سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
ناگفته های انفجار آمیا
هر از گاهی انگشت اتهام مقام های قضایی آرژانتین به بهانه انفجار مركز یهودیان بوینوس آیرس (آمیا) در سال ۱۹۹۴ به سوی ایران نشانه می رود، به راستی راز و رمز این حركت موجی و مطرح شدن و مسكوت ماندن دوره ای پرونده انفجار آمیا چیست؟
بنابر شواهد و قراین ، در مقاطع مختلف و بنا به نیاز محافل و منابع آمریكایی ـ صهیونیستی كالبدشكافی این پرونده صورت می گیرد، آن هم به طریقی ناقص و به شیوه ای كه مسئولان ایرانی در مظان اتهام قرار گیرند و بعد با تكرار و به كار گیری شیوه های مدرن تبلیغی از سوی رسانه های وابسته و یا تشنه خبر و جنجال تازه، سعی می شود جایگاه مدعی و متهم تغییر یابد. اگرچه بنابر ادله محكم مانند حكم دادگاه بین المللی انگلیس و مجمع عمومی اینترپول (پلیس بین الملل) اتهام قابل قبولی متوجه ایران نیست، اما در این مجال سعی خواهد شد به پرونده آمیا از نگاه و زاویه ای تازه تر پرداخته شود و به قدر وسع كنكاشی در لایه های زیرین ماجرا صورت گیرد. هرچند به واسطه ماهیت شدیداً سیاسی پرونده در دوره ای برخورد احتیاط آمیزی از سوی رسانه های ایرانی با ماجرا صورت می گرفت ، اما حالا كه بدون هیچ مدرك و سند تازه باز هم صحبت از نقش ایران در این ماجرا به میان می آید و در حالی كه ایران در موقعیت كاملاً برتر قضایی قرار دارد، بهترین فرصت بازگویی ناگفته های پرونده آمیا برای افكار عمومی است. شاید از همین رو بود كه چند روز پیش كاردار ایران در بوینوس آیرس به درخواست خود به ملاقات قاضی پرونده رفت، با او دست داد و در كنار قاضی تحقیق قرار گرفته و با ارائه اسناد و مدارك به رد اتهام علیه ایران پرداخت، حركتی كه نه تنها رسانه های آرژانتینی بلكه خانواده های قربانیان آمیا را نیز تحت تأثیر قرار داد، چرا كه دریافتند ایران خود مدعی روشن شدن ابعاد واقعی ماجراست و با اعزام یك دیپلمات حقوقدان نزد قاضی آرژانتینی و افكار عمومی جهانیان حرف هایی شنیدنی مطرح كرده است كه باید به آن گوش سپرد. حرف هایی كه خبرنگاران ایرانی نیز مدت هاست نوع رسانه ای و خواندنی و شنیدنی آن را با ممارست گردآوری و پردازش كرده اند و از این به بعد نوبت آنهاست كه بیشتر سخن بگویند.
● انتخاب آرژانتین به كدام علت؟
بسیاری از ایرانیان ، آرژانتین را با ستاره محبوب فوتبال «دیه گو مارادونا» یا تیم فوتبال مطرح این كشور در رقابت های جهانی می شناسند، برخی محصولات این كشور مانند فرآورده های دامی آرژانتین هم برای ما آشناست، اما این ها همه آنچه در آرژانتین بوده و می گذرد نیست . تعلق خاطر یهودیان به این سرزمین داستانی شنیدنی دارد . بعد از جنگ دوم جهانی برای تشكیل دولت اسرائیل ۳سرزمین موردنظر بود، فلسطین در خاورمیانه، كنیا در آفریقا و آرژانتین در آمریكای جنوبی . پس از آن كه فلسطین به خاطر جایگاه ویژه آن در میان مسلمانان و اعراب و قرار داشتن در كانون منطقه استراتژیك خاورمیانه و همجواری با منابع مهم انرژی برای تشكیل دولت صهیونیست های یهود انتخاب شد، توجه ویژه به آرژانتین هیچ گاه از دستور كار آنها خارج نشد، كشور آرژانتین با وسعتی ۲ برابر ایران، از نصف جمعیت ما برخوردار است و به لحاظ حاصلخیزی و توان بالقوه تولیدات كشاورزی به تصریح فائو (سازمان جهانی كشاورزی و خواربار) انبار غلات جهان محسوب می شود، با توجه به پایان پذیر بودن منابع انرژی فسیلی در خاورمیانه و منازعات آینده جهان، همچون بحران آب و مواردی از این دست، می توان دریافت كه چرا لابی صهیونیسم از سرزمین پهناور و حاصلخیز اما فقیر آرژانتین به راحتی دست برنداشته است.
