جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

برندگان و بازندگان جهانی شدن


برندگان و بازندگان جهانی شدن

جهانی شدن اکنون بار دیگر به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات مورد اختلاف بین دو تفکر اقتصادی نمود پیدا کرده است. استراتژی توسعه صنعتی که بر کاهش محدودیت ها و فراهم آوردن تعامل …

جهانی شدن اکنون بار دیگر به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات مورد اختلاف بین دو تفکر اقتصادی نمود پیدا کرده است. استراتژی توسعه صنعتی که بر کاهش محدودیت ها و فراهم آوردن تعامل بیشتر با اقتصاد جهانی تاکید دارد، با نامه سرگشاده ای از سوی برخی اقتصاددانان روبه رو شد که به منظور کاهش فقر و حمایت از نیروهای شاغل کشور این فرآیند را تمدید بالقوه ای برای اقتصاد کشور ارزیابی می کند.

جهانی شدن اکنون به عنوان یک رویداد غیرقابل اجتناب به تدوین قواعد جدیدی بر رفتار فعالان اقتصادی خواهد انجامید که نحوه تخصیص منابع و برندگان و بازندگان آن از دیدگاه اقتصاد سیاسی از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است. ساموئلسون با فرض آنکه تولید از دو منبع نیروی کار و سرمایه ایجاد می شود، گروه های اجتماعی را به دو گروه دارای عامل نیروی کار و عامل سرمایه تقسیم بندی می کند. وی از طریق مدل های اقتصادی اثبات می کند که دارندگان آن عامل تولید که با کمبود در اقتصاد روبه رو هستند بازندگان و دارندگان آن عامل تولید که با مازاد در اقتصاد روبه رو هستند برندگان فرآیند جهانی شدن خواهند بود. هر چند چنین نتیجه ای از طریق مدل های پیچیده اقتصادی حاصل آمده ولی دلایل اثبات آن حتی برای خوانندگان غیرتخصصی نیز بسیار ساده است.

البته یکی از بارزترین مظاهر جهانی شدن کاهش محدودیت ها و حرکت سریع تر سرمایه و نیروی کار در جهان است که عمدتاً از مبدا کشورهای دارای مازاد عوامل تولید به سوی کشورهای دارای کمبود آن عامل تولید منجر می شود.

برای مثال کشورهای توسعه یافته عمدتاً با مازاد سرمایه و کمبود نیروی کار روبه رو هستند و به همین دلیل سرمایه از کشورهای توسعه یافته که دارای حاشیه سود کمتری است به سوی کشورهای در حال توسعه حرکت می کند که با کمبود سرمایه روبه رو هستند و سرمایه گذاران از حاشیه سود بالاتری بهره می برند. خروج سرمایه از کشورهای توسعه یافته و ورود برخی کارگران از کشورهای در حال توسعه، کارگران را در این کشورها که صاحب عوامل تولید کالا هستند با تهدید بزرگی روبه رو می سازد. خروج سرمایه و افزایش عرضه نیروی کار، تقاضا برای نیروی کار در این کشورها را کاهش داده و به همین دلیل اتحادیه های کارگری در کشورهای توسعه یافته به یکی از بزرگ ترین مخالفان جهانی شدن تبدیل شده اند و همواره با سازماندهی اعتصابات و تظاهرات مختلف مخالفت خود را با این فرآیند نشان می دهند.

اما در کشورهای در حال توسعه اوضاع به گونه دیگری است. در این کشورها سرمایه به عنوان عامل تولید مادر و نیروی کار به عنوان عامل تولید مازاد شناخته می شود و بدین ترتیب کاهش محدودیت ها و حرکت سریع تر سرمایه به سوی سرمایه گذاری در این کشورها سرمایه داران را با تهدید بزرگی روبه رو می سازد. حرکت سرمایه به سوی کشورهای در حال توسعه کارگران را با افزایش تقاضا برای نیروی کار و افزایش دستمزدها روبه رو ساخته، در حالی که با افزایش عرضه سرمایه، سرمایه داران با کاهش سود اقتصادی حاصل از سرمایه گذاری خود روبه رو خواهند شد.

در ایران نیز از دیدگاه اقتصاد سیاسی مخالفت گروه های سرمایه دار که از انحصارات مختلفی سود می برند در مخالفت با جهانی شدن واضح است و به روشنی مشخص است که بسیاری از سرمایه داران وابسته به بنیادها، موتلفه یا خانه صنعت ایران و... با وتوی مصوبات مجلس یا استفاده از لابی های قدرت درصدد سنگ اندازی برای ورود کشور به عرصه تعاملات اقتصاد جهانی هستند.

بدین ترتیب اگر چه در کشورهای توسعه یافته گروه های کارگری با سازماندهی تظاهرات مختلف در تقابل با جهانی شدن قد علم کرده اند، در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران گروه های سرمایه دار با استفاده از اهرم های سیاسی در مقابل این فرآیند قد علم کرده اند. ولی آنچه در ایران موضوع را جذاب تر می سازد مخالفت برخی اتحادیه های کارگری از جمله خانه کارگر با فرآیند جهانی شدن است، که فقط با پیروی کورکورانه از مخالفت کارگران در کشورهای اروپایی اقدام به برگزاری تظاهرات می کنند، در حالی که کارگران یکی از بزرگ ترین برندگان جهانی شدن در کشورهای در حال توسعه هستند.

در نامه ای که برخی از اقتصاددانان مخالف جهانی شدن به رئیس جمهور ارسال داشته اند از یک سو با فرآیند جهانی شدن مخالفت شده و از سوی دیگر به حمایت از گروه های فقیر و نیروهای شاغل کشور پرداخته شده است، در حالی که یک بررسی ساده نشان می دهد که این دو هدف ناسازگار بوده و مشخص نیست نگارندگان این نامه چگونه دو هدف متناقض را سرلوحه برنامه های خود قرار داده اند.

نویسنده : علی فرحبخش