جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
در باب بی فایدگی های کتاب قطور ساموئلسون
این یادداشت نقدی است بر ویرایش نهم کتاب درسی «علم اقتصاد» ساموئلسون که اولین بار در سال ۱۹۷۳ در روزنامه والاستریت ژورنال به چاپ رسید (شایان ذکر است این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است):
نوشتن درباره یک ویرایش دیگر از کتاب علم اقتصاد ساموئلسون همانقدر سخت است که نوشتن در مورد وضعیت حال حاضر علم اقتصاد در ایالات متحده. کتاب ساموئلسون پرفروشترین کتاب درسی علم اقتصاد بوده و بسیاری از دانشگاهیان را تحت تاثیر خود قرار داده است. تقریبا هر سه سال یکبار یک ویرایش جدید از این کتاب به بازار میآید؛ کتابی که پر از نمودارهای رنگی، جداول، اشکال و تکنیکهای جدید است و همراه با راهنمای استفاده، کتاب کار دانشجو، متنهای ضمیمه، سوالات اضافی و هر آنچه که به فکرتان برسد منتشر میشود.
البته تصادفی نیست که هر ویرایش این کتاب از ویرایشهای قبلی پرزرق و برقتر و از آن مهمتر حجیمتر است (مثلا ویرایش هشتم ۸۶۸ صفحه بود در حالی که ویرایش نهم در ۹۱۷ صفحه به چاپ رسیده است). دانشجویان مقطع لیسانس و هواخواهان پرشور این نویسنده در این کتاب با ملغمهای از تکنیکها و دادههای بیربط و باربطی مواجه میشوند که با هیچ روشی نمیتوان از آنها یک کلیت سازگار و قابل فهم درآورد. جالب آنکه ساموئلسون در دیباچه این ویرایش با خونسردی خاص خودش گفته «من به خوانندگانی که اولین بار است به وادی علم اقتصاد پا میگذارند غبطه میخورم. تنها میتوانم بگویم سفر خوبی در پیش داشته باشید» اما من دلم به حال دانشجوی بدبخت و سردرگمی که قرار است در هم بر همی را که از تناقض گیفن گرفته تا تحلیل نهایی بهرهوری و مدلهای رشد هارود-دومار- مودیلیانی را شامل میشود مطالعه کند. آخر همه اینها در کنار هم به چه درد یک دانشجوی تازه وارد میخورد؟ تعجبی ندارد که اقتصاد منفورترین درسی است که در برنامه کالجها میتواند وجود داشته باشد. دانشجوها با مطالعه این کتاب هیچ تصویر واضح و سازگار و هیچ مبحث متقاعدکنندهای در مورد این که اقتصاد چیست عایدشان نمیشود. در عوض دانشجویی که تا قبل از این هیچ چیز راجع به اقتصاد نمیدانسته مطالب مربوط به این درس را حفظ میکند تا بتواند امتحان آن را با موفقیت بگذراند و از شر آن خلاص شود. البته من نمیگویم که دیگر کتابهای درسی اقتصاد بهتر از این هستند. تنها تفاوت کتاب ساموئلسون نسبت به دیگر کتابهای درسی اقتصاد در این است که کتاب او بزرگ تر، غیرقابل فهمتر و نسبت به عقاید رقیب خصمانهتر است.
کتاب ساموئلسون و دیگر کتابهای درسی اقتصادی در هر ویرایش قطورتر میشوند، زیرا میخواهند همه عقاید اقتصادی جدید را در خود جای دهند. نویسندگان این کتابها نمیخواهند هیچ چیزی از قلم بیافتد. همچنان که مسائل اقتصادی جدیدی در جامعه مطرح میشود، فصلهای جدیدی به این کتابها اضافه میشود؛ مهم نیست که این مباحث مربوط به توسعهنیافتگی باشد یا بیکاری یا تورم. به همین جهت، طبیعی است که نمیتوان انتظار داشت این کتابها پیشرو باشند یا بتوانند پاسخگوی نیازهای جامعه باشند طوری که دانشجویان با مطالعه آنها به ابزار لازم برای فهم مسائل اقتصادی جهان واقعی دست یابند. در واقع بهتر است که به جای این که تمام موضوعات اقتصادی روز در این کتابها وارد شوند تلاش شود تا جوهره اصلی تئوری اقتصادی گرفته شده و توسعه داده شود(همان کاری که آلچیان و آلن در کتاب «علم اقتصاد دانشگاهی» انجام دادهاند. البته من معتقدم که آثار این دو نیز برای مقدمات درس اقتصاد کمی سنگین است). [۱]
قبل از آنکه در مورد ویرایش نهم این کتاب بنویسم باید بگویم که این کتاب از همان مشکلاتی رنج میبرد که علم اقتصاد معاصر در آمریکا دچارش است. اقتصادی که تنها در مورد شرایط تعادل ایستایی به بحث میپردازد که هرگز نمیتواند وجود داشته باشد، اقتصادی که مدلهای کینزی را بدون در نظر گرفتن نقایص و مغالطههایش تکرار و تکرار میکند. ویرایش نهم کتاب ساموئلسون مانند پیشینیانش نمیتواند خواننده را برای رو به رو شدن با تورم پرشتاب دنیای واقعی و حقیقت مداوم رکود تورمی آماده کند. این کتاب نمیتواند توضیحی برای این پدیدههای فاجعهبار فراهم کند.
