دین اسلام، واجبات و محرمات براساس مصالح و مفاسد مردمی و اجتماعی استوار است، هر چند عقل انسان ها از درک آن عاجز باشد بنابر این تحریم شراب، مواد مخدر و... بر این اساس است. حضرت امام موسی ابن جعفر (ع) می فرمایند: «خداوند شراب را تنها به جهت اسمش حرام نساخته، بلکه ممنوعیت آن به جهت عوارض و مستی آن است، بنابر این هر چیز دیگری مثل شراب عقل را از کار بیندازد، حکم شراب را دارد» (وسایل ۱۷، ص ۲۷۳) یعنی اگر غیر از شراب و مواد مخدر چیزهای دیگری نیز این خاصیت و آثار زشت را داشته باشند آن هم حرام است و این گونه احادیث را منصوص العله گویند که علت حکم در خود حدیث آمده است.

● عوامل اعتیاد

۱) فساد خانوادگی: هرگاه والدین یا یکی از اعضای خانواده معتاد باشند و یا محیط خانواده با اختلاف و نزاع زن و شوهر و یا والدین و فرزندان آسیب ببیند، در این صورت، جاذبه های کاذب از جمله اعتیاد آنان را تهدید می کند.

۲) همنشینی با معتادان: رفیق نامناسب منشأ فساد و انحراف است و قوی ترین عوامل است.

۳) حضور در مجالس هوسرانی: مجالس عیش و رقص و فساد و خوش گذرانی بخش مهمی از اعتیاد را تشکیل می دهد و تعارفات افیونی که معمولا در این گونه مجالس آغاز می شود، سرانجام به اعتیاد منجر می شود.

۴) شکست در اهداف مورنظر: شکست و نرسیدن به اهداف، گاهی موجب آلودگی به این بیماری مهلک می شود مثل پیدانکردن شغل مطلوب، شکست در ازدواج...

۵) انحطاط اخلاقی: فقدان تعهدات دینی و اخلاقی زمینه انواع فسادها و انحراف ها و از جمله اعتیاد است.

۶) شخصیت طلبی کاذب: برخی افراد نادان وبی تجربه، اعتیاد را نوعی شخصیت تلقی کرده و آن را تبلیغ می کنند، لذا آن را در ملأعام و حضور مردم استعمال می نمایند.

۷) ناآگاهی ازمضرات: گروهی از معتادان در اثر تبلیغ و فریب فریبکاران به این دام افتاده و گمان کرده اند، این دودهای مهلک سودمند است!!!

۸) انتقام جویی از خوبان: عده ای از معتادها عقده ای و بسیار فرومایه هستند و درمیان جامعه و حتی خانواده خویش ارزش و اعتباری ندارند. لذا در تلاش هستند افراد باشخصیت را کنار منقل ها بکشانند تا بدین وسیله حقارت اجتماعی خویش را جبران نموده و به گمان خود ازدیگران انتقام بگیرند!

۹) سودجویی: گروهی برای رسیدن به پول های کلان دست به تولید و فروش موادمخدر می زنند و با فریب دادن دیگران به اهداف شیطانی خود می رسند.

۱۰) نقش استعمار: عوامل استعمار در داخل و خارج کشور، برای جلوگیری از پیشرفت و استقلال ملت ها، از راه های گوناگون از جمله ترویج فساد و اعتیاد و معرفی کردن الگوهای شخصیتی و مالی کاذب، تلاش می کنند جوانان را منحرف کنند.

● برخی از پیامدهای اعتیاد

تردیدی نیست که معتادان از جمله افراد منفور در جامعه هستند و حتی والدین و فرزندان آنها از وجود آنان رنج می برند و هرگز دوست ندارند آنان را از خود بدانند، زیرا معتادها به عزیزترین و گرانمایه ترین چیز که وجود خودشان است رحم نمی کنند. دراین صورت برای این افراد، پدر و مادر و خواهر و برادر و ناموس و شرف و استقلال کشور و... دربرابر دود و منقل ارزشی ندارد. شخص معتادی که دخترش را با مردی در برابر ۲۰۰مثقال تریاک معاوضه نمود، نمونه ای از این موارد است. (کیهان ۵/۱۱/۶۷، ص۱۵).

● راههای درمان اعتیاد

بدون شک استعمال موادمخدر، مضر و سم مهلکی است و هرچند انسانهای عاقل با یک تصمیم جدی می توانند آن را ترک کنند، ولی در شرایط عادی ترک عادت اگر محال نباشد، دشوار است. زیرا این بیماری در افکار و روان معتاد اثر می گذارد و طبق فرمایش مولا امیرالمؤمنین علی(ع): «عوض کردن طبیعت ها بسیارمشکل است» (غررالحکم، ص۵۴۸)» ولی درعین حال از دو راه می توان با اعتیاد مبارزه کرد:

الف) جلوگیری از اعتیاد

۱) توجه کامل به مفاسد اعتیاد

۲) اجتناب از تقلید کورکورانه

۳) ایجاد پناهگاه فکری برای جوانان

۴) گسترش اماکن تفریحی سالم و گردشگاههای مناسب

۵) کنترل فرزندان و جلوگیری از معاشرت با افراد ناشناخته و نامطلوب

۶) اطلاع رسانی همه جانبه ازمفاسد اعتیاد در رسانه های گروهی

۷) مصاحبه های تلویزیونی عبرت آموز با برخی معتادان

۸) یادآوری مضرات و پیامدهای اعتیاد به انواع موادمخدر به دانش آموزان و ممنوع ساختن استعمال آن در فضای آموزشی

۹) ایجاد اشتغال برای جوانان.

ب) ترک اعتیاد

۱) اندیشه کردن در مضرات اعتیاد و سپس تصمیم بر ترک آن با اراده شکست ناپذیر

۲) جایگزین کردن عادت های خوب به جای اعتیاد

۳) اجتناب از دوستان معتاد و مراکزی که از آن ها بوی اعتیاد می آید

۴) خودداری از ملاک قراردادن دیگران

۵) عدم تزلزل در شکستن اراده ترک اعتیاد

۶) استفاده از فضاهای باز، ورزش و مسافرت

۷) تشویق ترک کنندگان اعتیاد ازطریق دولت و ملت

۸) ترک اعتیاد به صورت تدریجی (در صورتی که اراده قوی نباشد) در طول چندین ماه.

علی اکبر بابازاده