شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

چگونگی گسترش دروغگویی در جوامع اسلامی


چگونگی گسترش دروغگویی در جوامع اسلامی

عصری که در آن قرار داریم عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق شده اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند,

عصری که در آن قرار داریم عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق شده اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند، البته تمدن غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تأسیس هزاران شبکه تلویزیونی و رادیویی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامه های گوناگونی را با این هدف پخش میکنند، متأسفانه دستیابی به این برنامه ها در کشور ما بسار ساده و امکان پذیر میباشد باید توجه داشت: وقتی سخن از ماهواره به میان می آید ،ابتدا مسایل ضد فرهنگی آن جلب توجه می کند سپس مسایل سیاسی ،علمی و ورزشی ایفای نقش می نمایند. بیشتر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای در یک تقسیم بندی معمولی به شبکه های سیاسی و غیر سیاسی تقسیم میشوندکه بر اساس تحقیقات به عمل آمده تمامی این شبکه ها ،با وجود هدف ها و سلیقه های گوناگون در هجوم به مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هرکدام با مأموریتی خاص به مقابله با اسلام برخواسته اند.این هجوم اگر چه آرام و خاموش آغاز شده ،اصول و پایه های اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه ای تمام گروه های مختلف جامعه را در بر میگیرد. باتوجه به وجودفعالیت زیاددراین عرصه به علت مهم بودن این موضوع برخود دیدیم که مانیز اندک کاری انجام داده باشیم ،لذا امید میرودمفید واقع گردد.

مقدمه

ماهواره وسیله ایست از سوی دشمن که گام به گام وارد زندگی انسان شده و پایه و بنیان خانواده را سست میکند و برترین هدف آن دور کردن مردم از راه و مسیر اسلامی و دعوت آنها به بی بند و باری در جامعه است .

همانطور که همه ما میدانیم یکی از بزرگترین آسیبهایی که به جامعه ما وارد میشود از طریق ماهواره است ،ماهواره رسانه شیطانی ،صهیونستی و یهودی است ،همچنین مهم ترین ابزار صهیونیست و شیاطین برای تاثیرگزاری بر افکار عمومی دنیاست ،یهودی ها و صهیونیست برای رسیدن به هدف خود از هر ابزاری استفاده میکنند حتی دروغ ،قتل و .... آیا رسانه های صهیونیستی قابل اعتمادند؟حقیردراین پژوهش قصدداریم پیرامون معقوله دروغ درجامعه ازطریق شبکه های ماهواره ای بپردازیم،امید است که این پژوهش کوچک درروشنگری افراد مفیدواقع گردد.