اصلی ویرایش نهم کتاب ساموئلسون که آن را از ویرایش هشتم متمایز میکند این است که وی خالصانه تلاش میکند تا موضع میانهروی خویش را که در ویرایشهای قبلی این کتاب بر آن پافشاری میکرد کمرنگ کند. وی تلاش کرده که دیگر رویکردهایی که در علم اقتصاد اتخاذ شده از رویکردهای مارکسیستی و چپ نو گرفته تا دیدگاههای میلتون فریدمن و مکتب شیکاگو را نیز به دانشجویانش معرفی کند تا دانشجویان مملکت بدانند که دیدگاههای دیگری هم وجود دارد.
البته این معرفی کوتاه هرگز کافی نیست. در این کتاب، دیگر دیدگاهها به عنوان حاشیهای بر علم اقتصاد آورده شده است. به عنوان مثال نقدی که ساموئلسون بر اعتبار تولید ناخالص ملی به عنوان معیار رفاه وارد کرده را در نظر بگیرید. تولید ناخالص داخلی و مفاهیم مربوط به آن در اقتصاد کینزی از اهمیت زیادی برخوردار است. پس از گذشت حدود چهار دهه نقد کوبندهای که از راست و چپ بر این مفاهیم وارد شد، ساموئلسون راهی جز این ندید که به این انتقادات اشاره کند. اما ساموئلسون به جای تواضع نشان دادن و اعتراف کردن به این امر که تولید ناخالص ملی و دیگر مفاهیم مربوط به آن دچار نقایص زیادی است، تنها به این نکته اشاره میکند که این شاخص نمیتواند مفهوم غیرقابل اندازهگیری «رفاه اقتصادی خالص» را به خوبی بازتاب دهد. وی به جای این که بپذیرد شاخص تولید ناخالص ملی ناقص است تنها سعی میکند مفاهیم غیر قابل محاسبهای چون فراغت و فراز و نشیبهای زندگی را کمی کند. [۲]
در مبحث مربوط به «تبعیض جنسیتی» در بازار کار، ساموئلسون دربست تسلیم کسانی میشود که ادعا میکنند دستمزد زنان به این علت پایینتر است که کارفرما آنها را استثمار میکند. در برخی از صفحات کتاب لحن ساموئلسون به طرز عجیبی عصبی است:«چه کسانی استثمار میشوند؟ بدون شک زنان. در این بین چه کسانی استثمارگرند؟ میتوان گفت مردانی که از زحمات زنان بهرهبرداری میکنند تا پیشرفت کنند». ساموئلسون اصلا در نظر نمیگیرد که ممکن است توضیحهای دیگری هم وجود داشته باشد، شاید بهرهوری نهایی زنان از مردان کمتر است. اگر این طور نبود چرا کارفرماها تنها زنان را استخدام نمیکنند تا سود بیشتری به جیب بزنند؟ ساموئلسون حتی به یافتههای تجربی مهم ویکتور فوشز که نشان میدهد عایدی زنان در مشاغل آزاد در مقایسه با مشاغل کارمندی فاصله بیشتری با عایدی مردان دارد (و ایده استثمار شدن زنان در بازار کار را زیر سوال میبرد) را نادیده میگیرد. [۳]
ساموئلسون برای دادن وزن بیشتری به دیدگاههای اقتصاددانان بازار دچار یک خطای بزرگ میشود. وی فردریک هایک را جزء «لیبرتارینهای مکتب شیکاگو» به شمار آورده و فرانک نایت را یک «اقتصاددان مکتب اتریش» معرفی کرده است. واضح است که اگر ساموئلسون کسری از دقتی که در
دستهبندی مارکسیسم به کار برده را صرف معرفی لیبرتارینها میکرد میتوانست این دو مکتب اقتصادی بازار آزاد را بهتر بشناسد.
در دیگر حوزهها، ویرایش نهم ساموئلسون برخی از خطاها و سفسطههای ویرایش هشتم را تکرار میکند. وی تلاش میکند که تحلیل درخشان و پیچیده هایک را تخطئه کند. وی به طرزی باورنکردنی مباحث مطرح شده در کتاب راه رقیت را ساده انگارانه جلوه داده و آنها را رد میکند. ساموئلسون تلاش میکند تا با استفاده از نمودار، رابطه آزادی سیاسی و آزادی اقتصادی را بهصورت ناقص و نامفهوم نشان دهد. اما جدا از آن که نمیتوان این آزادیها را اندازهگیری کرد، چه طور میتوان ادعا کرد که اقتصاد رایش سوم هیتلر همانقدر آزاد بوده که اقتصاد ایالات متحده در سال ۱۹۷۳ آیا ساموئلسون میداند که رایش سوم یک اقتصاد اشتراکی و متمرکز داشت؟ چرا وضعیت کشورهای کمونیستی در این شکل مورد بررسی قرار نگرفته است؟ وی آورده است «از زمان اقدامات سناتور جوزف مک کارتی، آزادیهای اقتصادی شهروندان آمریکایی با وجود افزایش نقش اقتصادی دولت افزایش یافته است». احتمالا ساموئلسون رسوایی واترگیت را نادیده گرفته است.
