جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

شناخت کوتاهی از اسلام ارکان ایمان و اسلام


شناخت کوتاهی از اسلام ارکان ایمان و اسلام

اسلام گواهی دادن بر این امر است که معبود و مشکل گشای بر حقی جز خدای یگانه نیست و محمد رسولُ فرستاده اوست, این گواهی می بایستی با زبان و قلب وجوارح انجام گیرد, و معنای این گواهی آنقدرگسترده است که ایمان به ارکان ششگانه اعتقادی وعمل به ارکان پنجگانه عملی اسلام و نیز احسان را در بر می گیرد, که این عبارت از آخرین دین از ادیان الهی است که خداوند مهربان آنرا برخاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی ص نازل فرموده است

اسلام گواهی دادن بر این امر است که معبود و مشکل گشای بر حقی جز خدای یگانه نیست و محمد رسولُ فرستاده اوست، این گواهی می بایستی با زبان و قلب وجوارح انجام گیرد، و معنای این گواهی آنقدرگسترده است که ایمان به ارکان ششگانه اعتقادی وعمل به ارکان پنجگانه عملی اسلام و نیز احسان را در بر می‌گیرد، که این عبارت از آخرین دین از ادیان الهی است که خداوند مهربان آنرا برخاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی(ص) نازل فرموده است.

اسلام یگانه دین برحقی است که خداوند جز این دین،دین دیگری از هیچ احدی نمیپذیرد.

خداوند این دین را بقدری سهل و آسان گردنیده که هیچ گونه سختی و مشقتی در آن نیست، چیزی بر پیروان آن فرض نگردانیده که نتوانند انجامش دهند و آنان را به چیزی مکلّف نکرده که از عهدهء آن برنآیند.

اسلام دینی است که پایه‌ی آن توحید، شعارش صداقت، معیارش عدالت، مسیرش حقیقت و روحش رحمت است، اسلام مکتب بزرگی است که انسانها را به هر آنچه در زندگی دنیوی و آخروی برایشان مفید باشد راهنمایی می کند و ازهر آنچه در دنیا و آخرت برایشان زیان آور باشد باز میدارد.

اسلام دینی است که خداوند بوسیله آن عقاید و اخلاق را صیقل میدهد، و دنیا و آخرت را بدان اصلاح می‌کند، و بوسیله آن در میان دلهای پراکنده، و اندیشه‌های متضاد الفت و محبت می اندازد وآنها را از تاریکی های باطل می‌رهاند و به شاهراه حق و صراط مستقیم رهنمون می‌گردد.

اسلام مکتبی است که همه اصول و مبانی، احکام و قوانین و دستورات و برنامه هایش،محکم و استوار و خلل ناپذیر است جز به حق و راستی خبر نمی دهد، و جز به نیکی و عدالت حکم نمی کند،اعتقاداتش سالم و متین، عباداتش سازنده و رشک آفرین و اخلاقش برازنده و فخر آفرین است.

● رسالت اسلام

مهمترین اهدافی را که اسلام جهت تحقق آن تلاش می کند می توان چنین برشمرد:

۱) آشناکردن انسانها به خالق و آفریدگارشان، به ذات لایزالی که همواره باقی خواهد بود، به اسمای نیکویش که همنام دیگری ندارد، و به صفات متعالی اش که بی نظیروبی مانند است، به افعال حکیمانه اش که در انجام آنها به هیچ شریک و همتایی محتاج نیست و به عبادت و حق بندگی اش که صرفاً او مستحق و لایق هر گونه پرستش و بندگی است.

۲) دعوت انسانها به سوی عبادت و پرستش ذات یکتای پروردگار، بدین صورت که تمامی آنچه را که خداوند متعال در کتاب مقدّسش و سنت پیامبرش اعم از اوامر و نواهی که سعادت دنیا و آخرت انسانها در آن نهفته است بیان داشته مورد عمل قرار دهند.

۳) متوجه کردن انسانها به حقیقت زندگی، که این دنیا داری فانی است و زندگی حقیقی پس از مرگ شروع می شود و مراحل سعادت یا شقاوت انسان از قبر شروع شده تا هنگام برانگخته شدن بعد از مرگ، و سپس حساب و کتاب، که آنگاه مصیر هر کس مشخص خواهد شد و هر کس مطابق اعمالش یابه بهشت و یا به دوزخ خواهد رفت اگر خوب کرده خوبی می بیند و اگر بد کرده بدی.

بنابراین قواعد اساسی اسلام رامی توان چنین خلاصه کرد:

● بخش نخست

▪ ارکان ایمان.

۱) رکن اول: ایمان به خدا

که نقاط ذیل را در برمی‌گیرد.

