چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

امروز و فردای بدلکاری در ایران


امروز و فردای بدلکاری در ایران

آرشا اقدسی, کیوان رضایی و علیرضا قره خانی از ظرفیت ها و قابلیت های بدلکاران در ایران می گویند

حرفه بدلکاری در ایران، جوان نیست؛ اما در دهه اخیر، با ورود جدی زنده یاد پیمان ابدی به ایران، رنگ و بوی تازه‌ای به خود گرفت و براساس اصول و ضوابط درست‌تری پیش رفت. کارشناسان و اهالی این حرفه معتقدند آنچه معمولا نادیده گرفته می‌‎شود نگاه درست به حرفه بدلکاری است؛ در حالی که حجم بدلکاری در ساخت آثار تلویزیونی در حوزه‌های تاریخی، مذهبی، پلیسی و اکشن کم نیست.

● امنیت جانی بدلکاران

آرشا اقدسی، یکی از بدلکاران جوان فعال در عرصه تلویزیون و سینماست که اعتقاد دارد اصل حرفه‌ای بدلکاری در ایران همواره نادیده گرفته می‌شود و اهمیتی به این موضوع داده نمی‌شود. این بدلکار جوان در توضیح کم و کیف مواجهه عوامل حرفه‌ای تولید سریال بخصوص تهیه‌کننده‌ها به اصول این حرفه می‌گوید: حرفه بدلکاری در تمام دنیا جاافتاده و کاملا شناخته شده است. به همین دلیل مسئولان با نگاه خاص خود با این حرفه مواجه می‌شوند؛ در حالی که در ایران، هم در تلویزیون و هم در سینما اهمیتی به این حرفه داده نمی‌شود و درست به همین دلیل است که بدلکاران ایرانی از کمترین امنیت شغلی و البته جانی برخوردارند.

● دنیای خاطره‌ساز

کــیوان رضــایی، سرپرست یکی از گروه‌های بدلکاری که فیلم «پنهان» را روی پرده سینماها دارد، گذشته از سختی‌های این حرفه می‌گوید: حضور در حرفه بدلکاری، دنیایی خاطره‌ساز است. او با اشاره به یکی از خاطره‌های اکشنی که بدلکاری کرده است، اظهار می‌کند: در سریال «راه شیری» ساخته سامان مقدم ـ که طراحی اکشن آن را پیمان ابدی به عهده داشت ـ یک صحنه وجود داشت که من در نقش بدل همایون ارشادی باید با یک دستگاه خودرو ۲۰۶، صحنه تصادف را اجرا می‌کردم. در آن دوران تهیه‌کننده راه شیری هزینه بسیاری کرده و یک ماشین مدل روز را برای کار آورده بود. در این صحنه تصادف طوری با ماشین تصادف کردم که تمام شیشه پشت و جلوی ماشین خرد شد و سقف به داشبورد ماشین رسید. این تصادف آنقدر طبیعی بود که همه نگران سلامت من بودند.

● نظارت وزارت ورزش

علیرضا قره‌خانی، یکی دیگر از بدلکارانی است که به این حرفه نگاهی خاص دارد و معتقد است کار در این حرفه، آنقدر خطرناک است که پیش از ورود به این عرصه باید علاوه بر آمادگی جسمانی بالا، از وجود بیمه و رسیدگی نیز مطمئن بود و درست به همین دلیل است که وزارت ورزش بر این حرفه نظارت دارد.

این بدلکار که بتازگی کار در سریال قرآنی «آغاز این صدا» را به پایان برده است، در این زمینه می‌گوید: تحت‌نظر بودن این حرفه سینمایی و تلویزیونی توسط وزارت ارشاد به تصویب رسیده است وخوشبختانه در این رابطه تفاهم‌نامه‌ای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت ورزش در حال نگارش است تا تهیه‌کننده‌ها از تیم‌های بدلکاری که زیر نظر وزارت ورزش نیستند و غیرقانونی کار می‌کنند، استفاده نکنند.

بدلکاری در کشور ما، هم نیروی انسانی ماهر دارد و هم روزآمد است و در آن می‌توان افراد متخصص و جهانی را سراغ گرفت. پس می‌توان با کمی توجه و حمایت ویژه، چشم‌انداز بهتری برای آن پیش‌بینی کرد

قره‌خانی در ادامه صحبت‌های خود یکی از دلایل سر و سامان نگرفتن این حرفه را، عدم همکاری بدلکاران می‌داند و می‌گوید: در گذشته انجمن بدلکاری در خانه سینما داشتیم و علیرضا فتحی ـ که از بدلکاران حرفه‌ای در این عرصه است ـ مسئول آن بود، اما پس از انحلال خانه سینما این صنف از هم پاشید و درست از همان زمان به بعد آوارگی میان اهالی بدلکار ایران آغاز شد. وزارت ارشاد برای تحت‌پوشش قرار دادن بدلکاران اعلام آمادگی کرد، ولی متاسفانه بسیاری از دوستان بدلکار عضویت در این وزارتخانه را قبول نمی‌کنند.

وی در پاسخ به دغدغه عنوان شده از سوی بدلکاران مبنی بر اهمیت معنوی این حرفه گفت: من هم قبول دارم زحماتی که بدلکاران می‌کشند بدرستی دیده نمی‌شود، اما آنچه در این میان مهم است وجود تفاهم‌نامه بین وزارت ارشاد و وزارت ورزش است و قرار است بهترین‌های این حرفه در محافل سینمایی و تلویزیونی تشویق شوند.

● بدلکاری به طراحی جداگانه نیاز دارد

علاوه بر خطرات حرفه بدلکاری که به آمادگی جسمانی بسیاری نیاز دارد، از سوی دیگر همه امکانات برای تأمین جان افراد، نوع اجرا و طراحی این حرفه در هر پروژه خاص از اهمیت ویژه‌ای‌ برخوردار است.

آرشا اقدسی طراحی و اجرای این حرفه را در ایران غیرمنطبق با استانداردهای جهانی عنوان می‌کند و می‌گوید: برای تصویربرداری صحنه‌های بدلکاری باید از قبل روی چگونگی بازی بدلکار فکر شود و دکوپاژ جداگانه‌ای در این زمینه صورت گیرد؛ در حالی که در ایران چگونگی حضور بدلکاران، در سرصحنه و بدون هیچ طراحی قبلی شکل می‌گیرد.

بدلکار فیلم سینمایی «جرم» و سریال تلویزیونی «شیدایی» ادامه می‌دهد: در فیلم‌های خارجی نوع حضور بازیگران و جاگیری بدلکاران به جای آنها از قبل طراحی می‌شود و اصولا صحنه‌های بازی بازیگر و بعد حضور بدلکار، توسط و زیر نظر مدیر بدلکاران طراحی می‌شود، اما در ایران چنین نیست و در نهایت روی میز تدوین به شکل سلیقه‌ای، بازی بدلکار شکل می‌گیرد و معمولا خروجی مناسبی نیز ندارد.

کیوان رضایی که هم‌اکنون با سریال «هوش سیاه» (مسعود آب‌پرور) همکاری می‌کند، معتقد است: نخستین اصلی که زنده‌یاد پیمان ابدی روی آن اصرار داشت، طراحی بود و من هم ازهمان دوران، حساسیت او را در کار دیدم و به این موضوع باور پیدا کردم. از همین رو از سال ۱۳۸۵ کارگردانی و طراحی بدلکاری توسط پیمان ابدی آغاز شد و در ادامه وسعت یافت.

● نیاز بدلکاران به تشویق و ایجاد انگیزه

اهمیت ندادن به حرفه بدلکاری در ایران یکی از مسائلی است که گروه‌های مختلف بدلکاری به آن اعتقاد دارند. کیوان رضایی در تعریف این حرفه می‌گوید: پدیده بدلکاری یکی از حرفه‌های تصویری است که برای مخاطب در عرصه تصویر بخصوص در سریال‌های تلویزیونی هیجان به همراه دارد. این حرفه با حضور زنده‌یاد پیمان ابدی در ایران جا افتاد تا جایی که در فیلم‌ها و سریال‌های طنز نیز ورود پیدا کرد و تنها مختص سریال‌های اکشن و پلیسی نبود.

رضایی با اشاره به این مطلب که استفاده درست از حرفه بدلکاری، هیجان و جنجال فیلم یا سریال را بالا می‌برد، ادامه می‌دهد: این حرفه از جمله حرفه‌های سینما و تلویزیون است که موجب تقویت باورپذیری مخاطب نسبت به صحنه‌های مختلف می‌شود و به ارزش‌های تکنیکی و حرفه‌ای اثر می‌افزاید. اما در این میان به آنچه اهمیت داده نمی‌شود این‌‌که توجه معنوی به معنای تقدیر از بهترین‌های این حوزه در محافل مختلف دیده نمی‌شود و تنها عشق است که بدلکاران را استوار نگه داشته است. اگر این عشق نبود شاید با رفتن پیمان ابدی که به عنوان اصلی‌ترین مشوق و راهنمای بدلکاران بود، بدلکاری نیز از میان می‌رفت.

تشویق و دیده شدن تاثیر حرفه بدلکاری در کنار سایر حرفه‌های دیگر، یکی از مهم‌ترین فاکتورهای ممکن در بالا بردن انگیزه و ارتقای سطح دانش و آگاهی آنهاست تا جایی که آرشا اقدسی که خود از بدلکاران آخرین نسخه‌ فیلم سینمایی «جیمزباند» (با بازی دنیل کریگ، بازیگر انگلیسی است) می‌گوید: تجربه‌های بسیار متفاوتی در ایران و جهان کسب کرده‌ام که هر یک در نوع خودش دیدنی است، اما آنچه دراین میان آزاردهنده است، بی‌توجهی به کاری است که فعالان آن در ایران خوش درخشیده‌اند. به عنوان مثال به نظر می‌رسد حرفه بدلکاری مانند همه حرفه‌های دیگر سینما چون گریم، جلوه‌های ویژه، تصویربرداری، تدوین و... می‌تواند جزو داوری‌های جشنواره فیلم فجر یا محافل مختلف تلویزیونی قرار گیرد، اما متاسفانه چنین اتفاقی نمی‌افتد.

اقدسی در ادامه متذکر می‌شود: اهدای لوح تقدیر به یک بدلکار به لحاظ مالی هیچ عوایدی دربر ندارد، اما انگیزه‌ای است که با این تقدیر به بدلکاران داده می‌شود.

او در ادامه صحبت‌های خود به تجربه اش در سینمای جهان در حوزه بدلکاری اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: به عنوان بدلکار آخرین نسخه فیلم سینمایی جیمز باند ـ که لقب رکورددار فروش میان همه جیمزباندهای تاریخ را به خود اختصاص داده است ـ در صحنه حضور داشتم و از نزدیک نوع نگاه به این حرفه را که همچون کلاس درس بود، دیدم و بدرستی متوجه اهمیت حرفه بدلکاری شدم.

از زمانی که از سر این فیلم برگشته‌ام مدام در حال مقایسه آنچه دیده و تجربه کرده‌ام با آنچه به عنوان بدلکاری در ایران وجود دارد، هستم. متاسفانه آنچه برای من در میان همه این مقایسه‌ها، آزاردهنده است شناخت ناکافی تهیه‌کننده‌های ایرانی از این حرفه است. به عنوان مثال وقتی قرار بود بدلکاری سریال ماتادور را کار کنم، در میانه تولید سریال، تهیه‌کننده جدید با حضور بدلکاران مخالفت کرد و گفت صحنه‌های بدلکاری را دوست و آشناها کار خواهند کرد! مثلا در یک صحنه قرار بود یک ماشین حرکات مهیج انجام دهد که برای ضبط این صحنه از یک راننده حرفه‌ای استفاده کرد که دست فرمان خوبی داشت، غافل از این که اجرای صحنه‌های اکشن با یک دست فرمان تند و تیز متفاوت است و خطرات جانی دارد.

آرشا اقدسی این گونه ادامه می‌دهد: وجود چنین مسائلی نشان می‌دهد همه جریان حرفه بدلکاری با یک تصمیم اشتباه تغییر می‌کند؛ تصمیمی که هم به ماهیت حرفه بدلکاری لطمه می‌زند و هم جان یک انسان را به خطر می‌اندازد.

مروری بر صحبت‌های فعالان حوزه بدلکاری در سینما و تلویزیون نشان می‌دهد بدلکاری در کشور ما، هم نیروی انسانی ماهر دارد و هم روزآمد است و در آن می‌توان افراد متخصص و جهانی را سراغ گرفت. پس می‌توان با کمی توجه و حمایت ویژه از این حرفه، چشم‌انداز بهتری برای آن پیش‌بینی کرد.

پریسا ساسانی



همچنین مشاهده کنید