یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا

مفهوم و ماهیت نوسازی از دید نظریه پردازان غربی


مفهوم و ماهیت نوسازی از دید نظریه پردازان غربی

مفهوم نوسازی در مکاتب اجتماعی و رشته های مختلف علوم نظیر جامعه شناسی و اقتصاد دربردارنده مفاهیم و معنایی است که از ارزش ها و ایدئولوژی های حاکم بر آنها نشأت می گیرد

مفهوم نوسازی در مکاتب اجتماعی و رشته ‌های مختلف علوم نظیر جامعه‌ شناسی و اقتصاد دربردارنده مفاهیم و معنایی است که از ارزش ‌ها و ایدئولوژی ‌های حاکم بر آنها نشأت می‌ گیرد. از این رو هر یک با ارائه تعبیر خاص و با نگاه از منظری ویژه، بیانگر ویژگی ‌ها و ماهیت نوسازی در جامعه و شرایطی خاص است، تا بتواند با واقعیات، اصول و ارزش ‌های حاکم بر آن اجتماع سازگاری داشته باشد. اغلب دیدگاه‌ها و نظریات مربوط به نوسازی و توسعه مستقیم و یا غیر مستقیم، از مقایسه جوامع جدید (توسعه یافته) و جوامع توسعه نیافته یا در حال رشد شکل گرفته ‌اند.‏

مفاهیم و نظریات نوسازی در علوم مختلف چون اقتصاد، علوم اجتماعی و علوم سیاسی از منظر همان علوم مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. اقتصا‌ددانان، نوسازی را در درجه‌ اول از نظر کاربرد تکنولوژی توسط انسان برای نظارت بر منابع طبیعی، به منظور فراهم کردن وسایل افزایش بازده سرانه مور توجه قرار می‌دهند. دانشمندان علوم سیاسی تغییرات در نظام سیاسی، ساخت قدرت، مشارکت مردم و... و بالاخره فرهنگ ‌شناسان تغییرات وجه تلقی ‌های سنتی، باورها، ارزش ‌ها و... را مورد بررسی و تحقیق قرار می‌دهند. اما وجه اشتراک تمامی این علوم، نوعی تغییر و تحول یکنواخت و مستمر در برخی جنبه‌ها و اصول حاکم بر جامعه و اجتماع است. در اینجا به نقد و تحلیل مهم‌ ترین این نظریات و رویکردها پرداخته می‌شود.‏

● مهم ترین نظریه‌پردازان نوسازی

والت وایتمن روستو: اگر چه کتاب «مراحل رشد اقتصادی» او را در ردیف صاحب ‌نظران رشد اقتصادی قرار می‌دهد و برخی نیز او را جزء صاحب ‌نظران رشد اقتصادی مطرح کرده‌اند. ولی با توجه به اینکه روستو نظریه خود را از تقابل جامعه سنتی و جامعه مدرن آغاز کرده و مراحل رشد مورد نظر او در واقع جامعه را از وضعیت سنتی (عمدتاً در وجه اقتصادی) به وضعیت مدرن منتقل می‌کند و همچنین طی نظریه معروف خود (مراحل رشد اقتصادی) پیش فرض ‌های دیدگاه نوسازی را منعکس می‌کند او را می‌توان جزء صاحب ‌نظران نوسازی نامید. مراحل مورد اشاره وی در نظریه مراحل رشد عبارت‌اند از: مرحله جامعه سنتی، مرحله قبل از خیز اقتصادی، مرحله خیز اقتصادی، مرحله بلوغ و مرحله مصرف کلان.

ردفیلد: او که یک انسان ‌شناس است، جوامع را در روند دگرگونی اجتماعی به دودسته قومی‌- ‌شهری تقسیم می‌کند و خصوصیات متمایز این دو دسته جامعه را همان خصوصیات جوامع سنتی و مدرن می‌داند. او با تأکید بر جنبه ‌های فرهنگی معتقد است جوامع از حالت جامعه قومی به حالت جامعه شهری انتقال می یابند و نوسازی شده و توسعه پیدا می‌کنند. نیل اسملسر : نظریه او بر اساس تفکیک کارکردی عناصر ساختی است. به نظر وی در یک جامعه پیشرفته (مدرن) تفکیک کارکردی عناصر ساختی به طور کامل صورت گرفته ولی جامعه توسعه نیافته، (سنتی) فاقد چنین تفکیکی است. پس تغییر، روی تفکیک متمرکز شده و آن فرایندی است که در آن واحدهای اجتماعی مستقل و تخصصی شده به جای واحدهای قبلی استقرار می‌یابند.بعضی دیگر از نظریه پردازان معتقدند که نقطه شروع در تعریف نوسازی، ذکر خصوصیات افراد است و نه جامعه. برای مثال «سیریل بلک» می‌گوید: «ویژگی جوامع جدید، رشد علوم است که خود مستلزم وجود افرادی است که ظرفیت آنها برای کشف اسرار طبیعت و کاربرد این دانش در امور انسانی روزافزون باشد.»

همچنین طبق نظر «ویلبرت مور» مفهوم نوسازی دلالت بر دگرگونی «کامل» یک جامعه سنتی و یا ماقبل مدرن به یک جامعه با انواع تکنولوژی و سازمان اجتماعی مربوط به آن دارد؛ که از ویژگی ‌های یک اقتصاد پیشرفته و ثروتمند از لحاظ سیاسی با ثبات نظیر کشورهای پیشرفته دنیای غرب است.

تمامی این نظریه ‌پردازن، نوسازی را از یک بعد مثلاً اقتصاد یا فرهنگ مورد بررسی قرار داده ‌اند، در حالی که نوسازی فرایندی است که تمام عرصه‌ ها و بخش ‌های اجتماع را تحت الشعاع قرار می‌دهد، از این رو می‌باید برای تمامی ابعاد جامعه برنامه‌ ریزی نمود و این به معنای نوسازی در تمامی این عرصه‌ ها و امور نیست، بلکه در نظر‌گیری ارزش ‌‌ها، اصول و آرمان‌ها در تمامی بخش‌ها و حفظ آنها در فرایند برنامه ‌ریزی است.

نسترن علویان