بعد از نیویورك و اسرائیل، آرژانتین سومین كلنی یهودی نشین دنیا محسوب می شود. این سرزمین همچنین سومین كلنی ارمنی نشین دنیاست و آمار عرب تبارها بخصوص سوری ها در آن بالاست، از این رو در این كشور شاهد اختلاط فرهنگی و نژادی غریبی هستیم تاحدی كه دستگاه سیاست خارجی آن نام وزارت امور خارجه و مذهب را به خود دارد و علت این نامگذاری همان گوناگونی مذاهب و فرهنگ ها در آنجاست.
از سال ۱۹۸۹ میلادی اصطكاك لابی صهیونیسم با هیأت حاكمه آرژانتین بالا گرفت ، نباید از یاد برد كه این منازعه میان یكی از بدهكارترین كشورهای دنیا و به لحاظ اقتصادی ضعیف ترین آنها با ثروتمندترین و پرنفوذترین لابی در جامعه آرژانتین رخ داد و این روند در سال ۱۹۹۲ و با انفجار سفارت اسرائیل در بوینوس آیرس به یك نقطه عطف رسید . انفجاری با ۲۹ نفر كشته كه نخستین نقطه تماس علنی آرژانتین با مسائل خاورمیانه را شكل داد ، بعدها در سال ۹۴ و با انفجار مركز فرهنگی یهودیان (آمیا) با ۸۵ كشته، انفجار سفارت اسرائیل به محاق رفته و كمتر از آن سخن به میان آمد ، انفجاری كه اتفاقاً باید بدان پرداخت تا ماجرای آمیا بهتر روشن شود.
● اسرائیلی ها كارلوس منم را دوست نداشتند
سال ۱۹۸۹ میلادی «كارلوس منم» یك مسلمان عرب تبار ، رئیس جمهور آرژانتین و در واقع كشوری می شود كه صهیونیست ها از دیرباز برای آن نقشه و برنامه های زیادی داشته اند. «كارلوس منم» پس از روی كار آمدن ، تلاش كرد عرب تبارهای مسلمان را در پست های كلیدی كشور بگمارد، بعضی از افراد منصوب «منم» حتی زبان اسپانیایی را به درستی نمی دانستند و اغلب آنها از سوریه و لبنان به آرژانتین آمده بودند. «كارلوس منم» ارتباطات وسیعی را هم با كشورهای اسلامی، بخصوص عراق صدام سامان داد و در جنگ ایران و عراق، آرژانتین یكی از منابع تأمین تسلیحاتی صدام بود . بنابر اسناد و مدارك موجود موشك های پیشرفته كندور توسط آرژانتین به صدام رسید و در آن مقطع انواع سلاح ها از مقصد آرژانتین به سمت عراق در حركت بود. با وجود مخالفت اسرائیل با انقلاب اسلامی ایران، سرویس های جاسوسی اسرائیل صدام را هم یك خطر بالقوه برای اسرائیل می دانستند كه ممكن است در آینده از كنترل آمریكا و دیگر حامیان خارج شود، ضمن این كه اسرائیلی ها كلاً با نقش گیری عرب تبارها در آرژانتین و روابط شكل گرفته با كشورهای مسلمان مخالف و بابت آن نگران بودند. در ماجرایی، یك كشتی حامل سلاح و موشك در سواحل بوینوس آیرس به بندر برگردانده می شود كه بنابر اطلاعات منابع محلی بخشی از این سلاح ها به سفارت اسرائیل انتقال می یابد. با وقوع انفجار در سفارت اسرائیل، نخستین فرضیه ای كه مطرح می شود انفجار از درون سفارت و به علت انجام آزمایش روی سلاح هاست . برخی هم صهیونیست های افراطی را عامل این انفجار می دانند . به هر حال این انفجار چند ویژگی دارد، از جمله این كه هیچ كدام از دیپلمات ها و نیروهای امنیتی اسرائیل در آن كشته نمی شوند (چون در محل نبوده اند) و دیگر این كه سفیر وقت اسرائیل در مصاحبه ای اعلام می كند كه سفارتش دارای انبار نگهداری سلاح نبوده است كه ظاهراً اقراری بوده بر بی اطلاعی او از فعالیت سرویس های جاسوسی كشورش، چرا كه فوراً عزل شده و فردی اطلاعاتی به نام «اسحاق آویران» جانشین او می شود كه حدود
۷ سال اسناد و مدارك موجود درباره انفجار سفارت را جمع وجور می كند. دولت «كارلوس منم» بعد از انفجار سفارت، متهم به این اقدام می شود . اسرائیلی ها، عرب تبارها و مسلمانان را مقصر معرفی می كنند، در نهایت كارلوس منم مجبور به عزل معاون خود شده و یك یهودی را جانشین او می سازد.