گزیده ای مختصر درباره دروغ ودروغگویی

اجازه میخواهم مبحث را بایک داستان شروع کنم ،روزی پادشاهی ازوزیرش پرسید خداوند ما را دوست ندارد وگرنه وضع کشورمان خیلی بهترازاین بود وممالک بیشتری را فتح می کردیم ولی در جواب همه ی حرف های پادشاه وزیر فقط میگفت حتما مصلحتی در آن هست وهرگاه پادشاه این افکارش را برای وزیر میگفت او فقط همان جواب رامیداد و تاکید میکرد حتما مصلحتی دارد که ما نمی دانیم ، یک روز پادشاه که درقصرش نشسته بود ناگهان دستور داد که برایش میوه آورند دستور پادشاه انجام شد و سریعا طبق میوه را آوردند همین که ملازمان آماده پوست کندن شدند پادشاه دستورداد که برای اینکه کمی تنوع در زندگی اش دهد خودش میوه پوست بکند هرچند پیش خدمتان خواستند اورا منصرف کنند اما باخشم پادشاه روبه رو شدند ناچاربه قبول فرمان پادشاه شدند وبرای وی کارد آوردند پادشاه نیز مشغول پوست کندن میوه ها شد که ناگهان پادشاه دستش رابرید وخون ازدستش جاری شد دراین حین وزیر بازهم جمله معروفش راتاکید کردوگفت که مصلحتی درآن وجود دارد پادشاه که سخت عصبانی شده بودبعد ازشنیدن کلام وزیر دستورداد که اورا به زندان بیندازند، چندروزی ازاین قضیه گذشت که پادشاه به همراه ملازمانش به شکار به جنگل رفت وبعدازمدتی درپی شکاربودند ناگهان خرسی به آنها حمله ور شد وهریک به سویی از ترس جانشان گریختند وپادشاه که تمام ملازمانش را گم کرده بود سرگردان در جنگل به قبیله ای رسید ووارد آن قبیله شد ،مردم آن قبیله که درحال قربانی کردن برای الهه مقدسشان بودند ناگهان پادشاه رادیدند که گفتن این فرد ازهمه بهتراست مپادشاه راگرفتند وبستن که ناگهان فردی ازبین جمعیت فریاد زد اورا رها کنید اگراورا قربانی کنیدالهه ی ما همه ی مارا نفرین میکنددیگران که باتعجب به آن شخص نگاه میکردندمراسم قربانی رارها کردند واز وی دلیل برای گفتنش خواستند که او انگشت بریده ی پادشاه را نشان داد وگفت این فرد نقص دارد وبدنش زخمی است ودیگران نیز این حرف را قبول کردند وپادشاه را رها کردند وپادشاه به قصر برگشت واولین دستوری که داداین بود که وزیرش رااز زندانم آزاد کنن وبه نزدش بیاورند ،ساعتی بعدوزیر به نزد پادشاه رسید وپادشاه ازوی عذرخواهی کرد وماجرا را برای وزیرش تعریف کرد واقرارکرد که حرف وی درست بوده است واو اشتباه میکرده ودرآخرسوالی ازوزیر که زندان افتادن تو چه مصلحتی داشته که وزیر پاسخ داد که آن هم مصلحتی داشته واین بوده که اگر درزندان نبود همراه پادشاه درآن قبیله می آمدوازسوی مردم آن قبیله به جای پادشاه قربانی می شد.2

ازاین داستان همان جمله معروف وزیر فهمیده میشود که هرکاری درعالم دارای مصلحتی هست ازجانب خداوند که ما درصدکمی ازاین مصالح رامیفهمیم ودرک میکنیم وبیشتر این مصالح که برایم رقم می خورد را نمیدانیم ،حال اگرگاهی درکارهامون به خواسته هایمان نمیرسیم به انواع واقسام کارها دست میزنیم اگردرزندگی مان تلاش کنیم وبه خواسته هایمان نرسیم حتما مصلحتی داردکه ماازآن باخبر نیستیم شاید درآینده آن مصلحت ها را متوجه شویم شایدم نه ،ولی یقینا مصلحتی دارد اما ما دربیشتر اوقات به این قضیه توجه نمیکنیم وبه هرنحوی می خواهیم به خواسته خود برسیم مثلا یکی ازکارها زمانیکه در فعالیتهای زندگیمان به مشکل میخوریم انجام میدهیم ،دادن رشوه به هرکسی است واصلا به حرمت آن توجه نمی کنیم ،عزیزانم اجازه بدهید که راجع به این بحث مثال دیگری بزنم وآن دروغ گفتن است واصلا ازاین کار ناراحت نمی شویم وبه راحتی دروغ میگیم تا به خواسته هایمان برسیم درگذشته های نه چندان دور درهمین کشورمان پدربزرگها ومادربزرگهایمان برای رسیدن به خواسته هایشان دست به هرکاری نمیزدنند وبه راحتی دروغ نمیگفتن زیرا اعتقادراسخی به خداوند وفرستاده هایش داشتند وازعلت های دیگر آن می توان به این موضوع اشاره کرد که ترس از روز قیامت و حسابرسی اعمال درآن روز داشتندو به این مطلب توجه میکردندوبه راحتی دروغ نمیگفتن تا به خواسته هایشان برسند امروزه بسیاری ازمشکلاتی که درزندگی داریم به خاطرراحت گناه انجام دادنمان است ،درروایات مانیزآمده که اگرگناه علنی گرددگرفتاریهایی نظیرفقر،مرگ ناگهانی و... زیادمیشود.