از سوی دیگر ساموئلسون به چرخههای تجاری و تئوریهایی که برای توضیح این پدیده ارائه شده توجه کمی کرده است. حالا که میدانیم چرخههای تجاری منقرض نشدهاند دیگر نمیتوانیم حرفهای کینزیهایی که میگویند چرخهها امری مربوط به گذشته است و با استفاده از سیاستهای مالی و پولی میتوان ثبات اقتصادی را تامین کرد را باور کنیم. توضیحاتی که در پانویسهای ویرایشهای قبلی وجود داشت و تئوریهای چرخههای تجاری را به طور خلاصه توضیح میداد کافی نبود. در این کتاب تئوری اتریشی به شکل مقابل معرفی شده است:«تئوری سرمایهگذاری بیش از حد ادعا میکند که این سرمایهگذاری بیش از حد و نه کم بودن سرمایهگذاری است که باعث رکود میشود». ساموئلسون باید حداقل در چند خط توضیح میداد که الف)سرمایهگذاری بیش از حد به خاطر تورم پولی مداومی به بار میآید که بانکها ایجاد میکنند و ب) سرمایهگذاری بیش از حد در نتیجه افزایش اعتبار بانکها باعث میشود سرمایهگذاری در کالاهای سرمایهای به شدت افزایش و سرمایهگذاری در صنایع تولیدکننده کالاهای مصرفی کاهش یابد. [۴]
علاوه بر آن، ساموئلسون بدون آنکه هیچ گونه شواهدی ارائه دهد افسانه افزایش بیسابقه تفاوت درآمد بین کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته را تکرار میکند.
انگار که ساموئلسون تا به حال چیزی در مورد مطالعه قابل تحسین پیتر باور که به خوبی این ادعا را بیاعتبار میکند نشنیده است. [۵]
شور و شوق ساموئلسون برای در نظر گرفتن همه پیشرفتهای صورت گرفته در محیط اقتصادی یا در علم اقتصاد چندان موفقیتآمیز نبوده، چون او چشمانش را به روی مهمترین پیشرفتهای علم اقتصاد در دهه گذشته بسته است. برای مثال در کتابهای ساموئلسون تحلیل کوز-دمستز از اهمیت حقوق مالکیت، هزینههای مبادله و کاربرد مفاهیم حقوق مالکیت برای تحلیل تمام مسائل مربوط به صرفههای به مقیاس و زیانهای خارجی از قلم افتاده است. این حقیقت که هیچ اشارهای به هزینههای مبادله یا تحلیل حقوق مالکیت در کتابهای ساموئلسون وجود ندارد نشان میدهد که وی احتمالا نمیتواند گامهای مثبت آن دسته از همکارانش که طرفدار بازار آزاد هستند را ببیند.
موری روتبارد
مترجمان: پریسا آقاکثیری، دومان بهرامیراد
یادداشتها:
[۱] Armen A. Alchian and William R. Allen, University Economics, ۳rd ed. (Belmont, Calif.: Wadsworth Publishing, ۱۹۷۲).
[۲] The Nordhaus-Tobin discussion is in William Nordhaus and James Tobin, “Is Growth Obsolete?’ Fifteeth Anniversary Colloquium V (New York: National Bureau of Economic Research—Columbia University Press, ۱۹۷۲). Rubner’s critique of GNP is in Alex Rubner, Three Sacred Cows of Economics (New York: Barnes and Noble, ۱۹۷۰), pt ۱. Also see Oskar Morgenstern, On the Accuracy of Economic Observations, ۲nd rev. ed. (Princeton, N.J.: Princeton University Press, ۱۹۶۳).
[۳] Victor R. Fuchs, “Difference in Hourly Earnings Between Men and Women,” Monthly LaborReview (May ۱۹۷۱): ۹-۱۵. For an introductory textbook which does incorporate these finds, see Roger Leroy Miller, Economics (San Francisco: Canfield Press, ۱۹۷۳).
[۴] We might mention here the bizarrerie of Samuelson’s including in his ninth edition a discussion of the highly advanced and sophisticated “reswitching” theory of capital in an elementary textbook (pp. ۶۱۵–۱۶). Apparently, the inclusion of an alleged refutation of orthodox Austrian capital theory was too much of a temptation as a stick with which to beat free-market economics for Samuelson to resist.
[۵] Thus, see Peter T. Bauer, Dissent on Development: Studies and Debates in Development Economics (Cambridge, Mass.: Harvard University Press, ۱۹۷۲). pp. ۴۹–۶۸.
You can receive the Mises Dailies in your inbox. Go here to subscribe or unsubscribe.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست