چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

تهدید اعتماد به نفس


جلب توجه كردن مانند دامی همیشه در مقابل ما باز است اما راه های گریزی از این دام هم وجود دارد هرچند كه توجه طلبی ساده ترین تقاضای انسانهاست اما رفتارهایی كه انسان ها برای جلب توجه بروز می دهند بسیار متفاوت است

توجه طلبی

الف- انواع رفتارها

مردی را در نظر بگیرید كه با صدای بلند در یك رستوران از غذا شكایت می كند، كودكی كه در یك فروشگاه شروع به بدخلقی می كند تنها به دلیل آن كه مادر او چند لحظه ای روی چیز دیگری تمركز كرده، نوجوانی كه تظاهر به بیماری می كند تنها به دلیل آن كه نیاز به دلسوزی دارد، این مثال ها فراوانند.آنچه در بین این رفتارها مشخص است عدم صداقت و درستی است. همچنین علائمی وجود دارد كه افراد به طور غیرمستقیم به فرد شنونده نگاه می كنند یا در حركات دست و سر خود اغراق می كنند یا لحن خود را تغییر می دهند تا رفتارهای شنونده را مورد ارزیابی قرار دهند. اما واقعاً هنگام انجام این رفتارها در مغز ما چه می گذرد؟

وقتی كه ما در این گونه رفتارها افراط می كنیم نشان دهنده بحران اعتماد به نفس در ماست. مردی كه در رستوران با صدای بلند شكایت از سرویس دهی می كند احساس می كند كه بسیار مهم تر از دیگران است، اما كاركنان رستوران با او به شایستگی رفتار نكرده اند، او صدای خود را بلند می كند زیرا به طور اتفاقی متوجه می شود به او توجه كمی شده و او هم مانند دیگران است و برای جبران این احساس فریاد می زند و جلب توجه می كند.

ب- اقدامات مثبت برای تغییر این رفتارها

دانستن این كه این رفتارها چرا و چگونه انجام می شوند اولین قدم در دوری از آنهاست. ممكن است افراد افكار منفی زیادی برای توجیه رفتارهایشان داشته باشند؛ مثلاً بگویند: «من می توانم كه به اندازه كافی خوب نباشم و دیگران از من بهتر باشند» یا «من جذاب نیستم و دیگران مرا دوست ندارند.» شما می توانید در مقابل این افكار منفی ایستادگی كنید و به خود بگویید: «البته كه من خوب هستم حتی به اندازه دیگران» و یا «من جذاب و قابل دوست داشتن هستم اما من نیاز به شهامت دارم تا با دیگران رابطه برقرار كنم.»

اما گاهی این افكار همچنان باقی می مانند و این پایان ماجرا نیست. شما باز هم می توانید احساسی كه با این افكار به دست می آورید را شناسایی كنید و سپس وارد عمل شوید. اگر شما احساس ناامنی، كوچك شدن، نادیده گرفته شدن می كنید و حتی احساس می كنید به اعمال شما پاداش كافی داده نشده، باید از احساسات خاصی كه موجب می شود در جستجوی توجه دیگران باشید آگاهی پیدا كنید. به افكار منفی خود فكر كنید و برای چند دقیقه آرام و بی اضطراب به آنها فكر كنید. این كار به شما كمك خواهد كرد كه راهی برای مشكلات و احساسات منفی خود پیدا كنید.

اعتماد در محیط كار

خود را در یك محیط كاری تصور كنید، همه چیز به خوبی پیش می رود تا این كه شخص معینی وارد می شود؛ كسی كه می شناسیدش اما می دانید كه او سرشار از احساسات و انرژی های منفی است كه می تواند قدرت كار و زندگی را از شما بگیرد. به خود مِی گوئید چه توانایی هایی دارید؟ آن شخص شروع به صحبت با شما می كند بدون توجه به مسئولیت های شما. در مورد موضوع خود صحبت می كند و كمكی كه شما می توانید به او كنید، شما با لكنت به او پاسخ هایی می دهید و احساس فروپاشی می كنید تا زمانی كه بهانه ای برای ترك آنجا بیابید. جای خلوتی پیدا می كنید و لحظه ای به فكر فرو می روید، از خود می پرسید چرا این شخص اثری این چنین روی شما دارد؟

الف _ چه می توانید انجام دهید؟

به چیزها از زاویه نظامی نگاه كنید، وقتی می خواهید محیط اطراف را عوض كنید این كار را از ۲ راه می توانید انجام دهید: سرایت به آن محیط و یا انفجار آن.

انفجار راهی ریشه ای و بی درنگ است و حتی گاهی صدماتی وارد می كند و شما را شكست می دهد. سرایت به آن محیط راهی آرام است و موجب تغییرات مثبت می شود چرا كه شما با رفتارهای مثبت خود بر دیگران اثر می گذارید. این راه معمولاً برای همیشه دوام پیدا می كند و سودمندتر است.

در محیط كاری افراد معمولاً فشارهای زیادی را تحمل می كنند اما اگر بتوانیم در محیط اطراف خود اثرگذاری كنیم، محیط كاری لذت بخش تر می شود.

ب- شروع به اثرگذاری در محیط

-طوری راه بروید، بایستید و بنشینید كه احساس اعتماد به نفس كنید هر چند ممكن است كه ذهن شما این احساس را قبول نكند اما انسان ها می توانند با تغییر رفتارهای فیزیكی افكار خود را نیز تغییر دهند و حتی با تغییر افكار نیز می توانند رفتارهایشان را تغییر دهند.

- بیاموزید كه گوش فرا دهید و لبخند بزنید. سعی كنید دریابید كه آیا این گونه افراد كه انرژی شما را می گیرند واقعاً چیزی برای گفتن دارند تا بتوان با آنها ارتباط برقرار كرد؟

همچنین اگر شما نمونه ای از اشخاصی باشید كه می توانند با مسائل این گونه برخورد كنند، دیگران نیز از شما پیروی خواهند كرد.

وقتی ما خود را در محیطی پیدا می كنیم كه بر آن نفوذ مؤثری داریم، ناخودآگاه به سمت احساس اعتماد به نفس هدایت می شویم.

آگاهی از این كه پیدا كردن اعتماد به نفس وظیفه خود شماست بسیار مهم است.

فشارهای خانواده

همگی ما با كسانی زندگی می كنیم كه انتظاراتی از ما دارند. به گفته دكتر ساندرا اسكات، این انتظارات عكس العمل طبیعی آنهاست؛ هنگامی كه می خواهند ما را بفهمند و یا در مورد افكار، احساسات و حتی كارهای ما پیش بینی هایی كنند.

اما گاهی برآورد انتظارات به خصوص زمانی كه از طرف خانواده مطرح می شود كاری سخت است. نادیده گرفتن انتظارات خانواده كاری بسیار سخت است و اثر زیادی بر ما می گذارد بدون در نظر گرفتن این كه مثبت باشند یا منفی.

الف- انتظارات مثبت

هر چند كه انتظارات مثبت راهی میان بر در روابط ماست اما گاهی به نظر می آید بیش از اندازه اند و یا حتی آن قدرها هم مثبت نیستند.

ب- انتظارات منفی

به نظر می آید انتظارات منفی به مسائل روان شناسی برگردد. پاسخ جمله «تو نمی توانی این كار را انجام دهی» معمولاً «نه می توانم» است. وقتی به شما گفته می شود كه توانایی انجام این كار را ندارید، شما انگیزه ای برای انجام آن پیدا می كنید.

با وجود آن كه برای گفتن «نمی توانی این كار را انجام دهی» ممكن است قصد و نیت درستی هم داشته باشید، اما این شیوه به شنونده احساس تحلیل رفتن و ناامنی منتقل می كند.

هرگاه چیز بدی در زندگی آنها اتفاق بیفتد می تواند تصدیقی بر احساسات منفی باشد كه دیگران در مورد آنها دارند؛ از این رو تلاشی برای تغییر دادن افكار دیگران نسبت به خود نكرده و باور می كنند كه این شرایط سرنوشت آنهاست و آنها قادر به تغییر آن نیستند.

چه كاری می توانید انجام دهید؟

بدون در نظر گرفتن مثبت یا منفی بودن انتظارات خانواده، احساس می كنید این انتظارات شما را تحت فشار قرار داده و اجازه نمی دهد خود را آزاد كنید.

اگر شما نمی توانید این انتظارات را نادیده بگیرید اولین قدم، پیدا كردن دید وسیعی از دلایل انتظارات آنهاست. شاید آنها می خواهند شما بهتر از آنها باشید و یا حتی به چیزهایی كه آنها نتوانستند برسند، برسید.

با آنها صحبت كنید و اجازه دهید بدانند كه رفتارشان چه اثراتی روی شما دارد. از مشاجره با آنها پرهیز كنید و به جای آن صادق و روراست باشید. اگر در این مورد با آنها صحبت نكنید نمی توانید مطمئن شوید كه آنها چیزی از رفتارشان متوجه شوند.

به آنها اجازه دهید شخصیت واقعی شما را دریابند. برای انتظارات آنها توطئه چینی نكنید و سعی كنید شخصیت واقعی خود را به آنها نشان دهید و تمام كارهایی كه با دیگران انجام می دهید در منزل نیز انجام دهید. نوع پوشش، نوع خندیدن و ... باید مانند زمانی باشد كه شما با دوستانتان خارج از منزل هستید.

شاید در ابتدا این كار كمی سخت به نظر رسد اما نتیجه آن بسیار مطلوب است و باعث می شود از بودن با آنها لذت ببرید.

اگر می خواهید خانواده شما شخصیت واقعی شما را دریابند سعی كنید شما نیز شخصیت واقعی آنها را بشناسید.

اعتماد به نفس و تصورات بدنی

ذهن جوامع امروزی با تصورات بدنی مشغول است. زنان می خواهند كه لاغرتر شوند و مردان ترجیح می دهند عضله های بیشتری داشته باشند. دكتر سندرا اسكات می گوید: «ما نیاز داریم كه با شكل بدنی خود احساس راحتی كنیم و از افكار دسترسی ناپذیر دوری كنیم.»

در جوامع امروزی رسانه ها سرشار است از «بدن های ایده آل»یك مرد كامل،ماهیچه ای،بلند قداست ویك زن كامل زیبا،خوش اندام وتا اندازه ای لاغر است. این افراد كامل به نظر می آید كه دارای شادی، ثروت و سلامتی هستند و پیام ناخودآگاه این تصاویر آن است كه از نظر ظاهری به این شكل باشید تا به شادی و ثروت و ... دست یابید و این پیام ناخودآگاه به افراد جامعه فشار می آورد تا برای رسیدن به اندام دلخواه خود به هر كاری دست بزنند.

- شما بیشتر از تصوراتتان هستید.

بسیاری از مردم این واقعیت را كه بدن ایده آل برای بسیاری از ما دست نیافتنی است را نادیده می گیرند. این امر باعث می شود خود را در تعقیب و گریزی بی رحم برای بدست آوردن اندام دلخواه قرار دهند و همیشه احساس نارضایتی می كنند تا آنجایی كه اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. شما باید بدانید كه در اطراف شما افراد زیادی هستند كه اندام ایده آلی ندارند و همچنین داشتن یك بدن زیبا و ایده آل تنها راه برای جذاب بودن نیست. شما برای جذاب بودن راه های زیادی دارید. همه ما ترجیح می دهیم با افرادی رابطه داشته باشیم از این رو با آنها صمیمی باشیم و رفتارها و افكار آنها برای ما بسیار مهمتر از اندام آنهاست. ما نیاز داریم خود را همان گونه كه هستیم بپذیریم و هدف ما باید آن باشد كه سلامت تر و بهتر از هر روز باشیم.

- برای خود ارزش قائل شوید.

ویژگی های خود را بشناسید، تغذیه مناسب داشته باشید و تمرینات ورزشی انجام دهید تا اندامی ایده آل داشته باشید. فقدان اعتماد به نفس شما را به سمت رفتاری سوق می دهد كه شما را تدافعی، غیردوستانه و كناره گیر نشان دهد و این رفتارها موجبات دوری دیگران را بیشتر از ظاهر و اندام شما فراهم می كند. باور داشتن خودتان و احساس خوبی كه در مورد ظاهرتان دارید به شما كمك می كند تا نشانه های مثبتی به اطرافتان بفرستید تا شخصیت واقعی شما را درك كنند.

احساسات خود را بروز دهید

هیچ چیزی به اندازه بیان كامل و با احتیاط احساساتمان نمی تواند اطلاعاتی در مورد شخصیت ما بیان كند. اما معمولاً ترس از عكس العمل دیگران به ما اجازه بیان احساساتمان را نمی دهد. بسیاری از مردان تصور می كنند كه بیان احساسات با مردانگی آنها در تضاد است و این تصور به دلیل تفكرات سنتی است كه در آنها به وجود آمده. تفكراتی كه به آنها گفته است بسیاری از احساسات مانند ترس، غم و ... مخصوص زنان است. اگر چه بیان احساسات افراد را آسیب پذیر می كند اما به دو دلیل مهم یعنی اثری كه بر ما و اثری كه بر محیط زندگی ما می گذارد انجام این كار ضروری به نظر می رسد.

بیان احساسات مانند یك سوپاپ اطمینان در مقابل نگهداری آنها در درون خود عمل می كند. نگهداری و بیان نكردن احساسات در یك رابطه باعث ایجاد سوءتفاهم در مورد احساسات شما خواهد شد. فقدان احساسات قابل رویت می تواند به شكل نداشتن احساسات تصور شود.

این موقعیت می تواند ادامه یك رابطه را تهدید كند.

- اما چه می توانیم بكنیم؟

برای افرادی كه در این شرایط سخت قرار دارند گام های زیر بسیار مؤثر است.

- گام اول: مسئله را روشن كنید.

گاهی شما به دلیل قرار گرفتن در محیطی خاص و یا روبه رویی با افراد خاص از بروز احساسات خود طفره می روید. توجه نكردن و تمركز نكردن روی این محیط ها و شرایط كمك بسیاری به شما خواهد كرد.

گام دوم: بفهمید كه مشكل تان از كجا شروع شده؟

گاهی مشكلات امروز زمینه هایی در گذشته ما دارند. تجربه های تلخ ذهن ما را به ترس از آینده راهنمایی می كنند و این تجربه ها احتمال تكرار دارند اگر ما به همان روش گذشته عمل كنیم.

مثلاً شخصی كه برای گریه كردن در مقابل دیگران مورد تمسخر قرار گرفته، به دلیل نكوهش دوباره از گریه كردن در مقابل دیگران سر باز می زند. هر چند كه این دلیل قابل لمس و قابل قبول است اما این احساس ممكن است فرد را از بروز هر نوع احساسی در مقابل دیگران بترساند. اگر شما بتوانید زمینه های رفتارهای امروز را در گذشته خود بیابید مقابله با رفتارهایتان آسان تر می شود.

گام سوم: هدف بیابید.

هدف برای تغییر رفتارهایتان باید منطقی باشد. افراد با یكدیگر تفاوت دارند و حتی گاهی عده ای به دلایل بیشتری نیاز دارند. برای چیزهایی كه به شما حس آرامش بیشتری می دهند هدف بسازید.

گام چهارم: شروع كنید.

انتظار نداشته باشید كه یك شبه تغییر كنید. تغییر دادن ریشه ای رفتار زمان زیادی می برد. هیچ گاه برای شروع بروز احساسات، از محیطی مانند محیط كاری شروع نكنید. محیطی را انتخاب كنید كه در آن احساس امنیت می كنید و به افراد دیگر در آن محیط اطمینان دارید.

در ذهن خود در مورد اتفاقات بدی كه در صورت بروز احساساتتان ممكن است رخ دهد فكر كنید. وقتی آماده شدید رفتارتان را تغییر دهید، احساساتتان را بروز دهید و ببینید چه اتفاقی می افتد. در موقعیت های مختلف این كار را تكرار كنید تا ترس هایتان از بین برود.

گام پنجم: محدودیت هایتان را بپذیرید.

منطقی باشید و قبول كنید در خیلی از موقعیت ها آن گونه كه دوست دارید نمی توانید احساساتتان را آزادانه بیان كنید و به خاطر داشته باشید نشان ندادن احساسات به معنای نداشتن آنها نیست و راه های دیگری برای نشان دادن احساسات در مقابل دیگران وجود دارند، كارهایی كه انجام می دهید، حرف هایی كه می زنید و حتی حركات دست و صورت شما همگی راه های خوبی هستند كه به جای بیان احساسات می توانید از آنها استفاده كنید.