عزیزان من دروغ همانندموادمخدراست فردمعتاددراولین تجربه اش چنان لذتی میبرد که تاابد این کاررا ادامه میدهدتابه لذت اولین نخ سیگاری که کشیده برسدولی هرگزبه آن لذت نمیرسدهمه معتادین به خاطرشرایطی که برایشان پیش می آید بسمت موادمخدرمیرونددقیقااین اتفاق برای فرد دروغگو نیز پیش می آیدواونیزبه خاطرشرایطش که درتنگنای زندگی قرارمیگیرد وبه ناچارباوجوداینکه میدانندکه گناه است ولی به راحتی برزبان می آورند وآن فرد یا ارگان نیزقبول میکنندوبه همین راحتی مشکلشان حل میگرددواین دروغ نقطه شروعی درزندگی فرد میشودو برای فردعادی میگردد واین باوردرذهن فرد درست میشودکه هرجا درتنگنا قرارگرفت دروغ بگوید دقیقا شبیه سیگارکه هرگاه فرد دچارناراحتی وبحرانی درزندگی میشود به سراغ سیگارمیرود بیشتراوقات نیزبه آن عادت میکنندوفرد دروغگو نیزاین چنین است بعدازمدتی برایش عادی میشود وهمانند آب خوردن دروغ میگویدزیرا دیگر برایش مهم نیست وعلت آن ریختن قبح این گناه برای فرد خطاکار میباشد واین خود ازگناهان کبیره است وباید برای آن استغفار کند .

سطوح ومراحل چرایی دروغگویی

دروغگویی هم مراحل مختلفی داردبعضی درسطح پایین دروغ میگویندبرای کارهای کوچیک که درطول روزاتفاق می افتداین افراد دروغ میگویندمثلاکودکی که خطایی انجام میدهدومیخواهدمادرش نفهمد که چه خطایی انجام داده است کودک ازروی ترس به مادرش دروغ میگوید ،سطح متوسط افرادی هستندکه برای جلو بردن خواسته هایشان دروغ میگویند مثلا فروشنده یک مغازه که دروغ میگویدتاجنس خودش رابه هرطریقی که میتواندبه مشتری بفروشدسطح بعدی افراد دروغگو سطح بالاهستنداین افرادبسیار دقیق وبامهارت دروغ میگویند که باتوجه به اینکه همه میبینند ولی بازهم نمی تواننددربیشترمواقع آنهارامتهم کنند مثلا خیلی ازسران آمریکا وغرب که پرچم داران حقوق بشر هستندولی ملاحضه میکنیدکه درعمل اثرعکس دارندوشما عزیزان میبینیدکه هیچکس توان محکوم کردن آنهارا نداردواگرهم کسی درمقابل آنها مبارزه کند به هرطریقی که میتوانند مخالفت میکنند که کمترین آن همان دروغگویی هست وبادروغ هایشان دیگران را محکوم ومجازات میکنند ،درسطح بندی به سطح دیگری هم می توان اشاره کردومن اسم آن راسطح فوق کلان وبسیار حرفه ای می گذارم اگربخوام نمونه ای ازاین سطح برای شما عزیزان بیان کنم میتوان به شبکه های ماهواره ای اشاره کرد شاید ازخودتان بپرسیدکه مگه شبکه های ماهواره ای هم دروغ میگویند؟ولی این دروغ راطوری پردازش وحرفه ای به بیان آن میپردازند که همه ی مخاطبین آن را باورمیکنند.

تاثیرات ماهواره برزندگی بشر

اجازه دهیدکه من سوالی برای شما طرح ریزی نمایم :کدام کشوردرجهان هست که ازقدیم تمام فتنه ها رابرنامه ریزی میکرده و بعدازآن هم هیچ دخالتی درآن نمیکرد وخصلت روباه گونه که همان (مکاری )است دارد؟من به شما جواب رابرای شماعزیزان بیان مینمایم :بریتانیای کبیر یا همان انگلیس ،درطول تاریخ دیدیدکه چقدر دروغ های بزرگ گفته است ومنفعت برده اندوهیچکس هم نتوانسته محکومشان کند.

اجازه دهیدسوال دوم راازشمابپرسم:یک نمونه ازشبکه های ماهواره ای شبکه من وتو یا شبکه فارسی1 درکدام کشوربرنامه ریزی واجرا میشود؟ بله همان بریتانیای کبیر یا (انگلستان) پس چرا باوجود خصلت مکاری انگلستان ولی بازهم مابرنامه های آنها را نگاه میکنیم این به خاطر زیبا جلوه دادن دروغ هایشان است ،ابتدا چنین به نظر میرسد که پیشرفت رسانه های ماهواره ای به صورت مطلق و بی قید و شرط پدیده ای مطلوب است و برای تحقق دهکده جهانی ،ضرورت تام دارد حال آنکه در تجربه کوتاه و چندین ساله معلوم شد که برخی از پیامدهای سوء این پدیده از حیث فرهنگی به شدت آسیب زاست.

آلویت تافلر ،نویسنده و منتقد اجتماعی می نویسد :«تکنولوژی ماهواره ای و دیگر رسانه های جدید ،فرهنگ های ملی را از هم میپاشند و این ارتباط متقاطع ،به هر حال تهدیدی است برای هویت ملی که حکومت ها برای مقاصد شخصی خود ،سعی در حفظ و انتشار آن دارند »گفتنی است ،فرایند ارتباطات از راه دور و استفاده از ماهواره و دیگر رسانه های گروهی برای پخش امواج در سطح گسترده ،شمشیری دو لبه است که می تواند پی آمد های مثبت و منفی را به دنبال داشته باشد الگو گزینی نوجوانان و جوانان از رسانه های تصویری در دهه های اخیر توجه پژوهشگران روانشناسی را به خود جلب کرده است.

طبق آمار در سال 1377 از جمعیت 67 میلیونی کشور ،حدود 35 درصد نوجوانان و جوانان به تلویزیون ماهواره ای دسترسی داشته و روزانه بین 2 تا 3 ساعت برنامه های این تلویزیون ها را تماشا می کنند بالاترین میزان بهره مندی روزانه 5/4 ساعت و پایین ترین آن روزانه یک ساعت برآورد شده است.

طبق آمار های مندرج شده در مجلات و روزنامه های کشور ،73 درصد از جوانان مراکز استان ها به راحتی به ماهواره دسترسی دارندکه درنوع خود بی نظیر است.1

آماری تکان دهنده بودکه نشانگراین بحران عظیم درخانواده های ایرانی میباشددراین بین به نمونه ای ازاین قبیل دروغ هایی که شبکه های ماهواره ای به آن دامن میزنند توجه نماییدوآن درمورد اسلام است وبا شیوه های مختلف به آن میپردازند مثلا اسلام هراسی با حمایت ازگروهای تروریستی وبزرگ جلوه دادن کارهای آنها یامحکوم کردن مسئولین انقلابی کشوربه بی کفایتی یا به روش دیگر عمل می کنند که این روش بسیار هوشمندانه وقابل تامل است دراین روش آنها پرچمدار اسلام هم میشوند وبه طرفداری ازآن می پردازندمثلادرفیلم هایی که ازاین شبکه ها پخش میشودشخصیت اول داستان یک نام اسلامی یاشیعی مثل نام ائمه اطهار دارندوحتی در قسمتهایی نماز خواندن آن را هم نشان می دهندولی درجایی هم او به همسرش خیانت می کند این پیام نشان دهنده ی این مطلب است که مرد می تواند حتی باداشتن دین اسلام بایک زن غیراز همسر خودش هم رابطه داشته باشدبدون جاری شدن صیغه محرمیت یا نمونه ای دیگرکه برای القاء کردن زنان استفاده میشوداین است که شخصیت زن داستان با حجاب کامل نماز وعبادت می کنداما درمهمانی وانزار عمومی باوضعیتی دیگر وبی حجاب دیده میشود این پیام نشانگراین است که اسلام دین راحتی هست ودر این زمینه ها اصلا سخت نگرفته است ولی درواقع این گونه نیست دقیقا کاری که با مسلمانان ترکیه انجام شدهمان پروژه با دست خوشی ازتغیرات برای مسلمانان ایران طراحی شده ونام این پروژه اسلام ترکیه ای است. این مطالب بیانگر این است که چقدر دروغ را راحت وحساب شده میگویند اما بازهم ما آنهارادنبال میکنیم وحرفهای آنها راگوش میدهیم وگاهی درزندگی روزمره نیزبکارمیبریم دراینجا به این نتیجه میرسیم که دروغ چقدرمراحل پیچیده ای دارد حتی اعتقادات انسان راهم تحت شعاع قرار میدهد.

امام حسن عسگری علیه السلام میفرمایند :جمیع اعمال خبیثه درخانه ای است که کلیدآن خانه دروغ است.

فرق دروغ وتوریه

به حدی این گناه مهم است که درکتب اخلاقی علمای علم اخلاق ازباطل نمودن روزه نیز ازآن یاد مینمایندالبته درمواضعی دروغ جایزمیگرددمثلا ازنمونه های فقهی آن میتوان به میدان جنگ اشاره نمود که درداستان کربلا ونبردحضرت قاسم علیه السلام و ازرق شامی که ازبزرگان شام بودوحضرت بانیرنگی که انجام میدهند اورا به درک واصل میکنند ،نکته ای راداخل پرانتز برای دوستان عرض کنم : (شاید بعضی دوستان که با دقت بحثمون رو دنبال میکنند به داستان مولای متقیان علی ابن ابی طالب علی علیه السلام اشاره نمایند ،اینجالازم است این داستان رابرای دوستانی که با آن آشنا نیستند عرض کنم :روزی امیرمومنان در روی سنگی در یکی ازکوچه های مدینه نشسته بودند که ناگهان فردی درحال فرار ازدست نیروهای امنیتی شهر میگریخت واز مقابل حضرت گذشت ودور شد حضرت امیر بعد ازفرار آن فرد از جای خود بلند شده وبه روی سنگی دیگری که آنطرف کوچه بودرفت وروی آن نشست نیروهای امنیتی بعد ازرسیدن به حضرت ازوی درمورد آن فرد سوال کردند که حضرت بااینکه آن شخص رادیده بود که ازآن کوچه فرار میکرد فرمودنداززمانیکه روی این سنگ نشسته ام کسی را ندیدم که ازاین کوچه فرار کرده باشد شاید ازخودتتون بپرسید که حضرت امیر چرا لب به دروغ گشود؟پاسخ این سوال اینگونه میباشدباتوجه به اینکه حضرت ازبی گناهی آن فردآگاه بودند برای نجات جان اواین دروغ رابیان کردنداما این حرفی را که حضرت به آن ماموران زدند دروغ نیست ودرکتب فقهیه توریه نام داردکه دارای شرایطی است ،ازنمونه های دیگر آن می توان به قضیه فرار پیغبراکرم صل الله علیه درشب لیله المبیت که بعدازخوابیدن حضرت امیر دربستر پیغمبر ،پیامبر برای فرار ازدست کفارکه قصدجان رسول الله را کرده بودندداخل سبدی شدند وابوذر آن رابه دوش کشید درشهر عده ای ازکفارجلوی ابوذر رامیگیرند ومیگویند :درسبد چی داری؟ و ابوذر جواب عجبی میدهد که اگرهرجوابی غیر ازآن میداد این احتمال وجود داشت تا پیامبر دستگیر شودوابوذر به آن کفارگفت :درون سبد پیغمبردارم که آنها خندیدن وگمان کردند که با آنها شوخی میکندوآن کفاررهایش کردند وجان پیامبر نجات پیدا کرد ،توریه دروغ نیست وشرایطی دارد ولی علما پیشنهاد به آن نمیکنند چون خیلی نزدیک به دروغ است وبه این دلیل که اگرفرد زیادازآن استفاده کند به آن عادت مینمایدواین خوب نیست ودلیل دیگرآن این است که بسیاری ازمردم نمیداننددرچه شرایطی باید ازآن استفاده نمایندواین خود باعث میشود که دروغ بگویندبااین توجه که خودشان فکرمیکنند درحال توریه هستندوازاین جهت توریه پیشنهاد نمیگردد.

جایگاه دروغ دردین

جایگاه دروغ درآیات وروایات است می خواهیم ببینیم که خداوند متعال و معصومین چه نگاهی به دروغ دارند،توی دنیای بازی ها معمولاآدم ها یکرنگ وصادق اندمثلا کسی که لباس تیم استقلال رومیپوشه برای تشویق تیم حریف نمی رود یابرعکس اما دردنیای معنویت اینطورنیست ،خیلی باورهابارفتارهاوباطن ها باظواهرمتفاوت اندگاه ظاهرالهی ،موجه ،مودب وآداب دان است، اما باطن کاملاسیاه وتاریک وشیطانی است.

خداوندمتعال درقرآن کریم برای این جنس آدم ها مثالی میزنند 1که خیلی دقیق وزیباست :بقره17 داستان آین آدم ها همانند کسی است که درشب تاریک راه رانمی بینندازاین روبا چه زحمتی درآن تاریکی میگردندوهیزم هایی را جمع میکنند مبالاخره بعدازدمیدن های بسیاروتحمل دودهای فراوان آنهاراروشن مینماینداما همین که روشن میشود ناگهان بادی می وزد وبارانی آن آتش ونور راخاموش مینمایدواین تاریکی ازآن تاریکی اول هم شدیدتراست زیرا ترس را هم دربردارد.

مثل آدم های دورو ودروغگویک چنین مثلی است ،چقدرتلاش میکنندتایک شهرت واعتبارویک آبرویی برای خود دست وپا کنندوانواع اقسام دروغ ها را میگویند وازدیگران برای سکوی پرتاب خوداستفاده میکنندوآن اعتباررا بدست می آورنداما همین که میخواهند ازآن بهره ببرند ،یک مرتبه خداوند آن نورواعتبار وارزش را ازآنها میگیردواین خواری پس ازشهرت به مراتب بدتراست اول وابتدای کاراین جماعت روشن وآخرعاقبت آن تاریک است.

اما مثل آدم های یکرنگ وصادق دقیقابرعکس است اول وآغازخوبی ندارند اما فرجامشان بسی مبارک است که حتی درقرآن نیز خداوند متعال به آن اشاره داردوآن آیه :العاقبه للمتقین2 است عاقبت خوش ازآن پرهیزکاران است.3

این مطلب رو با قضیه ای اززندگی یکی از سردارهای جنگ تحمیلی به اسم شهید ابراهیم هادی که جسدش مفقوداست وهنوز به میهن برنگشته است گره بزنیم دریکی ازروزها هنگام اذان ظهر باوجوددیددشمن نسبت به منطقه ،ابراهیم برروی تپه ای می رود وبا صوت زیبایی که داشته اذان میگوید بعدازمدتی تک تیراندازی ابراهیم راهدف میگیردوگردن او دچار آسیب میشود وازروی تپه به روی زمین افتاده نیروها برای مداوای ابراهیم به اونزدیک میشوندولحظاتی ازاین حادثه نگذشته بودکه تعدادی ازنیروهای رژیم بعث باپرچم سفید دوان دوان به سمت بچه های ما می آیند وخودشان راتسلیم نیروهای ما میکنندفرمانده این گروه میگفت :من همه را فرستادم ومنطقه را تخلیه کردیم ماهم میخواهیم تسلیم نیروهای شما شویم ولی قبل ازآن

میخواهیم آن شخصی که اذان میگفت راببینیم ما که تعجب کرده بودیم ابراهیم رابه آنها نشان دادیم وابراهیم درحالی که نشسته بود ولبخندی دلنشین برلب داشت و فرمانده عراقی ازاو حلالیت می طلبیدوگریه میکردرانگاه میکردیم علت تسلیم شدن راازاو جویا شدیم ،فرمانده عراقی گفت ماهم مثل شما شیعه ومسلمان هستیم ولی صدام ملعون به همه ی ما دروغ گفته و مارا ترقیب به جنگ با کفار به میدان نبردآورده است اکنون این که این جوان اذان گفت فهمیدیم که اوبه ما دروغ بزرگی گفته است وهمه ی مسلمانان رابرای رسیدن به منافع شخصی اش فریب داده است بعدازمدتی این 70نفر ازنیروهای عراق طی عملیاتی درمقابل صدام به درجه رفیع شهادت رسیدند.1

داستان دیگری درهمین موضوع به شماعزیزان هدیه نماییم :شخصی به حضورپیامبر (صلی الله علیه وآله) رسید ،عرض کردنمازمیخوانم وعمل منافی عفت انجام میدهم ،دروغ هم میگویم ! واحساس ندامت کرد که میخواهم آنها راترک کنم اول کدام گناه را کنار بگذارم ؟پیامبرگرامی اسلام فرمودند :تعهدکن که دروغ راکناربگذاری وآن شخص درنزد پیامبر تعهد دادکه دروغ راکناربگذاردوازمحضرپیامبر خارج شد درهمین حین ناگهان وسوسه های شیطان به سراغش آمد وخواست عمل منافی عفت انجام دهد ناگهان به تعهدش به پیامبررا یادآورد وپیش خودگفت که اگرپیامبرفردا ازمن بپرسدکه چه کردی باید بگویم که عمل منافی عفت انجام دادم آن وقت پیامبرمجبور به محاکمه من میکندوحد راجاری مینمایدودرگناهان دیگرهم صدق میکندازاین روترک دروغ سرچشمه ترک همه گناهان اوگردید.

راهها وراهکارهای ترک دروغ

همین طور که ازآیات وروایت فهمیده میگردد ترک دروغ باعث جلوگیری خیلی ازگناهان میشود ،برای ترک دروغ راههای مختلفی وجود دارد :اصلی ترین راهکار جلوگیری ازدروغ که بسیار مهم است تاانسان آن را درخود به وجود نیاورد امکان ترک آن نیست وآن راه جلوگیری خودازدروغگویی ومبارزه با نفس اماره وشیطان است وباید این حس راداشته باشد که من میخواهم از اعماق وجودم این معضل اخلاقی راترک کنم واین خود مقدمه ترک دروغ است ومرحله اول پیش به سوی موفقیت است ،راهکار دیگردراین بحث قبول نکردن ساده مطالبی که ازشبکه ها می بینیم البته شایان ذکراست که این راهکار فقط برای ماهواره نیست بلکه باید

درزندگی روزمره ماکامل پدیدارگرددزیرادین به آن سفارش بسیار داردومومن به راحتی نباید هرمطلبی رابپذیرد .

اگرراهکار دیگری نیزدراین زمینه داده شود میتوان به زندگی دست جمعی وکارتشکیلاتی اشاره کرد زیرااین نوع زندگی علاوه برپیشرفت مجموعه باعث رشد خود فرد نیز می شودزیرا کارتشکیلاتی اثر خودش راروی فرد میگذاردبامثالی ازمقام معظم رهبری دراین باب موضوع را توضیح میدهم :ایشون میفرمایندکه کارتشکیلاتی همانند حپه قند میماندکه ازذرات مختلف قندکه درکنارهم جمع شده اندتشکیل شده است وبعدازحل شدن نیز اثر خودرا دارندواین حل شدن ازجمع شدن ذرات درکنارهم نشات میگیرد ولی اگرتنها ذره ای قند بود هیچگاه اثری دیده نمیگشت واین راه راهکارمناسبی برایمقابله باهجمه های رسانه های بیگانه است زیرا فرد هم باعث تغیردرخود وهم درجامعه میشود.

سیدعلی اکبر راستان

منابع

1.قرآن کریم

2.رنجبر ،محمدرضا ،مثل خوشه های انگور ،تهران، 1394

3.گروهی ازمولفین ،سلام برابراهیم ،تهران ،موسسه شهیدابراهیم هادی،1392

4.گرهی ازمولفین ،کتاب سال صالحین بسیج مستضعفین ،تهران ،معاونت تعلیم وتربیت ،1394

5. سایت جنبش مبارزه بارسانه های بیگانه

6. سایت انتخاب