جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
جهانی شدن ادبیات ایران با آژانس ادبی
اگر از مقابل کتابفروشیهای خیابان انقلاب بگذری و نگاهی گذرا به ویترین کتابفروشیها بیندازی، خیلی ساده میفهمی چقدر کتاب خارجی به زبان فارسی ترجمه شده است. هر سال بخش زیادی از انتشار کتابها در ایران، ترجمه آثاری از کشورهای دیگر است. کافی است یک کتاب جایزه یا نویسندهای نوبل بگیرد، آنوقت خیل مترجمان ایرانی است که به سمت ترجمه اثر روانه میشود. گاهی اشتیاق ترجمه آنقدر بالا میگیرد که چند مترجم یک کتاب را ترجمه میکنند که به فاصله کوتاهی از هم منتشر میشوند.
این حکایت ترجمه در ایران است که حکایت پیچیده و غریبی هم نیست. به هر حال ما دلمان میخواهد از تازههای ادبیات دنیا باخبر شویم. اما تاریخچه ترجمه آثار فارسی به سایر زبانها به چه زمانی برمیگردد؟ به دورهای که کتابهای آسمانی ترجمه شدند یا خیلی جلوتر از آن؟ البته ترجمه در ایران قدمتی بسیار طولانی دارد و از وقتی اولین کتابهای خارجی به زبان فارسی ترجمه شد، سالها میگذرد؛ از جمله اولین کتابهای ترجمه شده به فارسی در قرن سیزدهم هجری، کتاب «پطر کبیر» و «شارل دوازدهم» است که توسط میرزا رضا مهندس به دستور عباس میرزا از زبان فرانسه ترجمه شدهاند.
قرنهای گذشته این بده بستان آثار میان کشورها مثل حالا یکطرفه نبود، در گذشته بسیاری از آثار ایرانی به زبانهای اروپایی ترجمه میشدند. اصلا از طریق زبان فارسی بود که بسیاری از علوم دینی به دیگر کشورها راه یافت. یکی از ترجمههای اولیه از زبان فارسی مجموعهای از داستانهای اسطورهای از شاهان و قهرمانان ایرانی به نام «پنجه تنتره و خوتای نامک» بود که توسط روزبه با نام اسلامی عبدالله بن مقفع در سال ۱۴۲ قمری به عربی ترجمه شد.
● ترجمهها محدود به آثار کلاسیک
خیلی از آثار کلاسیک ما هم در سالهای پیشین به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند؛ حافظ، سعدی، مولوی و خیام شاعرانی هستند که آثارشان به لطف ترجمه حالا جهانی هستند. فیتز جرالد و رینولد نیکلسون برای ایرانیها نامهای آشنایی هستند؛ کسانی که آثاری را از ادبیات کلاسیک ما را به انگلیسی برگرداندند. اما حالا ماجرا فرق کرده است. حالا دیگر گذشته است آن دورانی که آثار بسیاری از زبان فارسی به زبانهای دیگر ترجمه میشد. امروز، دیگر مسیر ادبیات ما مثل جادهای یکطرفه شده که فقط آثاری را از ادبیات غرب ترجمه میکنیم بدون اینکه کتابی از ادبیات معاصر ایران به خارجی ترجمه شود. هر چند شاید آثاری از ادبیات ما این روزها به زبانهای دیگر ترجمه شود، مثلا پال اسپراکمن آمریکایی که به ایران هم آمده است از چند سال پیش ترجمه آثار ایرانی را شروع کرده است. او در سال ۱۳۵۲ با عنوان سپاه صلح به افغانستان اعزام شد و با زبان فارسی آشنایی بیشتری پیدا کرد و پس از بازگشت از افغانستان کتاب «یکی بود یکی نبود» محمدعلی جمالزاده را به انگلیسی برگرداند و بعد از آن هم کتاب «غربزدگی» جلال آلاحمد را ترجمه کرد. ترجمه آثاری چون «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» احمد دهقان، «شطرنج با ماشین قیامت» حبیب احمدزاده از دیگر آثاری است که او در سالهای اخیر از فارسی به انگلیسی ترجمه کرده است. یکی دو مترجم ایرانی خارج از کشور نیز تلاشهایی برای ترجمه آثار ایرانی کردهاند، مثلا فریدون فریاد، شاعر ایرانی که سال گذشته درگذشت کتابهایی از ادبیات کلاسیک ما را به زبان یونانی برگردانده است یا محمدرضا قانونپرور، استاد دانشگاه مقیم آمریکا «سووشون» سیمین دانشور و ۲ کتاب محمدرضا بایرامی و چند رمان و نمایشنامه را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است. هر چند آثار دیگری هم از سهراب سپهری یا نیما و فروغ یا قدیمیترها هدایت و جمالزاده ترجمه شده باشند یا خیلی بیشتر چند اثر از چند نویسنده و شاعر معاصرتر، اما همه ادبیات ما این نیست. واقعیت این است آثاری که از ادبیات معاصر ما ترجمه شدهاند، بسیار اندک هستند.
علی عبداللهی، مترجم زبان آلمانی که شعرهای نیما را به آلمانی ترجمه کرده است ترجمه یکطرفه آثار خارجی به فارسی و ترجمه نشدن ادبیات ما به زبانهای دیگر را تابع مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میداند و معتقد است وقتی این روابط بهبود یابد خود به خود این مساله تسهیل میشود.
او تاکید دارد مترجمان نمیتوانند به تنهایی وارد گود شوند و آثاری را از ادبیات ایران به زبانهای دیگر ترجمه کنند، چرا که بعد از ترجمه، پیدا کردن ناشر برای انتشار کار در یک کشور بیگانه بسیار سخت است.
این مترجم یادآور میشود: در گذشته ترجمهها را خارجیها بیشتر برای پژوهشهای شرقشناسی انجام دادهاند. این مترجمان بعد از قرن ۱۹ میخواستند شرق را بشناسند و مطالعات قوم شناسی انجام دهند. از این رو احساس میکردند باید ادبیات آن کشورها را بشناسند. در همین مسیر آثار کلاسیک ایران و در کنار آن نوشتههای زیادی از عرفان ایرانی نیز ترجمه شد.
حسینیزاد: برای کشورهایی مثل ما، باید یک آژانس ادبی وجود داشته باشد، مثلا کشورهای آفریقایی آژانس درست کردهاند و ادبیاتشان ترجمه میشود. البته این کاری است که دولت باید بکند
اما در حال حاضر به نظر میرسد با توجه به این حرفها گویی چنین نیازی در غرب احساس نمیشود و آنچه در گذشته به آن نیاز داشتهاند، برطرف شده است. از این روز آثار ایرانی به زبانهای دیگر ترجمه نمیشود. آخرین مترجمی که روی عرفانهای ایرانی کار کرد آنه ماری شیمل بود که روی آثار مولوی، پژوهشهای بسیار انجام داد و آن را ترجمه کرد.
● مترجمان آستینها را بالا بزنند
از سوی دیگر، مترجمان بر این باورند که برای ترجمه آثار ایرانی به زبانهای دیگر باید در ایران آستینها را بالا زد. این همان نکتهای است که عبداللهی هم بر آن صحه میگذارد و میگوید: در ایران موسساتی نیست که آثاری را برای ترجمه به زبانهای دیگر سفارش دهند و بدون ملاحظات سیاسی آنها را انتخاب و ترجمه کنند و بعد از آن در خارج برایش ناشر پیدا کنند.
نکته دیگری که درباره ترجمه آثار ایرانی به زبانهای دیگر در دوران معاصر به چشم میخورد، این است که یا خود نویسندگان علاقهمند بودند آثارشان را به زبان دیگری ترجمه کنند که آثارشان ترجمه شده یا مترجمی ایرانی یا خارجی بر اساس علاقه شخصی خودش اثری را ترجمه کرده است که آن هم در تیراژهای محدود چاپ شده، مثل اینکه جزیرههایی کوچک در اقیانوسی بزرگ به نام ادبیات جهان باشیم که این جزیرهها به چشم نمیآیند.
این مترجم زبان آلمانی آوردن بهانههایی چون مهجوریت زبان فارسی برای ترجمه نشدن آثار ادبی ایران را روا نمیداند و بر این باور است که اگر اثری خوب باشد حتما به زبانهای دیگر ترجمه خواهد شد.