معاون منم بعداً فرماندار ایالت بوینوس آیرس می شود . پس از آن وزیر كشور هم تغییر كرده و یك یهودی به جای وی منصوب می شود. در این میان مطالب و اتهاماتی راجع به ایران هم از سوی اسرائیلی ها مطرح می شود، با این اوصاف شورای عالی قضایی آرژانتین در رأی خود انفجار سفارت را از داخل می داند . همین طور انجمن مهندسین آرژانتین هم انفجار از داخل را تأیید می كند . اگر داخلی بودن انفجار بیشتر علنی می شد مسلماً برای دولت پذیرنده (آرژانتین) مشكلات بیشتری ایجاد می كرد، از این رو با فشار همسو صهیونیست ها و برخی منابع دولتی، چند نفر از شورای عالی قضایی استعفا وپرونده به یك قاضی واحد سپرده شده و در بازگشایی مجدد پرونده فرضیه انفجار از بیرون پیگیری می شود . با انفجار مركز فرهنگی آمیا در سال ۹۴ به لحاظ كشته های بیشتر و فراهم آمدن بستر مناسب تر برای تحریك افكار عمومی، پرونده انفجار سفارت كنار رفته و انفجار جدید (دوسال بعد از انفجار سفارت) محور جدید فعالیت سیاسی ـ تبلیغی اسرائیل و لابی صهیونیسم علیه ایران را شكل می دهد. كارلوس منم رئیس جمهوری از جمله افرادی است كه ایران را متهم می كند، هر چند بعدها از این حرف برمی گردد. «منم» در همین سال ها پسرش را با شلیك یك گلوله از زمین به هلی كوپتر حامل او از دست داده است. همسر منم پسرش را قربانی رقابت های داخلی می داند. رقیب منم «دوالده» كه قبلاً معاون او بوده از نیروی مورد اتهام پلیس حمایت می كند، لابی صهیونیسم به شدت فعال شده و همه را در آرژانتین به جان هم انداخته و تلاش دارد از فضای غبارآلوده سیاسی آرژانتین پس از انفجار مركز فرهنگی یهودیان بیشترین بهره را علیه ایران ببرد، اما با بازخوانی رسانه ها و برخی مدارك دیگر در مقطع مذكور اطلاعات جالبی به دست می آید . اطلاعاتی كه بعضاً در مقاطعی كاملاً اتهام ها را از ایران مبرا كرده و به خاطر آن پرونده مدتی مسكوت مانده است. از جمله جالب ترین این اتفاقها روشن شدن ماجرای فساد و رشوه دهی قاضی گالیانو به شهود ضدایرانی پرونده است كه به آن خواهیم پرداخت.
ناگفته نماند دولت «كارلوس منم» رئیس جمهوری وقت آرژانتین (۹۹ـ۱۹۸۹) در دوره حاكمیت خود اصولا نتوانسته بود پرونده انفجارهای آرژانتین را به نتیجه برساند. حتی منم و برخی از مقام های بلندپایه دولت وی به عنوان متهم و مظنون، به دادگاه احضار شدند. دولت های بعدی آرژانتین نیز با وجود پیگیری پرونده از نتیجه گیری و ختم پرونده عاجز ماندند. تا این كه در دوره حكومت انتقالی «ادواردو دوالده» به دستور وی سازمان اطلاعات و امنیت اسرائیل نخستین گزارش رسمی خود را تهیه و در اختیار رئیس جمهور و قاضی گالیانو قرارداد. یهودیان آمریكا همواره كمك های خود به آرژانتین را منوط به رسیدگی به پرونده آمیا البته به میل آنها كرده اند.
● اسناد و مدارك در ورای ادعاها
برعكس ادعاهای پرطمطراق محافل صهیونیستی و آمریكایی، اسناد و مدارك سازمان یافته از طرف منابع قضایی آرژانتین و لابی صهیونیسم تا به حال نتوانسته است اتهامی را علیه ایران در قضیه انفجار مركز یهودیان به اثبات برساند . حتی پرونده ۶ هزاربرگی قاضی گالیانو كه برای دادگاه انگلیسی فرستاده شد از نظر دادگاه محكومیت ایران و استرداد سلیمان پور سفیر وقت ایران را توجیه نساخت . در عوض رشوه دهی قاضی گالیانو ثابت شد و دستگاه قضایی آرژانتین او را بركنار كرد. حال قاضی جدید هم با تكرار همان ادعاها و بدون حتی برگی مدرك تازه به میدان آمده كه البته پاسخ های خود را هم دریافت كرده است. با مروری بر محورهای اتهام های مطرح شده علیه ایران توسط دستگاه قضایی آرژانتین به نخستین گزارش ها و اسنادو مدارك معتبری كه در نخستین روزهای پس از انفجار انتشار یافته و حالا كمتر از آنها سخن به میان می آید، خواهیم پرداخت. با وقوع انفجار به صورت فوری و جدی بحث از بیرون یا داخلی بودن انفجار مطرح می شود، رأی افراد مستقل دال برآن است كه انفجار از درون ساختمان بوده است . با وجود اسناد و مداركی كه با استناد به دلایل فنی مثل مایل شدن ستون های داخلی ساختمان به سمت بیرون و مواردی از این دست داخلی بودن انفجار را تأیید می كند، اما خیلی زود محافل و منابع صهیونیستی بحث و فرضیه خودرو انتحاری و نقش ایران را مطرح می كنند . نخستین اتهام علیه ایران را «فرایم سینه» وزیر وقت بهداشت رژیم صهیونیستی مطرح می كند كه می گوید: ایران یك تروریست بالقوه است و انفجار مركز یهودیان كار مأمورین و اجیر شدگان ایران است.
برگزاری تظاهرات متعدد مقابل سفارت ایران در بوینوس آیرس كه با هدایت رژیم اسرائیل و لابی صهیونیسم صورت می گیرد و همسویی رسانه های غربی با آن، فضای ملتهبی علیه ایران در آرژانتین فراهم می سازد . كم كم دستگاه قضایی آرژانتین به لابی صهیونیسم تمكین كرده و تحقیقات خود را به سمت ایران متوجه می كند، بنابر فرضیه ای كه در دستور كار قرارمی گیرد گفته می شود مواد منفجره از مرزهای شمالی و ازطریق پلیس آرژانتین به مرتبطین كه عناصر حزب الله لبنان هستند رسیده و تحویل فرد مكانیك آرژانتینی به نام كارلوس تجلدین شده است . تجلدین كه در بعضی گزارش ها به او نام تاج الدین و مثلاً ایرانی معرفی شده اتومبیل را روبه روی مركز آمیا پارك و به راننده انتحاری سپرده است. راننده ای كه البته هیچگاه اثری از او به دست نیامده و معلوم نیست خودرویی حامل ۴۰۰ كیلوگرم موادمنفجره را چگونه در خیابانی با عرض كمتر از خیابان لاله زار تهران به راه انداخته و به ساختمان آمیاكوبیده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست