دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

کلاس های کنکور افزایش مهارت یا بنگاه تجارت


کلاس های کنکور افزایش مهارت یا بنگاه تجارت

نگاهی به هزینه های بالای کلاس های کنکور

به دستت که برسد، فقط یک تکه کاغذ است. اما وقتی خوب نگاهش کنی می بینی که برای همان یک تکه کاغذ چقدر زحمت کشیده ای و چقدر استرس و شب بیداری و رنج را متحمل شده ای! «مدرک لیسانس» را می گویم!!!

اگر چه داشتن مدرک این روزها تبدیل به یک امر عادی شده و از میان جوانانی که در خیابان از کنارت می گذرند ۹۰ درصدشان تحصیلا ت دانشگاهی دارند اما نداشتنش در جامعه مدرک گرای ما چیزی شبیه به خلا » است.

یک خلا» اجتماعی وفرهنگی که هم خانواده ها را در گیر خود کرده و هم جوانان جویای آینده را.

اینجاست که کنکور تبدیل به یک سد می شود و کلا س های کنکور راهی برای شکستن آن سد!

البته نقش چشم و هم چشمی در این بین قابل چشم پوشی نیست. کافیست دختر همسایه در یک کلا س معروف و گران قیمت ثبت نام کند. آن وقت است که تمام بچه های پشت کنکور محل زانوی غم به بغل می گیرند که «هرچقدر پول بدهی، همانقدر آش می خوری»

و از این ضرب المثل نتیجه می گیرند که سرشان بی کلا ه خواهد ماند و کاسه شان بدون آش!

اینجاست که بیآنکه تحقیقی صورت بگیرد نام آن کلا س کنکور بر سر زبان ها می چرخد و بدون اینکه مسوول آن آموزشگاه هزینه ای برای تبلیغ به اهالی محل پرداخت کند، خودشان به صورت خودجوش، کلا س های آموزشگاه ها را تبلیغ می کنند و صبح روز بعد برای ثبت نام در کلا س های آن آموزشگاه صف می کشند و همین افزایش تقاضا در ذهن مسوول آموزشگاه تو هم ایجاد می کند و امر بر او مشتبه می شود و به گمان اینکه علیآباد هم شهر است، هزینه کلا س های کنکورش را به صورت نجومی بالا می برد تا ارزش آموزشگاه هم مطابق با افزایش قیمت بالا برود.

افزایش قیمت هم کمتر از چشم و هم چشمی نیست. اصولا مردم ما عادت دارند به چیزهای گران احترام بگذارند و هر چقدر کالا یی گران تر باشد در نزد مردم با ارزش تر است.

اما چنانچه پشت کنکوری ها پس از شرکت در این کلا س ها نتیجه دلخواه را کسب نکنند و یا موفق به قبولی درامتحان نشوند، دیگر آموزشگاه، مسوول نخواهد بود و همه تقصیرها به گردن هوش پایین و ذهن خاموش پشت کنکوری می افتد.

حالا باید خانواده هایی که با هزار بدبختی و قرض و وام فرزندشان را در کلا س های کنکور گران قیمت ثبت نام کرده اند به ریشه یابی بپردازند و شجره نامه خانوادگی شان را زیر ورو کنند تا ببینند فرزند کند ذهنشان از نظر ژنتیکی به خانواده مادری اش رفته و یا خانواده پدری اش؟!

اینجاست که بسیاری از جوانان به دلیل عدم راهیابی به دانشگاه دچار ناراحتی های روحی وروانی می شوند و این ناراحتی ها به خانواده و اطرافیان آنها هم منتقل می شود.

به عقیده روانشناسان، برخورد نامناسب خانواده ها در نخستین ناکامی جوانان در کنکور نقش مهمی در افزایش اضطراب دانشآموز ایفا می کند.

شاید خانواده ها به این مساله فکر نکنند که جوان شکست خورده شان که حالا در مقابل در و همسایه و فامیل احساس حقارت می کند، به دنبال وسیله ای است تا خود را به رخ بکشد و ممکن است بدترین شیوه را برای این کار انتخاب کند.

والدین باید در چنین شرایطی به جای مقایسه فرزندشان با هم سن و سالا ن و بچه های فامیل به آنها یادآور شوند که شکست در کنکور به معنای پایان زندگی نیست و سال آینده هم می توانند با موفقیت این آزمون را طی کنند.

برخی از والدین گمان می کنند از طریق تحقیر کردن فرزندان می توانند آنها را مجبور کنند تا برای سال آینده تلا ش مضاعف داشته باشند. اما در واقع این امر آنان را برای شرکت دوباره در کنکور کاملا ناامید و سرخورده می کند اگر چه قبول نشدن فرزندان برای والدینی که از جان و مال خود برای قبولی فرزندانشان مایه گذاشته اند بسیار سخت است اما باید در چنین وضعیتی حمایت همه جانبه حتی در برابر اطرافیان از فرزند خود داشته باشند.

قبول نشدن در کنکور برای پسرها دردسرهای مضاعف دارد. چرا که پسرها با قبول نشدن در دانشگاه ناچارند خود را برای رفتن به خدمت سربازی آماده کنند و برای کسی که هنوز در تب و تاب درس و دانشگاه است، فاصله گرفتن از این فضا و پرداختن به خدمت سربازی قدری دشوار است.

بنابراین پسرها برای قبول شدن در دانشگاه استرس بیشتری دارند و کلا س های رنگارنگ کنکور بیشتر به آنها چشمک می زنند.

این روزها زمزمه های حذف کنکور از سال ۱۳۹۰ به گوش می رسد. خبری که گاه تکذیب می شود و گاهی قوت می گیرد. با این حال برخی کارشناسان معتقدند که با حذف کنکور نه تنها مشکلا ت بسیار زیادی از پیش روی جوانان برداشته خواهد شد بلکه سودجویی هایی که با رشد جمعیت جوانان و دشواری کنکور در جامعه شکل گرفته هم با شکست مواجه خواهد شد.

در آن صورت راه ها برای فعالیت های خود سرانه برخی بنگاه های تجاری کنکور که با نام کلا س های تضمینی کنکور فعالیت می کنند، بسته خواهد شد.

لحظاتی پس از اعلا م نتایج کنکور، کلاس های کنکور سال بعد فعالیت خود را بدون وقفه آغاز می کنند. کنکوری های پارسال که در اضطراب نتیجه امتحان قلب شان مثل بچه آهو در سینه می لرزد تا می خواهند صحنه های عذابآور درس خواندن برای کنکور را فراموش کنند، درو دیوار با اشاره و ایما به آنها یادآوری می کنند که «هی یادت نره به کنکور فکر کنی».

از خانه که بیرون می روی بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی محکم توی سرت می کوبند که کنکوردر هر گوشه و کنار این شهر به یاد توست. پس تو هم از یادش غافل نباش. بعد از آن وارد پیاده رو می شوی اما به محض این که چند قدم برمی داری پسرک نوجوان کاغذی را به دستت می دهد. تا نگاهش می کنی تبلیغات کنکور جلوی چشمانت رژه می روند.

به ایستگاه اتوبوس می روی و منتظر می مانی تا اتوبوس از راه برسد و تو را از دیدن این همه نشانه کنکور خلاص کند اما به محض این که اتوبوس وارد ایستگاه می شود با تعجب می بینی که روی بدنه زرد رنگ اتوبوس تبلیغات کلا س های کنکور بیداد می کند. به هر زحمتی که هست خودت را به خانه می رسانی و سعی می کنی با برنامه های تلویزیون خودت را سرگرم کنی و به فکر نتیجه کنکور نباشی اما به محض این که تلویزیون را روشن می کنی پیام های بازرگانی شروع می شود و صدای بم گوینده را می شنوی که می گوید: "سومی ها! ثبت نام کنید..."

خلا صه هر جا که بروی کنکور با مهربانی تو را تعقیب می کند. اما این روزها در کلا س های کنکور چه خبر است؟

اگر همراه من به یکی از آموزشگاه های کنکور سری می زدید حتما شما هم مثل من در بدو ورود از دیدن پشت کنکوری هایی که آموزشگاه را پرکرده اند متعجب می شدید، اما من به تعجب خودم غلبه کردم و سعی کردم خودم را با فضای کنکور وفق دهم. سارا می گفت: به نظر من کنکور مثل یک دیوار بلند است که با داشتن بلندترین طناب دنیا هم به سختی می توان از آن عبور کرد.

سهیلا اما آرام و خجالتی بود، او معتقد بود که کنکور مثل یک غول ترسناک است که نمی دانی آیا باید بمانی و با او بجنگی یا این که دمت را بگذاری روی کولت و فرار کنی!

مریم قیافه درس خوانی داشت، او کمی عینکش را روی چشمش جا به جا کرد و درحالی که یک کتاب تست بزرگ توی دستش داشت با اعتماد به نفس گفت: کنکور آنقدرها هم که می گوئید وحشتناک نیست اگر آدم درست و حسابی درس بخواند و خیلی خوب تلا ش کند حتما قبول می شود.

او می گوید: کنکور نه هیولا ست و نه دیوار بلند و محکم بلکه یک کلبه قشنگ در آن سوی رودخانه هاست که اگر بخواهی به آن دست پیدا کنی می توانی کم کم پل بسازی و صبر داشته باشی و از جوش و خروش رودخانه هم نترسی. مریم در حال صحبت کردن است که یک دفعه مینا وسط حرفش می پرد و می گوید: کاش سختی های کنکور فقط تلاش کردن و درس خواندنش بود!

با تعجب می پرسم مگر غیراز درس خواندن چه مشکلی برای پشت کنکوری ها وجود دارد.

سرش را پایین می اندازد زیر چشمی نگاهی به من می کند و می گوید: هزینه های سرسامآور کلاس ها و کتاب های تست و جیب خالی بابا!

وقتی مینا حرف می زند حس می کنم از اعماق وجودش صحبت می کند، او می گوید: راستش را بخواهید پدر من شغل پردرآمدی ندارد. ما سه تا بچه هستیم که دوتا از ما درحال حاضر دانشجوی دانشگاه آزاد هستند و با شروع هر ترم، هزینه های سرسامآور کلاس هایشان زخم بزرگی بردل اعضای خانواده می نشاند.

او ادامه می دهد، خواهر و برادر من سخت کار می کنند تا بتوانند حداقل مقدار کمی از این بار را از دوش پدر بردارند اما باز هم هشتشان گرو نهشان است. و حالا تمام اندوه من این است که نتوانم در دانشگاه سراسری قبول شوم و یک بار اضافه روی دوش خانواده شوم.

او در ادامه می گوید: بعضی از دوستان من که توان پرداخت هزینه کلاس های کنکور را نداشتند و از قبول شدن در دانشگاه سراسری هم ناامید بودند، قید دانشگاه رفتن را زدند و اهداف کوچکتری را پیش گرفتند.

هنوز حرف های مینا تمام نشده بود که بقیه بچه ها هم با او هم عقیده شدند. انگار هیچ کدام از آنها قبلا روی این را نداشتند که در مورد هزینه های سرسام آور کنکور صحبت کنند.

اما حرف های مینا آنها را هم وارد بحث کرد.

رویا معتقد بود که کنکور برای عده ای به یک تجارت بزرگ تبدیل شده و با دریافت رقم های نجومی کلا س های آموزشی بر پامی کنند و با تبلیغات گول زننده، پشت کنکوری ها و خانواده های آنان را اغفال می کنند، در حالی که بعد از اتمام کلاس و تلف شدن وقت دانشآموز و از همه مهمتر پول خانواده او نتیجه دلخواه به دست نمی آید.

بچه ها معتقد بودند که بهتر است به جای کنکور معیارهای دیگری برای و رود به دانشگاه تعیین شود که سطح تحصیلی دانشآموز در مدرسه از جمله این روش هاست. در آن صورت هم استرس دانش آموزان برای ورود به دانشگاه کمتر خواهد شد و هم خانواده ها ناچار نخواهند بود برای پرداخت هزینه کلاس های کنکور دچار رنج و عذاب شوند.

در فصل اول تابستان، هنوز غبار خستگی امتحانات از تن دانشآموزان به در نشده که بمباران تبلیغاتی وسوسه انگیز آموزشگاه های مختلف آغاز می شود.

"شهریه را بعد از قبولی بپردازید، نیازی به شهریه نیست، شیوه ای نو در کنکور، آشنایی با تله های تستی، کلاس های کاملا رایگان، تضمین قبولی، تابستان را از دست ندهید، آمار قبولی درخشان در کنکور، برای شما برنامه ویژه ای داریم" اینها گوشه ای از تبلیغاتی است که ناگزیر اذهان داوطلبان کنکور را به خود معطوف می کند.

در این میان رقابت برای کشاندن دانش آموزان به این گونه آموزشگاه ها تا جایی است که هرروز ترفندی جدید باب می شود و تاکید بر مجانی بودن، یکی از این ترفندها به شمار می رود که خیلی با واقعیت همراه نیست.

مریم ارغنوی یک داوطلب ورود به دانشگاه است او در این باره می گوید: به نظر من کلاس های رایگان کنکور ترفندی است که صاحبان آموزشگاه ها با دعوت از مشتاقان ورود به دانشگاه از بین آنان طعمه های پولدار را انتخاب می کنند.

وی یادآور شد: در مراجعه به یکی از این آموزشگاه ها در کرج فهمیدم آنها از بین ۴۰۰ دانشآموز مراجعه کننده، تنها تعداد محدودی را برای این کلاس ها انتخاب کرده اند.

به گفته وی، ملا ک انتخاب، معدل بالا و میزان درآمد پدر خانواده است که همان ابتدا با دریافت ۱۰۰ هزار ریال جزوه های خود را به متقاضیان می فروشند.

وی تاکید کرد: برخلاف تبلیغات، این کلاس ها نه تنها رایگان نیست بلکه رقم های غیرمتعارف در حد هشت میلیون ریال از داوطلبان شرکت در این کلاس ها دریافت می شود.

محمد یاوری دانشآموز دیگری است که می گوید: بعد از شرکت در یک کلا س رفع اشکال از طرف آن آموزشگاه از من خواسته شد با پرداخت شهریه هفت میلیون ریالی در کلاس های کنکور تضمینی شرکت کنم.

وی افزود: با توجه به اینکه توان پرداخت این پول را نداشتم بارها با من تماس گرفته شد و در نهایت شهریه سه میلیون ریالی را پیشنهاد کرده و قول دادند که باز هم تخفیف هایی خواهند داد.

این دانشآموز اظهار داشت: اکنون این سوال مطرح است که چگونه ممکن است یک آموزشگاه بتواند بیشتر از نصف شهریه را تخفیف بدهد به جز آنکه فکر کنیم شهریه ها رقم دلخواهی است که صاحبان آموزشگاه ها از دانشآموزان می گیرند.

جالب تر اینکه خواهرم پیش از این در کلاس های به اصطلاح تضمینی کنکور شرکت کرده و به رغم پرداخت هزینه های سنگین قبول نشد.

زهرا عابدی مادر یکی از دانشآموزان گفت: آموزشگاه های آزاد با تبلیغات و بزرگ نمایی خود کاری می کنند که فرزندان با اصرار والدین خود را زیر فشار قرار دهند در حالی که بیشتر خانواده ها توان پرداخت این پول ها را ندارند.

وی گفت: تبلیغات رایگان در حالی است که با مراجعه به یکی از این آموزشگاه ها متوجه شدیم که برای هر درس باید مبلغ ۴۵۰ هزار ریال بپردازیم.

بیشتر دانشآموزان و خانواده های آنان ساماندهی این آموزشگاه ها را از وظایف آموزش و پرورش دانستند و گفتند: با توجه به اینکه امکان تحقیق و بررسی کیفیت و کمیت این آموزشگاه ها برای تک تک خانواده ها میسر نیست، لازم است آموزش و پرورش بر شهریه ها و نوع آموزش و تبلیغات دروغین برخی از آنها نظارت کند.

مهرداد انوری پدر یکی از دانشآموزان است. وی اعتقاد دارد آموزشگاه ها مجازند برای جذب دانشآموز تبلیغ کنند اما اگر این تبلیغات دروغ باشد یا آموزشگاه از دانش آموزان شهریه اضافی مطالبه کند باید مشمول مجازات های نظام آموزشی شود.

حالا با تمام این بروبیاها و بریز و بپاش ها این سوال باقی می ماند که آیا واقعا کلا س های کنکور این روزها مکان هایی علمی فرهنگی هستند و یا صنفی تجاری؟

آنچه مسلم است ما پیرو پیامبری هستیم که خدا او را با کلمه «اقرا» یعنی «بخوان» خطاب کرد.

و حال پیروان این آیین ناچارند برای آموختن، هزینه های زیادی را بپردازند. اما آیا به راستی دانشآموزان پشت کنکوری ما به اندازه وجهی که در کلا س های کنکور پرداخت می کنند به سطح علمی و دانششان افزوده می شود یا این کلا س ها صرفا جنبه لوکس و تزئینی و چشم و هم چشمی دارد؟

شاید با عملی شدن برنامه حذف کنکور پاسخ این سوال به وضوح مشخص شود.