الف) ایمان به ربوبیت خداوند متعال، یعنی اقرار و باور به اینکه صرفاً ذات یگانه اوست که پروردگار و آفریدگار و صاحب اختیار، و متصرف در تمامی شئون مخلوقاتش است.

ب) ایمان به ألوهیت خداوند متعال، یعنی یقین و باوربه اینکه إله و کارسازو لایق پرستش فقط ذات یگانه اوست و تمامی معبودات دیگر غیر از او، باطل هستند.

ج) ایمان به اسماء و صفات خداوند متعال، یعنی یقین و باور به اینکه او اسمای نیکو و صفات متعالی و کامل دارد که ویژه خود اوست.

۲) رکن دوم: ایمان به فرشتگان:

فرشتگان بندگان مکرمی هستند که خداوند حکیم آنان را آفریده است و آنان بی وقفه به عبادت پروگار شان مشغولند، و گوش بفرمان او هستند، خالق حکیم آنان را به اعمال زیادی مکلف کرده است، از جمله آنها حضرت جبرئیل - علیه السّلام -است که خداوند مأموریت وحی را به او سپرده است که وحی را ازنزد خداوند می‌آورد و به هرکسی از انبیاء ورسولان- علیهم الصلاةالسلام_که خداوند بخواهد می‌رساند.

یکی دیگر ازفرشتگان میکائیل- علیه السّلام -است که خداوند او را مأمور باران و نباتات نموده است.

دیگری اسرافیل- علیه السّلام -است که خداوند او را مأمور نفخ صور کرده است و این هنگامی است که به حکم پرودگار فرصت بی هوش شدن زندگان و سپس برانگیخته شدن همهء مردگان فرارسده و دیگری ملک الموت است که مأمور قبض ارواح گردیده است.

۳) رکن سوم: ایمان به کتب آسمانی:

خداوند مهربان کتابهایی را برپیامبرانش -علیهم الصلاة و السلام – نازل فرموده که مصدر هدایت و سعادت و تمامی خوبی ها است.

کتابهایی که ما در باره‌ی آن می دانیم عباتند از:

الف) تورات که خداوند آنرا بر موسی- علیه السّلام - نازل فرموده و این بزرگترین کتابی است که خداوند برای بنی اسرائیل نازل فرموده است.

ب) انجیل که خداوند آنرا برعیسی- علیه السّلام - نازل فرموده است.

ج) زبور که خداوند آنرا به داود- علیه السّلام - داده است.

د) قرآن کریم که خداوند آنرا بر خاتم أنبیاء حضرت محمد(ص) نازل فرموده است، از

ویژگیهای قرآن این است که خداوند بوسیله آن بقیهی کتب آسمانی را منسوخ کرده و خودش حفاظت آنرا به عهده گرفته، زیرا که این کاملترین و پایدارترین دستور زندگی به عنوان روشن ترین حجت و برهان الهی بر بندگانش تا روز قیامت باقی خواهد ماند.

۴) رکن چهارم: ایمان به پیامبران علیهم الصلاة و السلام

خداوند متعال پیامبرانی را برای هدایت بندگایش فرستاده است، که اولین آنها حضرت نوح- علیه السّلام -و آخرین شان حضرت محمد(ص) است.

تمامی پیامبران- علیهم الصلاة السلام _ بشمول حضرت عیسی بن مریم و حضرت عزیر انسانهایی هستند که آفریده شده اند، و هیچگوبه خصوصیتی را از صفات و خصوصیات ربوبیت که ویژه پروردگار است دارا نیستند بلکه آنها صرفاً بندگانی از بندگان خدا هستند که خداوند آنان را بوسیله رسالت و نبوّتش برگزیده و اعزاز بخشیده است.

و آنگاه خداوند سلسله‌ی ارسال پیامبران- علیهم الصلاة السلام- را بوسیله رسالت حضرت محمد (ص) ختم نموده و ایشان را به عنوان آخرین پیامبر بسوی همه انسانها فرستاده است که بعد از ایشان تا قیامت پیامبر دیگری نخواهد آمد.

۵) رکن پنجم: ایمان به روز قیامت

روز قیامت یا روز رستاخیز بقدری بزرگ و هولناک است که نمی‌توان تصورش کرد آنروز پروردگار قادر متعال همه‌ی انسانها را از قبرهایشان زنده خواهد کرد تا اینکه برای همیشه زنده و جاوید بمانند، یا در بهشت جاویدان و دار نعمتها،و یا در دوزخ رسوا کننده و دار ذلتها، ایمان به روز رستاخیز، ایمان به تمامی آن حقایقی است که انسان پس از مردن با آنها روبرو می‌گردد، مانند فتنه‌ی قبر، نعمتها، عذاب و آنچه که بعد از آن رخ خواهد داد، مانند زنده شدن پس از مرگ، و جمع شدن در میدان محشر، و وزن و حساب اعمال و نهایتاً بهشت یا دوزخ.

رکن ششم: ایمان به تقدیر

تقدیر یا سرنوشت، ایمان و باور به این امر است که خداوند حکیم و توانا تمامی این کائنات را طبق برنامه معینی که خود با علم و حکمت خویش آنرا طراحی کرده آفریده است فلذا یکایک ذرات و حوادث این جهان را با علم ازلی اش می داند و در نزد او در لوح محفوظ نوشته است چون که او همه چیز را خواسته و دانسته آفریده بناءً این خبر با اراده و قدرت بی پایان او هیچ ذره‌ای در این جهان پدید نخواهد آمد، و هیچ برگی از درخت نخواهد افتاد.

● بخش دوم: ارکان اسلام

اسلام بر پنج پایه استوار گردیده که انسان تابه این پنج پایه یا پنچ رکن ایمان نیاورد و آنها را در عمل پیاده نکند مسلمان واقعی نخواهد گردید.

۱) پایه‌ی اول: کلمه‌ی شهادت

یعنی گواهی دادن و ایمان و باور داشتن به اینکه جز خدای یگانه هیچ معبودی سزاوار پرستش نیست و محمد پیامبر و فرستاده او ست، این کلمه‌ی شهادت در واقع کلید اسلام است،و ستون فقراتی که تمام دین بر آن می ایستد.

پس جزء اول کلمه‌ی شهادت اثبات این امر است که صرفاً یک ذات قادرُ توانایی بر حق است و لایق پرستش، و غیر او تمامی معبودان دیگر باطل و بی اختیارند.

و در جزء دوم کلمه تلقین این درس است که پیامبر (ص) را در هر آنچه خبر می دهد تصدیق کنیم، و از أوامرش اطاعت نمائیم، و از هر آنچه مارا باز داشته بازآئیم، و جز در پرتو شریعتش عبادت نکینم.

۲) پایه دوم: نماز

خداوند نماز را در شبانه‌روزی پنج مرتبه فرض گردانیده تا اینکه بنده و لو جزئی از حق پروردگارش را اداء نماید، و شکر نعمتهایش را بجای آورد، و تا اینکه بوسیله این نماز بتواند با پروردگارش رابطه بر قرار کند، با او راز و نیاز کند و او را بخواند و سر انجام تا اینکه این نماز بنده‌ی مسلمان را از گناهان و بدیها باز دارد.

از دیگر ثمرات نماز این است که ایمان را پالائش می دهد ثوابُ پاداش بی شماری جلب می کند، نماز گذار از نظر روحی و جسمی احساس راحت و آرامش می کند، و خلاصه اینکه نماز ضامن سعادت ابدی انسان است.

۳) پایه‌ی سوم: زکات

زکات عبارت از مالی است که شخص مسلمان باید آنرا به افراد فقیر و مستحق و دیگر جهاتیکه دادن زکات به آنان مشروع است بپردازد، البته زکات مانند نماز بر هر مسلمانی فرض نیست بلکه صرفاً بر آن عده از مسلمانان فرض گردیده که دارایی‌شان به حد معینی برسد و یکسال کامل از ملکیت آن بگذرد.

زکات راخداوند به این دلیل فرض گردانیده تا اینکه مسلمان صاحب نعمت و دارایی، در دینش محکم گردد، در اخلاق و رفتارش رشد کند، و تا اینکه خداوند آفات و بلیات را بوسیله این صدقه از او و اموالش دفع نماید، و گناهان و تقصیراتش را ببخشد، و در عین حال کمک و دستگیری برای افراد فقیر و ناتوان جامعه باشد و آنانرا در شئون زندگی شان یاری کند.

با این وجود این مقدار مالی که خداوند به عنوان زکات بر مسلمانان فرض گردانیده نسبت به آنهمه مال و نعمت وآسایشی که خداوند به آنان داده بسیار ناچیز و اندک است.

۴) پایه‌ی چهارم: روزه

روزه عبادتی است که خداوند در سالی یکماه بر مسلمانان فرض گردانیده و آن ماه مبارک رمضان ماه نهم قمری است،در این ماه همه‌ی مسلمین مکلفند، از صبح تا شب از خوردن، آشامیدن، و جماع کردن باز بایستند، که خداوند مهربان در عوض با فضل و احسان خودش ایمان شان را کامل می‌گرداند، از گناهان شان در گذر می کند، درجاتشان را بلند می‌نماید، علاوه بر این دیگر ثمرات ارزشمند دنیوی و اخروی نیز بسیار است که در ماه مبارک رمضان برای روزه داران حاصل می‌گردد.

۵) پایه‌ی پنجم: حج

و آن عبارت از سفر برای زیارت خانه خداست که در زمان مخصوص و با شرایط مخصوص انجام می‌گیرد حج را خداوند بر هر مسلمانی که توانایی جسمی و مالی داشته باشد یکمرتبه در عمر فرض گردانیده است، این فرصتی است که مسلمین جهان از هر سو برای پرستش پروردگار یگانه شان در بهترین و مقدس ترین سرزمین دور هم جمع شوند، و بدون آنکه فرقی میان رئیس و مرئوس و غنی و فقیر و سیاه وسفید وجود داشته باشد همگی بایک لباس به پیشگاه پروردگار شان می‌بایستند، از مهتمرین ارکان حج وقوف عرفه، طواف کعبه مشرفه(قبله مسلمین جهان) و سعی بین صفاو مروه را می توان نام برد.

علاوه برآن منافع بی شماری نیز در حج وجود دارد که ازحد و حصر خارج است چه منافع دنیوی و چه اخروی.

● بخش سوم: احسان

احسان این است که بنده‌ی مؤمن و مسلمان خدا را چنان پرستش کند که گویا او را می‌بیند، اگر او خدا را نمی بیند باور و یقین داشته باشد که خداوند حتماً او رامی بیند یعنی بنده مسلمان باید در حین عبادت این احساس را در خود بوجود آورد.مسلماً زمانی این تصور و یقین در او بوجود خواهد آمد که به یکایک سنتهای پیامبراکرم (ص) عمل نماید و از هر گونه مخالفتی بپرهیزد.

همه آنچه که گذشت اسلام نامیده می شود، این را نیز باید دانست که اسلام زندگی پیروانش را اعم از فرد یا گروه به گونه ای تنظیم نموده، که سعادت دنیا و آخرت را برای شان تضمین می نماید، ازدواج را حلال گردانیده و بدان تشویق نموده است، و زنا و لواط و سایر زشتی ها را حرام کرده است، صله رحم و شفقت و مهربانی با فقراء و مساکین و دستگیری آنان را واجب گردانیده است، همچنین به هرگونه اخلاق نیکو ترغیب نموده و ازهر گونه اخلاق زشت و ناپسند باز داشته است، روزی حلال را که از راه تجارت و کشاورزی و دیگر مشاغل سالم حاصل شود حلال گردانیده، و سود تجارت حرام و سایر معاملاتی را که در آن غش و فریب باشد حرام نموده است.

اسلام همچنین تفاوت مردم در استقامت بر دین و رعایت حقوق دیگران را نیز در نظر داشته است، فلذا همچنین که عقوبات و تنبیهات باز دارنده ای برای یک سری خلاف ورزی های متعلق به دین وذات ملکوتی اش مانند ردّت (بی دین شدن) و زنا و شراب خواری وغیره در نظر گرفته از سوی دیگر تنبیهاتی نیز برای تجاوزات و حق تلفی های مردم تعیین نموده است این حق تلفی چه در مال دیگران باشد، چه در آبرو و حیثیت آنان و چه درخون شان مانند آدم کشتن، دزدی کردن، تهمت زدن، کسی را کتک زدن، آزار دادن و مالش را غصب کردن، و غیره.

همه‌ی اینها عقوبات و تنبیهاتی است که نسبت به نوع جرم و گناه، بسیار مناسب است به گونه‌ای که حق هیچکدام از دو طرف ضایع نمی‌شود.

اسلام همچنین رابطه حاکم با محکومین را نیز تنظیم نموده است، درصورتی‌که گناهی در اطاعت ازحاکم نباشد اطاعت او را بر محکوم واجب گردانیده است، و شورش و سرکشی علیه حکام را حرام گردانیده است،زیرا که این گونه برخوردها معمولاً مفاسد زیادی را در پی دارد.

با این جمع بندی مطلب را بپایان می بریم که:

▪ أولاً:اسلام برای سعادت انسانها آمده است، لذا می خواهد که انسان جهت ایجاد رابطه سالم میان خود و پروردگارش و فرمانبرداری از خالق یکتا آنگونه که دستور داده تلاش کند، و همچنین رابطه‌اش را در تمام شئون زندگی با همنوعان خویش مستحکم گرداند.

▪ ثانیاً هیچ خیر و نیکی ای نیست که اسلام بدان امر نکرده و ترغیب ننموده باشد و هیچ بدی و رذالتی نیست که اسلام از آن نهی نکرده و امت را از آن باز نداشته باشد، چه در عقاید و احکام، چه در معاملات و اخلاق وچه در هر بخش از زندگی، که این خود بر کمال و حسن این دین جهان شمول دلالت روشن دارد.

نویسنده‌: سرویس دین و دعوت-پایگاه اطلاع ‌رسانی اصلاح