● تشکیل آژانس ترجمه با همکاری کشورهای فارسیزبان
محمود حسینیزاد، مترجم خلاف نظر عبداللهی اعتقاد دارد ادبیاتی که به اصطلاح ما عرضه میکنیم، نمیتواند رو در رو با ادبیات مدرن غربی بایستد و از این نظر ما مقداری لنگ میزنیم.
اما مشکل اصلی ما برای ترجمه نشدن به زبانهای دیگر از نگاه حسینیزاد، چیز دیگری است. به باور او غربیها از ما انتظار یک ادبیات شرقی دارند؛ ادبیاتی پر از فقر و مردان کارگر و زنان بیچاره و قدری چاشنی سیاسی، ادبیاتی که مثلا مراسم ختنه سوران ما را بیان کند، اما حالا آنها میبینند ادبیات ما اینطور نیست. الان دو سه کتابی که نویسندگان ترک مقیم اروپا نوشتهاند یکی کتاب قادر عبدالله است که پرفروش است. من خودم نخواستم این کتاب را به فارسی ترجمه کنم چرا که فکر میکردم خیلی سنتی است.
او هم مانند عبداللهی به لزوم داشتن موسسهای برای ترجمه آثارمان به زبانهای دیگر تاکید دارد و میگوید برای کشورهایی مثل ما، باید یک آژانس ادبی وجود داشته باشد، مثلا کشورهای آفریقایی آژانس درست کردهاند و ادبیاتشان ترجمه میشود. البته این کاری است که دولت باید بکند.
حسینیزاد رویایی را در ذهن دارد که اگر این رویا به واقعیت تبدیل شود، ایدهآلترین شکل خواهد بود و آن هم تشکیل آژانسی با همکاری کشورهای فارسیزبان افغانستان، تاجیکستان و ایران است.
مریوان حلبچهای، مترجمی است که در کردستان عراق زندگی میکند و تاکنون آثار زیادی را از ادبیات فارسی به کردی ترجمه کرده است. آثار شاعرانی چون شمس لنگرودی، رسول یونان، حافظ موسوی، گروس عبدالملکیان و... از جمله ترجمههای اوست.
او بر این باور است که ادبیات ایران ظرفیتهای زیادی دارد که از سوی مترجمان کشورهای دیگر کشف نشده است.
این مترجم نمیپذیرد که آثار ترجمه شده ادبیات ایران چشمگیر نیستند و تاکید میکند آثاری که از داستاننویسان مطرح که به زبانهای دیگر ترجمه شدهاند، اتفاقا به نظرم چشمگیر و مهم هستند و با استقبال مواجه شدهاند.
حلبچهای میگوید آثار زیادی از کشورهای عربی به زبانهای دیگر ترجمه شده و دلیل آن هم روشن است، چرا که آنها روی شناساندن ادبیاتشان به دنیا تلاش کردهاند و از پشتوانه دولتی برای معرفی آثارشان بهره میبرند.
اینجا میتوان همان شعار همیشگی را داد که تا اثری ترجمه نشود، جهانی نشدهایم؛ انگار که فقط برای خودمان مینویسیم بدون اینکه دنیا بداند در ادبیات ایران چه میگذرد. آیا این بهانه است که زبان فارسی برای ترجمه کژتابیهایی دارد که مانع ترجمه به زبانهای دیگر میشود؟ اگر این موضوع درست باشد چطور در قرنهای گذشته این مشکل وجود نداشت و حالا این معضل سر برآورده است؟ یا بحث دیگری که درباره کیفیت آثار ایرانی مطرح میشود این است که آیا باید پذیرفت ادبیات داستانی ما هنوز در قلمرو خودمان است و مفاهیم جهانی را مطرح نمیکند؟ باید این حرفها را دور ریخت، باید این واقعیت تلخ را پذیرفت که هنوز راهی برای ترجمه آثار ادبیمان به دیگر زبانها پیدا نکردهایم؛ آیا این مترجمان هستند که باید آستینها را بالا بزنند و آثاری را از زبان فارسی به دیگر زبانها ترجمه کنند یا بالاخره مسوولان به فکر ترجمه آثار ایرانی به زبانهای دیگر خواهند افتاد؟
محمدرضا پارسا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست