پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
مجله ویستا

سرمایه گرانمایه


سرمایه گرانمایه

آنچه ذیلا بیان می‌شود گزیده‌ای از مواعظ جامع و وصایای بسیار سودمند امیرالمؤمنین علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع) است.
- و دع القول فیما لا تعرف و النظر فیما لا تکلف و امسک عن طریق اذا …

آنچه ذیلا بیان می‌شود گزیده‌ای از مواعظ جامع و وصایای بسیار سودمند امیرالمؤمنین علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع) است.

- و دع القول فیما لا تعرف و النظر فیما لا تکلف و امسک عن طریق اذا خفت ضلالته فان الکف عند حیره الضلاله خیر من رکوب الاهوال وامر بالمعروف تکن من اهله و انکر المنکر بلسانک و یدک و باین من فعله بجهدک.

ای پسرم، از آنچه نمی‌دانی سخن مگو و کلام را واگذار و درباره‌ آنچه تکلیف نداری، اندیشه مکن و از راهی که بیم گمراهی آن می‌رود، امتناع نما که همانا به هنگام ترس از گمراهی و سرگردانی ضلالت، دست کشیدن از عمل، بهتر از اقدام و ارتکاب اعمال هولناک است. ای پسرم به نیکی‌ها امر کن و از اهل نیکی و خوبی باش و با دست و زبانت زشتی‌ها را ناپسند بشمار و با تلاش و کوشش خود را از افرادی که مرتکب منکر می‌شوند، دور نگهدار.‏

زندگی دنیا سرمایه‌ای است که باید با آن سعادت ابدی را کسب نمود. لذا کسی که با این دید به دنیا نگاه می‌کند، باید مواظب باشد که سرمایه را از کف ندهد. در قرآن شریف عمر به سرمایه تشبیه شده است و این تعبیر و تشبیه زیاد به کار رفته است که عمر را سرمایه‌ای معرفی می‌کند که با آن کسب و تجارت می‌کنیم: "یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم؛ ای اهل ایمان، آیا شما را به تجارتی سودمند که شما را از عذاب دردناک نجات بخشد، راهنمایی کنم؟"(صف: ۱۰) "ان الذین یتلون کتاب الله و اقاموا الصلوه و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانیه یرجون تجاره لن تبور؛ آنها که کتاب خدا را تلاوت می‌کنند و نماز را به پا داشته از آنچه روزی‌شان نمودیم پنهان و آشکار به فقیران انفاق می‌کنند، (با این اعمال) تجارتی را امید دارند که هرگز زیان و زوال نخواهد داشت"(فاطر:۲۹). ما در زندگی روزمره چاره‌ای از تجارت نداریم و دائماً چیزی را می‌دهیم و چیزی را در مقابل آن می‌گیریم.

عمر ما نیز چنین است؛ چرا که عمر ما باقی و ثابت نمی‌ماند بلکه دائماً در حال گذر و صرف شدن است و چه بخواهیم و چه نخواهیم می‌گذرد. پس باید سعی کنیم که به جایش متاع ارزشمندی را بگیریم. اگر این عمر در مقابل چیزی صرف شد و با چیزی معاوضه گردید که هیچ بازدهی ارزشمندی ندارد، در واقع سرمایه‌ خود را بیهوده به هدر داده‌ایم. مسلم است که این عمل کار عاقلانه‌ای نیست چرا که آدمی سرمایه‌ گرانقیمتی چون عمر را صرف می‌کند، اما در مقابلش چیزی نمی‌گیرد. بدتر و احمقانه‌تر آنجاست که عمر را صرف گناه کند، چون نه تنها چیزی در مقابلش نمی‌گیرد، بلکه به جای آن عذاب را برای خود می‌خرد. یعنی علاوه بر اینکه سرمایه خود را از دست داده عذاب هم برای خود خریده است.‏امیرالمؤمنین می‌فرماید: دع القول فی ما لا تعرف؛ درباره‌ چیزی که به آن آگاهی نداری سخن مگو. این نصیحتی عاقلانه است و عقل آدمی نیز می‌فهمد که درباره‌ چیزی که نمی‌داند، نباید اظهار نظر کند. اگر به همین یک توصیه‌ حضرت عمل کنیم، چقدر در عمر خود صرفه‌جویی می‌کنیم؟

اگر وقت و عمر و سرمایه‌ای که صرف گفتن سخنان گزافه و اعمال بیهوده نموده‌ایم، در مسیر تحصیل علم و انجام عبادت صرف می نمودیم به چه نتایج بسیار خوب و ارزشمندی نایل می‌شدیم؟ در ادامه حضرت می‌فرمایند: والنظر فی ما لا تکلف؛ درباره‌ چیزی که تکلیف ندارید اندیشه ننمایید و از اظهار عقیده و اعمال نظر درباره‌ آن پرهیز کنید و ذهن خود را به چیزهایی که تکلیفی ندارید مشغول نسازید. انسان گاهی اوقات بعد از معین شدن هدف و مقصد دو راه پیش روی خود می‌بیند: یکی راهی که حتماً به هدف منتهی می‌گردد و دیگری راهی مشکوک است و بیم آن می‌رود که به بیراهه بینجامد. اگر انسان راه روشن و مستقیم را رها کند و راه مشکوک را برگزیند کاری غیر عاقلانه را مرتکب شده است. پس انسان باید از راهی که بیم گمراهی در آن دارد اجتناب کند چنانکه امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند: "امسک عن طریق اذا خفت ضلالته". توقف به هنگام تردید بهتر است از گام نهادن در راهی که مصون از خطر نمی‌باشد، چرا که حداقل ضرر بیراهه رفتن این است که چون به نقطه پایان می‌رسید باید دوباره آن راه را طی کنید: "فان الکف عند حیره الضلاله خیر من رکوب الاهوال".‏

در ادامه حضرت این نکته را متذکر می‌شوند که اگر می گویم به فکر خود باشید و در اموری که به شما ارتباط ندارد دخالت نکنید، به این معنا نیست که "امر به معروف و نهی از منکر" نیز نکنید بلکه: "به نیکی امر کن و خود از اهل نیکی باش و با دست و زبانت زشتیها را ناپسند شمار".

رضا جاودان

منبع: پند جاوید، آیت الله مصباح یزدی، ج۱، صص ۸۱-۹۱